لیودمیلا پترانوفسکایا: پدر - شاید
لیودمیلا پترانوفسکایا: پدر - شاید

تصویری: لیودمیلا پترانوفسکایا: پدر - شاید

تصویری: لیودمیلا پترانوفسکایا: پدر - شاید
تصویری: «Суррогатное материнство изменило меня больше, чем свой ребёнок» 2024, آوریل
Anonim

روانشناس مشهور لیودمیلا پترانوفسایا کتاب "Selfmama: Life Hacks for a working kark" را منتشر کرده است. اینها نکاتی کاربردی برای زنان مدرن است که به دنبال این هستند که به همان اندازه قدرت و انرژی خود را به هر طرف از شخصیت خود اختصاص دهند.

یکی از هیجان انگیزترین فصل ها - در مورد مشارکت پدر در زندگی کودک - نویسنده با "Cleo" به اشتراک گذاشت.

Image
Image

به محض این که به این فکر می کنیم که مادر هنگام خروج کودک را با چه کسانی کنار بگذارد ، بلافاصله با یک باور کلیشه ای دیگر روبرو می شویم: مطمئناً یک زن باید از کودک مراقبت کند. اگر نه مادر ، مادربزرگ یا پرستار بچه ، اما نه والد دوم او ، از نظر قانون ، در عین حال ، دارای همه حقوق و تعهدات یکسان هستند.

بقایای شیوه زندگی باستانی ، با ایده تقسیم کار به "مرد" و "زن" ، و تاریخ دشوار کشور ما ، که در آن نسل های کاملی از کودکان بدون پدر بزرگ شدند و سپس خانواده خودشان ، هیچ نظری نداشتند ، پس پدر باید با بچه ها این کار را بکند. این کلیشه عملکردهای پدر را سرگرم کننده می کند (آخر هفته ماهیگیری کنید ، به باغ وحش بروید ، روی فرش سرگرم شوید) یا انضباطی (تهدید ، مجازات).

هم و هم یکی دیگر از سه سالگی اهمیت پیدا می کند ، و قبل از آن پدر کودک فقط عکس می گیرد و گاهی قلم می گیرد ، خوب ، او هنوز می تواند پوشک و غذای بچه بخرد و مدام با مادرش با تلفن تماس می گیرد. تغذیه ، شستشو ، تعویض لباس ، دراز کشیدن ، آرامش و درمان بر عهده مادر است. البته ، در حالت خالص ، این گزینه در حال حاضر کمتر و کمتر رایج است ، به ویژه در بین شهروندان تحصیلکرده ، اما حتی از یک ساکن جوان و در غیر این صورت کاملاً مدرن پایتخت ، هنوز می توانید بشنوید: "شوهر من نمی تواند با یک کودک بماند."

Image
Image

123RF / Wavebreak Media Ltd

عزیزان. مواردی وجود دارد که شوهر شما قطعاً نمی تواند. به عنوان مثال ، پنج بار در شب رابطه جنسی داشته باشید. و این کاملاً طبیعی است ، فیزیولوژیکی است ، مطلقا هیچ چیز برای شرمندگی وجود ندارد. با این حال ، آیا می توانید یک زن عاشق را تصور کنید که به راست و چپ می گوید: "نه ، تو چه هستی ، مال من پنج بار نمی تواند"؟ این درست است ، و این اشکالی ندارد ، اما به نظر می رسد … خفیفانه وفادار به نظر برسد. برای شوهر ناخوشایند خواهد بود.

در عین حال ، مطلقاً هر مردی می تواند از نوزاد مراقبت کند یا هر کاری را که برای کودک بزرگتر لازم است انجام دهد (اگر در لایه ای از بیماری قرار نگرفته باشد). هیچ چیز غیرممکن در تغذیه ، شستشو ، تعویض پوشک ، تکان دادن ، تعویض لباس ، بازی ، خوابیدن وجود ندارد. یک کودک هشت ساله و یک پیرمرد هشتاد ساله می توانند این کار را انجام دهند. این کار را می توان هنگام نشستن روی ویلچر انجام داد. در دسترس افرادی است که قادر به خواندن نیستند. بنابراین ، چرا زنان به راحتی در نگاه همسرانشان ، مردان جوان ، سالم ، باهوش و موفق ، بی اعتبار می شوند و اعلام می کنند که "نمی تواند"؟ و چرا مردان گاهی با میل و رغبت با این امر موافق هستند؟

خانواده پسر عموی من سه فرزند کوچک دارند (در حالی که کتاب در حال آماده سازی بود ، چهار نفر بودند). او و همسرش هر دو برنامه نویس باتجربه و مورد نیاز هستند. هر دو کار می کنند. روز آنها به شرح زیر سازماندهی شده است: با توافق با مقامات ، مادر خیلی زود ، تا هفت صبح سر کار می آید. قبل از همه بلند می شود و می رود. پدر با بچه ها بلند می شود ، همه را با صبحانه تغذیه می کند ، جمع آوری می کند و به مهد کودک ها و پرستارها می دهد. اما مادرم زودتر آزاد می شود و در ساعت سه بعد از ظهر آنها را جمع آوری کرده و به خانه می برد. گاهی اوقات او عصرها درس می خواند (برنامه نویسان دائماً درس می خوانند) ، و سپس عصر نیز با بچه ها پدر می شود. معمولاً او حمام می کند و دراز می کشد.

به هرکسی که از آشنایان روسی خود می گویم ، آنها شگفت زده و خوشحال می شوند. اما برای اسرائیل ، این یک هنجار است. همه چیز مربوط به تنظیمات است.

Image
Image

123RF / ماریا اسبیتووا

بگذارید واضح باشیم: جهان مردسالار دیگر وجود ندارد. چیزی که برای مادربزرگ های ما تزلزل ناپذیر به نظر می رسید امروز بی ربط است. خانواده هایی هستند که همسرانشان در کار با رایانه بهتر و در چکش زدن ناخن بهتر از شوهر هستند.خانواده هایی هستند که شوهرشان نظافت بهتری انجام می دهند و بیشتر از زنان دوست دارند به خرید بروند. ما در قرن بیست و یکم هستیم. زیبایی این است که شما می توانید خودتان باشید ، کاری را که انجام می دهید ، چیزی که به شما انگیزه می دهد انجام دهید و نقش خسته کننده "پدر یا مادر خانواده" را ایفا نکنید. ما از این آزادی جدید خوشحالیم ، ما از آن با قدرت و اصلی استفاده می کنیم. رانندگی با ماشین برای یک زن طبیعی است. طبیعی است که یک مرد دوست داشته باشد پای بپزد. خروپف و تمسخر این امر معمولاً نشانه آموزش و فرهنگ ضعیف است. چرا حوزه مراقبت از کودکان جدا از هم ایستاده است؟ چرا افسانه "شوهر نمی تواند" اینقدر پایدار است؟

گاهی اوقات به نظر می رسد که علاوه بر بازتولید کلیشه ای ، لایه ای از مزایای ثانویه نیز وجود دارد. برای یک مرد راحت است که چهره ای درمانده و گیج داشته باشد و به طرز رقت انگیزی چیزی را فریاد بزند: "من می ترسم او را رها کنم" یا "او گریه می کند و می خواهد شما را ببیند". و بدون نگرانی ، وظایف و مسئولیت ها برای کودک. برای یک زن راحت است که حوزه زندگی خانوادگی را که در آن استاد بی بدیل است ، مشخص کند. این به او اعتماد به نفس می دهد ، به ویژه در زمانی که او در خانه با یک کودک می نشیند ، هویت حرفه ای خود را از دست می دهد و از نظر مالی به شوهرش وابسته است.

اما بیایید در مورد هزینه ای که باید برای چنین راه حلی پرداخت شود فکر کنیم.

پدر چند ساعت استراحت بیشتر و مسئولیت کمتری می گیرد. اما همراه آنها - زن و فرزندی خسته و عصبانی ، که او را نمی شناسد و نمی فهمد. مامان بر حوزه "همه چیز در مورد کودک" قدرت می یابد ، اهمیت او را تقویت می کند و دلیل موجهی برای توهین به پدر پیدا می کند و در هر زمان برگ برنده "شما به هیچ وجه از بچه ها مراقبت نمی کنید" را بیرون می آورد. اما مجموعه شامل کار بیش از حد ، تحریک با شوهر و دوری از او است ، که فرصت بهبودی را با هم بودن مانع می شود - چه نوع بهبودی در پس زمینه شکایات و ادعاها وجود دارد. کودک در این بازی گروگان می شود ، او گرفتار می شود. کودکان همیشه حتی به خواسته های ناگفته والدین خود بسیار حساس هستند. و هر چه بیشتر ، کودک بیشتر نشان می دهد که با پدرش احساس بدی دارد ، اما فقط با مادرش این خوب است. او به مادر می چسبد ، او را رها نمی کند ، پدر را کنار می زند و سرما می خورد ، به سختی با او برای پیاده روی بیرون می رود. هر چیزی برای مهمترین افراد زندگی او.

Image
Image

123RF / آنتونیو دیاز

مادربزرگ ها و پدربزرگ های ما می توانستند بدون این که خود و روابطشان را خراب کنند ، در مدل "پدر در سن هفت سالگی در زندگی کودک ظاهر می شود" زندگی کنند ، زیرا اولا همه به این شیوه زندگی می کردند و ثانیاً حقیقت تلخ این مدل - مراقبت از کودکان و خانواده آنقدر پر زحمت بود که نیاز به یادگیری مهارت ها و فناوری های پیچیده از دوران کودکی داشت ، و کار استخراج منابع از خارج از نظر جسمی آنقدر دشوار و گاهی خطرناک بود که مردی به آن واگذار شد. امروزه ، همه چیز برای مدت طولانی یکسان نیست ، برای مراقبت از خانه و کودکان دیگر نیازی به مهارت ها و سالهای مطالعه دیگر نیست ، نیازی نیست که بتوانید بچرخید ، بلعیده ، شیر گاو بدهید ، نان بپزید ، جمع آوری و خشک کردن گیاهان دارویی از سوی دیگر ، "شکار ماموت" در حال حاضر نه به قدرت و تمایل به ریسک ، بلکه به حرفه ای بودن نیاز دارد و سهم زن در بودجه خانواده کمتر از یک مرد نیست.

دیگر هیچ زمینه عینی برای تعیین محدودیت بین مسئولیت های والدین بر اساس جنسیت وجود ندارد. بنابراین ، در مدل "مادران درگیر فرزندان هستند" هر سال دروغها ، حیله ها ، پیامهای پنهان و مزایای ثانویه بیشتر می شود. و در جایی که واقعیت ندارد ، انتظار عشق ، هماهنگی و خوشبختی خانوادگی را نداشته باشید.

"او می خواهد شما را ببیند" - گفتن این حرف بسیار آسان است و نوزاد غرش را به همسرش تحویل داده و پشت رایانه بنشینید. اما شاید ارزش این را داشته باشد که از خود بپرسید: چرا او نمی خواهد به من ؟ چرا من ، پدرش ، فردی نیستم که با او احساس خوب ، آرامش و سرگرمی دارد ، چرا آغوش من او را آرام نمی کند ، چرا او به توانایی من در پاسخ به نیازهایش ، محافظت از او و مراقبت از او اعتقاد ندارد؟ و آیا این به من می آید؟ و آیا وقت آن نرسیده است که در این مورد کاری انجام دهیم ، حتی اگر چند بار اول کار دشواری باشد و کودک در پاسخ به ناراحتی و سردرگمی من گریه کند؟ اگر تسلیم نشوید و ادامه دهید ، به تدریج آن روز یا عصر که پدر با کودک تنها است ، نه به عنوان شبی که قربانی می شود تا مادر "پراکنده" شود ، بلکه یک شب دلپذیر معمولی بزرگسالان تلقی می شود. مرد خانواده - به هر حال ، طبیعی است که وقت خود را با فرزندان خود بگذرانید.

Image
Image

123RF / ویکتور لوی

گفتن "اینجا بده ، نمی دانی چگونه است" بسیار آسان است ، اما شاید باید از خود بپرسید: چرا من اینقدر می ترسم؟ آیا آن پدر همه چیز را آنطور که فکر می کردم عالی انجام نمی دهد؟ نه به روش من؟ اگر پدرش ، یک فرد بالغ و عاقل که عاشق این کودک است ، کاری "اشتباه" انجام دهد ، یعنی متفاوت ، چه اتفاق وحشتناکی رخ خواهد داد؟ شاید بهتر هم بشه؟ و شاید بدتر ، اما پس از آن می توانید از اشتباهات نتیجه گیری کنید. اگر به طور جدی می ترسید که پدر فرزند شما آنقدر کودک است ، یا احمق است یا بی رحم است که ممکن است کودک به طور جدی رنج ببرد (این گاهی اوقات اتفاق می افتد) ، این در حال حاضر دلیلی برای درخواست فوری خدمات اجتماعی و مطالعه نکردن کتاب است.

آیا می خواهید مطمئن شوید که پدر شما می تواند؟ فقط کودک را به او بسپارید و به دنبال کار خود بروید و اطمینان دهید که با آن کنار می آیند. و بعد از سومین تماس با س questionsال ، تلفن را خاموش کنید. شاید ، امروز عصر ، این کودک نیست که ساعت هشت بیرون می رود ، بلکه شوهر است ، شاید چیزی به شکل نامناسب و به ترتیب اشتباه لکه دار شود یا خورده شود. اما ، من فکر می کنم ، به طور کلی ، آنها کنار خواهند آمد.

به عنوان مثال ، زمانی در زمان بازگشت ، شوهرم با پسر ده ماهه ای در آغوش او مواجه شد و کودک سالم و شاداب بود ، اما راه راه بود. یعنی درست مانند یک گورخر ، در نوار یکنواخت سیاه از بالا تا پا. این کمی شوکه کننده بود ، به خصوص وقتی معلوم شد که نوارها به هیچ وجه شسته نشده اند. بابا متوجه نشد که بچه چگونه با نوار جوهر کاملاً جدیدی که وارد شده بود به ماشین تحریر من رسید. هیچی ، سه روز اینطور بود ، به تدریج نوارها کم رنگ شدند و ناپدید شدند.

توصیه شده: