فهرست مطالب:

اگر اینقدر خوب هستید ، چرا هنوز تنها هستید؟
اگر اینقدر خوب هستید ، چرا هنوز تنها هستید؟

تصویری: اگر اینقدر خوب هستید ، چرا هنوز تنها هستید؟

تصویری: اگر اینقدر خوب هستید ، چرا هنوز تنها هستید؟
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, آوریل
Anonim

سخت است که دختر تنها باشی. حتی یک دختر مجرد باهوش و فوق العاده سخت تر است. به خصوص اگر دوست دختران شما در حال ایجاد روابط کامل با جنس مخالف هستند و شما هنوز در حال "لغزش" هستید ، فقط گاهی اوقات قلک حافظه را تکان می دهید ، جایی که در پایین آن خاطرات آخرین ، چنین تاریخ دور وجود دارد. ، و چندین عاشقانه زودگذر نیمه فراموش شده.

و هرچه بیشتر با خود تنها بمانید ، بیشتر س questionالی بی پاسخ در افکار شما ایجاد می شود: چرا من هنوز تنها هستم؟ و بالاخره کی تموم میشه؟

Image
Image

مجلات زنانه براق با خوشحالی به شما خواهند گفت که تنهایی اصلاً بد نیست ، اما بسیار جالب و سرگرم کننده است: هیچ کس جوراب خود را دور خانه شما نمی اندازد ، هیچ کس روی صندلی شما نمی نشیند و روی تخت شما نیز (هورا!) هیچ کس نمی خوابد به جز شما. و مهمتر از همه - هیچ کس زحمت نمی کشد که در مورد زیبایی ها فکر کند و از زیبایی آنها مراقبت کند. و چرا اصلا دنبال کسی می گردی؟ اما به طور جدی ، در تنهایی واقعاً یک لحظه بسیار مهم وجود دارد که ارزش آن را دارد که این حالت روحی را تجربه کنید. در دوره تنهایی ، شما بسیار فکر می کنید ، فکر می کنید ، تجزیه و تحلیل می کنید ، اشتباهات خود را می بینید و همه چیز را در قفسه ها قرار می دهید. شما با خودتان تنها می مانید و در غیاب هدف دیگری برای تحقیق ، شروع به مطالعه خود می کنید ، شخصیت خود را درک می کنید ، در نقاط قوت و ضعف خود کاوش می کنید و کشف می کنید. فقط شما می توانید آنقدر عمیق و دور خود را دفن کنید که بیرون آمدن ، به طور کلی و به طور خاص برای جنس مخالف ، غیرممکن خواهد بود.

متأسفانه یا خوشبختانه ، هیچ نسخه ای برای رهایی از تنهایی وجود ندارد. زیرا ملاقات با مرد مناسب و شروع رابطه جدی با او ، البته یک امر تصادفی است. و نکته در ظاهر نه در رفتار و نه حتی در شخصیت شما نیست. و در این واقعیت است که همه اینها در مکان و زمان مناسب منطبق است. و نکته اصلی در اینجا این است که این لحظه شاد را از دست ندهید ، وانمود نکنید که کاری با آن ندارید ، در دنیای کوچک خود بسته نشوید ، گوش خود را نزنید ، رها نکنید …

آه ، اگر من آن زمان می دانستم ، در دوره تنهایی جهانی من ، که به نظر می رسید ، برای همیشه پایان نمی یابد (و حدود دو سال طول کشید) ، که در 23 سالگی من ، مانند متوسط ترین دختر ، شاید ازدواج کنم آیا اینقدر با تب و تاب در اطرافم دنبال کسی می گشتم که بتواند خوشبختی زنانه من را تأمین کند؟ بله ، من خوشبختانه زندگی خواهم کرد ، با پیشرفت خودم و با خوردن نان ، در انتظار آن دیدار تصادفی در یک مهمانی … اما ، شاید ، همان ملاقات دقیقاً به چیزی تبدیل شد زیرا تنهایی به من تجربه داد و به من آموخت که ارزش قائل شوم روابط شکننده انسانی

آرام باشید - و مردان با شما تماس خواهند گرفت

من به یاد دارم که چه خشم نسبت به بهترین دوست من یک روز در یک بار رخ داد که ما "برای جستجوی نامزدم" آمده بود (البته به عنوان شوخی ، اما من امیدوار بودم). به مدت یک ساعت به اولگا ، به معنای واقعی کلمه ، صف مردهایی که مایل به صحبت با او بودند ، قرار گرفت. کسی توجهی به من نکرد در ابتدا ، یکی از بچه ها که روبروی بار نشسته بود ، مثل دیوانه به او چشمک زد. سپس پیشخدمت برای اولگا یک فنجان بزرگ بستنی از عمویش در میز بعدی "برای زیباترین دختر عصر" آورد. سرانجام ، یکی از دوستان کمی تیز دوست من را به رقص دعوت کرد. همه چیز درونم غرغره و حباب زد! شوهر دارد! او مانند کبریت لاغر است ، بینی بلند دارد! چرا همه چیز برای او است؟! وقتی اولگا از رقصنده ها برگشت ، من زمزمه کردم: "خوب ، کمی تفریح کردی؟" و روی گرداند او آزرده خاطر شد. من شرمنده شدم و غمگین.

سپس به چند نتیجه ناامیدکننده رسیدم:

1) مردان ، آگاهانه یا ناخودآگاه ، به سمت کسانی جذب می شوند که قبلاً کسی را داشته اند ، زنان "مشغول" برای آنها جذاب تر و امن تر به نظر می رسند.

2) مردان از یک زن تنها می ترسند ، "او ظاهری ارزشمند دارد" ، مانند یک کارمند برجسته یا یک پلیس (همه ما این فیلم را به خاطر داریم).

3) احساس اعتماد به نفس تا حد زیادی به توجه / عدم توجه مردان اطراف بستگی دارد ، مهم نیست که ما به دوستانمان چه می گوییم ("من به خاطر مردان به کافه ها نمی روم ، بلکه فقط به خاطر تنها ماندن با کوکتل یا رقص با دختران ") ؛

4) تنهایی طولانی فرد را آسیب پذیر ، لمس می کند.

بخندید و گوش دهید

همکلاسی من اوکسانکا یک دختر بود ، در نگاه اول ، بسیار معمولی. کوتاه قد ، نه چندان برجسته در شکل ، با موهای بلند قرمز و بینی نوک تیز ، که در نوک آن عینک ها همیشه وجود داشت. او همیشه به تمسخر نگاه می کرد ، بالای عینک خود ، با صدای بلند صحبت می کرد ، و اغلب می خندید ، حتی گاهی اوقات با شنیدن شوخی یا حکایت شخصی از خنده در می آمد. یک بار اوکسانکا با نیمه شوخی ، نیمه جدی از من شکایت کرد که از سن 15 سالگی در زندگی او یک روز (!) وجود نداشت که یک پسر یا یک مرد در کنار او نبود. هر روز شخصی می آمد ، تماس می گرفت ، دعوت می کرد ، رابطه را مرتب می کرد ، می خواست برود ، آشنا می شد و غیره در یک حلقه.

و او تقلب نکرد بنابراین ، تقریباً هر روز همان داستان تکرار می شد. دانشگاه را ترک کردیم ، با او سوار یک مینی بوس شدیم ، جایی که همیشه دو صندلی خالی در کنار هم نبود. بعنوان مثال ، او در کنار یک مرد ناآشنا به صندلی جلو پرید و من در سالن مشترک نشستم. و بعد از 15 دقیقه از صندلی جلو ، صدای خش خش سیوخین به گوش رسید و مردی که او را در تمام راه خنداند ، سپس او را به خانه کشاند و التماس تلفن کرد. مهمترین چیز این است که اگر من در صندلی جلو نشسته بودم و کسنیا در اعماق کابین جمع شده بود ، یک نوع غم انگیز در کنار من ظاهر می شد ، در تمام طول سکوت می کرد و خنده اوکسانکین ، رقیق شده با یک باریتون یا باس مرد ، یه جایی پشت سرم صدا کرد …

سپس من هرگز راز جذابیت زنانه او را نفهمیدم ، و تصویری که در آن توسط بچه ها می خندد ، و من با چشمانی کمی گرد به آن نگاه می کنم ، که مدت ها در حافظه من ماندگار شده است.

حالا فهمیدم که:

1) دخترانی که راحت می خندند پسران سریعتر و راحتتر آنها را دوست دارند.

2) دخترانی که با علاقه به پسرها گوش می دهند جذاب تر از آنهایی هستند که سکوت می کنند.

3) دخترهای متکبر و ارتباطی آسان که نه تنها به مردان خوش تیپ یا روشنفکران شناخته شده علاقه نشان می دهند ، بلکه به همه افراد دیگر (آیا دشوار است؟!) بسیار بیشتر از "عروس های انتخابی" موفق هستند.

4) عینک ، بینی بلند ، قد کوتاه و عدم وجود فرم های خمیده مانعی برای مردان مشتاق عاشق نیست.

شبیه آدم های متنفر نباشید

وقتی به خاطر می آورم که در وحشتناک ترین دوران تنهایی بی پایان خود چگونه به نظر می رسیدم ، در عین حال غمگین و خنده دار می شوم. و من می خواهم آن زمان را به خودم بگویم: "با این ظاهر ، شما نود درصد از دوست پسرهای احتمالی را غربال می کنید! فوراً تغییر دهید! " سپس من اینطور به نظر می رسید: دختری با اندامی متوسط با صورتی گرد مانند ماه کامل و موهای کوتاه فاجعه بار. من موهایم را آبی مایل به سیاه رنگ کردم ، چند تار مو را با کمک ژل روی پیشانی ام بیرون کشیدم ، و چند مو را روی شقیقه ام. شلوار جین مشکی ، یقه یقه مشکی ، چکمه های مشکی ، کیف مشکی. و نگاه سخت. مثل یک فمینیست ارتدوکس. اغراق نکنیم. اما سپس ظاهر من دقیقاً با حالت درونی من مطابقت داشت. و اگر این دو چیز به هم متصل باشند ، شاید تغییر تدریجی در یکی مستلزم تغییر دیگری باشد؟ با درک این موضوع ، من بصورت شهودی احساس کردم که چیزی در من اشتباه است ، و مدام می خواستم خودم را به طور اساسی تغییر دهم: موهایم را بور کنم ، وزن کم کنم. در لحظه ای که بالاخره از تنهایی خود رهایی یافتم ، یک ژاکت سفید جوش ، دامن تنگ و کفش های پاشنه بلند پوشیده بودم.چوب های قرمز روشن به چشمانم رسید.

بنابراین:

1) تخیل یک مرد باید آنچه را که زن با لباس خود پنهان می کند تکمیل کند. اگر همه چیز محکم بسته شده باشد ، پایان دادن به نقاشی جالب نیست.

2) یک نگاه سنگین + مدل موی "عمه" + لباس هایی با رنگ و سبک غم انگیز = تنهایی مغرور + نگاه های ترسناک از سوی مردان.

چند کلمه در دفاع از دوستیابی مجازی

وقتی دوستان مجرد به من می گویند که آشنایی با یکدیگر در اینترنت تحقیرآمیز است ، گذاشتن عکس شما در سایت خجالت آور است و در واقع این همه مزخرف است و اگر سرنوشت خوشایند باشد ، او یک جلسه تصادفی با او ایجاد می کند ، من یک حکایت قدیمی را به یاد می آورم.

یکی از افراد بسیار مذهبی که در طوفان در کشتی گرفتار شده بود ، شروع به غرق شدن کرد. او مطیعانه دعا کرد و نه به قایق با نجاتگران و نه به هلیکوپتری که از آنجا پرواز می کرد واکنش نشان نداد ، اما منتظر ماند تا خدا او را به طور معجزه آسایی از آب بیرون آورد. بنابراین غرق شد. و هنگامی که در بهشت با خدا ملاقات کرد ، با سرزنش از او پرسید: "چرا مرا نجات ندادی؟ من چنین اعتقاد داشتم ، چنین دعا کردم! " خدا جواب داد: "به نظر شما - چه کسی قایق و هلیکوپتر را برای شما فرستاده است؟"

انتظار از سرنوشت یا خدا برای نشانه های خاص و مناسبت های شاد و تحقیر کردن راه های آشنایی و ارتباطات ایجاد شده مصنوعی طولانی و خسته کننده است. گاهی اوقات حتی از اشتباه کردن ، ناامید کردن و تلاش مجدد برای یافتن فردی که با او خوب هستید آسان تر است. اما هنوز ، هنوز … شاید ارزش امتحان کردن را دارد؟ اگر این سرنوشت بود که شما را به سایت دوستیابی آورد و از شما خواست چند کلمه ستایش و کنایه در کنار بهترین عکس خود بنویسید ، چطور؟

اگرچه ، به احتمال زیاد ، سرنوشت شما را غافلگیر می کند درست زمانی که به هیچ آشنایی اتفاقی فکر نمی کنید. یک تماس غیرمنتظره در در ، یک همکلاسی سابق که ظاهر شد ، یک شاهد خوب در عروسی یک دوست ، یک عاشقانه تعطیلات ، یک همکار جدید در کار - اما هرگز نمی دانید چه کسی یا چه چیزی می تواند زندگی شما را به طور چشمگیری تغییر دهد و شما را از تنهایی نجات دهد. آیا قبلاً تصمیم گرفته اید که در چه ظاهر و با چه افکاری به این لحظه تاریخی نزدیک خواهید شد؟

توصیه شده: