فهرست مطالب:

سوتلانا آبرامووا: خانم های ما می ترسند که آراسته باشند
سوتلانا آبرامووا: خانم های ما می ترسند که آراسته باشند

تصویری: سوتلانا آبرامووا: خانم های ما می ترسند که آراسته باشند

تصویری: سوتلانا آبرامووا: خانم های ما می ترسند که آراسته باشند
تصویری: Служебный роман 1 серия (FullHD, комедия, реж. Эльдар Рязанов, 1977 г.) 2024, آوریل
Anonim

مجری شبکه یک با Cleo.ru مصاحبه ای صریح در مورد برنامه پشت صحنه 10 سال جوانتر ، در مورد زندگی شخصی او و اینکه چرا زنان ما زودتر از موعد پیر می شوند ، انجام داد.

Image
Image

- سوتا ، معیارهای اصلی برای انتخاب قهرمان برنامه "10 سال جوانتر" چیست؟

به عنوان یک قاعده ، قهرمانان ما پیرتر از سالهای خود به نظر می رسند. اگرچه ما محدوده سنی مورد تایید نداریم و مواردی وجود دارد که اعضا جوانتر از سن خود به نظر می رسند. آنها به منظور جلوگیری از تغییرات مربوط به سن با یک عملیات پلاستیکی ساده به این پروژه می آیند و در نتیجه آنها 20 سال جوانتر هستند! به هر حال ، توصیه می شود جراحی پلاستیک را انجام دهید - نه به دلیل ناامیدی ، وقتی همه چیز "شناور شد" ، اما در 40-45 سالگی به عنوان پیشگیری از پیری. ما از زنان دارای اضافه وزن استفاده نمی کنیم ، در چنین مواردی ، عمل تأثیر مطلوبی نخواهد داشت. و قبل از تأیید قهرمان ، او را برای معاینه کامل به کلینیک پروفسور سرگئی نیکولاویچ بلوخین می فرستیم - او نباید مشکلات سلامتی داشته باشد.

علاوه بر این ، قهرمان باید داستان خود را داشته باشد ، که برای بیننده جالب خواهد بود. لزوماً غم انگیز نیست ، ما گاهی اوقات نمونه های مثبت را با سهولت بیشتری می گیریم ، زیرا آنها کمتر رایج هستند. هنگام صحبت در مورد زندگی خود ، قهرمان باید صریح باشد. شرکت کنندگان هستند که می خواهند چیزی را پنهان کنند یا در مورد چیزی سکوت کنند ، اما در مراحل فیلمبرداری هنوز معلوم می شود.

و نکته سوم - قهرمان باید آماده تغییرات باشد ، باید به آنها اطمینان داشته باشد و باید بفهمد که چرا به آن نیاز دارد.

آیا شانس رسیدن به پروژه شما برای زنانی که نیاز به اصلاح ظاهر خود دارند وجود دارد ، اما نه خیلی اساسی؟

نه ، چنین زنانی هیچ شانسی ندارند: ما هیچ کاری را به صورت انتخابی انجام نمی دهیم. ما طیف وسیعی از خدمات را شامل جراحی پلاستیک ، دندانپزشکی ، آرایش صورت با آرایش ، آرایش مو و آرایش می کنیم. تمام مراحل الزامی است.

سن برای بسیاری از زنان ، چه در زندگی حرفه ای و چه در زندگی شخصی ، موضوعی دردناک است ، با وجود این که بلوغ ، دستاوردها و خردمندی از قبل وجود دارد. به نظر شما پیچیدگی در مورد سن به چه چیزی کمک می کند؟

البته ، این یک خانواده قوی و افرادی است که شما را احاطه کرده اند: همکاران ، دوستان. اگر یک زن سالخورده با عشق ، مراقبت و توجه احاطه شده باشد ، او دارای فرزندان عاشق ، نوه ها است ، به عنوان یک قاعده ، او به عقده های سنی فکر نمی کند. برعکس ، مادربزرگ های شاد در سن خود جذابیت می یابند.

شما در برنامه خود یک نکته دارید: انتقاد از ظاهر قهرمان توسط بیگانگان کامل. به نظر شما چرا این مورد نیاز است؟

این مرحله اجباری نمایش است. اول ، قهرمان باید بفهمد که در واقعیت چگونه به نظر می رسد ، چگونه دیگران او را درک می کنند. یک دوست نزدیک یا دوست نزدیک هرگز نمی گوید که یک غریبه در مورد ظاهر شما چه خواهد گفت ، و حتی بیشتر شما خودتان متوجه آن نخواهید شد. بنابراین ، ما برای عینیت تلاش می کنیم. گاهی اوقات انتقاد سخت به نظر می رسد ، اما همیشه حقیقتی در آن وجود دارد. ثانیا ، این یک محرک باور نکردنی است. وقتی زنی در 40 سالگی از افراد غریبه می شنود که 60 ساله به نظر می رسد ، چیزی در سر او تغییر می کند ، هیچ تصوری وجود ندارد که به عقب برگردد یا شک کند که آیا او کار درستی را انجام داده است. این انگیزه بیشتری دارد.

به نظر شما چه نگرش هایی مانع از آن می شود که زنان ما جوانتر از سن خود به نظر برسند؟

زنان ما از اینکه شیک به نظر برسند و از بقیه متفاوت باشند ، درخشان باشند ، از دیگران متمایز شوند می ترسند. این ترس آنها را به قاب می کشاند ، آنها را یکسان ، معمولی ، خاکستری و غمگین می کند.

Image
Image

زنان ما شاد نیستند. در 50-60 و برخی حتی در 40 سالگی ، آنها معتقدند که زندگی به پایان می رسد. آنها فکر می کنند که جوان نیستند ، بنابراین نمی توانند از چیزی غافل شوند ، شروع به یادگیری کنند ، چه برسد به زندگی شخصی خود ، که یک تابو است.

این برای بسیاری از زنان روسی معمول است ، اگرچه در اروپا ، به عنوان مثال ، همه چیز کاملاً متفاوت است.زنان ما از رفتن به رستوران های گران قیمت می ترسند ، آنها فکر می کنند فقط جوان و زیبا وجود دارد. آنها از مراقبت از خود ، انجام آرایش ، مانیکور ، مدل مو می ترسند ، فکر می کنند هیچ چیز به آنها کمک نمی کند. اما در حقیقت ، این ترس ها همان نگرش هایی هستند که به شما اجازه نمی دهند جوانتر از سن خود به نظر برسید و زندگی کامل داشته باشید.

همچنین بخوانید

آبراموا نام عجیبی برای دخترش انتخاب کرد
آبراموا نام عجیبی برای دخترش انتخاب کرد

اخبار | 2018/07/24 آبراموا نام عجیبی برای دخترش انتخاب کرد

- نمی توانم در مورد جراحی پلاستیک در برنامه شما س askال کنم.نگرش شما به جراحی پلاستیک چیست ، زیرا نرخ ها در آنجا بسیار زیاد است و درصد زیادی از عوارض وجود دارد؟

بعد از انجام پروژه ، نگرش من نسبت به جراحی به طرز چشمگیری تغییر کرده است. قبل از برنامه ، من ، مانند بقیه ، عکس های جراحی پلاستیک ناموفق را دیدم و فکر کردم ترسناک است و قطعاً باید عوارضی را به همراه داشته باشد. جراحی پلاستیک قطعاً از نظر من منفی بود. اما در پروژه ، با سرگئی نیکولایویچ بلوخین ملاقات کردم و در مقابل چشمانم 70 یا 80 زن قبلاً تحت عمل جراحی پلاستیک قرار گرفته اند و هیچ یک از آنها عواقب ناگواری نداشته است.

حتی اگر در مراحل اول عوارض جزئی وجود داشت ، در فرایند مشاهده بیشتر متخصصان ، همه چیز به حالت عادی بازگشت و نتیجه خوبی داد. نکته اصلی این است که کلینیک های خوب و جراحان خوب را انتخاب کنید. و نکته بسیار مهم دیگر - شما باید علائم جراحی پلاستیک را داشته باشید. یک جراح پلاستیک خوب همیشه به شما می گوید چه زمانی به پلاستیک نیاز دارید و چه زمانی به آن آسیب می رساند.

Image
Image

کدام قهرمانان برنامه را بیشتر به خاطر دارید؟

معمولاً داستانهای مثبت را به خاطر می آورم: اولاً ، آنها کمتر رایج هستند و بنابراین شگفت انگیزتر از تراژدی ها هستند ، و ثانیاً ، مغز من به قدری مرتب شده است که موارد منفی ، حتی بسیار چشمگیر ، با گذشت زمان پاک می شوند ، زیرا نگهداری همه اینها در خود غیرممکن است. به

به عنوان مثال ، من یک زن و شوهر دالگین را به خاطر دارم: با وجود سن و تعداد سالهایی که با هم گذرانده اند ، آنها بسیار بامزه ، خونسرد هستند و بسیار یکدیگر را دوست دارند! فیلمبرداری برنامه با آنها بسیار لذت بخش بود.

برنامه را با کسنیا استریژ به خاطر می آورم: فقط اعضای تیم تولید ما متوجه خواهند شد که این تیراندازی ها چقدر سخت بوده است ، اما اکنون کسنیا عالی به نظر می رسد ، اغلب روی صفحه های تلویزیون چشمک می زند ، از ما تشکر می کند و اغلب درود می فرستد.

Sveta ، به ما بگویید که کار شما در تلویزیون چگونه آغاز شد؟

با یک رویا شروع شد. پس از مدرسه ، من وارد دانشکده حقوق شدم ، زیرا فکر می کردم که نیاز به یک حرفه جدی دارم ، از آن فارغ التحصیل شدم و حتی دو هفته در دفتر یک شرکت حقوقی کار کردم. اما در اعماق وجودم ، من همیشه رویای روزنامه نگاری را داشتم ، بنابراین به مسکو رفتم ، تکنیک گفتار را با معلم ناتالیا وارتانووا در کانال REN-TV مطالعه کردم ، سپس وارد مدرسه عالی ملی تلویزیون در Shabolovka شدم.

Image
Image

من دو سال درس خواندم ، و سپس آنها در REN-TV متوجه من شدند و مرا به کارکنان دعوت کردند. من در اخبار کار می کردم ، نظرات مطبوعاتی انجام می دادم (من هر روز ساعت 4 صبح از خواب بلند می شدم ، به بلوار زوبوفسکی ، جایی که کانال REN-TV در آن واقع شده بود ، آمدم ، قبل از هر کس دیگری ، روزنامه ای را خواندم و ستون من را برای اخبار صبح آماده کردم. انتشار) ، برنامه های نویسنده وجود داشت ، و سپس پروژه "10 سال جوانتر" قبلاً ظاهر شده است. همه چیز به طور مداوم و بسیار منطقی پیش رفت.

از آن زمان تا به حال چقدر تغییر کرده اید؟

من از نظر داخلی و خارجی بسیار تغییر کرده ام. اگر به اولین برنامه های من نگاه کنید ، هیچ کس من را نمی شناسد ، من ظاهر متفاوتی داشتم. بسیاری از مردم فکر می کنند که به نظر می رسد آنها بزرگتر هستند ، آنها به من می گویند: "شما نام برنامه خود را توجیه می کنید ، با گذشت زمان جوان می شوید." اما به طور کلی ، هم تصویر و هم نحوه اجرای برنامه ، و من خودم به عنوان یک حرفه ای و البته یک دختر ، البته تغییر کرده ایم.

چه سبکی از لباس در زندگی به شما نزدیکتر است؟ چقدر تصویر شما با صفحه نمایش متفاوت است؟

من به سبک گاه به گاه ورزشی ، شاد و مد - چیزهای خنده دار که روحیه ایجاد می کند ، نزدیک تر هستم. من از مد پیروی می کنم ، در زندگی روزمره چیزی شیک ، مناسب و به احتمال زیاد نه پاشنه پا می پوشم. من تصویری دقیق تر و بزرگتر روی صفحه دارم ، ما در ابتدا آن را کمی بالغ تر از آنچه هست ، از جمله هزینه پوشاک ، می کنیم. اما اکنون در حال نزدیک شدن به سن صفحه نمایش اولیه هستم و برخی از تصاویر را به زندگی روزمره خود وارد می کنم.

آیا از کودکی به ورزش مشغول بوده اید؟ در حال حاضر چه نوع ورزشی به شما کمک می کند تا تناسب اندام خود را حفظ کنید؟

بله ، در کودکی عاشق دویدن بودم. مامان می گوید یادش نمی آید که من اول راه رفتن را شروع کرده ام یا دویدن. تابستان را با مادربزرگم گذراندیم و من فقط می توانم بلند شوم و به دویدن بروم. و من به سوی پیروزی دویدم ، می توانستم بدوم و بدوم و بیفتم. مامان فکر می کند من تلو تلو خوردم ، می آید - و من می خوابم. یعنی درست تا تعصب.

برای من سرگرم کننده بود: در مدرسه قبل از خواب می دویدم ، و اکنون دویدن را دوست دارم. این مفید است ، می توانید به طور کامل بر افکار خود تمرکز کنید ، زیرا نیازی به فکر کردن در مورد حرکات ندارید. من همچنین برای دوومیدانی ، ورزشهای سوارکاری ، تنیس شرکت کردم ، در حال حاضر من عاشق اسکواش هستم.

Image
Image

قبلاً در دو شهر زندگی می کردید: در مسکو کار می کردید ، در سن پترزبورگ استراحت می کردید. آیا الان شرایط تغییر کرده است؟

بله ، مدت زیادی در دو شهر 50/50 زندگی کردم ، اگرچه هنوز زمان بیشتری را در سن پترزبورگ گذراندم. از آنجایی که من و آنتون ، مرد جوانم ، ملاقات کردیم و با هم زندگی کردیم ، به ندرت به سن پترزبورگ می آیم. و کارهای بیشتری در مسکو وجود دارد.اگرچه این امر باعث شد پترزبورگ بیشتر به پترزبورگ تبدیل شود - کاملاً آرام ، آرام ، اما برف زیادی باریده است.

مسکو انرژی می گیرد. شما طوری به سن پترزبورگ می روید که انگار در تعطیلات هستید ، می توانید تا زمان ناهار بخوابید. به نظر می رسد که شهر برای این منظور ایجاد شده است.

از آپارتمان جدید خود بگویید. به خصوص چه چیزی را دوست دارید؟

من یک آپارتمان واقعاً جدید در سن پترزبورگ دارم ، در مورد بازسازی بسیار دقیق بودم و همه کارها را آنطور که دوست داشتم انجام دادم. تمام جزئیات در آن فکر شده است: گرما ، نور ، نورپردازی زیبا ، پنجره های کف تا سقف.

آنها سعی کردند من را از طراحی با رنگ های سرد منصرف کنند ، آنها گفتند که ناراحت کننده خواهد بود ، اما این بسیار راحت بود ، گویی شما در یک کشتی بزرگ با دریا در اطراف خود حرکت می کنید. فرش کرکی ، مانند شن و ماسه ، بسیاری از آینه ها ، مانند خورشید می درخشند. من کاملاً همه چیز را دوست دارم ، این بازسازی برای من راهی خروجی شده است ، زیرا من مدتها در آرزو بودم که همه کارها را به روش خودم انجام دهم. و چنین شد و تا اینجا من به اندازه کافی آن را بازی کرده ام.

شما با معشوق خود که قبلاً در کمتر از سه سال با او ملاقات کرده اید به آپارتمان نقل مکان کردید. آیا به راحتی یک زندگی مشترک ایجاد کردید؟

بله ، هیچ مشکلی وجود نداشت. ما با یکدیگر بسیار راحت هستیم ، ما عاشق گذراندن وقت با هم هستیم ، بنابراین کارهای خانه را نیز با هم انجام می دهیم ، به یکدیگر کمک می کنیم و از آنها حمایت می کنیم.

آیا شما معمولاً به فضای شخصی زیادی احتیاج دارید یا شما و آنتون ترجیح می دهیم همه کارها را با هم انجام دهیم؟

ما عملاً جدا نمی شویم و به هیچ وجه نیازی به یک فضای شخصی محدود نداریم. وقتی افراد عاشق هستند ، برعکس ، آنها می خواهند تا آنجا که ممکن است وقت خود را با هم بگذرانند ، همه کارها را با هم انجام دهند ، حتی هنگام ملاقات با دوستان ، در مورد یکدیگر صحبت کنند. من و آنتون همینطوریم.

Image
Image

شما فقط در عکس های مشترک می درخشید. اولین جلسه شما چگونه برگزار شد؟ وقتی آنتون را دیدید چه فکری کردید؟

ما ابتدا در سن پترزبورگ ملاقات کردیم ، آنتون برای تجارت به آنجا آمد ، من با یک دوست در کافه "خوشبختی" نشسته بودم. او وارد شد و برای قهوه به پیشخوان رفت و من بلافاصله توجه او را جلب کردم. در راه بازگشت ، او با ما نشست و بنابراین ما ملاقات کردیم. تا پاسی از شب گپ زدیم ، سپس تقریباً تا صبح پیاده روی کردیم ، من هنوز فکر می کردم که نیاز به تبادل تلفن داریم ، اما بدون انجام این کار جدا شدیم.

البته ، من بلافاصله او را دوست داشتم ، اما با خودم گفتم که این امر جدی نیست ، تا امیدها را ارزشمند نکنم. و سپس او حتی بدون تلفن من را پیدا کرد و ما شروع به برقراری ارتباط کردیم.

چه ویژگی هایی شما را به سوی معشوق خود جذب می کند؟

من همه چیز را در مورد او دوست دارم! من درک می کنم که هر شخص دارای ویژگی ها و معایب خاص خود است و وقتی عاشق می شوید ، کور می شوید ، اما صادقانه بگویم ، من همه چیز را دوست دارم. او دارای ویژگی های مردانه عالی است: او یک مبارز است ، یک جنگجو است ، شجاع و قوی است. او واقعاً مهربان است ، نه در عموم زیبا ، بلکه در اعماق روح خود مهربان است ، این آشکارا نشان داده نمی شود ، اما همیشه در اعمال او قابل مشاهده است.

او منصف ، صادق ، ملایم ، بسیار شایسته ، درست ، دلسوز ، متفکر ، باهوش ، شاد ، تحصیل کرده است. او دارای تربیت خوب ، والدین باهوش ، مدرسه عالی ، دانشگاه عالی است و از همه چیز آگاه است. او همه کاره است و می تواند با افراد کاملاً متفاوت زبان مشترکی پیدا کند. احتمالاً کافی است؟ هرچند می توانم ادامه دهم (لبخند می زند.)

چگونه برای برنامه ریزی همه چیز از قبل عادت داشتید؟ به عنوان مثال ، آیا قبلاً می دانید که سال نو را در کجا جشن خواهید گرفت ، آیا به هدیه فکر کرده اید؟

من هرگز هیچ چیزی را از قبل برنامه ریزی نکرده ام ، نمی دانم فردا چه خواهم کرد ، فیلمبرداری در چه ساعتی به پایان می رسد یا به طور مشخص ، همه چیز در تلویزیون تغییر می کند. و برعکس ، آنتون یک برنامه مردانه است ، برنامه سفر او شش ماه قبل برنامه ریزی شده است. وقتی ملاقات کردیم ، به یاد دارم که او از من پرسید: "Sveta ، در چهل و دومین هفته چه می کنی؟" من قبلاً نمی دانستم تقسیم بر هفته وجود دارد!

همچنین بخوانید

سوتلانا آبراموا به دنبال زیبایی های واقعی است
سوتلانا آبراموا به دنبال زیبایی های واقعی است

اخبار | 2017/09/29 سوتلانا آبراموا به دنبال زیبایی های واقعی </p> است

چندین بار اتفاق افتاد که نتوانستیم ملاقات کنیم ، زیرا ناگهان قرار شد من شلیک کنم. آنتون متعجب بود که چگونه این امکان وجود دارد ، زیرا او برنامه ریزی کرد ، ما موافقت کردیم.

به هر حال ، با گذشت زمان ، او به من آموخت که حداقل یک یا دو هفته قبل برنامه ریزی کنم. اکنون ما خودمان را به این فکر می اندازیم که من از قبل به او پیشنهاد کرده ام که در یک ماه کاری انجام دهد ، و او می گوید که به این زودی ها نیست و همه چیز تغییر خواهد کرد. یعنی من در این زمینه منضبط تر شدم و ارتباط با او آسان تر شد. ما هنوز درباره سال نو اطلاعاتی نداریم ، نمی خواهیم خود را با برنامه ها درگیر کنیم.

- آیا اغلب به تعطیلات می روید؟ کشورها ، مکانهای مورد علاقه شما چیست؟

اکنون زمان کمی برای سفر وجود دارد و من متعصب استراحت نیستم. در حالی که اینجا همه چیز برای من مناسب است ، من جزو مسافران پرشوری نیستم که می خواهند فوراً پرواز کنند و به تماشای چیزی بنشینند. در تابستان ما به اروپا سفر کردیم ، من ابتدا از رم دیدن کردم ، به طور کلی ، من ایتالیا را بسیار دوست دارم.

من و آنتون در سیسیل آن را بسیار دوست داشتیم ، آنجا رنگارنگ است ، اما به طور کلی ، ما آماده کاوش در کشورهای عجیب و غریب هستیم. ما رویای رفتن به اقیانوس را داریم ، تا بتوانیم مستقیماً به جایگاه برویم ، به جزایر با ماسه سفید. ما تعطیلات زمستانی را دوست نداریم ، ما آن را به اندازه کافی در سن پترزبورگ و در خود مسکو داریم. تا اینجا ما بیشتر کار می کنیم ، اما گاهی اوقات کاملاً ارگانیک به نظر می رسد که به جایی برویم و سفرهای کاری آنتون را با استراحت ترکیب کنیم.

- هرچه به 30 نزدیک می شویم ، س questionsالات بیشتر از اقوام و دوستان بیشتر می شود: چه زمانی ازدواج می کنید؟ نگرش کلی شما نسبت به افکار عمومی در مورد چنین موضوعاتی چیست؟

من فکر می کنم که افکار عمومی ، به ویژه در این مورد ، حماقت است. اگر به همه گوش دهید ، می توانید دیوانه شوید ، زیرا همیشه شخصی وجود دارد که از چیزی خوشش نمی آید ، زیرا چند نفر ، خیلی نظرات. اگر یک زوج خوشبخت را نشان دهید ، کسی وجود دارد که آن را سرزنش می کند ، اگر پنهان شوید ، افراد ناراضی نیز وجود خواهند داشت. شما باید آنطور که می خواهید زندگی کنید ، آنچه را که می خواهید و زمانی که می خواهید انجام دهید.

Blitz "Cleo":

- تجمل غیرقابل قبول برای شما چیست؟

یک تابلو نقاشی پیکاسو در ساتبی خریداری کنید ، اگرچه اگر واقعاً می خواهید ، می توانید هزینه آن را بپردازید.

- آیا شما یک جغد هستید یا یک خرگوش؟

بلکه یک جغد. اما وقتی کار دارم و باید زود بیدار شوم ، احساس راحتی می کنم ، حتی دوست دارم زود بیدار شوم.

- چگونه استرس را برطرف می کنید؟

من سعی می کنم آنها را وارد زندگیم نکنم. اگر خبر بدی برسد که مرا آزار دهد یا چیزی را دوست نداشته باشد ، از آن انتزاع می کنم. من وانمود می کنم که اینطور نیست یا بلافاصله سعی می کنم جنبه های مثبت را پیدا کنم. سعی می کنم استرس را پرورش ندهم. و بنابراین با همراهی خوب ، طنز و خنده فیلمبرداری می شود.

Image
Image

سن روانی شما چقدر است؟

صادقانه بگویم ، من نمی توانم درک کنم. گاهی اوقات به نظر می رسد که من 12 ساله هستم. گاهی اوقات احساس می کنم که من یک بزرگسال ، خردمند ، 55 ساله هستم. این به روش های مختلف اتفاق می افتد.

توصیه شده: