زندگی شخصی: به چه کسی و به چه کسی بگویم؟
زندگی شخصی: به چه کسی و به چه کسی بگویم؟

تصویری: زندگی شخصی: به چه کسی و به چه کسی بگویم؟

تصویری: زندگی شخصی: به چه کسی و به چه کسی بگویم؟
تصویری: چرا نباید اهدافمان را به کسی بگوییم؟ 2024, مارس
Anonim
Image
Image

منشی به رئیسش می گوید:

- آقا ، اگر می دانستید معاون شما در مورد شما چه شایعاتی را منتشر می کند …

- همه اینها مزخرف است! نکته اصلی این است که او حقیقت را نمی گوید.

بسیاری از ما ، که به محل کار آمده ایم ، تجربیات تازه ای را به اشتراک می گذاریم: یک بز از خط راست مانع از بازسازی ما شد ، یک کودک بیمار شد و به دلایلی شوهرم دوباره می خواهد در تعطیلات زمستانی به جای گرم کردن اسکی به سراشیبی برود. الاغ فوق العاده در جایی در جنوب … همکاران قبلاً به "خلاصه" سنتی صبح عادت کرده اند و به خوبی به آن گوش می دهند. اما آیا شما به چنین توجهی نیاز دارید؟ در مورد خود و زندگی شخصی خود چه باید به کارکنان بگویید و به چه چیزها نباید بگویید؟

کنجکاوی ، مانند ترس ، چشمان درشتی دارد و گوش و تخیل بسیار ساده است. یکی از همکاران آن را در طول زنجیره می گذارد ، آن را به سلیقه شما تزئین می کند ، یک مورد خاص را به عنوان یک قاعده ارائه می دهد - و همه چیز را در نظر بگیرید ، در تصویر ساز ذخیره می شود: اگر دایره بسته شود و اطلاعات به شما برسد ، چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت چیزهای جدید در مورد خودت حتی اگر مخاطبین فوری شما خیرخواهی و شفقت نشان دهند ، یک "تلفن خراب" همچنان ثمره خواهد داشت - مردم تمایل دارند کلی گویی کنند و برچسب ها را بچسبند ، به ویژه در مواردی که اطلاعات از دست اول به دست نیامد.

یک مکان مقدس هرگز خالی نیست. گرسنگی اطلاعاتی کارکنان باید تأمین شود - به عنوان مثال ، از داستانهایی در مورد تحصیلات تکمیلی در تخصصی که به طور موازی دریافت می کنید ، یا در مورد موفقیت شما در یادگیری زبان خارجی.

اما بهترین گزینه این است که در صورت بروز سوالات ، س questionsالات خود را مطرح کرده و به طور منطقی در بحث درباره سرگرمی های همکاران یا سرگرمی های خود شرکت کنید. هنگامی که چنین گفتگوهایی در محل کار انجام نمی شود ، اما ، به عنوان مثال ، در اتاق سیگار کشیدن یا در اتاق غذاخوری ، آنها سه کار مفید را به طور همزمان انجام می دهند: آنها موضوع گفتگو را از جزئیات صمیمی زندگی شما دور می کنند ، با ابراز علاقه شدید به سرگرمی همکار خود ، او را راضی کرده و نیاز فرد به برقراری ارتباط را برآورده سازید.

همچنین یک دیدگاه جایگزین وجود دارد - اطلاعات شخصی برای بهبود روابط با همکاران ضروری و مهم است.

اصلاً لازم نیست همه را به ناملایمات عاشقانه های گرداب خود اختصاص دهید ، کافی است چیزهای بی اهمیت ، موقعیت های بی گناه را به اشتراک بگذارید ، کمی از شوهر-دوست-مادرشوهر انتقاد کنید … این برای ساختن کافی است تصویر "مرد شما" همانطور که ضرب المثل می گوید: "از تیم جدا نشوید ، در غیر این صورت تیم بدون شما جدا می شود."

Image
Image

اگر چنین تاکتیکی را انتخاب کرده اید ، به خاطر داشته باشید: اگرچه برادری با همکاران برای شما تضمین شده است ، شایعات نمی خوابند. این در طبیعت ما ذاتی است: فردی که شایعات را پخش می کند ، مانند مرکز توجه ، صاحب اطلاعات صمیمی احساس می کند. علاوه بر این ، بحث درباره مشکلات دیگران به کنار آمدن با مشکلات آنها کمک می کند. بنابراین یک شایعه سراغ شما می آید تا جزئیات بیوگرافی کارکنان را به اشتراک بگذارید. اگر راوی بهترین دوست شما نیست ، با سالها و اعمال ثابت شده است ، چنین افشاگریهایی باید شک شما را برانگیزد. با آرامش ، بدون اظهارنظر در مورد اطلاعات به او گوش دهید ، و اگر داستان به صراحت برای شما ناخوشایند است ، در قطع گفت و گو دریغ نکنید. نکته اصلی این است که هیچ چیز شخصی در مورد خود یا دیگران به او نگویید: چنین بی توجهی می تواند برای شما گران تمام شود.

در مواردی که نمی توان از زمزمه پشت سر جلوگیری کرد ، اولاً منطقی است که ابتدا خود را به جای بدخواهان خود تصور کنید و سعی کنید با احتیاط ارزیابی کنید که چرا این اتفاق می افتد و چقدر موجه است. ثانیاً ، در برابر وسوسه کنایه و تسلیم حسودان تسلیم نشوید - در پاسخ به سیلی به سیلی در صورت ، در سطح آنها فرو می روید.

سرانجام ، حفظ سبک حرفه ای آرام در برخورد با این افراد بسیار مهم است ، نه اینکه گفتگوهایی مانند "چرا من را دوست نداری؟" و استخوانهای بدخواهان را در شرکتی با دیگر همکاران خود نشویید.

موقعیت دیگری وجود دارد که در آن زیاد صحبت کردن توصیه نمی شود ، اگرچه اغلب توضیحات صادقانه ضرری ندارد. این مربوط به استراحت از محل کار است. اگر دلیل خروج شما آنقدر جدی است که ذکر شود ، آن را بیان کنید ، اما وارد جزئیات نشوید. اگر دلیل قانع کننده به نظر نمی رسد ، به چیز دیگری فکر کنید. نکته اصلی این است که از خروج زودهنگام از محل کار و ورودهای دیرهنگام به آن سوء استفاده نکنید و همچنین اگر رئیس شما را رها می کند ، او را لو ندهید. وقتی به همکار خود می گویید که دقیقاً بر کدام نقاط ضعیف رئیس خود فشار می آورید تا بتوانید راه خود را پیدا کنید یا گریه های شادی آور شما پس از رهایی شما.

از نظر رهبران ، اطلاعات شخصی که در تیم به گردش در می آید هم خوب است و هم بد. از یک سو ، بدون شک برای رئیس مفید است که بداند کارکنان در خارج از محل کار چگونه زندگی می کنند و چگونه با فضای دفتر ارتباط برقرار می کنند. نکته اصلی این است که اطلاعات به طور منظم به "تزار" می رسد - و او تصمیم می گیرد با آن چه کند ، چه کسی را اعدام کند و به چه کسی رحم کند.

اما در واقع ، گسترش شایعات یک علامت هشدار دهنده است.

در یک تیم معمولی ، تعادل بین شایعات و فقدان اطلاعات شخصی به میانگین طلایی می رسد. و گاهی اوقات گفتگوهای "مادام العمر" به عامل دیگری برای متحد کردن زیردستان تبدیل می شود: یک روسی به طور سنتی از "نشستن" و دور زدن در مسابقه ای در نردبان شغلی که با آنها به اتاق سیگار می رفت و برای دوستان و شرکایش استخوان می شست ، خجالتی است. و گاهی برای مافوقش.

غیبت همیشه با هدف حذف یک رقیب یا انجام یک حقه کثیف در همسایه شما نیست. اطلاعاتی وجود دارد که با هدف والایی به گوش مدیران می رسد: کمک به همکار. مواقعی وجود دارد که یک زن با کودک کوچک از این که از کار خود مرخصی داشته باشد خجالت می کشد تا کودک را به کلینیک برساند یا در حالی که بیمار است با او بنشیند: به نظر می رسد که محدودیت درخواست های وی نامحدود نیست و دیر یا زود او باید منتظر نامه مرخصی در محل کار "به میل خود" باشد. اما اگر همکارش می داند که رئیس از وضعیت آگاه نیست ، در این صورت با اشاره به موقع به رئیس ، این اطمینان حاصل می شود که زن اجازه دارد با کودک مبتلا به آنفولانزا به خانه برود و حتی بیمه درمانی دریافت کند.

Image
Image

و خود رهبر چطور؟ آیا او نیاز دارد جزئیات زندگی شخصی خود را با زیردستانش در میان بگذارد؟ همه چیز بستگی به سبک مدیریت و اخلاق شرکتی شرکت دارد. اگر در شرکت پذیرفته شده است که کارکنان یکدیگر را با عنوان "شما" خطاب می کنند ، دقیقاً مطابق با کد لباس لباس می پوشند و جدول رتبه ها را رعایت می کنند ، احتمالاً منطقی است که در مورد مسائل شخصی کمتر صحبت کنید. از طرف دیگر ، در شرکت هایی که کارکنان به طور تلفنی با مشتریان ارتباط برقرار می کنند و در داخل تیم با هم برابر صحبت می کنند ، مدیر می تواند هزینه شخصی خود را اضافه کند تا شبیه "راش" نباشد.

اکثر شرکتهای مدرن روسی از نوع مختلط هستند و هر رئیس حق دارد شیوه ارتباط خود را با زیردستان انتخاب کند ، که به طور مطلوب با موقعیت و وظایف تعیین شده توسط مدیر مطابقت دارد.

البته قوانین خاصی برای بازی وجود دارد ، اما به طور کلی نمی توان واکنش دیگران را پیش بینی کرد.در یک تیم سالم ، این کار نمی تواند بدون کنجکاوی انجام شود: در یک شرکت ، رئیس بخش هر چند وقت یکبار مادرشوهر خود را با یک کلمه نه چندان مهربان به خاطر می آورد و به وضوح شکایت می کرد که به دلیل مضر بودن از شیر برخوردار است به پس از گشت و گذار دیگری در تاریخچه خانوادگی ، کارمندان نمی توانند آن را تحمل کنند و با توافق قبلی خود ، روز بعد هر کدام یک کارتن شیر برای بیمار آوردند. شرکت بزرگ بود ، بخش نیز نسبتاً بزرگ بود. به طور کلی ، آیا می توانید حجم فاجعه را تصور کنید؟!

توصیه شده: