فهرست مطالب:

پولینا گاگارینا:
پولینا گاگارینا:

تصویری: پولینا گاگارینا:

تصویری: پولینا گاگارینا:
تصویری: Полина Гагарина - Оставить след (Премьера саундтрека OST "Стикер" 2022) 2024, آوریل
Anonim
Image
Image

معلمان پروژه کارخانه ستاره او را با استعدادترین فارغ التحصیل از هر شش کارخانه می دانند. مربی آواز داده های صوتی او را منحصر به فرد می نامد. در کمتر از بیست سالگی ، او توانست در سراسر کشور رعد و برق بزند ، برای مدت طولانی ناپدید شود و با پیروزی بازگشت. این پولینا گاگارینا است.

پولینا ، لطفاً به من بگو ، آیا تا به حال به چیزی فکر نکرده ای که اخیراً برایت زیاد بوده است؟

حالا چه چیزی است که قدیمی را به هم بزنید (می خندد)! در حال حاضر همه چیز برای من خوب است ، همه چیز در حال انجام است ، pah -pah - برای اینکه آن را ناراحت نکنم ، بنابراین ترجیح می دهم در زمان حال زندگی کنم.

خوب ، شما هنوز باید به گذشته بپردازید - باید به مردم آموزش دهید که چگونه در سن 18 سالگی ستاره می شوند …

پرسشنامه کوتاه

آیا با اینترنت دوست هستید؟

خیر

لوکس غیرقابل قبول برای شما چیست؟

بله ، هنوز تعداد زیادی وجود دارد.

خود را با کدام حیوان معاشرت می کنید؟

من گربه ها را خیلی دوست دارم ، اما نمی دانم چقدر خودم را با آنها گره می زنم.

آیا در کودکی نام مستعار داشتید؟

به این ترتیب ، احتمالاً نه ، اما تمام مدت آنها می پرسیدند کی من به فضا پرواز می کنم …

چرا یک زن به مرد نیاز دارد؟

تا بتوانم با یک دسته گل به سر دیگر جهان بیایم.

چه چیزی شما را روشن می کند؟

خریدها

شما جغد هستید یا خرگوش؟

تا ظهر بیدار نمی شوم.

طلسم دارید؟

طلسم من افرادی محبوب من هستند که به آنها اعتماد دارم.

چگونه استرس را از بین می برید؟

من آهنگ می نویسم ، مخصوصاً وقتی باران می بارد آن را دوست دارم ، آرامش می بخشد.

آخرین تعطیلات کجا بودید؟

در لهستان.

چه آهنگی در تلفن همراه شما وجود دارد؟

آهنگ زنگ معمولی.

افوریسم مورد علاقه؟

اوه ، شما مرا گیج می کنید ، بنابراین من فیودور داستایوسکی و میخائیل بولگاکف را بسیار دوست دارم ، اما قصور … اگر فقط "از طریق سختی به ستارگان" ، اما به احتمال زیاد فقط مربوط به من است.

در زندگیتان هرگز چه کاری انجام نمی دهید؟

هرگز با چتر نجات نمی پریدم.

من چه ستاره ای هستم! آنها حتی من را در خیابان ها نمی شناسند. و من از کودکی با موسیقی در ارتباط بودم ، از طرف زن می توانم آن را ارثی بگویم - به هر حال ، مادر و مادربزرگم طراح رقص هستند. به طور کلی ، اگر مادرم نبود ، شاید همه اینها وجود نداشت. به یاد دارم در مهد کودک ، در یکی از شبها من یک آهنگ در مورد ملخ فریاد زدم به طوری که نیمی از مردم تقریباً کر شدند! و مادرم با دقت به من نگاه کرد و گفت: "به مدرسه موسیقی!"

یعنی ، به اصطلاح ، در سنین پایین استعداد نشان داد؟

مامان می گوید من آن را در بدو تولد نشان دادم (می خندد). به هر حال ، من موفق شدم در روز جهانی تئاتر متولد شوم ، بنابراین حرفه خلاقانه من تقریباً یک نتیجه قطعی بود. اینطور نیست که من به انواع علائم ، گربه های سیاه اعتقاد زیادی دارم ، اما مطمئناً چنین چیزی وجود دارد. و بعد ، چه چیزی را پنهان کنیم ، خوب است وقتی در دوران کودکی به شما می گویند که شما یک کودک غیر معمول هستید. احتمالاً همه راضی هستند.

اما اگر مادر و مادربزرگ با رقص ارتباط داشته باشند ، منطقی است که فرض کنیم شما باید از این روش پیروی می کردید

و من دنبال کردم. من از بچگی می رقصم ، اما به دلایل پیش پا افتاده تبدیل به یک بالرین نشدم - من اضافه وزن داشتم. و به موازات رقصها ، و هر جا که ممکن بود ، در محافل مدرسه ، در گروه کر - در همه جا ، آواز خواندم. من واقعاً آن را دوست داشتم ، و یک روز خوب در شورای خانواده تصمیم گرفتیم که چون می توانم این کار را با خوانندگی و موسیقی انجام دهم ، این کار باید انجام شود.

بنابراین شما همیشه به توصیه های عزیزان خود گوش می دهید؟ در سن شما ، معمولاً برعکس اتفاق می افتد ، چنین دوره هایی از استقلال …

خوب ، من نمی دانم ، من همیشه با دقت به افرادی که در کنار من هستند ، نزدیکان ، مادرم گوش می دهم. به طور کلی ، من فوق العاده هستم! او سولیست گروه "توس" بود! شما از هر فرد مرتبط با رقص می پرسید که ورود به این گروه به ویژه در آن سال ها به چه معناست و همه به شما می گویند: "وای!" علاوه بر این ، من هیچ یک از بستگان نزدیکم را جز مادرم ندارم.

و چگونه مادر شما در برابر رشد زودهنگام دخترش واکنش نشان داد؟ به هر حال ، ورود به یک موسسه آموزشی مانند Gnesinka در سن 14 سالگی ، به بیان ساده ، کاملاً معمول نیست

بله ، او معمولاً عکس العمل نشان می داد ، من همیشه با او مشورت می کردم ، اگر مادرم می دید که چیزی برای من کار نمی کند یا من نمی توانم کاری انجام دهم … و بخوانم ، و در Gnesinka. همه چیز به خودی خود ، من فقط از همه آن خوشم آمد ، و ، احتمالاً ، به همین دلیل است که نتیجه گرفت.

آیا رفتن به "کارخانه" ترسناک نبود ، به هر حال ، جوانترین آنها از نظر سن بودند؟

کوچولوها! من فکر می کنم به دو دلیل ، اولا ، من برای بسیاری آماده بودم ، به لطف مادرم ، معلم آواز من به هر طریق ممکن به من هشدار داد که هیچ عسل وجود ندارد ، او از داخل تمام دنیای تجارت نمایشی را می شناسد. بنابراین می دانستم برای چه چیزی می روم. و ثانیاً ، من معتقد بودم و هنوز هم معتقدم که "کارخانه" ما آرام ترین بود ، رسوا کننده نبود ، و بچه ها همه خوب هستند ، روابط یکدست و دوستانه بودند و هیچ کس به سن کوچک من توجه نکرد.

Image
Image

یعنی طرف درز کسب و کار نمایش ما ، این همه خاک ، مطبوعات زرد نترسید؟ صادقانه.

می دانید ، البته همه چیزهایی که می گویید وجود دارد ، اما من آن را به عنوان یک هزینه حرفه ای درک می کنم ، خوب ، هیچ راهی برای دور شدن از آن وجود ندارد! فقط خود شما باید سعی کنید از همه اینها بالاتر باشید ، البته سخت است ، البته وسوسه های زیادی در اطراف وجود دارد ، "سقف" ، البته ، پایین می رود ، اما اگر افراد کافی در اطراف شما وجود داشته باشند که آنها را دوست داشته باشید و احترام بگذارید ، و چه کسی می تواند با شما استدلال کند ، در این صورت همه چیز خوب خواهد بود. در مورد مطبوعات زرد … من احتمالاً خوش شانس بودم - آنها هنوز چیز ناخوشایندی در مورد من ننوشته اند (با صدای بلند می خندد) و هیچ س dirtyال کثیفی نپرسیدند.

شاید این هنوز در پیش است ، اما من فکر می کنم که شما فقط باید مستقیماً و صریح به سوالات پاسخ دهید ، در این صورت روزنامه نگاران تمایلی به تحریف حقایق نخواهند داشت.

خوب ، این س questionال چندان دلپذیری نیست ، مطمئناً قبلاً بیش از یک بار از شما پرسیده شده است. چرا تقریباً دو سال پس از برنده شدن در "کارخانه" ناپدید شدید؟ شایعات زیادی وجود دارد ، گاهی باورنکردنی ترین

بله ، همه چیز ساده است ، من آنچه را که قبلاً گفتم تکرار می کنم ، این درست است ، و من از آن کمترین شرمنده نیستم.

من فقط با تهیه کننده قرارداد امضا نکردم ، نمی خواستم روی شرایطی کار کنم که به همه تولیدکنندگان پیشنهاد شد. فقط فکر نکنید که ، آنها می گویند ، گاگارینا مست شد ، او چیز خاصی خواست ، همه امضا کردند ، اما او این کار را نکرد.

شما باید آن شرایط را می دیدید! تور پیوسته ، "سانچز" ، همانطور که نامیده می شود ، عملاً بدون استراحت و عملاً رایگان. و می دانید تهیه کننده ما چه کسی بود. در آن زمان ، او تنظیم کننده و تهیه کننده برتر بود ، بنابراین هیچ کس نمی خواست با او دعوا کند ، من تنها احمق بودم (متأسفانه لبخند می زند) - بنابراین هزینه آن را در دو سال پرداخت کردم.

همه آواز می خوانند ، فیلم ها فیلمبرداری می شوند ، اما به نظر می رسد من وجود ندارم! وضعیت وحشتناک بود ، گویی سر خود را به دیوار می کوبید. من آهنگ نوشتم ، تحصیلاتم را تمام کردم ، با بچه های پروژه ارتباط برقرار کردم.

اما ظاهراً عذاب آنها بیهوده نبود ، بیهوده نبود که قرارداد با شرکت ARS ، یکی از بزرگترین شرکت های نمایشی داخلی ، تهیه کننده شما شد ، بالاخره خود ایگور کروتوی تهیه کننده شما شد؟

خوب ، این کاملاً درست نیست ، ایگور کروتوی با مشاوره به من کمک می کند ، خوشحالم که او از کاری که من انجام می دهد خوشش می آید ، اما من عادت دارم که مسئول همه کارهایی باشم که خودم انجام می دهم. و ایگور کروتوی و شرکت ARS چنین فرصتی را به من می دهند ، و من بسیار خوشحالم که همه چیز در زندگی من بهتر می شود ، من می توانم به درک خودم در موسیقی ادامه دهم.

یعنی تصادفی نیست که تصمیم گرفتید در مسابقه "موج جدید" شرکت کنید - بالاخره این ایگور کروتوی است که مسئول آن است؟

بله ، موضوع این نیست! کجا باید می رفتم؟ من می خواستم آواز بخوانم ، اطرافیانم می گفتند که می توانم این کار را انجام دهم. و "موج جدید" ، به نظر من ، در حال حاضر تنها مسابقه عادلانه برای نوازندگان جوان است و باور کنید ، من این را نمی گویم زیرا با ARS قرارداد دارم ، من واقعاً اینطور فکر می کنم. خوب ، من تصمیم گرفتم شرکت کنم ، لازم بود ، به نحوی ، در مورد خودم یادآوری کنم.

آیا احساس برتری نسبت به دیگران وجود نداشت؟ با این وجود ، رقابت برای مجریان جوان ناشناس است و شما در حال حاضر یک خواننده با تجربه هستید؟

بله ، چه برتری وجود دارد! من وحشتناک ترسیدم ، حتی قبل از مسابقه ، گلو درد گرفتم ، یک چیز وحشتناک ، من خس خس می کنم ، هیچ صدایی وجود ندارد ، هر روز تزریق می شود. بنابراین ، در روز اول به هر طریقی آواز خواندم. آن وقت بود که سعی کردم خودم را جمع کنم ، فکر می کنم ، چرا آمدم ، فقط ، پس چه؟ خوب ، و در مقام سوم آواز خواند. البته شرم آور است ، من خیلی می خواستم برنده شوم (لبخند می زند) اما اکنون همه چیز فقط مقام های اول در همه مسابقات و جشنواره ها است (با حیله گری چشمک می زند ، سپس نمی تواند تحمل کند و می خندد).

من دوست ندارم از دست بدهم ، چه کنم - این طبیعت من است.

خوب ، با آهنگ جدید قطعا برنده شدید! و با کلیپ ، تماشای آن لذت بخش است ، به نظر من یک ویدیوی بسیار خوب. "لالایی" 100٪ موفق است ، آیا این آهنگ شما نیست؟

دوست داری؟ این بسیار عالی است (چشمها مستقیماً می درخشند ، دهانش کمی بیشتر لبخند می زند - و پولینا دست می زند)! من بسیار خوشحالم که کاری که من انجام می دهم مورد پسند مردم واقع شده است ، مخصوصاً در حال حاضر ، وقتی می توانم کار خود را به قضاوت شما و قضاوت تماشاگران برسانم. آلبوم من ، که به زودی منتشر می شود ، کاملاً از آهنگهای من تشکیل شده است ، آنها در آنجا متفاوت هستند ، آهنگهای انگلیسی زبان وجود دارد ، من آنقدر منتظر آن هستم که هیچ قدرتی ندارم ، بنابراین نمی توان احساسات زیادی را منتقل کرد!

راز نحوه نوشتن آهنگ محبوب را به اشتراک بگذارید؟

نمی دانم … (لبخند می زند ، شانه بالا می اندازد) باید بنشینم و بنویسم. باور کنید ، من واقعاً نمی دانم ، آنها به نوعی ظاهر می شوند ، متولد می شوند یا چیزی. البته این به من کمک می کند که من از کودکی موسیقی کار می کنم ، اینکه مادر و مادربزرگم سعی کردند خلاقانه مرا پرورش دهند ، اما این همه ماجرا نیست ، حتما چیز دیگری وجود دارد … من نمی دانم چگونه توضیح دهم.. به

من احساس می کنم یک شخص کاملاً شاد را در مقابل خود می بینم ، آیا واقعاً همه چیز را در فرهنگ موسیقی ما دوست دارید؟

البته که نه. به عنوان مثال ، من واقعاً آن را دوست ندارم … یا بهتر بگویم ، نه آنطور (خود را قطع می کند). من فقط نمی فهمم که چگونه ممکن است اکثر هنرمندان معاصر تحصیلات موسیقی نداشته باشند. تعداد زیادی از کسانی که یادداشت ها را نمی دانند! در سر من مناسب نیست ، پس چگونه چیزی را بخوانم؟ (چشمانی متعجب می کند ، شانه هایش را بالا می اندازد) ، اما آنها آواز می خوانند …

خب ، و البته واج نگاری … واقعاً جالب است - همه در مورد آن می گویند که خواندن در فونوگرام بد است ، اما آنها همچنان به خواندن ادامه می دهند.

پولینا ، آیا اکنون همه در مراحل خلاقیت هستید ، آیا برای زندگی شخصی خود وقت کافی دارید؟

کافیه، کافیه. صادقانه بگویم ، من هیچ وقت از کم توجهی جنس مخالف رنج نبردم ، اما هنوز برای احساس بزرگ بزرگتر هستم ، احتمالاً. من بسیار عاشق هستم ، احتمالاً می توانم دو بار در روز عاشق شوم ، اما هنوز روابط دوستانه ای با بچه ها دارم ، هنوز کسی نیست که دوست داشته باشم روی او صحبت کنم ، احتمالاً بلافاصله او را احساس خواهید کرد.

من شنیدم که شما از فناوری های مدرن ، منظورم اینترنت است ، برای یک دختر مدرن عجیب نیست

Image
Image

بله ، من اطلاعات زیادی در مورد رایانه ندارم ، از راهنمایی دوستانم متشکرم ، در غیر این صورت حتی نمی توانستم با طرفداران خود در سایت ارتباط برقرار کنم. من آنها را بسیار دوست دارم ، همه شنوندگانم ، زیرا بدون آنها من به عنوان یک هنرمند هیچکس نیستم ، بنابراین همه ، همه ، همه نامه ها را بدون استثنا پاسخ می دهم.

آیا خود را با استعداد می دانید؟

خوب ، من نمی دانم … به نوعی من خیلی در مورد خودم نیستم … (اخم می کند)

این چیزی است که برخی از مردم فکر می کنند ، و نه فقط با استعداد ، بلکه عملاً یک بچه اعجوبه هستند

آها … (سریع سرخ می شود) می دانم منظورت چیست. من بسیار بسیار خوشحالم که شخص محترمی مانند ولادیمیر کوروبکا ، یکی از بهترین معلمان آواز در کشور ، این را در مورد من و کار من گفت. خوب ، من فقط باید با تمام وجودم تلاش کنم تا چنین ارزیابی چاپلوسی را انجام دهم ، و من بسیار تلاش خواهم کرد ، باور کنید.

توصیه شده: