معتادان: نظر
معتادان: نظر

تصویری: معتادان: نظر

تصویری: معتادان: نظر
تصویری: دعای آرامش(2) 2024, مارس
Anonim
معتادان
معتادان

در انگلیسی ، پاک کسی است که از اعتیاد به مواد مخدر بهبود یافته یا هرگز آن را تجربه نکرده است. در روسی -"

من نمی خواهم دوباره کلمات سنگین و قوی را انتخاب کنم ، که هنوز کسانی را که با یک قسمت آماده تریاک در سرنگ نشسته اند متقاعد می کند: این کار را نکن دوست من ، بد ، دردناک خواهد بود ، سخت ، خالی در نتیجه تجربه طولانی من در این زمینه ، تقریباً مطمئن هستم: فرمول مشابهی در مورد معتادان به مواد مخدر مانند سایر افراد محروم به کار می رود: "غیرممکن است که آنها را بر خلاف میل خود خوشحال کنیم." غیر ممکن است ، می بینید.

اکنون جریان تبلیغاتی "بیایید به مواد مخدر نه بگوییم!" آنقدر وسیع و متنوع که حتی یک کودک پیش دبستانی می داند چرا تزریق مورفین و سیگار کشیدن ماری جوانا ناسالم است. همه فهمیده اند که یک دارو مرگ آهسته است ، اما برای قطع آن مانند یک زائده ، هنوز دارو یاد نگرفته است که برای یک ساعت افزایش یک فرد معتاد ، یک سال عمر می پردازد و غیره. در مدارس ، دروس خاصی برگزار می شود ، جشنواره هایی با دعوت ستاره های پاپ برگزار می شود که از غرفه ها فریاد می زنند: "مواد مخدر گنگ است ، مردم!". آنها حتی سرنگ و کاندوم را رایگان می دهند. آنها سعی می کنند به هر طریقی دست خود را دراز کنند. همه چیز برای شما ، شهروندان عزیز ، فقط به خاطر خدا به شما تزریق نکنید!

تصور کنید که سالانه چه مقدار پول باورنکردنی برای همه این فعالیت های مبارزه با مواد مخدر هزینه می شود و پروژه های دیگر ، مهم و ضروری ، بر این اساس از این پول محروم می شوند. اما بیش از پول ، برای قدرت متاسفم. ما با معتادان به مواد مخدر مبارزه می کنیم ، مانند یک مادر بر سر یک پسر بدشانس ، که در کودکی از او اطاعت نمی کرد ، و در جوانی به شیوه خود عمل کرد ، و در بلوغ به طور کلی در مستعمره رعد و برق می کرد: ببخش ، مادر ، دیو فریب خورد. و او ، فقیر ، به طرز دوستانه ای با او صحبت کرد ، و هرگونه کمک را ارائه کرد ، و بهترین کار را از خود پاره کرد ، به جای اینکه ضربه محکمی به او بزند.

البته نباید معتادان را به حال خود رها کرد. از این گذشته ، آنها افراد واقعی هستند ، آنها فقط راه خود را گم کرده اند ، درست است؟ می توان دولت را به دلیل عدم ارائه شغل ، حل مشکل مسکن ، پرداخت کمک هزینه های کوچک و حقوق و غیره سرزنش کرد. اما در بین بیماران درمانگاه های مواد مخدر فرزندان زیادی از والدین ثروتمند و همسران شوهران ثروتمند وجود دارد. طبق آمار ، بیشترین درصد خودکشی (و اعتیاد به مواد مخدر) در کشورهای مرفه و از نظر اقتصادی مشاهده می شود: هلند ، دانمارک ، سوئد ، که سهم شیر بودجه ، برخلاف روسیه ، صرف بخش اجتماعی می شود. به نظر می رسد که مردم اسکاندیناوی چیزی برای خوشبختی کامل ندارند. یا شاید برعکس ، چیزهای زیادی وجود دارد؟

اگر قربانیان احتمالی فکر کنند چاره دیگری ندارند ، چه چیزی برای آنها قریب به اتفاق است؟ مشکلات با خانواده و دوستان ، عشق ناخوشایند؟ اما آنها از این طریق نمی میرند ، بلکه از مواد مخدر می میرند - بله. آیا زندگی بد است؟ اما یک سر و دست جوان وجود دارد ، بروید ، درآمد کسب کنید ، سرنوشت منحصر به فرد خود را بسازید. بنابراین ، آنها نمی سازند ، بلکه در خزها می نشینند و بلند می شوند ، عقب می روند ، بیرون می آیند ، مشکلات را سریع و خشک حل می کنند. به راحتی!

و یک معتاد دیگر گزارش سالانه WHO را تکمیل می کند ، فروشنده دیگری به چند رفیق جوان پودر می دهد ، و سپس یک پزشک روی یکی دیگر کار می کند ، انرژی ، اعصاب و عشق به خویشاوندان صرف یک مورد دیگر می شود. آیا این خودخواهی نیست؟

به عنوان مثال ، در دانمارک ، معتاد به مواد مخدر نه تنها اندوه ، بلکه شرمساری برای خانواده اش است. آنها توسط بستگان خود به عنوان مجرم رد می شوند. آنها در گورهای معمولی بدون نشان ، مانند رفسنیک های ما دفن شده اند. مادر دانمارکی معتاد به مواد مخدر می گوید: "بالاخره او اینقدر اشک ، نگرانی برای ما آورد ، درمان هزینه هنگفتی داشت." "در حالی که او او را معالجه می کرد ، من خاکستری شدم ، اما او همچنان به معجون خود بازگشت. با وجود همه ما تلاش و تمام عشق ما ، او یک دارو انتخاب کرد. پس چرا برای قبرش گل بپوشیم؟"

آنها دائماً درباره خطرات مواد مخدر می نویسند و صحبت می کنند و درصد معتادان به مواد مخدر در حال افزایش و افزایش است. معلوم می شود که ما کار اشتباهی انجام می دهیم؟ اما چگونه می توان شخصی را برای زندگی خود ارزش قائل شد در صورتی که خود او برای آن ارزش قائل نیست؟ اگر مایل نیست بیمار را متقاعد به "ترک" کند؟ هیچ غریزه ای قوی تر از غریزه حفظ خود نیست. و اگر در کسی این غریزه بر همه دیگران تسلط ندارد ، چنین حقایقی مسلم مانند "باید به هر قیمتی زندگی کرد" ، "همه چیزهای بد می گذرد" ، "هنوز هم خواهد بود" ، برای او - یک عبارت خالی. مرا بی رحم و غیر انسانی بنامید ، اما مطمئن هستم که نجات جوانان از مواد مخدر کار خود جوانان است ، نه تیمی از روابط عمومی ها و پزشکان که شعارهای تبلیغاتی جدیدی ابداع کرده و داروهای جدیدی را اختراع کرده اند.

معنای زندگی. کسی که آن را دارد هرگز "فردای پاک" خود را برای یک لحظه لذت نمی برد. یا حتی تسکین. بگذارید بد باشد ، بگذارید تمام جهان خیانت کند ، بگذارید به نظر برسد که همه چیز تمام شده است و فقط تاریکی در پیش است ، و فقط یک تزریق کوچک به زنده ماندن این روز و این شب کمک می کند - او هنوز تسلیم نمی شود. او خواهد نوشید ، سیگار خواهد کشید ، می نوشد ، با همه نزاع می کند و خود را در چهار دیوار ممنوع می کند تا گریه کند و به همه و همه چیز ، هر چه که باشد ، نفرین کند! - اما خراب نمی شود اراده برای زندگی در چنین افرادی بسیار قوی است. روزی روزگاری آنها بسیار محکم می فهمیدند: این نمی تواند انجام شود. مانند این ، بدون استدلال. شما نمی توانید - این همه. و آنها قطعاً بیرون خواهند رفت. و کسانی که به خود اجازه آرامش داده اند معمولاً اینطور نیستند.

در اینجا تلاش دیگری برای فریاد زدن برای کسانی است که امروز هنوز "پاک" هستند و فردا "معتادان به مواد مخدر" خواهند شد. یکبار برای همیشه به خود بگویید: این کار را نکنید. به هر حال ، راهی برای خروج از هر شرایطی وجود دارد ، حتی در ناشنوایان و نابینایان. بیهوده است ، اما واقعیت دارد ، من آن را هزاران بار پیدا کرده ام. یکی از قهرمانان سینما گفت: "اگر از زندگی خسته شده اید ، به عنوان آخرین راه حل ، بروید و خود را حلق آویز کنید." و اگر به آن فکر کنید: همیشه از حاشیه دور است.

توصیه شده: