فهرست مطالب:

اسطوره های دانشجویی
اسطوره های دانشجویی

تصویری: اسطوره های دانشجویی

تصویری: اسطوره های دانشجویی
تصویری: سخنرانی تصویری استاد رائفی پور اسطوره های صهیونیسم 2024, آوریل
Anonim
دانش آموزان
دانش آموزان

اختصاص به شرکت کننده 2001 …

در زمان ما ، زندگی به نحوی به طور خودجوش سازماندهی شده است ، که اکنون ، مانند گذشته ، حوزه ای بسیار وسیع برای ساختن اسطوره است. این فقط نیست ، بلکه نوعی اسطوره شناسی باستانی با خدایان ، ساتیرها ، پوره ها و باستان شناسی دیگر است.

در این صورت نمی توان زندگی دانشجویی و همه چیز مرتبط با آن را استثنا نامید. اما در اینجا کلینیک خاص است - افسانه ها و واقعیت به هم نزدیک هستند و یک رابطه همزیستی هیولایی ایجاد می کنند.

افسانه مشروطه

لطفاً نخندید ، اکنون من قانون اساسی فدراسیون روسیه را نقل می کنم (خداوندا مرا ببخش!). لازم نیست بلند شوید. بنابراین ، بند 3 ماده 43 از فصل 2 چنین می گوید:"

به محض اینکه یک شهروند فدراسیون روسیه تصمیم به استفاده از این حق می گیرد ، این کلمه وحشتناک "رقابت" در مقابل او ظاهر می شود. قوانین مسابقه ساده و سرراست است - جیب خود را گسترده تر نگه دارید! کار نمی کند؟ و سپس از چه نوع انجیری در حال صعود هستید ، جایی که آنها نمی پرسند؟ با این حال ، شخصاً ، من هنوز به دلیل خوش بینی طبیعی و ایمان سبک به شخص مطمئن هستم که نوابغ با هفت دهانه که در پیشانی در جهات مختلف قرار گرفته اند از رقابت خارج هستند. داستان نمونه های مشابه شناخته شده است.

بگذارید به من آموزش داده شود

مردم برای کسب دانش به موسسه آموزش عالی مراجعه می کنند. چنین افسانه ای نیز وجود دارد. البته ، آنها به آنجا نمی روند ، اما تعداد کسانی که می روند فقط هر سال افزایش می یابد. نکته این نیست که هیچ دانشی در دانشگاه ها وجود ندارد. بله ، اما اولاً ، هیچ کس به زور به کسی آموزش نمی دهد ، و ثانیاً ، هیچ کس به کسی آموزش نمی دهد ، حتی اگر واقعاً می خواهید یاد بگیرید. همانطور که می گویند ، متخصصان آینده باید به طور مستقل بر اکثر مهارت ها در شنای آزاد مسلط شوند. و در اینجا پارادوکس ها وجود دارد. به مدت سه سال ، ما ، دانشجویان گروه روزنامه نگاری ، به طور واقعی 4 ساعت در هفته در کلاس های تربیت بدنی گرسنه بودیم. در یک لحظه مشخص به نظر می رسید که ما در یک برنامه مخفی برای آموزش پرسنل برای نیروهای ویژه شرکت کرده ایم. وقتی بعد از پنج کیلومتر دویدن در عرض پنج دقیقه ، من وارد دفتر روزنامه نگاری با تجربه شدم با این عبارت: "مربی ما فقط یک جانور است!"؟ خوب ، باید باشد ، باید چنین باشد!

با این حال ، متأسفانه ، برخلاف کلاس های تربیت بدنی ، چیزی برای تصور وجود ندارد. در سال چهارم تحصیل ، دوره "مشکلات واقعی علم مدرن" به ما پیشنهاد شد. از نظر من بسیار مفید و جالب است ، از نظر من ، این دوره شامل … شش ساعت بود. یعنی یک هفته و نیم ساعت سه بار و حالا دیگر تمام شده است. حداقل نیمی از کلاسهای تربیت بدنی را برای جایگزینی "مشکلات واقعی" به ما ارائه دهید ، ما موافق هستیم و شادی خود را باور نمی کنیم. در مورد روانشناسی ، جامعه شناسی ، تصویرشناسی نیز همینطور است. من بیشتر در فلسفه خوش شانس بودم ، اما هنوز کافی نیست. بنابراین برنامه درسی دانشگاه برای شما اثری است که قوی تر از آثار مونتین ، دکارت ، کانت ، شوپنهاور ، نیچه و … باشد. و شما نمی توانید علیه او بحث کنید. در سال اول ، دانش آموزان هنوز سعی می کنند با صحبت در مورد هارواردز خارج از کشور ، آکسفوردز و دانشگاه کلمبیا ، از خود دلجویی کنند ، جایی که دانشجویان رشته هایی را که می خواهند در آن تحصیل کنند انتخاب می کنند. اما وضعیت ما هنوز بهتر است ، زیرا در نهایت لازم نیست زیاد فشار بیاوریم. اما من قبلاً شروع کردم به گفتن در مورد افسانه بعدی.

یادگیری آسان ، مبارزه سخت است

یک جلسه برای دانشجویان تازه کار هنوز چیزی مرموز ، تاریک و ترسناک است. و کسانی را که می گویند دانش آموزان در آستانه امتحانات و آزمون ها (که جلسه شامل آن است) بی قید و شرط می نوشند ، باور نکنید. حداقل نه دانشجویان سال اول. همه چیز بسیار معتبرتر است: همه سخنرانی ها به طرز دیوانه واری ورق می خورند و نگاه ها به هر کلمه نوشته شده خیره می شوند تا الف) به خاطر بسپارند ، ب) درست تولید کنند ، ج) سعی کنند معنی را بفهمند و صبح روز بعد بگویند معلم با بیان درباره انسان شناسی ، مشروعیت و تکینگی … همه اینها در جلسه اول اتفاق می افتد. در حضور بقیه دانش آموزان (البته نه همه) در حال نوشیدن الکل هستند و یک ساعت قبل از امتحان ، با سکسکه خماری ، ورق تقلب می نویسند. زیرا هیچ چیز آسانتر از قبولی در امتحان نیست.مثلثی در بین دانش آموزان سرگردان است که چگونه یک روز ، از یک خماری وحشتناک ، یک دانش آموز با تدبیر خاص در امتحان به معلم روی آورد: "گوش کنید ، ایوان ایوانوویچ (بیایید معلم را این گونه صدا کنیم) ، ما بزرگسال هستیم و ما به اندازه کافی مشکلات خودمان را داریم. و آیا می خواهید برای هزارمین بار داستان خسته کننده ای از نحوه نمایش لو نیکولایویچ تولستوی در رمان "جنگ و صلح" مردم را بشنوید؟ معلم با پیشنهاد دانش آموز موافقت کرد … با این حال ، اسطوره کجاست و واقعیت کجاست ، گفتن آن دشوار است.

الکساندر ماکسیموفسکی

توصیه شده: