تصویری: داستان عاشقانه زیبا
2024 نویسنده: James Gerald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 14:06
جنا بازیگر است. خوب "افتخار" او مدتها پیش و در تجارت دریافت کرد. وقتی با هم در تلویزیون کار می کردیم ، اغلب با او صحبت می کردیم. حالا ما کمتر همدیگر را می بینیم. او اخیراً داستان زیر را بیان کرد.
یک نفر وجود دارد. به عنوان مثال ، نام او آندری است. او در موسسه ساختمانی اودسا تحصیل کرد. در این موسسه یک باشگاه نمایشی وجود داشت که آندری به طور مرتب در آن شرکت می کرد. کلاسها در محل یکی از تئاترهای محلی برگزار شد.
پس از اتمام تحصیل ، آندری تاجر نسبتاً موفقی شد و به مشارکت در زندگی تئاتر ادامه داد: او مرتباً به حل مشکلات مادی کمک می کرد. دوست دختر هم داشت. به عنوان مثال ، النا. آنها در سالهای دانشجویی خود ملاقات کردند ، اما سپس آندری قبلاً ازدواج کرده بود و یک رابطه جدی به نتیجه نرسید. بعداً او نیز ازدواج کرد و اودسا را به مقصد مسکو ترک کرد. درست است ، آنها دو بار در سال در برخی از مکان های دیوانه کننده ملاقات می کردند ، و سپس دوباره رفتند. پس از حدود ده سال ، او طلاق گرفت و النا را برای ازدواج دعوت کرد. در آن زمان او یک فرزند داشت ، زندگی خوبی در پایتخت و همه اینها … او قبول نکرد. اما در همان زمان ، آنها ملاقات خود را متوقف نکردند. آندری بار دوم ازدواج کرد …
خیانت در ازدواج است
دلیل طلاق فوری | |
اشکالی ندارد ، همه باید گاهی اوقات آرام شوند |
|
معمولی ، معمولاً خانواده را تقویت می کند | |
چیزی که همه باید با آن کنار بیایند و زندگی با آن را بیاموزند | |
اگر او توضیح دهد و طلب بخشش کند ، می بخشم | |
سرگرمی مورد علاقه من | |
باید یک راز باقی بماند و همه چیز درست خواهد شد | |
اقدامی که قطعاً هرگز انجام نمی دهم | |
غلبه بر من برایم بسیار سخت بود | |
ما قبل از عروسی در مورد همه چیز بحث و توافق کردیم |
وقتی 29 سال از آشنایی آنها می گذرد ، او تصمیم گرفت به النا هدیه دهد. او نمایشنامه ای نوشت ، از کارگردان خوب مسکو دعوت کرد و هزینه تولید را پرداخت کرد. و در روز سی امین سالگرد آشنایی آنها ، اولین نمایش در همان تئاتر اودسا برگزار شد. این النا با همسر و پسر بزرگسالش بود (مخصوصاً از مسکو پرواز کرد) ، و آندری با همسر دوم و دو دخترش …
و مهمترین چیز. داستان آنها روی صحنه آشکار شد. از ابتدا تا به امروز. چگونه آنها ملاقات کردند ، ملاقات کردند ، نزاع کردند ، از هم جدا شدند و در شرایط بد واقع شدند …
جنا نقش اصلی را در آنجا بازی می کند. در این اجرا …
من این داستان عاشقانه زیبا را برای چند نفر از دوستانم تعریف کردم. واکنش ها بسیار متفاوت بود. برخی آن را بسیار تکان دهنده و برخی دیگر آن را نفرت انگیز می دانستند. یک دختر گفت که از چنین داستانهایی متنفر است ، زیرا "شخصیت های اصلی" آنها البته بد نیستند - عاشقانه ، تلخی جدایی ، اشتیاق به جلسات و همه اینها ، اما چرا آنها خانواده های واقعی خود را از عشق محروم می کنند؟ در واقع چرا زندگی کسانی که در این نزدیکی هستند شکست؟ از این گذشته ، تصور اینکه آنها از هیچ چیز بی اطلاع هستند ، بسیار دشوار است. به طور کلی - در مورد چنین "عاشقانه" ، ضعیف و غیر مسئول.
دختر دیگری گفت که او رویای چنین رابطه ای را دارد. و او آندری را یک مرد واقعی می داند.
من متعهد نمی شوم در مورد اینکه چه کسی اینجاست و چه کسی نیست بحث کنم. من اصلاً این افراد را نمی شناسم که درباره عملکردشان قضاوت کنند.
بنابراین ، بدون دانستن چیزی ، می توانید هر چیزی را که می خواهید اختراع کنید. برای مثال ، تصور کنید که مطلقاً همه شرکت کنندگان در این داستان خوشحال هستند.
و ، به نظر من ، این کاملا واقعی است. این چگونه می تواند باشد؟ سعی می کنم توضیح دهم
عشق نوعی نیاز است. اما نیازها بسیار دلهره آور است. این تحت سس تربیت ، تأثیر محیط اجتماعی ، اخلاق شخصی و ژنتیک شکل می گیرد. و هر یک از ما انتظاراتی از خودمان از او داریم.
برای مثال یونانیان شش نوع عشق را شناسایی کردند. اعتقاد بر این بود که در هر مورد لزوماً یکی از آنها بر بقیه غلبه دارد.
بیایید سعی کنیم تصور کنیم کدام یک از این گونه ها می تواند در چارچوب لوزی عشق ما وجود داشته باشد.
آگاپه - عشق فداکارانه ، نوع دوستانه ، زمانی که نیازهای یک عزیز از نیازهای شما مهمتر است. این نوع را می توان به شوهر قهرمان نسبت داد ، که از روابط همسرش اطلاع دارد ، اما با این وجود با او می ماند. او از این واقعیت لذت می برد که می تواند معشوق خود را خوشحال کند ، حتی در چنین روشی ، به طرز ملایم و عجیب.
پراگما نوعی عشق منطقی و عملی برای فردی است که احتمالاً با او راحت خواهید بود. این نوع را می توان به همسر آندری نسبت داد. آندری یک فرد ثروتمند است ، او به آینده خود و آینده فرزندان خود اطمینان دارد. و من آمادگی دارم چشمانم را بر روی مبارزات او "در سمت چپ" ببندم ، به درستی اعتقاد دارم که در هر صورت او به خانه باز می گردد. به هر حال ، این احتمال وجود دارد که او کسی را نیز داشته باشد. چرا که نه؟
یونانیان نیز به طور جداگانه این موضوع را مشخص کردند شیدایی ، وسواس عشق ، زمانی که معشوق وابسته به موضوع احساسات خود می شود. و استورگ - دوستی قوی بین عاشقان.
لودوس عشق به عنوان یک بازی است. و از آنجا که یک رابطه به عنوان یک بازی تلقی می شود ، هر تعداد دوست داشته باشید می تواند شریک باشد. این درباره آندری است. او یک ماجراجو است. شخصیت خلاق ، معتاد است. او عاشق تئاتر ، بازیگری ، جلوه ها است. برای او ، رابطه با قهرمان یک نفس تازه است.
اروس یک اشتیاق است ، در درجه اول یک علاقه فیزیکی. این قهرمان است. النا یک موزه برای آندری و شوهر خود است. احساسات نسبت به آندری احتمالاً روشن تر است ، اما در عین حال او می فهمد که به احتمال زیاد آنها هیچ کار خوبی در زندگی خانوادگی انجام نمی دهند … و عشق-اروس در حالت "مهمان" برای او همان چیزی است که پزشک دستور داده است …
من می خواهم باور کنم که هر چهار نفر واقعاً خوشحال هستند. من جرأت می کنم پیشنهاد کنم که اگر آنها با خانواده دوست شوند ، ایجاد دوستی قوی تر دشوار خواهد بود. با این حال ، همه اینها گمانه زنی بیهوده است.
در واقع ، من اجرا را بسیار دوست داشتم. در اینجا چنین داستان عشق زیبا وجود دارد.
توصیه شده:
شش داستان عاشقانه یا تصنیف درباره شوالیه های مدرن
هرکسی که می گوید زندگی مدرن برای ایجاد احساسات مناسب نیست یا اشتباه می کند یا آشکارا دروغ می گوید. اگر فردی از نظر طبیعت عاشقانه و عاشقانه باشد ، همیشه مکان و زمانی را برای کارهای متعالی می یابد. خبرنگار Cleo به طور مختصر با آشنایان خود در مورد رفتارهای عاشقانه ای که مردان برای ابراز احساسات خود نسبت به زنان انجام می دهند ، مصاحبه کرد. گرفتن قابل توجه بود. در اینجا برخی از داستانهای واقعی وجود دارد
داستان دو عاشقانه اداری
داستان عاشقانه ولادیمیر ویسوتسکی و لیودمیلا آبرامووا ، که دو پسر برای موسیقیدان به دنیا آوردند
ولادیمیر ویسوتسکی سه بار ازدواج کرد ، اما بیشتر از همه در مورد همسر دوم وی - لیودمیلا آبراموا شناخته شده است
پل مک کارتنی و نانسی شولل: یک داستان عاشقانه
پل مک کارتنی "بیتل" سابق یکی از اصلی ترین عاشقان روی کره زمین به مدت 50 سال بوده است. عشق زیادی در زندگی او وجود داشت. اما زنان اصلی زندگی او همسر اولش لیندا ایستمن و همسر فعلی اش نانسی شولل هستند
اسکار کوسرا در مورد داستان عاشقانه شگفت انگیز خود گفت
اسکار کوچرا ، نمایشگر مشهور روسی اکنون از خوشحالی پدر شدن لذت می برد. مجری به همراه همسرش جولیا ، سه پسر بزرگ می کند و به تازگی موافقت کرده است که از داستان عشق خود بگوید. برخی از جزئیات این داستان عاشقانه واقعاً قابل توجه است. به عنوان مثال ، او فقط چند سال بعد از تولد اولین فرزند خود از جولیا مطلع شد.