منشی مرحله حرفه ای یک زن تاجر است آخرین مرحله
منشی مرحله حرفه ای یک زن تاجر است آخرین مرحله

تصویری: منشی مرحله حرفه ای یک زن تاجر است آخرین مرحله

تصویری: منشی مرحله حرفه ای یک زن تاجر است آخرین مرحله
تصویری: فایل لو رفته از جلسه آموزش جنسی به زنان مومنه در مشهد! 18+ دوربين خنده 📽 2024, آوریل
Anonim
منشی مرحله شغلی یک زن تاجر
منشی مرحله شغلی یک زن تاجر

من علاقه زیادی به تبدیل شدن به یک زن تجاری داشتم. در مدرسه ، اغلب از من سال می شد که دبیرکل هم نام من کیست؟ حیف است که هیچکس. من واقعاً می خواستم دبیر کل شوم. و در اینجا من منشی هستم ، اما ژنرال نیست. معلوم شد که چنین افرادی وجود ندارد ، و اگر چنین باشند ، از منشی بزرگ نمی شوند ، اما من احساس می کنم منشی هستم.

مشکل رشد حرفه ای و نقش یک زن"

در طول سالهای کار ، علاوه بر آموزش اولیه روانشناسی بسیار مناسب ، آموزش های مدیریتی را گذراندم ، دوره های حسابداری را گذراندم. درست است که خودم منشی بگیرم ، اما چیزی به من اجازه نمی دهد. این "چیزی" توسط من تحت مطالعه خاصی از دیدگاه روانشناسی مدیریت قرار گرفت.

معلوم شد که از تمام توانایی ها ، قابلیت ها و ویژگی های توسعه یافته من نمی توان برای رشد شخصی استفاده کرد. منشی یک وظیفه دارد - ایجاد احساس خوب در رئیس. شما نمی توانید منافع دیگری را دنبال کنید ، از جمله منافع خود.

بنابراین معلوم می شود که مدیر مشغول مدیریت است و این کار را به نفع سازمان انجام می دهد ، برای آن کار می کند و خودش رشد می کند. وکیل قانونی می دهد ، دوباره به نفع سازمان است ، برای آن کار می کند و به تنهایی رشد می کند. حسابدار برای سازمان و برای خود کار می کند. این س theال را ایجاد می کند: آنها برای چه نوع سازمانی کار می کنند؟ جایی که موقعیت بالاتر و حقوق بیشتری است.

و منشی؟ منشی برای چه کسی کار می کند؟ واقعیت این است که منشی نه برای سازمان کار می کند و نه برای خودش ، بلکه برای رئیس کار می کند. اگر او برنامه ریزی کرده است ، حتی یک ترفند کثیف ، منشی سکوت می کند یا می رود. پیروزی رئیس شایستگی شخصی او است و در صورت از دست دادن ، منشی نیز مقصر است.

پیدا کردن یک منشی خوب سخت است. و چگونه می توانید آن را نگه دارید؟ رها کردن برای تحصیل ، هدیه دادن ، پول انداختن ، وقف اسرار سخت … آیا زندگی نیست؟ علاوه بر این ، توهم اهمیت و ضرورت آن دائماً وجود دارد ، که از نظر روانی آرامش می بخشد ، آرام می شود و قدرت ادامه دادن را از دست می دهد.

بله ، ساده است. منشی ها چیزی جز رئیس خود ایجاد نمی کنند. ما تجربه ایجاد چیزی را نداریم. ما که موفق شدیم برخی از ارتباطات را با رئیس از بین ببریم ، مدتهاست که شرکت های خود را افتتاح کرده ایم یا هزینه زیادی برای خیانت پرداخته ایم. ما به معنای واقعی کلمه ، تاجر نشده ایم. ما به او خدمت می کنیم و نمی دانیم چگونه کار دیگری انجام دهیم. بن بست. راه پله تمام شد.

چرا من نمی روم؟ اما کجا؟ من عادت دارم با سرآشپز باشم. دیگری پیدا کنید؟ همان خواهد بود ، فقط بدتر است. در طبیعت ، این حالت همزیستی نامیده می شود. من یک ماهی کوچک با کوسه بزرگ هستم ، از آنچه در دندان هایش گیر می کند تغذیه می کنم ، دیگر خودم نمی توانم چیزی بدست آورم. من یک فرد وابسته شده ام ، من فعال هستم ، بسیار خسته ، اجتماعی و از نظر ظاهری وابسته موفق هستم!

من یک قانون ساده توسعه را کشف کردم: کسی که به هدف کمک می کند رشد می کند ، و کسی که برای توسعه شخص دیگر تلاش می کند رشد و توسعه خود را متوقف می کند!

نتیجه گیری ساده است. هرکسی که دارای هوش ، ارتباطات ، ایده ها و نشاط است - به منشی نروید! این بن بست است. هیچ راهی برای خروج از آن وجود ندارد. به دلایلی خدمت کنید ، به دنبال خود و محل خود باشید. خدمات منشی برای کسانی است که نمی توانند به تنهایی کاری انجام دهند ، هیچ راهی برای خروج از آن وجود ندارد. این پست بهترین رویاها و سالهای شما را می خورد!

توصیه شده: