فهرست مطالب:

اولین جراحی پلاستیک لینا - اصلاح بینی
اولین جراحی پلاستیک لینا - اصلاح بینی

تصویری: اولین جراحی پلاستیک لینا - اصلاح بینی

تصویری: اولین جراحی پلاستیک لینا - اصلاح بینی
تصویری: تغییر شکل بینی لینا (جراحی بینی) توسط دکتر ولادیمیر گریگوریانتز 2024, ممکن است
Anonim

شرکت کنندگان در پروژه "زیبایی برای یک میلیون" به تدریج در حال تغییر هستند. جدی ترین مرحله پروژه با بلندپروازانه ترین تغییرات همراه شده است. لینا برداشتهای خود را از جراحی پلاستیک به اشتراک می گذارد. با دفتر خاطرات بعدی او آشنا شوید!

درود بر همه کسانی که همچنان در مسیر سخت تغییر من را دنبال و حمایت می کنند! در دفتر خاطرات امروز ، می خواهم در مورد اولین تجربه جراحی پلاستیک - جراحی بینی - به شما بگویم.

من همیشه فکر می کردم که قبل از عمل بسیار نگران و عصبی خواهم بود ، اما در کمال تعجب بسیار آرام بودم. عملاً هیچ هیجانی وجود نداشت ، زیرا می دانستم که یک حرفه ای در زمینه خود ، استفانیان گورگ خورنوویچ ، مرا تحت عمل جراحی قرار می دهد. او متخصص جراحی بینی است ، بسیاری از جراحی های مشابه را انجام داده است ، بنابراین من در دستان بسیار خوبی قرار گرفتم!

وقتی به درمانگاه رسیدم ، پزشک من قبلاً آنجا بود. قبل از فرستادن من به بخش ، و از آنجا به اتاق عمل ، گئورگ خورنوویچ دوباره با من صحبت کرد. فهمیدم چگونه خوابیده ام ، چقدر احساس خوبی دارم. سپس گفتگوی کوتاهی با متخصص بیهوشی انجام شد و پس از آن پرستاران مرا به اتاق عمل راهنمایی کردند.

درخواست مشارکت در پروژه را ترک کنید

می توانید پیوند را دنبال کنید

Image
Image

تنها چیزی که به خاطر دارم این است که چگونه آنها من را به رگ تزریق کردند و به من گفتند به چیزهای خوب فکر کن … همین! من در بند از خواب بیدار شدم!

  • تصویر
    تصویر
  • تصویر
    تصویر
  • تصویر
    تصویر

چشمانم را باز کردم ، حتی فوراً متوجه نشدم که همه چیز تمام شده است. از زمان بیهوشی ، سرم کمی گیج شده بود ، در حالی که چشمانم دو و سه برابر می شد. هنگامی که او توانست نگاه خود را متمرکز کند ، اولین چیزی که دید پرستار کنار او نشسته بود. او مدام کمپرس سرد را عوض می کرد و آن را روی صورت من می گذاشت. در آن لحظه سعادت غیر واقعی بود!

بخشها برای سه نفر طراحی شده است ، بنابراین دو دختر دیگر با من دراز کشیدند. همانطور که بعداً معلوم شد ، یکی از همسایه های من به طور خاص از شهر دیگری برای جراحی بینی به گئورگ خورنوویچ آمد

کلینیکی که گورگ خورنویچ در آن فعالیت می کند بسیار مجهز است: بخشها روشن ، جادار هستند و همه چیز مورد نیاز شما را دارند. و آنچه بعد از عمل مهم است - با وجود تعداد زیاد بازدیدکنندگان و بیماران ، اینجا بسیار آرام است.

مدتی بعد از بیدار شدن ، ناهار را برای ما آوردند. من هنوز اشتها نداشتم ، اما برای حفظ قدرت ، هنوز غذا می خوردم. من می خواهم توجه داشته باشم که غذاهای آنجا بسیار خوشمزه است و منوی آن متنوع است ، به هیچ وجه مانند بیمارستان نیست. بعداً از مدیر پرسیدم ، معلوم شد که غذا برای بیماران درمانگاه در رستورانی در همان حوالی سفارش داده می شود.

کارکنان کلینیک نیز فوق العاده هستند! هر نیم ساعت یک پرستار به من می آمد و می پرسید آیا همه چیز مرتب است ، آیا به کمک احتیاج دارم ، چه چیزی را بیاورم / ببرم. جراح همچنین مرا بدون مراقبت رها نکرد: چندین بار در روز او مطمئناً به بخش می رفت و از احساس من می پرسید.

احتمالاً با خواندن دفترچه خاطرات من فکر خواهید کرد که اینها چیزهای کاملاً معمولی و منطقی هستند. و ، واقعاً ، وقتی بیمار نیستید ، به نظر می رسد که این لحظات عادی هستند. اما وقتی در بخش دراز می کشید و می فهمید که پس از یک عمل جراحی جدی هستید ، در واقع زندگی جدیدی با چهره ای جدید در پیش است ، نحوه رفتار افراد اطراف بسیار مهم است: هم پرسنل و هم خود پزشک. من واقعاً خوشحالم که در این زمینه خوش شانس بودم

صادقانه بگویم ، دوره توانبخشی پس از جراحی بینی بسیار دشوار است ، به ویژه در سه روز اول دشوار است. برای من شخصاً ، سخت ترین کار این بود که دم و بازدم را منحصراً از طریق دهان انجام دهم. از این طریق ، غشای مخاطی به سرعت خشک می شود ، دائماً لازم است آن را مرطوب کنید. دومین لحظه ناخوشایند - شما فقط باید به پشت بخوابید. اما من فهمیدم برای چه چیزی می روم و برای آن آماده بودم.

به محض "هم زدن" ، بلافاصله درخواست آینه کردم - کنجکاوی فقط غرق شده است! با نگاهی به بازتاب من ، شگفت زده شدم: عملاً هیچ ادم وجود نداشت ، فقط یک کبودی کوچک در زیر چشم راست و یک کبودی بسیار کوچک در زیر چپ وجود داشت ، و سر من نیز کمی درد می کرد. در ابتدا خوشحال شدم ، اما سپس شروع به نگرانی کردم: "اگر تا عصر تورم ایجاد شود ، تمام صورت من آبی می شود و من به چیزی شبیه به آلو تبدیل می شوم ؟؟".

ساعت ها گذشت ، شب نزدیک شد ، اما چهره من یکسان ماند. این خیلی خوشحالم کرد و بالاخره نفس راحتی کشیدم.

در مورد خود بینی ، به هیچ وجه درد نمی کند ، من عملاً آن را احساس نکردم. من فقط وجود تامپون را احساس کردم ، که به شدت می خواهم آن را بدست آورم. به خاطر آنها ، من عملاً شب نمی خوابیدم ، فقط حدود ساعت 6 صبح موفق شدم چند ساعت بخوابم.

صبح روز دوم ، گئورگ خورنوویچ با دور زدن به بند ما آمد. او بینی من را از هر طرف معاینه کرد ، وضعیت سلامتی من را روشن کرد ، و سپس با آرامش در صدایش ، مرا برای ترخیص فرستاد. یا آرامش در سرم بود؟ یادم نمی آید ، از خوشحالی همه افکارم در یک توپ بزرگ مخلوط شده بود! من به طور یقین می دانم ، گورگ خورنویچ گفت که من باید روز بعد به کلینیک بازگردم تا تامپون ها را بردارم.

بعد از یک شب در کلینیک ، صورت من مانند روز اول بود: تورم و کبودی افزایش نیافت ، تنها تغییر این بود که شروع به عطسه کردم ، در ابتدا بسیار ترسناک بود. به نظر می رسید که اگر عطسه کنم ، پنبه ها بلافاصله از بینی من بیرون می آیند ، و شاید خود بینی نیز از بین برود!)) اما ، همانطور که دکتر توضیح داد ، این طبیعی است ، هیچ چیز برای ترس وجود ندارد ، بینی من جایی نرو در نتیجه ، من عطسه را از طریق دهانم یاد گرفتم ، که از بیرون بسیار مضحک به نظر می رسید

به محض اینکه دوره پزشکی به پایان رسید ، من برای چک کردن رفتم. پرستاران بار دیگر اقدامات احتیاطی را بیان کردند و یادداشتی را با جزئیات قرارها و توصیه های بعد از عمل ارائه کردند.

من در حال حاضر در خانه هستم و اکنون در انتظار برداشتن این تامپون های بسیار ناراحت کننده از بینی در حال غر زدن هستم. اگر همه چیز خوب پیش رفت ، انتظار طولانی نخواهد بود - آنها معمولاً روز سوم پس از عمل خارج می شوند. بنابراین ، عذاب من به زودی به پایان می رسد ، من واقعاً می خواهم نه تنها با دهانم بلکه با بینی جدید نفس بکشم!

به جراحی بینی علاقه دارید؟ هنگام تعیین وقت مشاوره ، کلمات رمز "بینی زیبا از دکتر استفانیان" را نام ببرید و 15 درصد تخفیف بگیرید

Image
Image

نظر جراح پلاستیک:

به نظر من ، عملیات ما موفق بود ، حتی کامل. من به نوبه خودم هر کاری لازم بود انجام داد تا از عوارض جلوگیری شود. بسیاری از بیماران حتی نمی دانند چه مشکلاتی ممکن است بعد از عمل ایجاد شود: اینها خمیدگی ، عقب نشینی استخوان ها و شکست غضروف ها است. اما ما اقدامات لازم را برای جلوگیری از این اتفاق انجام دادیم. در حال حاضر درمان نیز به لینا بستگی دارد. او باید به قوانین استاندارد پایبند باشد: در حمام حمام نکنید ، بینی او را در برابر ضربات محافظت کنید ، یکبار دیگر مزاحم او نشوید. خوب ، نگرش مثبت را فراموش نکنید!

گئورگ خورنویچ استپانیان

Image
Image

نظر روانشناس:

در آستانه عملیات ، در روز اجرای آن و اولین روزهای بعد از آن ، تنها چیزی که از ما دختران خواسته می شود این است که بیمارانی آرام و مطیع باشیم. با نگرانی "چنگ نزنید" ، به پزشک و پرستاران اذیت نکنید ، اما دستورالعمل ها را به شدت دنبال کنید. به هر حال ، تصمیم قبلاً گرفته شده است! استادان همه کارها را برای شما انجام می دهند. لینا با این نقش به خوبی کنار آمد.

این واقعیت که او خود را در آینه تشخیص داد و حتی از بازتاب خود نمی ترسید به دلیل حرفه ای بودن پزشکان بود. چنین افرادی وجود دارند (به ویژه هنگامی که عواقب جراحات ، تصادفات را تصحیح می کنند ، استخوان های پل بینی را به طور کامل می شکنند و غیره) که یک فرد با دیدن بازتاب خود دچار هیستریک می شود. وحشت فروکش می کند ، اما ممکن است یک یا دو هفته طول بکشد. با لینا ، همه چیز مرتب و "شبیه انسان" است ، بنابراین آرامش او قابل درک است.

خوب ، شاید ناراحت کننده ترین هفته از نظر فیزیکی در پیش رو باشد. اما توجه کنید ، لینا روحیه خوبی دارد ، زیرا او مشتاقانه منتظر است تا بینی جدید خود را با شکوه تر ببیند.به لطف انگیزه و تمایل واضح برای رسیدن به هدف ، حتی ناراحتی متوسط نیز بسیار راحت تر تحمل می شود. بنابراین در همه چیز: در کار ، در توسعه برخی از مشاغل جدید ، در تحقق یک رویای قدیمی. اگر مطمئن هستید که دوره جهانی صحیح است ، پس تحمل آن چندان دشوار نیست.

یولیا سویاش

درخواست مشارکت در پروژه را ترک کنید

می توانید پیوند را دنبال کنید

شما می توانید نتایج تغییرات شرکت کنندگان قبلی را در اینجا مشاهده کنید

عمومی پروژه در اینستاگرام

نسخه موبایل پروژه "زیبایی برای یک میلیون"

کانال تلگرام ما

کانال یوتیوب ما

جورگ خورنویچ استپانیان ، جراح پلاستیک

عکسها از سوتلانا گریگوریوا گرفته شده است

خاطرات اعضای قبلی:

آشنایی با شرکت کننده لینا

ملاقات لینا با یک روانشناس

لینا پیش جراح بینی

توصیه شده: