اعدام قابل عفو نیست
اعدام قابل عفو نیست

تصویری: اعدام قابل عفو نیست

تصویری: اعدام قابل عفو نیست
تصویری: آخرین حرف یک محکوم به اعدام دقایقی قبل از اعدام 2024, ممکن است
Anonim
عادت های بد
عادت های بد

در حال حاضر در تعریف است"

یکی از دوستان من دوست دارد بگوید ما خودمان با دقت و پشتکار سختی هایی را برای خود ایجاد می کنیم. به منظور شجاعانه بر آنها غلبه کنید. احتمالاً ، "به طوری که زندگی شبیه عسل به نظر نرسد" ، به نظر می رسد … یا "ما فقط در مورد آرامش خواب می بینیم" نیز یک جمله واقعی است.

بیایید ، با کمک روانشناسان شایسته ، هنوز هم بفهمیم که چرا زندگی دشوار و جالب خود را با عادت های بد "غنی" می کنیم. خود نابودی از طریق لذت کوتاه و صریحاً مشکوک ، به جز این لحظه اوج کوتاه مدت ، چه اهمیتی دارد؟ روانشناسان متفق القول هستند - حسی وجود دارد. به عنوان مثال ، برای آن دسته از شهروندانی که عادت دارند ناتوانی جنسی خود را "سرزنش" کنند تا عادت بد خود را کاملاً از همه مشکلات زندگی رها کنند.

بگویید ، اینجا من عاشق کیک هستم و از آنها تا حد زیادی چاق می شوم … و دقیقاً به دلیل چاق بودن ، زندگی شخصی من صفر است. یعنی اگر من لاغر بودم ، مانند آن دختر گستاخ جلد مجله ، همه چیز خوب بود: عشق ، خانواده ، فرزندان ، خوشبختی … اما! من نمی توانم لاغر باشم - من واقعاً شیرینی را خیلی دوست دارم! و من نمی توانم کاری در مورد آن انجام دهم - نیروی عادت به من اجازه نمی دهد.

دایره کامل شده است. و شگفت انگیزترین چیز این است که دختر چاق ما در جایی عمیقاً (همانطور که دوست داریم "در سطح ناخودآگاه" بیان کنیم) می داند که حتی اگر با جادو ، ناگهان لاغر شود ، موفقیت در زندگی شخصی او به دنبال نخواهد داشت! مضحک است که می گویند: "همه افراد لاغر خوشحال هستند و همه افراد چاق ناراضی هستند." یک زندگی شخصی موفق نیاز به تلاش دارد - برای تبدیل شدن به یک گفتگوی جالب ، برای دوست داشتن خود ، برای دستیابی به حرفه ای … اما شما هرگز نمی دانید چه چیز دیگری! و برای رسیدن به همه اینها … وحشتناک تنبل! خیلی راحت تر می توان شکست های خود را به تعریف "من چاق هستم" سرزنش کرد. و دلیل "چاق شدن" ، و از این رو این شکست ها ، تنها در ناتوانی در مبارزه با "عادت بد پرخوری کیک ها" دیده می شود. آشنا بنظر رسیدن؟

زیرگونه بعدی معتادان به عادت های بد آماتورها و عاشقانی هستند که خود را مجازات می کنند. مونولوگ داخلی چنین افرادی معمولاً از نوع زیر است: "چه چیز دیگری از من ، چنین - و چنین - منتظر وحشتناک ، اگر من حتی نتوانم سیگار را ترک کنم … بی دلیل نبود که واسیا مرا برای ماشا پرتاب کرد به خاطر - این به من درست خدمت می کند! البته ، آیا من مستحق خوشبختی بودم؟ بالاخره … "علاوه بر این ، همه گناهان ، گناهان و خطاهایی که قبلاً مرتکب شده اند به روش یاد می شوند … و این روند مازوخیستی توسط خود دنبال می شود اتهام ، خودزنی ، قضاوت و تحقق غیر مستقیم آن. دلیل این رفتار به ظاهر غیر طبیعی چیست؟ در آرزوی رنج کشیدن! آره! آره! به نظر می رسد که شخص "سزاوار هیچ چیز خوب" نبوده یا مطمئن است که "چیزهای خوب به صورت رایگان اتفاق نمی افتد" ، یعنی مطمئناً برای "به دست آوردن" مزایای زندگی باید رنج بکشد …

یک عادت بد ، و به ویژه ناتوانی در رهایی از آن ، راهی مطمئن برای خوردن خود به اندازه دلخواه است. باز هم ، مکانیسم قرار دادن انواع شکست های شخصی در یک عادت بد در اینجا عالی عمل می کند!

اگر در مورد اول ، دختر چاق مطمئن است که علت بدبختی هایش در او نیست ، بلکه در "ضخامت" بدنام اوست ، در مورد دوم ، دختر سیگاری فقط خودش است ، ظاهراً بی ارزش است و می خواهد سرزنش و مجازات کنید: "اگر نمی توانید سیگار را ترک کنید ، دیگر چه انتظاری می توانید داشته باشید؟!"

در بین ما کسانی هستند که سرسختانه خود را بهتر از دیگران می دانند. خیلی بهتر. و در همه چیز و به طور کامل.و من نمی دانم این افراد بر چه اساس و بر چه اساسی هدایت می شوند. اگر دوست دارید که "سیگار کشیدن برای سلامتی مضر است" ، آنها دارای ویژگیهای جذاب و بی نظیری مانند انعطاف ناپذیری مطلق و سرسختی شگفت انگیز ، لجبازی هستند! منظورت چیه به خودت بیا !!! در مورد او ، سیگار نعمت غیر زمینی است. و نکته. و او اینطور خفه می شود ، بیایید صادق باشیم ، ناراضی ، هرچند متکبر ، با یک قسمت دیگر دود … متاسف هستید؟ البته! از این گذشته ، چنین سرسختی ، ناشنوا برای استدلال های منطقی ، چیزی بیش از مجموعه ای از حقارت و بی ارزش بودن شخص نیست … در مورد او ، ترک سیگار تقریباً به خود و اصول خود خیانت می کند. افراد عاقل می گویند که یک شخص واقعاً باهوش شرایط را می پذیرد ، نه به آنها دیکته می کند. و او با آرامش به اشتباهات خود اعتراف می کند ، زیرا اساساً خودکفا است. کسانی که از دهان کف می کنند ثابت می کنند … خدا داور آنهاست.

هدونیست ها - همانطور که روانشناسان می گویند ، دوستداران لذت و دوستداران "ضعف های کوچک" خود را برطرف می کنند ، به هر قیمتی تلاش می کنند تا از هر گونه مسئولیت اجتناب کنند … با رفتار خود ("خوب ، من نمی توانم ، متوقف شوم نوشیدن … بله ، من ضعیف هستم! انسان ، به طور کلی ، یک موجود ضعیف است! ") آنها به نظر می رسد هشدار می دهند:" من دست هایم را می شستم!"

یعنی اگر چیزی باشد ، من مقصر نیستم ، من هیچ قولی ندادم … و این بدان معناست که درخواست چیزی از من یک اشتباه بزرگ است … و اگر من قول دادم و قسم خوردم ، قسم خوردم … انجام دهید دقیقاً دقیق نیست! من جدی نمی گویم ، خوب ، چه چیزی می توانید از من بگیرید؟! من حتی قادر به ترک نوشیدنی نیستم ، اما شما می گویید - ازدواج کنید …

کسانی از ما که حتی از هیچ گونه عادت بدی کاملاً عاری هستیم و هرگز برای اینها ، حتی برای بی ضررترین ها ، مانند خوردن شیرینی ، که به هر حال پوسیدگی و سپس مادام العمر "مداری است ، مورد توجه قرار نگرفته ایم. " ای! این یک مقوله بسیار ویژه است … در یک کلام ، تقریبا دیوانه ها! لذت اصلی آنها پرورش فضیلت تزلزل ناپذیر آنهاست. این همان چیزی است که شهروندان دیوانه وار به طور شبانه روزی مشغول آن هستند.

روانشناس معروف اریک برن ، نویسنده کتاب های "بازی هایی که مردم بازی می کنند" ، "افرادی که بازی می کنند" بسیار مناسب و مبتکرانه کسانی را که کل نژاد بشر را تشکیل می دهند در گونه ها و زیرگونه های مختلف طبقه بندی کرد ، جایی که هر کس طبق سناریوی خود زندگی می کند ، بازی می کند ، نتیجه آن از قبل برای یک فرد ناظر شناخته شده است. علاوه بر این ، چنین بازی حتی می تواند برنده شود! یا از یکی خسته کننده ، به دیگری ، هیجان انگیزتر بروید … اتفاقا عادت های بد ما ، بیشتر در بازی های ما شرکت می کنند ، به طور مساوی. ما به طرز ماهرانه ای عادت های بد را به منظور دستیابی به یک هدف خاص ، نرم کردن شخص ، انجام دادن کاری دلپذیر ، زمانی که اصلا احساس کار نمی کنیم ، دستکاری می کنیم ، بنابراین می توانیم تمام شکست های خود را به گردن … مستی ، چرا که نه؟ مردم دستکاری بزرگ هستند!

موافقم ، اما اول از همه ما با خود "بازی" می کنیم! خوب یا بد - من تصمیم نمی گیرم. با این حال ، با نگرش "درست" ، عادت های بد می توانند به طرز معجزه آسایی زندگی ما را روشن کنند! به شرطی که آنها را به منبع پشیمانی ابدی تبدیل نکنید.

و به طور کلی ، مفهوم "عادت های بد" کاملاً شل است - برای کسی بیست نخ سیگار در روز مزخرف است ، و این همه! و برای کسی یک کیک در هفته به نظر می رسد جنایت است … بیایید به توافق برسیم - هر چیزی که در محدوده عقل است (ما شجاع نیستیم ، دیوانه نیستیم) نه "عادات بد" ، بلکه تحقیر آمیز را سخت می نامیم. شوخی های زیبا "! موافقت کنید ، برای شوخی های زیبا برای مجازات خوب خود ، فقط "دست بلند نمی شود". اگر واقعاً نمی توانید یک سیگار را برای یک روز از خود دریغ کنید … خوب ، آن را انکار نکنید. نکته اصلی این است که خود را به خاطر این جفت سیگار کتک نزنید! با هر پف احساس گناه نکنید - احساس گناه حتی بدتر از محصولات احتراق نیکوتین یا هر چیز دیگری بر چهره تاثیر می گذارد … در یک کلام ، سعی کنید با شوخی های زیبا دوست شوید.

در نهایت ، شما خودتان ، یک خانم جوان بالغ ، مسئول اعمال خود هستید. من می خواهم توضیح دهم: شما در زیر بار سنگین مسئولیت به سه مرگ خم نمی شوید ، اما با آرامش و اطمینان ، با شانه های صاف و سر بالا ، مسئولیت همه اتفاقات زندگی خود را بر عهده می گیرید.

آیا به خاطر دارید که "آزادی یک نفر در جایی پایان می یابد که آزادی شخص دیگر آغاز می شود". این من از نظر جنبه اخلاقی این س isال هستم: کسی که در این نزدیکی است همیشه میل شدید به استنشاق دود سیگار شما ندارد. در این لحظه است که او دیگر "شوخی ناز" نیست.

و می دانید ، اگر شما ، که سالهاست به عادت بد خود شبیه شده اید ، همچنان اجازه می دهید "فرمانروایی حکومت" را در زندگی شما به شما بازگرداند - پس عادت بد شما ، که با شمشیر داموکلس بر شما آویزان شده است ، به یک شوخی "عزیز" تبدیل می شود!

توصیه شده: