فهرست مطالب:

"زیبایی برای یک میلیون": ملاقات با قهرمان جدید - آنجلیکا
"زیبایی برای یک میلیون": ملاقات با قهرمان جدید - آنجلیکا

تصویری: "زیبایی برای یک میلیون": ملاقات با قهرمان جدید - آنجلیکا

تصویری:
تصویری: فیلم فوق هیجانی‌ محافظ دوبله فارسی‌ 2024, ممکن است
Anonim

خوانندگان عزیز! ما قبلاً یکی از رازهای فصل پنجم پروژه Beauty for a Million را فاش کرده ایم - شرکت کننده جدید یک مرد خواهد بود و یکی نسبتاً شناخته شده است. اما این تازه شروع کار است! ما مدت زیادی جستجو کردیم ، با شما مشورت کردیم و در نهایت یک زن و شوهر شایسته برای الکساندرا پریانیکووا پیدا کردیم ، که به همراه شومان ، نماینده فصل سالگرد پروژه خواهند بود. امیدواریم از او حمایت کنید ، زیرا این زن با انرژی و عطش لجام گسیخته برای زندگی می تواند برای همه الگو باشد. با آنجلیکا آشنا شوید!

Image
Image

هورا! من در پروژه هستم! باور کنید ، احساسات من بیش از حد صادقانه است ، زیرا حتی نمی توانستم فکر کنم که در فصل پنجم به عنوان شرکت کننده انتخاب می شوم.

شرکت کننده پرسشنامه را با افکار "اگر می شد؟" پر کرد. هنگامی که به او پیشنهاد شد عکس های بیشتری ارسال کند ، او آنها را با احساسات "بدتر از این بدتر نمی شود" ارسال کرد. اما وقتی برای اولین بار به دفتر دعوت شدم ، پس ، مرا ببخش ، یک لرزش جزئی شروع شد. به نظر می رسید که من قربانی قربانی دیگر کلاهبرداران می شوم که مرا در خرید لوازم آرایشی گران قیمت فریب می دهند و حتی برای این مورد وام ترتیب می دهند. و من فقط از بانک وام گرفتم تا در آپارتمانم تعمیر کنم و یک باله بسازم …

اما زندگی در مقابل مشکلات قانون ما نیست ، اینطور نیست؟ ما یکبار زندگی می کنیم ، بنابراین ارزش امتحان کردن را نیز داشت. بنابراین ، با اطمینان کمی در معجزه ، به پروژه آمدم!

به نمایندگی از طرف خودم ، اضافه می کنم که من به پروژه نیامده ام ، بلکه همانطور که دختران-متصدیان در مورد من گفتند شروع به کار کردم. در واقع ، پیاده روی مطلقاً مال من نیست. من همیشه در حال دویدن در جایی هستم ، کاری را انجام می دهم ، به طور کلی ، من آرام نمی نشینم. اگر کسی ترجیح می دهد تعطیلات خود را در کشور بگذراند ، مطمئن باشید ، من یک ماه وقت دارم که به خارج از کشور به یک تفرجگاه پرواز کنم ، برخی از دوره ها را یاد نگیرم و حتی به عنوان یک کارآفرین چند معامله با شرکای خود منعقد کنم

Image
Image

دیگر چه چیزی می توانم در مورد خود به شما بگویم؟ احتمالاً از روی عکس حدس زده اید که من "بانویی در عصر بالزاک" هستم. اما این فقط در ظاهر است. افسوس ، با گذشت سالها بدن ما تسلیم کنترل ذهن نمی شود ، و مهم نیست که چگونه خود را تنظیم کنید ، بدن سرسختانه تحت فشار طبیعت به "غار" ادامه می دهد. در واقع ، با توجه به سن ادبی من ، من بیشتر "تاتیانای پوشکین" هستم ، و گاهی اوقات "آسیای تورگنف" جوان. مخصوصاً وقتی من و دوستانم عصر جمعه بدون هیچ دلیلی دور هم جمع می شویم و برای دور هم جمع شدن به باشگاه جوانان پرواز می کنیم.

شما چی فکر میکنید ؟! بله ، با وجود سن ، من همچنان به یک شیوه زندگی فعال ادامه می دهم و حداقل با این واقعیت موافق نیستم که افراد 50 ساله باید در خانه بمانند ، نوه های خود را بزرگ کنند و با پایهای یکشنبه خانواده خود را دوست داشته باشند. بررر … حتی فکر کردن به آن باعث می شود احساس بدی داشته باشم:)

من دوتا بچه دارم آنها در حال حاضر بزرگسال هستند ، آنها در مرحله ای هستند که باید مسیر زندگی خود را انتخاب کنند. و در اینجا ، من معتقدم که باید کنار بروم: لحظه ای فرا رسیده است که می توانم زمان بیشتری را به خود اختصاص دهم و در نهایت ، شروع به اجرای برنامه هایی کنم که زمانی نمی توانستم آنها را زنده کنم. باور کنید من آنها را دارم و آنها بسیار جاه طلب هستند!

Image
Image

به هر حال ، اگر برای کسی که در پروژه "زیبایی برای یک میلیون" شرکت می کند فرصتی برای تغییر اساسی زندگی باشد ، آن را از ابتدا شروع کنید ، در شرایط من همه چیز متفاوت است. هدف من این نیست که "منهای مزایا" را اصلاح کنم ، بلکه "مزایا را به مزایای بسیار چاق و بزرگ" تبدیل می کنم ، یعنی بهتر می شوم. من حتی آنقدر به پروژه فکر نمی کنم که به کارهایی که بعد از آن انجام خواهم داد. برای اینکه ایده های من به واقعیت تبدیل شوند ، باید ظاهر خود را "جلا دهم" و با سنی که در آن احساس می کنم "هماهنگ" کنم. و این بیش از 35 سال نیست

  • تصویر
    تصویر
  • تصویر
    تصویر
  • تصویر
    تصویر

شما حتی نمی توانید حدس بزنید که با چه انگیزه ای به این پروژه آمدم:) مشهور شدن نه بیشتر و نه کمتر است! وقتی در جوانی سعی کردم وارد دانشگاه تئاتر شوم ، اما نتیجه ای نداشت. اما من هرگز رویای خود را رها نکردم.وقتی فهمیدم که آنها من را به پروژه برده اند ، شروع به آماده شدن برای آینده خود کردم و حتی یک تعمیر جهانی در آپارتمان برای نصب یک باله بار شروع کردم. اکنون من به تنهایی درس خواهم خواند و افراد همفکر خود را دعوت خواهم کرد. به هر حال ، در یک کلاس رقص معمولی یا استودیوی تناسب اندام ، آنها به من طوری نگاه می کنند که انگار دیوانه شده ام. و من نمی خواهم در باشگاه های بالای 50 سال ثبت نام کنم.

من مطمئن هستم که متخصصان پروژه "زیبایی برای یک میلیون" در مورد من نیز "کاملاً خوب" کار خواهند کرد. از این گذشته ، فراموش نکنید که من هنوز بازیگر می شوم و در برنامه های تلویزیونی شرکت می کنم!:) من قبلاً می توانم تصور کنم که چگونه برای یک نمونه کارها عکس می گیرم و رزومه ای را برای ارسال آنها به همه ممیزی ها تهیه می کنم. من با احتیاط شانس های خود را ارزیابی می کنم ، بنابراین ، حتی اگر آنها به من نقش برجسته ای بدهند ، به این معنی است که رویای من محقق شده است.

Image
Image

اما چیزی که من خیلی جلوتر از آن بودم ، زیرا ابتدا باید تغییر شکل دهم. کلیو ، جلو برو ، من از قبل منتظر پیشرفت ها هستم!

Image
Image

نظر دختر مارتا:

من و مامان بهترین دوستان هستیم و اغلب با هم به باشگاه می رویم. این من بودم که او را متقاعد کردم تا یک برنامه به پروژه ارسال کند ، گفتم که اگرچه احتمال آن کم است ، اما شانس وجود دارد! بالاخره تلاش کردن شکنجه نیست! همه مراحل انتخاب شرکت کنندگان را با هم طی کردیم. وقتی مادرم به من گفت که او قهرمان فصل 5 پروژه شد ، صدای او به طرز شگفت انگیزی آرام بود! اما من می دانستم که واقعاً در درون او چه می گذرد! البته او بسیار خوشحال بود! هر دوی ما هرگز کاملاً باور نخواهیم کرد که این همه حقیقت است!

من کاملاً از مادرم در تمایل به جوان و زیبا بودن حمایت می کنم! این زندگی او و تصمیمات متعادل بزرگسالان اوست. و من و آنتون فقط در دوره های دشوار توانبخشی و نه تنها آنجا خواهیم بود!

Image
Image

نظر پسر آنتون:

من یکی از آخرین افرادی بودم که فهمیدم مادرم درگیر این پروژه است (می خندد). او یک واقعیت را به من ارائه داد ، و قبل از آن به عنوان یک حزبی سکوت کرد. "پسر ، من وارد یک پروژه جوانسازی شدم ، شما باید به تیراندازی بیایید!" - من همین اواخر شنیدم و تا حدودی مات و مبهوت شدم! میدونی این اتفاق هر روز نمیفته …

به عنوان یک مرد ، من از مباحث جراحی پلاستیک و زیبایی دور هستم ، اما می دانم که مداخلات کاملاً جدی در بدن انجام خواهد شد … این مرا نگران می کند.

من نگران مادرم هستم ، چگونه او تحت عمل جراحی قرار می گیرد ، بیهوشی …

اما با این وجود ، من از او حمایت می کنم! اگر مادر فکر می کند به آن نیاز دارد ، من طرفدار آن هستم.

درخواست مشارکت در پروژه را ترک کنید

می توانید پیوند را دنبال کنید

شما می توانید نتایج تغییرات شرکت کنندگان قبلی را در اینجا مشاهده کنید

عمومی پروژه در اینستاگرام

نسخه موبایل پروژه "زیبایی برای یک میلیون"

کانال تلگرام ما

کانال یوتیوب ما

توصیه شده: