من توصیه می کنم توصیه نکنید
من توصیه می کنم توصیه نکنید

تصویری: من توصیه می کنم توصیه نکنید

تصویری: من توصیه می کنم توصیه نکنید
تصویری: داستان ترسناک: این ماجرای وحشتناک رو توصیه میکنم تنها نگاه نکنید 2024, ممکن است
Anonim
Image
Image

من مدتهاست فهمیده ام که بهتر است به تنهایی به فروشگاه ها برویم. حتی دوست داشتنی ترین و مهربان ترین دوستان را باید در خانه رها کرد. آنها در این شرایط رفیق یا مشاور نیستند. چیزی که دوست شما دوست دارد ممکن است به هیچ وجه مناسب شما نباشد. اما ، تسلیم اقناع او ، چیزی خواهید خرید که "روح دروغ نمی گوید". فقط خود شما می توانید بدانید که چه چیزی مناسب شماست و چه چیزی مناسب نیست. به خود و احساسات خود گوش دهید - آنها فریب نخواهند داد.

من مادرشوهر دارم. یک فرد مهربان ، او تقریباً مانند فرزند خود مرا دوست دارد ، همیشه آماده است تا با مشکلات مختلف کنار بیاید. همانطور که می دانید ، هر فرد عجایب خاص خود را دارد و او نیز از این قاعده مستثنی نیست. در دوران بارداری ، او همه چیز را به من گفت: او به من توصیه کرد که چگونه رفتار کنم ، چه چیزی بخورم ، چند ساعت در روز بخوابم و چقدر در هوای تازه باشم. از آنجایی که عصبی بودن در دوران بارداری به سادگی منع می شود ، من همه چیز را با آرامش می پذیرفتم ، سعی می کردم توجه نکنم ، و وقتی با او بسیار تنگ شد ، با شوهرم صحبت کردم ، و او همیشه پاسخ می داد: "مامان فقط چیزهای خوب می خواهد. او به چیزهای بد توصیه نمی کند. " با این کار خودم را آرام کردم ، فکر می کردم به محض به دنیا آوردن یک نوزاد سالم این اتفاق می افتد.

به دنیا آورد. پسر سالم و قوی. با گذشت زمان ، توصیه های هوشمند مادر شوهرم بیشتر و بیشتر شد. "چرا کلاه گذاشتی؟ بیرون گرم است! مراقب بچه باش ، وگرنه می افتد …" - و غیره بی نهایت. شما نمی توانید بدون توجه به "من به شما توصیه می کنم …" یا "من به جای شما بودم …" قدم بردارید ، راستش را بخواهید ، من به سرعت به توصیه مادر شوهر عزیزم عادت کردم ، یاد گرفتم که به درستی به آنها واکنش نشان دهید و بیشتر اوقات اصلا واکنش نشان ندهید.

اما هنوز نمی توانم به معلمان زندگی ، متخصصان ظاهر و بهترین آشپزها عادت کنم و به سختی می توانم به آن عادت کنم. سخنان نویسنده انگلیسی جوزف ادیسون: " مردم با انزجار هیچ چیز را به عنوان توصیه قبول نمی کنند."- من فکر می کنم آنها کاملا درست هستند.

"شما نیازی به خرید این چیز ندارید - باید اقتصادی تر باشید. چیزی که شوهر شما دیر برمی گردد - شما او را زیر نظر دارید! به نظر من ، شما چاق شده اید ، زمان کاهش وزن فرا رسیده است. او کاملا کم رنگ ، شما باید بیشتر بخورید … " - و مواردی از این دست ، سپس بر اساس لیست. بدون مشورت متخصصان در مورد همه مسائل زندگی ، گامی برداشته نمی شود. من تعجب می کنم که چرا هر فرد خیرخواه در جای خود نمی ماند؟ چرا مردم اغلب دوست دارند به جای تماشای زندگی دیگران ، وارد زندگی دیگران شوند؟

همانطور که می دانید ، در چشم دیگران ، ما یک خال می بینیم ، اما در چشم خود - ما متوجه یک چوب نمی شویم. اما هنوز به نظرم می رسد قبل از اینکه چیزی را به شخص دیگری توصیه کنید ، باید صد بار فکر کنید. در واقع ، برای بسیاری از مردم ، مشاوره بخش بسیار مهمی از زندگی است و بدون آنها هیچ جا وجود ندارد!

Image
Image

من یک دوست دارم ، آلینا ، که بدون مشورت افراد بیرون ، خود نمی تواند قدم بردارد. او همیشه دوست دختر خود را با خود به مغازه های پوشاک می برد تا او بتواند پیشنهاد کند چه چیزی برای او بهتر است بخرد ، چه رنگی انتخاب کند و … توصیه می شود. تا زمانی که همه به یک نتیجه مشترک نرسند ، آلینا آرام نمی گیرد.

این رفتار معمولاً برای افرادی است که نظر خود را ندارند. آلینا هرگز نمی تواند چیزی بخرد ، بپوشد ، حتی بدون توصیه هیچکس مدل مو و مدل موی جدید انتخاب کند. آنچه بسیار شگفت آور است ، او همیشه کورکورانه به آنها اعتماد می کرد و هرگز سعی نمی کرد بحث کند ، که اتفاقاً یکبار یک شوخی بی رحمانه با او انجام داد.با رفتن به آرایشگاه ، او طبق معمول همه آرایشگران ، آرایشگران و بازدیدکنندگان را در اطراف شخص خود جمع کرد و در مورد نحوه کوتاه کردن موهای خود و انتخاب رنگ چه رنگی مشاوره خواست. همه گرد هم آمدند ، مدت ها در مورد آن بحث کردند ، هرکدام سعی کردند چیزی را برای خود توصیه کنند. در نتیجه ، دوست من این آرایشگر را بدون موی جدید و با روحیه خراب ترک کرد ، زیرا مشاوران موافقت نکردند.

گوش دادن به توصیه ها گاهی مفید است. اما فقط گاهی! به هر حال ، مادران ، پدران ، خواهران و برادران ، پدربزرگ و مادربزرگ ها ، دوستان و آشنایان بد توصیه نمی کنند. فقط اغلب اتفاق می افتد که شما کلمات آنها را به عنوان تنها نظر صحیح درک کنید ، که از اساس اشتباه است. به توصیه ها گوش دهید ، اما خودتان فکر کنید - آیا این تصمیم درستی است و آیا گزینه بهتری وجود دارد.

شخصاً ، من هرگز توصیه ای نمی کنم مگر اینکه از من چنین خواسته شود. من معتقدم که این موقعیت درستی است ، زیرا شما نباید به مواردی بپردازید که به شما مربوط نمی شود. شما فقط می توانید اوضاع را تشدید کنید ، و نیت خوب شما را می توان به عنوان چیزی که با نیت مخرب گفته شده تصور کرد.

با این حال ، اکنون تقریباً همه به توصیه ها گوش می دهند ، از فانیان ساده گرفته تا افراد مشهور و ستاره ها. برای مثال ، حتی تونی و شری بلر به نظر فلان کارول کاپلین گوش می دهند ، که برای خانم بلر رژ لب انتخاب می کند و ماساژ ژاپنی را به آقای بلر توصیه می کند.

اما در مورد افراد مشهور ، توصیه و راهنمایی مفیدتر از مضر است. به نظر می رسد که سبک شناسان ، آرایشگران ، متخصصان تغذیه دستیار هستند ، آنها نه تنها در وقت افراد مشهور و فقط افراد مشغول صرفه جویی می کنند ، بلکه به انتخاب درست نیز کمک می کنند.

تصور کنید که مجری تلویزیون برخی از برنامه های بسیار محبوب (بازیگر ، زن تجاری ، نویسنده معروف …) هستید. شما همیشه باید نه تنها از نظر شکل ، مدل مو ، بلکه از نظر لباس و آرایش نیز ظاهر کاملی داشته باشید. البته ، در ابتدا شما خودتان لباس ها را بر می دارید ، اما حتی نیم سال هم نمی گذرد - و شما نیاز فوری به آرایشگر و آرایشگر خود خواهید داشت. و حتی به این معنی نیست که شما بد سلیقه هستید. شما فقط از خریدهای مداوم خسته می شوید و گاهی حتی وقت آن را ندارید.

البته ، ارزش آن را ندارد که خود را به حالت ناتوانی در انتخاب یک لباس جدید برای خود برسانید - فقط بدانید چه موقع باید این کار را متوقف کنید! گاهی اوقات دیدن بزرگسالان در تلویزیون که به کسی نیاز دارند به او بگوید چه رنگ رژ لب یا جوراب را انتخاب کند ، مضحک می شود. به نظر می رسد که ما کاملاً تابع قدرت مقامات ناشناس هستیم.

از این گذشته ، اگر می خواهم چیز جدیدی از غذا بپزم ، هنگام انتخاب یک چیز جدید ، لازم نیست با یک سرآشپز برجسته مشورت کنم - با یک متخصص مد ، و در اولین تظاهرات سرماخوردگی در نوزادم ، به یک همسایه ای که به عنوان پرستار در نزدیکترین کلینیک کار می کند. من می توانم چنین سوالاتی را به تنهایی حل کنم.

Image
Image

اگر سلیقه خود را دارید ، سر بر دوش دارید ، احساس سبک و زمان ، و همچنین توانایی و تمایل به امتحان چیز جدیدی ، به هیچ وجه لازم نیست برای مشاوره به کسی مراجعه کنید. می توانید خودتان امتحان کنید و آزمایش کنید. نکته اصلی این است که از چیزی نترسید و قبل از هر چیز به خودتان گوش دهید. اگر مطمئن هستید که می توانید با این یا آن کار کنار بیایید ، واقعاً با آن کنار خواهید آمد.

خوب ، در صورت بروز مشکلات و س questionsالات واقعاً دشوار ، به روانشناس یا روان درمانگر مراجعه کنید. در هر صورت ، بهتر است از متخصصان بسیار ماهر و تحصیلکرده مشاوره بگیرید تا از همسایگان دانای کل. روانشناس برای شما آینه می شود ، به شما کمک می کند تا خود را در شرایط سخت ببینید. علاوه بر این ، با تغییر دیدگاه خود ، نگرش نسبت به آنچه در حال رخ دادن است ، افکار و اعمال خود ، راهی برای خروج از هر موقعیتی خواهید یافت.

" از کسی که می داند چگونه بر خود پیروز شود ، مشاوره بخواهید ، - یک بار لئوناردو داوینچی گفت.

و باور کنید ، اگر عادت دارید دائماً برای مشاوره تلاش کنید ، می توانید این عادت را ترک کنید - فقط باید بخواهید.

توصیه شده: