فهرست مطالب:
تصویری: در خاطره
2024 نویسنده: James Gerald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 14:06
به یاد گرت پرواز کرد
برخی افراد در کنار هم زندگی می کنند. برخی در سراسر. بعضی ها همینطورند و گرتا علی رغم زندگی می کرد. برخلاف تشخیص ، که هیچ فرصتی برای او باقی نگذاشت. برخلاف پزشکانی که به طور مبهم در مورد این واقعیت صحبت می کردند که شخصی دو ماه با کسی زندگی می کند ، کسی نیم سال. بر خلاف. گرتا بر خلاف همه شواهد ، دو سال و نیم زندگی کرد.
پس از عمل ، او دوباره ضربه خورد. دردناک. شاید حتی دردناکتر از تشخیص - در نهایت ، می توان آن را حداقل با مدتی با قرص غرق کرد. حتی یک قرص نمی تواند روح زخمی را آرام کند. دوباره ، با وجود همه چیز ، گرتا بلند شد. او بلند شد تا شجاعانه ضرباتی را که به جانش می انداخت ، تحمل کند ، گویی قدرت خود را آزمایش می کند - خوب ، مطمئناً نمی تواند در برابر این مقاومت کند.
ایستاد. بیهوش شد. من قطره چکان ها را تحمل می کردم. او چندین ساعت عذاب بعد از عمل را پشت سر گذاشت ، هنگامی که بیهوشی در زمان نامناسب ترشح شد مرا به لرزه درآورد و از درد فریاد کشید … اما من بلند شدم. من به طرز کنایه آمیزی و به طرز شگفت انگیزی به طور اتفاقی بالا رفتم ، در گذرگاه ، در مورد قسمت بعدی بیماری اظهار نظر کردم ، بولبیکوف را به خاطر بسپارید ، در مقایسه با آن … و ادامه دهید.
به سوی زندگی که او عاشقانه دوست داشت. نسبت به دانش آموزان و مدرسه اش ، که او به همان اندازه که به آنها آموزش می داد دوست داشت - به شدت و با وقف کامل. نسبت به پسر و مادرم ، که مانند هیچکس در دنیا دوستش نداشتم. به سمت ما … گرما و خرد او را به ما می دهد ، توانایی حمایت در شرایط سخت ، روحیه بخشیدن یا خنداندن من را دارد ، با وجود این واقعیت که در سال های اخیر او خودش بیشتر از همه می خواست از درد و ترس فریاد بزند.
من این امتیاز را داشتم که در مورد گرت به صورت خاطره نویسی کنم. و من گیج شدم. از آنجا که هر یک از ما کلمات خاص خود را برای او داریم ، خاطرات خود را ، که در این چند روز نوشتیم ، نحوه انجام نقاشی های جادویی خود - جمع آوری طرح ها در یک باتیک بزرگ و شگفت آور روشن. به تدریج جزئیات نامحسوس ، اما بسیار مهم را ترسیم کنید ، رنگ هایی را که کمی در آنها کم رنگ شده است اضافه کنید ، خطوط جدیدی را در امتداد بوم ابریشمی نازک زندگی پرواز گرتا ترسیم کنید. متعجب که علی رغم همه چیز ، نازک ترین پارچه نجیب در برابر فشار طوفان تسلیم نمی شود … شگفت زده از شجاعت و قدرت روح این زن کوچک ، برازنده و زیبا.
***
به واسطه کارم ، با تعداد زیادی از مردم آشنا هستم. بسیار متفاوت ، شگفت انگیز ، منحصر به فرد. اما من این را فقط با از دست دادن فردی که بدون هیچ گونه یادآوری یا زنگ ، می دانست چگونه برای همه ارزش قائل شود شروع کردم … بدون محکومیت و استدلال. پذیرفتن ما برای آنچه هستیم ، دوست داشتن همه و قدردانی از چیز اصلی. زندگی.
ستاره ای به نام گرتا
مخمل آسمان شب - برای عزاداری او.
فریاد بارانی مانند ناله برای صلح است.
اما من و شما مردم هستیم! آیا این درست است
آیا چنین غم و اندوهی را در غم جشن می گیریم؟
بله ، زندگی اتفاق می افتد ، اغلب ارائه می شود
این زوج است ، پس فرد … آیا این نکته است؟
حتی اگر روح فانی را پرتاب کند
به مریخ ، ناهید یا کهکشان راه شیری …
او چگونه در میان توپ های پر ستاره زندگی خواهد کرد؟
اما اگر ارتباط بدون دخالت ایجاد شده باشد ،
فکر می کنم او به ما می گفت:
- اشک نریز! بالاخره من عاشق خنده بودم …