حسادت یک روش تفکر است
حسادت یک روش تفکر است

تصویری: حسادت یک روش تفکر است

تصویری: حسادت یک روش تفکر است
تصویری: اگر به کسی حسادت می‌کنید بشنوید. 💚 2024, ممکن است
Anonim

(ادامه ، آغاز)

حسادت یک روش تفکر است
حسادت یک روش تفکر است

آیا یک استاندارد دوگانه اخلاقی با فرهنگ ما مرتبط نیست و با مفهوم "زن سقوط کرده" به طور جدایی ناپذیری متحد شده است؟ زنی که رابطه خارج از ازدواج دارد محکوم می شود ، در حالی که شوهر فقط در چنین مواردی مورد انتقاد قرار می گیرد. ضرری که یک استاندارد دوگانه به زن وارد می کند بسیار فراتر از محدود کردن فعالیت جنسی او است. به همین دلیل است که زن و شوهر و حسادت دست به دست هم می دهند. در حال معاشقه ، یک زن می خواهد علاقه جدیدی به خود احساس کند ، بدون این که به طرف دوم سکه فکر کند - در مورد حسادت.

حسادت یکی از قوی ترین احساسات انسانی است که با عشق و نفرت قابل مقایسه است. و مانند همه احساسات دیگر ، فقط مختص انسان است. حیوانات حسادت ندارند و نمی توانند داشته باشند ، آنها از یکدیگر مستقل هستند ، متعلق به یکدیگر نیستند.

حسادت ذاتی همه نیست و به تدریج اسیر می شود. افرادی که در ابتدا مشکوک ، منفجره ، با شخصیت ناپایدار هستند ، از خود مطمئن نیستند ، دارای عقده های روانی هستند ، که نه به خاطر عشق ، بلکه به دلایل روزمره ازدواج کرده اند ، بیشتر مستعد حسادت هستند. علاوه بر این ، افرادی که در کودکی موارد مشابهی را در خانواده والدین خود مشاهده کرده اند ، حسادت را تنها برای رفتار صحیح خود تلقی می کنند.

حسادت یک احساس دردناک ناخوشایند است که با ترس از دست دادن موضوع عشق همراه است. ما از رد شدن توسط یکی از عزیزان می ترسیم و بیشتر از همه از این می ترسیم که عشق او را به تقصیر شخص دیگری از دست بدهیم.

حسادت از جهات مختلف یک احساس کودکانه است و همیشه با رقابت همراه است. به عنوان یک قاعده ، حسادت شدید توسط افرادی تجربه می شود که خودکفا نیستند ، به خود اطمینان ندارند ، یا برعکس ، بیش از حد اعتماد به نفس دارند و شخص را "دارایی" خود می دانند.

اگر حسادت نه به دلایل واقعی بلکه به دلایل خیالی ایجاد شود ، می تواند معنای دردناکی به خود بگیرد. اگر فردی از توهمات حسادت رنج می برد ، به عنوان یک قاعده ، نمی تواند وضعیت خود را به طور عینی ارزیابی کند و بفهمد که خودش دلایل حسادت را اختراع می کند.

حسادت در میان مردان مسن جدا است ، اغلب با کاهش قدرت همراه است ، که همسر متهم است: "او از دوران جوانی به من شاخ آموخت ، بنابراین او مرا خسته کرد …" ملاحظات مشکوک ، هیچ مدرکی ندارد ، و نیازی به آنها نیست به حسادت با استرس مزمن همراه است ، که انواع مختلفی از بیماری ها در دست است.

از هر شرایطی همیشه وجود دارد سه خروج: تغییر وضعیت ؛ خود را تغییر دهید ؛ در شرایطی بمانید که بدتر خواهد شد

یک فرد حسود نمی تواند شرایط را تغییر دهد - او هنوز ازدواج کرده است ، افراد مشابهی در اطراف هستند و به طور کلی ، او معتقد است که هنوز به طور کامل از خیانت مطمئن نیست تا بتواند زندگی خود را تغییر دهد. یک شخص حسود نمی تواند خود را تغییر دهد - این در شخصیت او ذاتی است. بنابراین ، او همچنان در پرتگاه سوءظن های خود غرق می شود ، که گویی نشانه ای است و فریبنده است ، بیشتر پیش می رود ، تأیید یا رد نمی شود.

گاهی حسادت از کنترل خارج می شود و احساس مالکیت ایجاد می شود. این بیشتر در مورد دلبستگی اضطرابی اتفاق می افتد. فرد دائماً در مورد از دست دادن شریک خود نگران است و حتی ممکن است ارتباط خود را با افراد دیگر تصور کند. یکی از بیماران من دچار توهم حسادت شد. و او کاملاً می فهمید که به دلایلی برای حسادت به همسرش فکر می کند. اما او به تنهایی نتوانست از شر این افکار وسواسی درباره خیانت او خلاص شود و به طرف من برگشت.

در طول مکالمه با یک بیمار ، متوجه شدم که او بارها و بارها به همسرش خیانت کرده و از قرار گرفتن در معرض ترس است. او با این تصور که او را فریب می دهد ، با شرمندگی فراوان گرفتار شد ، و او ممکن است از این موضوع مطلع شود. در عین حال ، او حتی بیشتر می ترسید که از خیانت واقعی همسرش مطلع شود. در روند روان درمانی ، او یاد گرفت که چگونه واکنش های احساسی خود را مدیریت کند ، متوجه شد که سعی می کند همسر خود را به خاطر گناهان خود سرزنش کند و با آرامش با او ارتباط برقرار کرد.

اگر حسود هستید چه؟

سعی کنید بفهمید که این چه نوع حسادت است - تحت کنترل استدلال های عقل یا کاملاً بدون تأثیر ، آیا می توان با تملق یا منطق ، توضیحات غریبه ها یا بستگان انجام داد. اگر نتیجه ای حاصل نشد ، باید مراقب شخص حسود باشید. اما در هیچ موردی اجازه ندهید آنها شما را تهدید کنند ، چه برسد به اینکه شما را مورد ضرب و شتم قرار دهند!

عدم مصونیت فاسد می شود و دفعه بعد یک فرد حسود می تواند اراده بیشتری به خود بدهد. گاهی اوقات یک زن حتی باید بگوید که صمیمیت وجود دارد ، اما مرد موفق نشد ، که او ناخوشایند است و غیره. در یک کلام ، اگر یک فرد حسود احساس کند که خیانت همسرش چیزی از اموالش را از او سلب نکرده و علاوه بر این ، چیزی به همسر یا مرد دیگری نداده است ، وضعیت او می تواند به طور قابل توجهی بهبود یابد. با این حال ، اثر ممکن است کوتاه باشد ، و مکالمات شبانه ذاتی حسادت ، رسوایی های شبانگاهی ، بنابراین ذاتی حسادت ، دوباره از سر گرفته می شود و هیجان افزایش می یابد.

اگر می بینید که احساسات یک فرد حسود دیگر به خود خیانت مربوط نمی شود ، بلکه به خود نزدیک می شود ، کلیشه ای می شود ، عادی می شود ، دایره ای را می بندد که فرد دیگر نمی تواند از آن فرار کند ، سعی نکنید خودتان مشکل را حل کنید کمک ودکا یا مکالمات صادقانه - این کمک نمی کند ، اما شما را بیشتر آسیب پذیر می کند.

به متخصصان مراجعه کنید ، از "شستن ملحفه کثیف در مکان عمومی" نترسید - این به بیمار و شما کمک می کند. با شروع درمان به موقع ، فرد به زندگی عادی بازگردانده می شود ، به طوری که هیچ اثری از تجربیات پوچ وجود نخواهد داشت. این برای او و برای همه اطرافیان آسان تر می شود. زمان از دست رفته باعث بروز بسیاری از مشکلات جدید می شود ، شانس بهبود کامل را کاهش می دهد ، هم آشنایان و هم غریبه ها را به خطر می اندازد.

چقدر عجیب است که ما نگرش های متفاوتی نسبت به بیماری هایی که قابل مشاهده و نامحسوس هستند داشته باشیم. ما درک می کنیم که بیماریهای بدن وجود دارد ، اما تا آخرین بار ما سعی می کنیم احتمال اختلال در روح را نادیده بگیریم ، اگرچه در بین آنها ویژگیهای کاملا بی ضرر شخصیت و بیماریهای شوم وجود دارد که منجر به از دست دادن کامل بشریت می شود.

یک فرد حسود ممکن است نفهمد که او نه تنها برای دیگران ، بلکه برای خود نیز شکنجه گر است. به او کمک کنید ، او را درمان کنید ، با نگاهی عمیق به زندگی ، او از شما سپاسگزار خواهد بود.

حسادت یکی از موضوعاتی است که شرکا باید آشکارا درباره آن بحث کنند. نباید فراموش کرد که گاهی اوقات حتی آن شرکایی که از عشق و روابط جنسی خود راضی هستند ، با دیگران احساس همدردی جنسی می کنند. چنین همدردی رابطه دائمی را تهدید نمی کند ، نمی توان آن را به عنوان شواهدی در نظر گرفت که برخی از مشکلات بین شرکا بوجود آمده است و باعث واکنش غیرقابل توجیه شدید می شود. قوت این احساس همچنین نشان دهنده میزان وابستگی به شخص دیگر است.

اگر به همسرتان آزادی کامل می دهید و به علایق او احترام می گذارید ، پس با این کار بیشتر به او وابسته می شوید و یک رابطه قابل اعتمادتر ایجاد می کنید. در غیر این صورت ، اگر شروع به کنترل هر مرحله او کنید ، او شروع به احساس فشار شما می کند و از هر نظر ممکن در برابر او مقاومت می کند. در نهایت ، شما یک واکنش اعتراضی دریافت خواهید کرد ، یعنی او به شما "به طور اصولی" خیانت می کند تا به شما آزادی و حق خود را در انجام کاری که صلاح می داند به شما ثابت کند.

به عنوان یک قاعده ، روابط نزدیک و صمیمی مسئولیت ها و تعهداتی را که به طور عمومی یا "به طور پیش فرض" بر سر شریک قرار می دهند ، به شرکا تحمیل می کند. اگر قوانین رابطه بیان نشوند ، انتظارات خاصی از شرکا شروع به کار می کند ، که ممکن است همزمان نباشد.برای جلوگیری از چنین درگیری ، باید سعی کنید انتظارات خود و انتظارات شریک خود را روشن کنید. برخی سعی می کنند شریک خود را دستکاری کرده و او را وفادار و وفادار کنند ، اما همیشه در رسیدن به هدف موفق نمی شوند. شما باید درک کنید که احساسات و ایده های شریک زندگی شما در مورد جهان به طور کامل کنترل نمی شود.

چند بار به این واقعیت برخورد کرده اید که نمی توانید به طور منطقی اقدامات خود یا دیگران را توضیح دهید؟ به همین دلیل است ، و همچنین به دلیل احترام به منافع یک فرد ، لازم است به او آزادی داده شود. به یاد داشته باشید که با آزار و اذیت همسرتان با سوءظن و تلاش برای کنترل رفتار او ، در نهایت رابطه را کاملاً خراب می کنید و به چیزی می رسید که از آن بیشتر می ترسیدید - او شما را ترک می کند.

توصیه شده: