مکالمات شنیده شده
مکالمات شنیده شده

تصویری: مکالمات شنیده شده

تصویری: مکالمات شنیده شده
تصویری: مکالمات روزانه زبان انگلیسی 2024, ممکن است
Anonim
مکالمات شنیده شده
مکالمات شنیده شده

شما 25 سال دارید ، "به خوبی در زندگی تنظیم شده اید" ، اما ازدواج نکرده اید. احساس ناراحتی می کنید. آیا واقعاً دلیلی برای نگرانی وجود دارد یا هیجان زودرس است؟

در طول زمستان گذشته ، من و دوست دخترانم عصرها و آخر هفته ها مهمانی های لیسانسی دوست داشتنی داشتیم. آنها نان می ریختند ، چای و قهوه می نوشیدند ، در مورد لوازم آرایشی جدید ، کار و برنامه های تابستان بحث می کردند. و البته مردان تحت انواع سس های مختلف: از "چگونه او به من نگاه کرد!" به "همه مردان احمق هستند". خانم های دوست داشتنی در بحث های پر سر و صدا از خود دریغ نمی کردند ، برای بیان نظرات خود و بیان داستانهای کاملاً واقعی از زندگی ، با یکدیگر رقابت می کردند ، کمک می خواستند ، تسلی می یافتند و به یکدیگر توصیه های ارزشمندی می کردند. سپس ناگهان یکی از آنها این عبارت را پرتاب کرد: "هرچه بیشتر از نردبان حرفه ای بالا بروید ، هر چه پای خود را محکم تر کنید ، پیدا کردن یک مرد شایسته" مطابق با خود "دشوارتر است. انتخاب مردان کمتر می شود. ، و آن نرهایی که در این لایه های جو زندگی می کنند ، عجله ای ندارند ، بنا به دلایلی به پاهای باریک و قوی شما می افتند و به طور کلی ، به نظر می رسد ، آنها به دنبال شما نیستند! " دختران بلافاصله ناراحت شدند و به این س thinkingال فکر کردند: چگونه زندگی کنیم ، چگونه یک خانواده ایجاد کنیم ، از چه کسانی بچه به دنیا آوریم؟

طبق مشاهدات زمستانی من ، چنین افکار و گفتگوهایی بسیار علامت دار است. در جایی که 3-4 دختر 25 ساله جمع می شوند ، مطمئناً چنین گفتگوهایی را خواهید شنید ، چهره های متفکرانه را خواهید دید و س questionالی را در هوا آویزان می کنید ، که همه سعی می کنند به آن پاسخ دهند.

همه چیز از 5 سال پیش شروع شد ، زمانی که برخی از همکلاسی ها در 20 سالگی ازدواج کردند و بچه های کوچولوی ناز به دنیا آوردند و قسمت دیگر ازدواج نکرد. بعلاوه ، پس از فارغ التحصیلی از م institسسه ، زندگی این گروه ها ، به طور طبیعی ، به طرق مختلف توسعه یافت. همسران و مادران خانواده فرزندان تا 3 سال را پرورش دادند ، سپس کار خود را آغاز کردند و اکنون با خوشحالی زندگی می کنند ، کانون خانه را حفظ کرده و تا آنجا که می توانند کار می کنند. ما همیشه از صمیم قلب برای آنها خوشحال هستیم. اما موجودات ناز ، که هنگام فارغ التحصیلی از دانشگاه هنوز کاملاً آزاد بودند ، به طور عمده در نردبان حرفه ای حرکت کردند ، اما تا به امروز آزاد هستند. بله ، عاشقانه اتفاق می افتد ، هدایایی دریافت می شود ، و رابطه جنسی لذت بخش است ، اما هنوز چیزی نیست. و شما می توانید دلیل آن را بشنوید: یا شغل یا خانواده. موفقیت حرفه ای یا فرزند ؛ من هرگز ازدواج نمی کنم.

البته ، چنین دیدگاهی حق وجود دارد ، شاید زنانی باشند که بچه ها را دوست ندارند و نمی خواهند ، اما با این وجود ، اکثر ما ، با وجود موقعیت اجتماعی و موفقیت شغلی ، اصلاً چنین نیستیم. ما به یک خانواده نیاز داریم ، ما به فرزندان نیاز داریم و ما نیاز به شانه یک مرد قوی برای تکیه در شرایط دشوار داریم و می توانیم گونه های خود را در یک شب سرد پاییزی فشار دهیم. به همین دلیل است که شما نباید به طور مستقل خود را برای یک زندگی "لیسانس" برنامه ریزی کنید ، زیرا این محدودیت رویاهای شما نیست.

بلکه ، برعکس ، چندین بار زمانی که رابطه عاشقانه به ازدواج تبدیل نشد ، "سوزاندید" و اکنون سعی می کنید خود را متقاعد کنید و در صورت "شکست" دیگری خود را بیمه کنید ، واقعاً نمی خواهید. من می ترسم که با چنین خود هیپنوتیزمی شما به خودتان خدمات بسیار مشکوکی انجام دهید و آزادی انتخاب و رفتار خود را تا حد زیادی کاهش دهید.

چرا بدیهیات را انکار می کنید: شما به خانواده نیاز دارید.این واقعیت که شما هنوز نامزد شایسته ای برای نقش "نیمه دوم" ندیده اید به خودی خود به این معنا نیست که شما "جوراب آبی" هستید و فقط به کار فکر می کنید یا مردان شایسته در روسیه از بین رفته اند. زندگی را آسان تر بگیرید با ازدواج نه در 18 سالگی ، بلکه در 28 سالگی ، چیزی از دست نخواهید داد.

با این حال ، چندین "مشکل" در زندگی زنان باهوش و زیبا وجود دارد. اول ، حرفه ای اعتیادآور است. به محض اینکه طعم پیروزی را احساس کردید ، تأیید را شنیدید ، نتایج زحمات خود را مشاهده کردید ، پریدن از این چرخ ، خارج شدن از مسابقه برای شما بیش از پیش دشوار می شود. ثانیاً ، که به طور منطقی از مورد اول ناشی می شود ، برای شما سخت تر می شود که قدمی در جهت ملاقات با شریک خود بردارید ، زمان یا موفقیت خود را فدا کنید ، و با کسی سازگار شوید. در واقع ، اولین بار پس از ملاقات ، همه چیز به خودی خود توسعه می یابد: تاریخ ، فراق ، فیلم ، رستوران. با این حال ، پس از 2-3 ماه ، اگر رابطه متلاشی نشود ، کسی باید برنامه های خود را تغییر دهد. و سپس سنگریزه شماره 3 بافته می شود! با سخت شدن در نبردهای زندگی ، انعطاف پذیری و انعطاف پذیری خود را تا حدودی از دست داده اید. بسیار سخت است که 8 ساعت در روز یک "بانوی تجاری" با اعتماد به نفس باشید و وقتی به خانه می آید فورا یک گربه خانگی می شود. با انتخاب یک کلیشه رفتاری ، به احتمال زیاد شما 24 ساعت در روز و 7 روز هفته در آن زندگی خواهید کرد. از طرف دیگر ، شما می خواهید مردی را در کنار خود ببینید ، نه ضعیف تر ، بلکه از همه بهتر ، قوی تر از شما: به این ترتیب که درآمد بیشتری کسب می کنید ، پست بالاتری را اشغال می کنید ، همه تصمیمات را خودتان می گیرید و مسئولیت می پذیرید (خوب ، او این کار را نکرد مشروب نمی خورم ، سیگار نمی کشم و غیره) … با بازگشت از محل کار ، چنین مردی بعید است در یک چشم به هم زدن از "استاد زندگی" تبدیل به فردی ملایم شود. وضعیت "داس بر روی سنگ یافت شد" ایجاد می شود. "به مردانی توجه کنید که نقاط ضعف شما را جبران می کنند و برعکس ، به نوعی ضعیف تر از شما خواهند بود.

مخالفان جذب می کنند در نظر بگیرید که آیا به رئیس "خانه" دیگری نیاز دارید. به هر حال ، شما برای استراحت ، آرامش و احساس عشق به نزدیکترین فرد خود به خانه باز می گردید و کلمات حمایتی را می شنوید. و اصلاً به منظور اندازه گیری قدرت و موفقیت با یک شریک نیست.

"نکته اصلی در یک خانواده احساسات و درک متقابل شماست!" - می گوید روانشناس مرکز پزشکی "ققنوس - هزاره سوم" اولگا واسیلیونا زاخارووا.

توصیه شده: