فهرست مطالب:

زن یا مادر برای شوهر؟
زن یا مادر برای شوهر؟

تصویری: زن یا مادر برای شوهر؟

تصویری: زن یا مادر برای شوهر؟
تصویری: 023 - حق شوهر بالای زن چیست / Ustad Abdul Samad Qazi Zada 2024, ممکن است
Anonim

چگونه می تواند این باشد؟ من همه کارها را برای او انجام دادم! وقتی ملاقات کردیم او کی بود؟ بله ، او نمی دانست چگونه دو کلمه را کنار هم بگذارد ، من حتی در موسسه برای او دیپلم نوشتم و چند بار اشتباهات او را در زندگی تصحیح کرده ام! و او …”روبروی من زنی می نشیند ، البته ، باهوش ، زیبا ، آراسته و خوش سلیقه. و با چشمانی بسیار عصبانی و آسیب دیده.

Image
Image

"من خودم" به عنوان یک روش تفکر

هزاران داستان از این دست وجود دارد. زنان مطمئن هستند که آنها بهترین کارها را برای شوهران خود انجام داده اند: آنها تجربیات خود را به اشتراک گذاشتند ، به آنها کمک کردند تا بزرگ شوند ، در مشکلات از آنها حمایت کردند ، طعم را القا کردند ، درها را به روی جهان احساسات ظریف تر باز کردند - این لیست را می توان به طور نامحدود ادامه داد. و به عنوان مثال ، او با گذشت زمان علاقه خود را به او از دست داد. او معشوقه گرفت. به دیگری رفت - و ممکن است لیستی از تغییرات وجود داشته باشد. نکته اصلی این است که او از همه چیزهایی که او به او داد قدردانی نکرد ، با فداکاری و وفاداری جبران نکرد ، حتی در کلمات از او تشکر نکرد. پایان غم انگیز اما کاملاً منطقی بیایید ببینیم چرا.

اگر در خانواده دختر ، مادر برای همه ، برای فرزندان و برای شوهر خود مادر بود ، دختر فقط این کلیشه را جذب می کند. مهم نیست که او چقدر بالغ است ، از نظر روحی یا جسمی. حامل چنین برنامه ای نه تنها مادر دختر ، بلکه مادربزرگ و عمه او نیز می تواند باشد. ممکن است چنین توطئه ای وجود داشته باشد: مادر دختری که به سختی می تواند بار خانواده را به دوش بکشد ، از دوران کودکی مراقبت از پدر یا برادران خود را به دختر در حال رشد خود منتقل می کند. و نه فقط مراقبت معمول روزمره از یکدیگر ، که باید در هر خانواده ای باشد ، مادر به درماندگی و حماقت مردانه اطمینان می دهد. سپس دختر بزرگ می شود و نسخه رابطه "زن - مادر برای شوهر" را بر روی زندگی شخصی خود تغییر می دهد.

"برای پدر غذا آماده کن ، او حتی نمی تواند تخم مرغ سرخ کند!" "ببینید آیا برادر شما پیراهن خود را عوض کرده است ، در غیر این صورت آن را به سوراخ می آورد ، اگر نه یادآوری!" و این شیوه عمل عادی می شود.

و سپس همه چیز واقعاً منطقی است: هنگامی که شوهر با گذشت زمان شروع به گرفتن بیشتر و بیشتر یادداشت های مادر در لحن و اقدامات همسرش می کند ، علاقه جنسی به او را از دست می دهد. از این گذشته ، شما نمی توانید با مادر خود بخوابید - این در عمیق ترین لایه های ناخودآگاه نوشته شده است. اینگونه معشوقه ها ظاهر می شوند. اتفاق می افتد که ابتدا عامل انسانی کار می کند. یک مرد از احساس "ناتمام" در نظر همسرش خسته می شود و به دنبال احترام و توجه واقعی دیگران است ، این می تواند در محل کار ، و در میان دوستان ، یا دوباره معشوقه بدنام باشد.

Image
Image

داستان زندگی

ایلونا ، 38 ساله ، در پس زمینه درگیری طولانی با همسرش آمد ، ازدواج به مدت دو سال در آستانه طلاق بود ، شوهرش معشوقه دارد. هنگامی که ما شروع به بررسی پرونده او کردیم ، دقیقاً چنین روایتی نمایان شد: ایلونا همیشه پدر خود را نیاز به مراقبت می دانست و از مادرش تناسب اندام نداشت ، که مرتباً "اشتباهات" او را می دید و سعی می کرد پدرش را راهنمایی کند. او هفته ها در محل کار ناپدید شد ، اغلب در خانه سکوت کرد ، در دفتر خود مخفی شد. اتفاق می افتد که او به مادرش حمله می کند و فریاد می زند که او او را با آموزه هایش شکنجه کرده است ، او می خواهد خودش تصمیم بگیرد که چگونه و چگونه انجام دهد و بدون نظر او چنین می کند. مادرش مدام سعی می کرد به او ثابت کند که چرا و در چه چیزی اشتباه کرده است. و گاهی اوقات سکوت می کرد ، اما سکوتش بسیار تحقیرآمیز بود….

این دومین عامل اساسی در شکل گیری سناریوی "همسر به عنوان مادر" است: برتری. یک زن همیشه بهتر می داند ، او خود را باهوش تر ، سازگارتر یا تحصیل کرده می داند - لیست ارزشها برای هر قشر از جامعه متفاوت است - نکته اصلی این است که یک زن هر چند ناخودآگاه به مرد نشان می دهد: او بالاتر از اوست ، او می داند چه چیزی بهتر است

وقتی با چنین زنانی صحبت می کنید ، آنها اغلب نمی فهمند که این کار با چه چیزی همراه است: از این گذشته ، برای آنها ، در پشت این نشانگر ثابت نواقص و اشتباهات شوهر ، تمایلی صادقانه برای کمک به او در انجام "بهترین کار" وجود دارد. اما مردان آن را متفاوت درک می کنند.

وقتی شوهر ایلونا به مشورت آمد ، من دقیقاً آنچه را که انتظار داشتم شنیدم: او هنگام ازدواج با او دوست داشت و نمی توانست چنین تحولات را تصور کند - معشوقه ، طلاق قریب الوقوع. اما با گذشت زمان ، او فهمید که در نگاه همسرش ، او هنوز پسری است که باید مدام تحت آموزش و حمایت قرار گیرد و می خواست برای او احترام گذاشته شود و حتی در صورت اشتباه هم پذیرفته شود. ایلونا اعتراض کرد: اگر او در ابتدا پخته تر بود و اگر او را متوقف نکرده بود ، چه می توانست بکند … وقتی بعداً در یک مکالمه شخصی از او پرسیدم که آیا حاضر است شوهرش را ببخشد و از نو شروع کند ، او این کار را کرد دریغ نکنید گفت بله و ما شروع به توسعه یک استراتژی متفاوت از رفتار کردیم.

ایلونا و من اشتباهات شوهرش را بررسی کردیم که می تواند ، همانطور که به نظر می رسید ، منجر به عواقب کشنده شود. ما هر موقعیتی را شبیه سازی کردیم ، سعی کردیم تصور کنیم اگر ایلونا تاکتیک های آموزشی خود را رها می کرد چه اتفاقی می افتاد. در نتیجه ، ایلونا خود به این نتیجه رسید که اگر او کنترل را رها کند ، با توصیه های خود فشار نیاورد ، شوهرش به سرعت یاد می گیرد که تصمیمات زیادی بگیرد و کارها را به درستی انجام دهد ، زیرا او قوی تر روی پای خود می ایستد. و مهمتر از همه ، در نهایت باعث احترام بیشتری برای ایلونا خواهد شد. و احتمالاً در نهایت به خیانت نمی رسید.

اما چیز دیگری هم وجود داشت. احساس برتری در خود زن ریشه داشت.

Image
Image

تأیید خود با هزینه شخص دیگر

در خانواده والدین خود ، ایلونا حق رأی نداشت ، احترام کافی را نداشت ، نظر او واقعاً مورد توجه قرار نگرفت و دائماً از همه چیز انتقاد می کرد - از اقداماتش تا ظاهر و نحوه لباس پوشیدن. و از این طریق او یک احساس بزرگ شک و تردید در خود را آشکار کرد - هم به عنوان یک شخص و هم به عنوان یک زن.

و در نتیجه ، خانواده خود ، شوهرش زمینه انتقام او شد: او برای اثبات اهمیت خود تلاش کرد ، او را مجبور کرد تا نظر خود را در نظر بگیرد ، در واقع ، خانواده را مجبور کرد که فقط مطابق برنامه ها و نگرش های خود زندگی کنند. جالب اینجاست که این مشکل را حل نکرد: ایلونا اعتراف کرد که هنوز احساس ناامنی می کند و در حالی که "تصحیح" و "آموزش" شوهرش را انجام می دهد ، بیشتر به خود احترام نمی گذارد و برای خود ارزش قائل نیست.

استراتژی رفتار "مانند مادر" نه تنها از کلیشه جذب شده ناشی می شود ، بلکه از ناامنی خود زن نیز ناشی می شود. و این یک دلیل جدی برای فکر کردن در مورد این است که آیا برتری شما بر اساس یک مرد "نابالغ" است؟ از این گذشته ، اگر چنین مردی - هرچند واقعاً بچه گانه - وارد زندگی شما شد ، پس خودتان چقدر بالغ هستید؟ آیا شما مانند یک نوجوان رفتار نمی کنید ، سعی می کنید از حقوق خود دفاع کنید و دیگری را تحقیر کنید تا خود را به هزینه او اعلام کنید؟ به هر حال ، یک زن واقعاً بالغ دارای اعتماد به نفس کافی است تا مردی با اعتماد به نفس و بالغ را به زندگی خود جذب کند. شریک زندگی ما همیشه برای گذراندن برخی از درس های زندگی به ما داده می شود و بنابراین همیشه نقایص خود را به نوعی نشان می دهد.

و اگر در ذهن خود عاشق مردی "نابالغ" شدید ، پس به جای فشار بر او با برتری ، سعی کنید آنچه را که هنوز به بلوغ نرسیده اید درک کنید و سعی کنید با هم بزرگ شوید.

هرگز دیر نیست ، حتی در سنی که قهرمانان ما در آن هستند. اکنون آنها سعی می کنند این مسیر را با هم طی کنند و امیدوارم موفق شوند.

توصیه شده: