بیایید آن را سریع یا کمی در مورد تنهایی انجام دهیم
بیایید آن را سریع یا کمی در مورد تنهایی انجام دهیم
Anonim
بیایید آن را سریع یا کمی در مورد تنهایی انجام دهیم
بیایید آن را سریع یا کمی در مورد تنهایی انجام دهیم

سرعت زندگی شما به طور پیوسته در حال افزایش است ، شتابزدگی به یک هنجار تبدیل شده است. شما دائماً برای کاری وقت ندارید و در جایی دیر می کنید. فناوری های مدرن سرعت انتقال اطلاعات و سرعت حرکت را افزایش می دهند ، اما این هنوز کافی نیست.

- چه کشور کندی! گفت ملکه - خوب ، اینجا ، می دانی ، فقط برای ماندن در همان مکان باید به سرعت بدوی! اگر می خواهید به مکان دیگری برسید ، باید حداقل دو برابر سریعتر بدوید! *

و شما می دوید. شما عجله دارید ، رویداد به رویداد را تجربه می کنید. شما اهدافی را تعیین می کنید ، به آنها دست می یابید و بلافاصله اهداف جدیدی را مطرح می کنید.

این ریتم خطرناک است. این خطرناک است زیرا به شما این فرصت را نمی دهد که به چیزهای مهم واقع در زندگی پی ببرید و از خود عبور دهید. این را می توان با این مقایسه کرد که چگونه ، دو روز بعد ، نام شخصیت ها و طرح داستان کارآگاه داریا دونتسووا را که تازه خوانده اید فراموش می کنید. متاسفم ، متاسفم ، البته ، شما این را نمی خوانید … البته فقط کافکا و داستایوسکی.

زنان با سازگاری با ریتم مدرن زندگی ، منطقی تر می شوند. از جمله در حوزه روابط.

چرا شب ها با دوستان خود به سینما و دیسکو بروید تا با یک جوان شایسته ملاقات کنید؟ بسیار آسان تر و عملی تر است که یک پروفایل را در یک سایت دوستیابی قرار دهید. و سپس با روشمند بودن پروکروستس برای از بین بردن نامزدهای نامناسب حتی در راه …

یکی از آشنایان من لیستی از س questionsالاتی را که باید به آنها پاسخ می داد به جوانانی که کنترل اولیه چهره را گذرانده بودند ارائه می داد. در ابتدا فکر می کردم مزخرف است ، اما اکنون فقط مطمئن هستم که درخشان است!

بیایید آن را سریع یا کمی در مورد تنهایی انجام دهیم
بیایید آن را سریع یا کمی در مورد تنهایی انجام دهیم

اولا ، فردی که جدی نیست به هیچ وجه وقت خود را صرف این کار نمی کند ، و ثانیا ، به هر حال ، نامزد توجه دختر سطح فکری خود را نشان می دهد. و مهمتر از همه ، این سوالات در مورد خود دوست من بسیار بیشتر از همه اطلاعات مربوط به او در یک سایت دوستیابی صحبت می کرد.

همه چیز روشن است. پرسشنامه ، انتخاب مطابق با معیارهای از پیش تعیین شده ، زمان مورد توافق دعوت برای قهوه (در حالت ایده آل در زمان ناهار: زمان کوتاه است ، باید درک کنید …) و اجرا ادامه می یابد …

در زندگی خانوادگی ، ریتم کمتر دیوانه کننده نیست. برخاستن ، توالت صبحگاهی ، کودک - به مهد کودک / مدرسه - و دویدن در محل کار برای بیماری های عصبی. و در اسرع وقت ، در غیر این صورت بزرگترین و ناخوشایندترین آنها را دریافت خواهید کرد.

حالا بیایید به این فکر کنیم که اگر متوقف شوید چه اتفاقی می افتد. یا حداقل ریتم زندگی را کند کنید. پاسخ صحیح هیچ است. زمین از مدار خارج نمی شود ، شرکت شما از بین نمی رود و حتی هیچ اتفاق خاصی برای شما نخواهد افتاد. درست است ، آن وقت وقت خواهید داشت که بفهمید در تمام این مدت از چه چیزی در حال فرار بوده اید.

و این کشف ممکن است ناخوشایند باشد. و آنقدر که ترجیح می دهید به شیوه قدیمی زندگی بازگردید ، که مدام از دوستان خود شکایت می کنید. پس از همه ، یک برنامه بیش از حد احساس می کند که شما مورد نیاز یا حتی ضروری هستید. این توهم را ایجاد می کند که اگر متوقف شوید ، همه چیز به جهنم می رود.

یک خانم تجاری اصلاً احساس تنهایی نمی کند - اگر تلفن دائما داغ شود و باتری در بهترین حالت دوام بیاورد ، در مورد چه نوع تنهایی صحبت می کنیم؟

راستی، در مورد تنهایی … چاک پالنیوک یکبار سعی کرد این مفهوم را تعریف کند. او به این نتیجه رسید که مطلقاً همه تنها هستند. تنهایی خود زندگی است.کیفیت تنهایی ما موضوع دیگری است … به هر حال ، داشتن مهر روی ازدواج به این معنا نیست که شما کمتر تنها هستید. روابط خانوادگی می تواند قوی ترین و بی رحمانه ترین شکل تنهایی باشد. با این حال ، گفتگو در این مورد نیست ، بلکه است در مورد تنهایی.

ما می دویم ، می دویم ، می دویم … تعداد زیادی از افراد جدید ، دریایی از مکالمات ، ایمیل ها ، پیامک ها ، پیام های ICQ …

چنین اصطلاحی وجود دارد: سیری ارتباطی. این مفهوم در سال 1995 شکل گرفت. وضعیتی را نشان می دهد که در آن تعداد مخاطبین به دلیل از دست دادن عمق آنها به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. این به خودی خود نه خوب است و نه بد ، فقط شرایط جدید زندگی در شهر چنین است.

تصویر
تصویر

اما سیری ارتباطی یک پیامد مهم دارد. کم کم نحوه صحبت با یکدیگر را فراموش کردیم. انتخاب نکردن کلمات برای مدت طولانی ، همانطور که در جریان ارتباط با ICQ بود ، اما چشم در چشم ، با سهولت ، با لطافت ، بدون عجله در جایی و صادقانه. یه چیز واقعا مهم

یکی از آشنایانم مدتها پیش اودسا را ترک کرد. حدود یک سال پیش برای ملاقات آمدم. بعداً پیام زیر را از او دریافت کردم: "اینجا ، در اودسا ، افراد نزدیک من زندگی می کنند. یک سال فکر می کردم: ما ملاقات خواهیم کرد - ما صحبت خواهیم کرد … بیایید با هم صحبت کنیم. اما من نمی توانم صحبت کنم. یا در مورد چیزهای بی اهمیت صحبت می کنیم ، در مورد چیزی که درست جلوی چشم ما اتفاق می افتد ، و نه در مورد برخی موارد مهم انباشته. یا فقط در مدت کوتاهی که یکدیگر را می بینیم در کنار هم زندگی می کنیم. و ما بدون صحبت از هم جدا می شویم."

آهنگ بسیار خوبی از ماکارویچ وجود دارد "بگذارید مکث کنیم".

گوش کن. فکر کنید از کجا و از کجا کار می کنید. توقف کنید و به تابستان امسال گوش دهید. مقدار کمی از آن باقی مانده است.

- نه ، نه ، من در مورد آن صحبت نمی کنم. فقط … پدرم تقریباً هر سال ماشین عوض می کند.

بوگدان گفت: "من در مورد چنین آداب و رسوم می دانم." - میبینی … من هم احتمالاً همینطور. برای بدست آوردن یک کالسکه جدید در هر سال ، باید دوازده ساعت در روز کار می کردم. دائما تب. البته می توانستم. اما من ترجیح می دهم ، به عنوان مثال ، در بهار هر روز نیم قرن از شهر را ترک کنم ، به کنار جاده بروم … و فکر کنید ، و به ذوب شدن برف تا غروب گوش دهید … **

* نقل قول از "آلیس از طریق شیشه ای" توسط لوئیس کارول

** به نقل از "مورد بربر حریص" نوشته هولم ون زایچیک

توصیه شده: