فهرست مطالب:

مسکو لاستیک نیست
مسکو لاستیک نیست

تصویری: مسکو لاستیک نیست

تصویری: مسکو لاستیک نیست
تصویری: استانبول میزبان هیئت‌های مذاکره‌کننده مسکو و کی‌یف 2024, ممکن است
Anonim
مسکو لاستیک نیست!
مسکو لاستیک نیست!

این موضوع هم برای خود مسکووی ها و هم برای "مهمانان پایتخت" که به دلایل مختلف می خواهند برای همیشه در مسکو بمانند و زندگی کنند ، موضوعی دردناک است. آنها در این مورد زیاد صحبت می کنند ، تا حد گرفتگی صدا بحث می کنند. کسی ثابت می کند که می توان در خارج از مسکو به خوبی زندگی کرد ، کسی به عنوان نمونه افراد مشهوری را ذکر می کند که تنها در پایتخت توانستند از آن عبور کنند. و هیچ چیز تغییر نکرده است.

مشکلی وجود دارد. همه می خواهند به مسکو بروند ، اما مسکوئی ها از همه آنها خوششان نمی آید. چنین شوونیسم در پایتخت معلوم می شود. اگر ناسیونالیست ها فریاد می زنند: "روسیه برای روس ها است!" ، سپس ساکنان مسکو: "مسکو برای مسکویت ها است!" حتی پیشنهاداتی برای معرفی رژیم ویزا در ورودی های پایتخت ارائه شده است.

مسکویان بیچاره ، از ما نترسید ، ما اصلاً ترسناک نیستیم!

آنها با ما حساب نمی کنند

اخیراً برنامه گفتگوی دیگری را تماشا کردم ، که در آن موضوع مسکو و محدودیت ها مطرح شد. یکی از خانمهای اشرافی ، با تحقیر به دختری نگاه می کرد که با قلاب یا کلاهبردار خود را در مسکو مستقر کرده بود و اجازه اقامت دریافت کرده بود ، گفت: "ما ، موسکویت های بومی ، شیوه زندگی ، سنت ها ، فرهنگ خود را داریم!"

او در مورد چه چیزی صحبت میکند؟ تازه واردان نمی خواهند با چه چیزی حساب کنند؟ من تقریباً 25 سال است که در زادگاهم زندگی می کنم و نمی توانم بفهمم که یک فرد غیر مقیم چه کاری می تواند انجام دهد تا من به عنوان یک ساکن بومی آزرده خاطر شوم؟ آیا او به صورت من تف می کند یا حرف زشتی می زند؟ و با آمدن به مسکو و شروع تلاش برای ماندن در این شهر ، به کرامت چه کسی توهین می کنم؟ من نمی فهمم.

در مورد سوال مردم بومی من مطمئن هستم که اکثریت قریب به اتفاق مسکوئی ها ، اگر نه والدین ، و سپس پدربزرگ و مادربزرگ ، یکبار برای تسخیر پایتخت آمده و در آنجا مستقر شده اند و متوجه شده اند که شهر بهتری در جهان پیدا نمی کنند.

آنها کار ما را می گیرند

هر شخصی که از استانها به مسکو سفر می کند دو چیز را کاملاً می فهمد:

1. در مسکو ، او فرصت های بیشتری برای ثروتمند شدن دارد و

2. برای کسب درآمد خوب و عدم بازگشت شرم آور و بدون شلوار به شهر خود ، باید برگردید. مانند آن قورباغه ای که در شیر افتاد ، که نمی خواست تسلیم سرنوشت شود و غرق شد ، اما با تمام وجود شروع به تپش کرد و در پایان ، خامه ترش را هم زد و بیرون آمد. استانها فعالتر هستند زیرا مسکو برای برخی از آنها تنها شانس زندگی کامل است.

"شما می توانید از راه دور عبور کرده و ثروتمند و مشهور شوید نه تنها در مسکو!" - مسکوها خشمگین هستند. اره ، نه اول ، روابط خانوادگی و دوستی در استانها بسیار قوی تر است. بدون آشنایی عمه و عمو ، به دست آوردن شغل حتی در یک شغل با درآمد متوسط دشوار است. این در مسکو راحت تر است. دوستم ، که کمتر از یک ماه در پایتخت زندگی می کرد ، به راحتی به عنوان منشی در یک ایستگاه رادیویی مشهور مشغول به کار شد. بله ، او همچنین در آنجا دلسرد شد: "شما تحصیلات عالی دارید ، می توانید شغل بهتری برای خود پیدا کنید!"

شک ندارم که به زودی او واقعاً کار بهتری پیدا خواهد کرد. در مسکو. او قطعاً به منطقه اصلی خود باز نخواهد گشت.

و دوم و مهمتر از همه - دستمزد! اخیراً آمارهای زیر در تلویزیون گزارش شده است: متوسط حقوق در مسکو 18600 روبل و متوسط حقوق در این کشور 5400 روبل است. با استفاده از این واقعیت که من یک استانی هستم ، دو "راز وحشتناک" را برای همه فاش می کنم. راز اول: متوسط حقوق در کشور اصلا 5400 نیست ، اما بسیار کمتر است. در شهر میلیونر ما ، مردم وقتی می فهمند شما 4000 روبل حقوق دارید ، حسادت می کنند.و دومین راز ، مهمترین راز: اگر به هر فرد در شهر یا شهر خاص خود به طور متوسط ماهی 18600 روبل دستمزد داده می شد ، مسکو در یک لحظه خالی می شد. و باد در امتداد خیابانها و خیابانهای کم نور سوت می زد و پلیس راهنمایی و رانندگی سیگار می کشید و عصبی با جزییات کوچکی در جیب خود رنگ می زد …

آنها راهزن هستند

بسیاری در حال صحبت درباره گروه های گانگستری و ساکنین غیر ساکن هستند که بازارهای مسکو و در واقع "نیمی از مسکو" را اشغال کرده اند. درباره افرادی که به صورت مجرمانه ، با کمک پول ، با دور زدن همه موانع در راه ثبت و سازمان شرکت ها ، در پایتخت مستقر می شوند. آنها خانواده های خود را به آنجا منتقل می کنند. آنها در تجارت غیرقانونی مشغول هستند. آنها با مواد مخدر و سلاح تجارت می کنند. اما همه استان ها چه ربطی به آن دارند؟

مقامات فاسد خود را قضاوت کنید که با کمک آنها شر و بی قانونی به مسکو نفوذ می کند. اطمینان حاصل کنید که پلیس فساد ناپذیر است ، به طوری که دفاتر گذرنامه با پول کلان "ترفندی" نمی کنند. همانطور که گلب ژگلوف گفت: "یک دزد باید در زندان باشد" ، بنابراین هیچ چیز ، به جز مجازات عدم رعایت قوانین ، نمی تواند و نباید مانع توسعه مسکو توسط شهروندان غیر مقیم شود. متاسف.

آنها مردان ما را می برند

آه ، چقدر مسکوها می ترسند و در عین حال زنان استانی را تحقیر می کنند! محدود کنندگان مردان را می برند ، نگهبان! این دختران مغرور و مغرور در جوراب شلواری ارزان قیمت ، آماده خواباندن زیر هر کسی ، راه رفتن روی سر خود ، در نهایت ، استخدام شدن در مشاغل معتبر ، و سپس حتی شغلی در مسکو! اما نکته اصلی ازدواج با شایسته ترین مردان است! آنها خودشان کافی نیستند ، اما بهترین ها را می گیرند!

اکثر مسکویت ها اینطور فکر می کنند ، آگاهانه یا ناخودآگاه. و این ترس ها بی اساس نیستند. بومیان مسکو هنگام انتخاب شریک ازدواج تنبل و بی حال هستند. برای آنها ، به ویژه کسانی که آپارتمان خود را در مسکو دارند ، امنیت مادی شوهر بالقوه بیش از اهمیت دارد. من در مورد همه صحبت نمی کنم ، بلکه در مورد بسیاری صحبت می کنم.

و دختران از شهرهای دیگر چندان انتخابی نیستند. آنها می توانند در یک خوابگاه ، در یک اتاق مشترک و در حومه شهر زندگی کنند. آنها از دور بودن آپارتمان از مرکز و محل کار و یا بارداری و زایمان در غیاب فضای زندگی خود نمی ترسند. بنابراین ، بسیاری از آنها ، "همسر سربازان" شده اند که توسط دوستان مسکو به دلیل پرداخت بدهی پایین رد شده اند ، پس از 5 تا 10 سال به "زن ژنرال" تبدیل شده و باعث حسادت شدید شما می شوند.

تانیا ، 30 ساله مسکووی ، هنوز مجرد است. در 27 سالگی ، او فرصتی واقعی پیدا کرد تا سرنوشت خود را با مردی که او را دوست دارد به جنون وصل کند. اما در آن روزها او اینگونه فکر می کرد: "بله ، من درک می کنم ، لازم است ازدواج کنم ، و زمان بچه دار شدن فرا رسیده است. و او بسیار ناز است ، او مرا دوست دارد و مرا در آغوش خود می گیرد. اما او در حال حاضر 35 ساله است ، و هنوز در آپارتمانی در حاشیه مسکو زندگی می کند. دو ساعت با قطار. و این تنها چیزی است که دارد! اگر او در مرکز زندگی می کرد …"

سپس آنها به ابتکار تانیا جدا شدند. حالا او آپارتمان شخصی دارد که والدینش برایش خریدند. و اگر در آن زمان ، در 27 سالگی ، تصمیم متفاوتی گرفت ، اکنون می تواند در آپارتمان جدیدی با همسر و فرزندش زندگی کند و آپارتمان شوهرش ، که 3 ساعت با قطار فاصله دارد ، فروخته یا اجاره داده شود ، و چرخش ، چرخیدن ، ضرب و شتم خامه ترش با پنجه. روی پای خود بلند شوید و به نشستن روی گردن والدین خود ادامه ندهید.

مسکو لاستیک نیست

لاستیک نیست ، اما چرا همه چیز مناسب است؟ زیرا میزان زاد و ولد هر سال در حال کاهش است - این بار. برای یک فرد متولد شده ، دو مورد مرگ وجود دارد. بنابراین هجوم افراد غیر مقیم به مسکو بسیار مفید است. خود مسکو ها از پایتخت محبوب خود فرار می کنند - این دو نفر است. در کل دوره ها ، به صورت گروهی ، پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه ، دانشجویان سابق تجزیه می شوند و برای کار و زندگی در آمریکا و اروپا ترک می کنند. به این "فرار مغزها" می گویند. بنابراین معلوم می شود که مسکو یک لقمه خوش طعم برای استان ها و خارج از کشور برای مسکو ها است. تقریباً مانند چرخه آب در طبیعت.

من نمی خواهم وارد سیاست شوم. همه می دانند که مسکو نوعی ایالت در یک ایالت است که در آن سطح زندگی به وضوح بالاتر از اکثر شهرهای روسیه است.و از آنجا که چنین نظم و ترتیب وجود دارد و همه باید با این بی عدالتی کنار بیایند ، این زمان نیز فرا رسیده است که مسکوئی ها هنگام صحبت در مورد افراد تازه وارد ، از چین خوردن تحقیرآمیز بینی خود دست بردارند. هر فردی برای زندگی بهتر تلاش می کند ، می خواهد آینده ای را برای خود و فرزندانش تضمین کند و طبق قانون ، او حق دارد در جایی باشد که به او چنین فرصتی داده می شود.

توصیه شده: