فهرست مطالب:

فلسفه سگ ماده - علم یا هنر
فلسفه سگ ماده - علم یا هنر

تصویری: فلسفه سگ ماده - علم یا هنر

تصویری: فلسفه سگ ماده - علم یا هنر
تصویری: 🤪ری اکشن به خفن ترین و خنده دارترین 🤣 سوتی های کلاس آنلاین 2024, ممکن است
Anonim

A. Knyshev

فلسفه سگ ماده - علم یا هنر
فلسفه سگ ماده - علم یا هنر

فضیلت ، به استثنای تصویر عاشقانه یک باکره زیبایی و یک مدونا و کودک ، عکاسی کننده نیست. عوضی یک موضوع کاملاً متفاوت است. چقدر تصاویر توسط فیلمبرداری و استادان قلم و فلش ایجاد شده است. گرتا گاربو ، مارلن دیتریش ، شارون استون زنانی اسرارآمیز هستند که فراتر از دسته بندی ها و کلیشه هایی هستند که سعی داشتند به آن وارد شوند. یک زن خون آشام و یک زن کشنده ، یک اغواکن سیاه پوش ، آنا کارنینا و بتی شارپ - این تصاویری است که بیش از یک نسل از مردان را هیجان زده می کند …

سبک زندگی براق از ادبیات و مدلهای بلند عقب نمی ماند - به هر کجا که نگاه کنید - در همه جا وجود دارد ، BITCH. گیره مو ، ناخن های بلند و مرتب ، آرایش و مدل موی بی عیب و نقص. اما ، متأسفانه برای مردان ، همه چیز در زندگی متفاوت است. عوضی لباس نیست. این یک وضعیت داخلی و یک شیوه زندگی است. مانند پلاسما ، هرگونه ظاهری را به خود می گیرد. مزخرف ترین دوران زندگی من با تصویر Tsoi کلاس هشتم به پایان رسید. یک جفت تار راست قرمز با نوارهای الاستیک اسیدی ، یک کیف دستی روی شانه ها و گلف های تقریباً سفید (گرچه من فقط 17 ساله بودم).

"

چقدر جالب بود! این مدل ارتباط من با جنس مخالف بود. و در آن مرحله ، تنها مدل ممکن. چون از دست آنها عصبانی بودم و متنفر بودم. او نه بخشید و نه رها کرد.

صدها سال است که مناقشات هستی شناختی در مورد منشا عوضی در کوکوتس و به طور کلی در زنان وجود دارد. ماهیت بحث و جدل: عوضی گری یک ویژگی ذاتی یا اکتسابی است و آیا اصلاً کیفیت دارد؟

در همین حال ، ماچوها و متواضعان عزیز ما (با توجه به تجربه دوست نزدیکم در این مورد ، تفاوتها پاک می شوند ، قبل از عوضی ، همه مساوی هستند) به نور پرواز می کنند ، با بینی خود فرمون ها ، مایعات را می گیرند و احساس خطر نمی کنند به عزیزان به پای زیبا و نه چندان زیبا می افتند. "چرا؟" - آیا مهربان ، باهوش و زیبا فریاد می زنند؟ او در او چه یافت؟

حتماً در زن یک راز وجود دارد

وقتی رابطه منقطع شد ، دچار لجبازی شدم. "بیا اینجا" ، "از اینجا بیرون بیا" - اشاره کنید و ترک کنید. اما روح استراحت کرد ، با این حال ، زندگی از این بهتر نشد ، فقط وجدان روستایی بیش از پیش پایدار شد. و یکبار یکی از دوستان یک کارت پستال مانند "یک مرد لوکس نیست ، بلکه وسیله حمل و نقل است" به من داد و چنین خطوطی از شخصی بزرگ وجود داشت:

و واقعاً نگرش من نسبت به عوضی ها را تغییر داد …

عوضی بودن فرانک در 17 سالگی برای من نامحسوس بود. به نظرم رسید که من اصلا بازی نمی کردم ، فقط کمی تکانشی و سرسخت بودم. و در اینجا لیاپکینا-تیاپکین و یک تکه آناناس سرو کنید. و تا زمانی که طرفدار بدشانس برای سیگار می دوید ، من به راحتی می توانستم به یک باشگاه خوب بروم. یا بعد از یک عصر عاشقانه از سه جعبه وعده داده شود ، با قید "من یک زن فوق العاده هستید" ، برای همیشه ناپدید می شوید. تیرها به راست و چپ در دورترین و پیش بینی نشده ترین مکان ها کوبیده می شدند. و من هرگز نیامدم … عاشق شده بودم ، از یک دختر کوچک کینه توز ، اما صحبت کردن با او آسان بود ، اما به آرامی اما مطمئناً به یک دارایی هیستریک تبدیل شد. و در همین حال ، آن عزیز در حال بزرگ شدن و رشد در برابر چشمان ما بود و از توجه بیشتر جنس مخالف استفاده می کرد. من پژمرده شدم و تبدیل به یک زن بدخلق شدم. ناهنجاری؟ افسوس ، من آن را در هر مرحله می بینم … سه سال بعد ما از هم جدا شدیم ، او بسیار صبور بود. با این حال ، حدس زدن سخت نیست که چه کسی چه کسی را کنار گذاشته است.

دوباره تصمیم گرفت - من عوضی هستم. اما این بار برنامه خراب شد. آنها من را باور نمی کردند ، من خیلی تغییر کرده بودم ، درونم پر از هرج و مرج بود و درک احساس من نسبت به مردان دشوار بود - مجموعه ای از کهن الگوهای حل نشده ، کینه های زنده نشده و حساسیت های دیوانه کننده ، تمایل به در آغوش گرفتن و لگد زدن در همان زمان ، تسلیم و امتناع کنید.

چگونه می توان چنین دختری را درک کرد؟ حدس زدن اینکه من در آموزش بعدی "Stervology" بودم سخت نیست.

هنر عوضی بودن

جی هاینه

هنوز هم به نظر می رسد ، اگرچه من به ندرت لباس عوضی می پوشم ، اما او - این گیره مو و شوخی کوچک - در هر یک از ما نشسته است. و من آن را ثابت خواهم کرد!

این گروه شامل حدود 30 دختر کاملا متفاوت بود. در نسبت عادی جوراب ساق بلند آبی ، عاشقانه ، تاتیان پوشکین و فقط بازندگان. چند مجری طعم خاصی به آموزش دادند: مردی بلند قد و عضلانی زیر 35 سال ، با شوخ طبعی شگفت انگیز.

اولین شرطی که آنها گذاشتند یک ماه بدون مردان بود ، البته در چارچوب آموزش.

دوم ، هر بار متفاوت باشید. فقط لباس های جدید نپوشید ، بلکه ژست ها ، صدا و لباس خود را نیز تغییر دهید.

اولین رقص عملاً همه ایستاده بود. در دیوار. و زانوها به جز با تجربه ترین اغواگران نمی لرزید. در درس سوم ، ما قبلاً سعی کردیم یکدیگر را در مقابل مربیان رها کنیم.روح فاحشه خانه در هوا بود ، آمیخته با انرژی دوشیزه های قدیمی که دلشان برای عشق تنگ شده بود (اگرچه همه ما به طور کلی زیبا و جوان بودیم). این احساس به طور ماهرانه ای توسط خود گروه با حمایت مربیان ایجاد شد. بچه ها با اعتماد به نفس به ما انگیزه دادند ، مانند "من جذاب ترین و جذاب ترین هستم" ، و تأثیر آن روی صورت بود. ما تصویر کاملی کشیدیم ، از بتی شارپ درس گرفتیم ، فیلم های آموزشی را تماشا کردیم و نقاشی کردیم ، بازی کردیم ، خندیدیم و رقصیدیم. فوق العاده سرگرم کننده بود.

و وقتی به وضعیت آمادگی رسیدیم ، پسران به داخل قفس ما فرستاده شدند. شرایط وحشتناکی است: ما سالن هستیم و آنها گلادیاتور هستند. ما هیئت داوران هستیم و آنها در گروه پذیرفته می شوند. و این همه. ما شرایط پذیرش را تعیین کردیم. دخترا! حتی بدنام ترین جوراب ساق بلند به خشم تبدیل شد.

پسرها می رقصیدند ، لباس می پوشیدند ، عربی می خواندند و به زانو در می آیند. زنان (در غیر این صورت نمی توانستند ما را صدا بزنند) به خاطر همه توهین ها و تحقیرها کنار آمدند.

من رفتم. چون فهمیدم که عوضی یک راه بن بست است. به این ترتیب من هرگز خوشحال نخواهم شد. و حتی اگر مرد رویاهای من روی صورت بیافتد (و ما ، اما ، یکی دو چیز را به ما آموخته اند) ، من آرامشی نخواهم یافت. در این جنگ جنسیت چیزی کم بود …

عوضی بودن کی خوبه؟ در مرحله اغوا. زنان دارای طبیعت انعطاف پذیر و سازگار هستند. مردان ، به عبارت ساده تر ، ساده تر و ساده تر هستند. بازی مورد نیاز هر دو است. اما بازی ، بدون قوانین مبارزه نمی کند. معاشقه و معاشقه سبک ، راز و رمز ، پنهان کردن گرما و لطافت. چرا یک نمایش زیبا اجرا نمی کنید؟

جلاد قربانی است

بسیاری سعی کردند اصل بودایی "برای داشتن یا بودن" برای فرهنگ غربی را کشف کنند ، اما فقط E. فروم به طور کامل موفق شد. کار او به همین نام و دیگری درباره عشق مرا در بر گرفت ، من بعد جدیدی از عشق را کشف کردم. عوضی دقیقاً من را دوست نداشت زیرا او همه را داشت. مصرف می شود ، شخصیت را زیر پا می گذارد و از دیدار دو شخص قدردانی نمی کند. بگذارید یک ساعت یا یک سال باشد - مهم نیست. در اعماق ، خاردار از آنجا آمد - از ناتوانی در اینجا و اکنون در یک رابطه و از شدت زیاد. عوضی همیشه باید همه چیز را داشته باشد !!! و در دنیای من ، اصل اصلی اهداء است ، نه جزوات.

او زیباتر از خورشید است ، با نگاه یک پلنگ سکسی ، از مردان اطراف فداکاری می خواهد. او آنقدر زیبا ، سکسی و مطمئن به الوهیت خود است که روحهای آیینی بدون پشیمانی سقوط می کنند. و حتی اگر شخصی "تراشه" را پاک کرد ، دیگران او را دنبال می کنند.

اما فکر نکنید من عوضی را محکوم می کنم. خیر و این دیدگاه فروم از عشق لازم نیست به معنای واقعی کلمه تلقی شود ، من فقط یک مرز خوب بین بازی یک معما در چارچوب اغوا و یک "کلاهبرداری" آشکار احساس کردم. وقتی می بینم "گربه" به دریا می رود ، می خواهم مانند دانیلا بودروفسکی بگویم "بیا!"

بگذارید نان تست مورد علاقه خود را در مورد مراقبت و نه رابطه جنسی به شما بگویم:

بیایید یکدیگر را دوست داشته باشیم و نشکنیم!

آنها مجانی می دهند ، بدون نیاز به پاسخ ، به طبیعت و نیازهای داخلی رسیدگی می کنند. روی زمین نکشید ، کف پا نگذارید ، آنها را جلوی دوستان پایین نکشید. آنها فقط عاشق هستند و بس! باور کنید اتفاق می افتد. و اصلا سخت نیست.

توصیه شده: