فهرست مطالب:

سوتلانا نمولیایوا: "خانواده من به من کمک کردند تا از غم جان سالم به در ببرم"
سوتلانا نمولیایوا: "خانواده من به من کمک کردند تا از غم جان سالم به در ببرم"

تصویری: سوتلانا نمولیایوا: "خانواده من به من کمک کردند تا از غم جان سالم به در ببرم"

تصویری: سوتلانا نمولیایوا:
تصویری: “ГОГОL-МОГОL”. Короткометражный фильм, 2021 2024, ممکن است
Anonim

او متقاضی است ، محبوب مردم است ، اما در عین حال دشوار است که تعریف "ستاره" را برای او اعمال کنیم. مطلقاً هیچ زرق و برق ، غرور و هوس در آن وجود ندارد. او فقط مردمی است! شکننده ، خندان ، خوش بین و قوی! بسیاری از همکاران سوتلانا ولادیمیرونا نمولیایوا می ترسیدند که او خروج همسرش ، الکساندر لازارف را تحمل نکند. اما او قدرت یافتن گفت: "زندگی ادامه دارد!"

Image
Image

سوتلانا ولادیمیرونا ، هر کاری که در هنر و زندگی انجام می دهید ، - صمیمانه ، زیبا ، لمس کردن! اما همه نمی توانند در هر شرایطی نور را حمل کنند …

آن زمان به رفاه مادی فکر نمی کردیم. در اصل ، همه یکسان زندگی می کردند. و فیلم متفاوت بود …

(لبخند می زند.) نمی دانم ، به آن فکر نکرده ام. شاید شما فقط اینطور فکر می کنید؟ به طور کلی ، البته ، نسل من کاملاً متفاوت است. من خودم را جزو دهه شصت می دانم. زمان عجیبی بود ، اکنون قابل توضیح نیست. اما برای ما بسیار عزیز است ، و هنوز هم برای ما دشوار است که آن جاده را خاموش کنیم ، زیرا دوران جوانی است. آن زمان به رفاه مادی فکر نمی کردیم. در اصل ، همه یکسان زندگی می کردند. و سینما متفاوت بود ، به همین دلیل است که تصاویر صندوق طلایی سینمای شوروی هنوز زنده هستند. فیلم هایی که برای تماشاگران طنین انداز است ، در آنها کنایه ، طبیعت خوب و بی رحمی خونین وجود دارد ، به خوبی کنار می آیند. اگر در تصویر انسانیت وجود داشته باشد فراموش نمی شود.

نظر شما در مورد بازسازی فیلم های شوروی چیست؟

غیر ممکن است از آنچه الدار ریازانوف انجام داد پیشی بگیرد. من نمی فهمم چرا برای فیلم هایی که در هر خانواده ای دوست دارند کپی بدی می سازم.

  • سوتلانا نمولیایوا در جوانی
    سوتلانا نمولیایوا در جوانی
  • سوتلانا نمولیایوا در جوانی
    سوتلانا نمولیایوا در جوانی

آیا اعتقاد دارید که الدار ریازانوف دوم هنوز متولد می شود؟

البته هر زمان قهرمانان خاص خود را به دنیا می آورد. دومین الدار ریازانوف هنوز به دنیا نیامده است … می بینید ، علاوه بر استعداد ، وسواس او در سینما ، شوخ طبعی خوبی دارد. البته بی نظیر است. به طور کلی ، اکنون قهرمانان کمی وجود دارد … به همین دلیل است که مردم نام هنرمندان ظاهر شده در سریال را به خاطر نمی آورند؟ زیرا آنها فقط کلمات را می گویند. من نمی گویم آنها بی کفایت هستند ، بلکه فقط یک مسابقه هستند. و وقتی نام گورچنکو ، عبدالوف ، افرموف را تلفظ می کنیم ، تصاویری که آنها روی صفحه ایجاد کرده اند جلوی چشم ما ظاهر می شود. امروزه آنها در قاب وجود ندارند. این وحشتناکه! تصویر باید مدتی با شما زندگی کند ، رنج بکشد ، گریه کند …

Image
Image

همه نقاشی های ریازانوف - شاهکارها آیا راز موفقیت در شخصیت او نهفته است؟

وقتی آمدم خدمت تئاتر. مایاکوفسکی ، کارگردان نیکولای اوخلوپکوف بود. او همیشه می گفت موفقیت دو جزء دارد. 50 - - یک بازی موفق ، فیلمنامه و 50 - - توزیع صحیح نقش ها. برای ریازانوف ، این شاخص ها در هر تصویر همزمان است.

چندین بار او را در صحنه فیلمبرداری دیدم. در کار ، به نظر می رسد او بسیار آرام ، ملایم است

همچنین بخوانید

بازیگر زن سوتلانا نمولیایوا که پسرش را از ترک خانواده نجات داد چگونه زندگی می کند
بازیگر زن سوتلانا نمولیایوا که پسرش را از ترک خانواده نجات داد چگونه زندگی می کند

اخبار | 2021-22-04 بازیگر زن سوتلانا نمولیایوا چگونه زندگی می کند ، که پسرش را از ترک خانواده نجات داد

مانند هر کارگردان ، او می تواند هر چیزی باشد. وقتی نتیجه را نمی بیند ، می تواند فریاد بزند. اما در آن فیلم هایی که من در آنها بازی کردم ، چنین جلوه هایی وجود نداشت. هنگام فیلمبرداری "عاشقانه اداری" ، او با من بسیار تأثیرگذار و ظریف ارتباط برقرار کرد. من مدت زیادی در فیلم ها بازی نکردم ، بنابراین مانند تئاتر با صدای بلند صحبت می کردم. او مرا کنار کشید و با آرامش گفت: "سوتا ، این کار را نکن. شما برای سالن هزارم کار نمی کنید …"

اما کارگردان دیگری ، آندری گونچاروف ، من تا نیمه جان ترسیدم. سقوط در تئاتر از جیغ های او افتاد! گاهی فکر می کردم: "بله ، بهتر است الان بمیرم تا بشنوم!" و با ریازانوف ، همه هنرمندان دوره خلاقیت را شادی می نامند.

پسرتان الکساندر لازارف جونیور زیاد فیلم می گیرد ، کار او را چگونه ارزیابی می کنید؟

می دانید ، من گاهی اوقات از تماشای فیلمنامه های او می ترسم. گاهی اوقات چیزی وجود دارد که می توانید آن را حمل کنید و رحم کنید … اما نمی توان گفت که همه چیز در سینمای مدرن بد است ، گاهی اوقات سینمای خوب از بین می رود ، آثار بازیگری جالب. و من هرگز برای پسرم اظهار نظر نکردم. فقط در دهه 90 ، هنگامی که پیشنهاد بازی قاتلان به او داده شد ، او گفت که او ظاهر و ظاهر متفاوتی دارد … اکنون ما درگیری نداریم ، ما به عنوان یک خانواده زندگی می کنیم ، به یکدیگر اعتماد داریم.

Image
Image

الکساندر لازارف جونیور

شما مسئولیت کار را در پسرتان مطرح کردید و والدین او به شما القا کردند؟

پدر و مادرم مصفی فیلم هستند. صادقانه بگویم نه مردم عادی ، اما پدر عاشق خوردن غذاهای خوشمزه بود و مادر دوست داشت آشپزی کند. آنها عاشق استراحت بودند ، پول ذخیره کردند ، برای سفرهای توریستی ثبت نام کردند. اما در عین حال ، کار همیشه در خط مقدم قرار داشت ، Mosfilm یا می گفتند "کارخانه". همه زندگی آنجا بود: تماشای در خانه سینما ، برقراری ارتباط با همکاران … حتی در سن بالا ، بدون ماشین و پول برای تاکسی ، آنها همچنان به سینما می رفتند …

سوتلانا ولادیمیرونا ، دوست دارید چگونه استراحت کنید؟

داچا همیشه بهترین استراحت برای من و ساشا بوده است. ما یک خانه دو طبقه داریم. آنها عاشق جمع آوری قارچ با هم بودند. گلهای زیادی در کشور وجود دارد. من همیشه چیزی رنگی و شاد می خواستم. اما من در جعبه ها گل می کارم ، و در زمستان این جعبه ها باید به تئاتر ، به رختکن ، به رپرتوار منتقل شوند.

ساشا همیشه به دلیل عشق به گل و علاقه به برنامه های سیاسی در تلویزیون من را "سیاستمدار پرورش دهنده گل" خطاب می کرد.

  • سوتلانا نمولیایوا با همسرش الکساندر لازاروف
    سوتلانا نمولیایوا با همسرش الکساندر لازاروف
  • سوتلانا نمولیایوا با همسرش الکساندر لازاروف
    سوتلانا نمولیایوا با همسرش الکساندر لازاروف

شما 52 سال با الکساندر لازارف زندگی کردید …

در سال 2009 به ما عروسی طلایی ما را تبریک گفتند و ازدواج کردیم. چنین شد که رسیدن به این هدف زمان زیادی طول کشید. عروسی بدون سر و صدا برگزار شد ، نه برای نمایش.

یک چیز حداقل کمی من را آرام می کند ، ساشا عازم دنیای دیگری شد ، در محاصره یک خانواده دوست داشتنی ، در عشق و مراقبت.

اگر پسر و نوه هایم نبودم ، نمی توانستم از رفتن او جان سالم به در ببرم. هنوز در خاطرم تازه است من تا جایی که می توانم با افسردگی خود مبارزه می کنم. همه پشتیبانی. من البته درک می کنم که زندگی ادامه دارد. یک چیز حداقل کمی من را آرام می کند ، ساشا عازم دنیای دیگری شد ، در محاصره یک خانواده دوست داشتنی ، در عشق و مراقبت. و شغل من نجات زیادی می دهد.

همه زنان زیبایی و اشراف الکساندر سرگیویچ را تحسین می کردند …

او همیشه طرفداران زیادی داشت. من با درک این موضوع برخورد کردم و صحنه های حسادت را ترتیب ندادم. او به زیبایی پیر شده است. من هرگز به بیماری هایم به کسی نگفتم. فقط خانواده می دانستند. من فکر می کنم همه بیماری های او از کودکی گرسنه ناشی می شود. او یک محاصره است من خودم را با این فکر دلداری می دهم که همه چیز به خواست خداست. اگر این اتفاق افتاد ، این سرنوشت است. در حال حاضر هیچ چیز نمی تواند وضعیت من را تسکین دهد ، اما درک اینکه 51 سال با درک کامل زندگی خواهد کرد ، مید است. این به همه داده نمی شود.

توصیه شده: