فهرست مطالب:

نمونه هایی از دوستی
نمونه هایی از دوستی

تصویری: نمونه هایی از دوستی

تصویری: نمونه هایی از دوستی
تصویری: دوستی با خداوند 2024, آوریل
Anonim
Image
Image

من کورکورانه به دوستی زن اعتقاد داشتم و سعی کردم ثابت کنم که این عبارت نیز شایسته است با افتخار بیان شود. اما من کور شدم. تا درد چشم. تا از دست دادن هوشیاری. انگار با دوربین دو چشمی به خورشید نگاه می کرد. "لیز خورد ، افتاد ، بیدار شد - گچ" ، می دانید؟ وقتی بیدار شدم ، دوستم دیگر آنجا نبود. او در بعد دیگری است و به من لبخند می زند و دستش را تکان می دهد: "چائو ، بامبینو ، ببخشید!" و من در یک گودال ایستاده ام ، و کفش های من می گویند که خیس شده است. من به همراه چکمه هایم ، یک گودال و تمام جهان ، دنیای من ، که کسی آنقدر بی رحمانه آنها را نابود کرد ، در زمین فرو می روم. دوستی زنان گاهی می میرد و این مرگ دلایل بسیار خاصی دارد …

چرا گاهی اوقات به نظر می رسد که کل جهان به شما روی آورده است … خوب ، شما خودتان دلیل آن را می فهمید. شاید من دوره آزمایشی را پشت سر نگذاشته باشم ، یا شاید دوستی تاریخ انقضا نیز دارد و اکنون تمام شده است … اما آنها کوپن های گارانتی را برای دوستی نمی نویسند …

اما دوستی یک کالا نیست. احتمالاً ، این یک هنر است ، توانایی که همه آن را ندارند. به عنوان مثال ، شما یک دوست دختر دارید. نه ، در ابتدا فقط یک آشنایی ، بیایید در کلمات بلند پرواز عجله نکنیم. یک فرد فوق العاده ، شما یک رابطه فوق العاده دارید ، در همه چیز به یکدیگر کمک می کنید ، در مورد هر موضوعی صحبت می کنید ، با یکدیگر مشورت می کنید. شما آماده هستید که همه چیز را به او بدهید: روح ، اراده و کلیدهای آپارتمان ، جایی که پول ، کارت های اعتباری ، سینمای خانگی جدید و گربه ایرانی بی نظیر کوزیا در آن هستند. شما او را بهترین دوست خود می دانید. و او تو؟ آیا مطمئن هستید که احساسات متقابل هستند؟ نه همیشه. ممکن است او با شما خوب باشد ، اما شما قانون دوستی متقابل فراموشکار را امضا نکرده اید … وقتی عینک باربی محو می شود یا ترک می خورد ، غم انگیز می شود. خیلی غمگین. اما شاید خود شما مقصر هستید؟ آرزو کردن؟

در اینجا بود که به نظرم رسید که شکاف های دوستی زنان به هیچ وجه شایعه پوچی شکاکان نیست. به نظر من و نظر آشنایانی که مصاحبه کرده ام ، دلایل کاملی برای نصب دیوارهای بلند بین دوست دختر وجود دارد. دوستی نمی تواند با ریتم های مختلف زندگی وجود داشته باشد و در حضور برخی از موانع به ظاهر نامحسوس ، ریتم ها به طور هماهنگ به نظر نمی رسند. بیایید به نمونه های دوستی نگاه کنیم:

1. عشق

شما و دوستتان هنگامی که زیر میز قدم می گذاشتید ، بوسیدن گوجه فرنگی را یاد می گرفتید ، در مورد اولین "موفقیت های رزمی" در مبارزه با پسران صحبت می کردید و در تعداد کبودی شرکت می کردید ، دائماً جنس مخالف را سرزنش می کرد و تهدید می کرد نابود کردن کل جهان مردان ، و نوت بوک رژ لب پسرانه. تا اینکه … عاشق شد. بله ، بله ، به همان جنکا از کلاس ارشد ، که او را تمام شب سرزنش می کردید و پیچیده ترین روش های شکنجه را ارائه می دادید. در حال حاضر تلاش برای چسباندن آدامس روی شلوار جین وی با فریادهای فحاشی شدید از سوی یک دوست همراه می شود. حتی اگر غالباً دوست داشتید عصرها در کافه ای آشنا بنشینید و به چشم پیشخدمت ها شلیک کنید تا شکست بخورد. اکنون عصرهای او (و همچنین مکالمات تلفنی و سفرهای خارج از شهر) در دست او و همچنین قلب اوست. و این واقعیت که او یک زن زن با تجربه چندین ساله است و قلبهایی که شکسته است برای صد بخش قلب و عروق کافی خواهد بود ، بعید است که یک دوست را متقاعد کند که او بالاترین نقطه رشد مرد خود را اعلام کرده است.

عشق مرگ آور است ، حتی اجازه نمی دهد آخرین "متاسفم" رول شود. با ظاهر شدن یکی از عزیزان ، یک دوست بلافاصله یک حلقه جدید از آشنایان (البته آشنایانش) ، سرگرمی های جدید (البته سرگرمی های او) ، روشهای جدید گذراندن آخر هفته (در حلقه دوستانش با سرگرمی های او) و یک مکان پاتوق جدید (محل و مکان آشنایان او).

کراوات قدیمی مانند دم مارمولک می افتد. و قبل از این که وقت داشته باشید به عقب نگاه کنید ، با این دم روی سنگ فرش کثیف دراز کشیده اید و سعی می کنید با یک قورت از گودال زندگی خود را طولانی کنید.

2. ظاهر

شما هرگز طول پاها ، دور کمر و میزان خم شدن ران را اندازه گیری نکرده اید. باور کنید دوست شما مدتها قبل آنها را برای شما اندازه گیری کرده است.و اگر تلاش برای چاق کردن شما با نان و چیپس تا جایی که مردان شروع به اشتباه گرفتن شما با بلوطهای قدیمی کنند یا یک کمد لباس تاشو نتیجه دلخواه را به ارمغان نیاورد ، او سعی می کند عقب نشینی کند و تمام "صید نر" شما را با خود ببرد. به آیا توجه نکرده اید که وقتی با هم قدم می زنید ، بچه هایی که از آنجا می گذرند به چشمان شما و پای شما نگاه می کنند ، نه به چشمان او و نه به پای او ، و به دیدار شما می آیند؟ توجه نکرده اید؟ باور کنید ، دوست شما خیلی وقت پیش متوجه این موضوع برای شما شده بود و در حال حاضر طرحی را طراحی کرده است که باعث می شود در نظر دیگران ، به ویژه جنس مخالف ، جذابیت کمتری داشته باشید.

همیشه تعجب می کنید که چرا برخی از رهگذران گاهی اوقات به طرز عجیبی به شما نگاه می کنند. بله ، خودتان به نظر می رسید که لباسی که پوشیده اید کاملا با روسری مادربزرگ شما مطابقت ندارد و به طور کلی کمی بزرگ است. اما دوست من صادقانه اطمینان داد که چنین "لباسی" برای اندام شما مناسب است ، و روسری های قدیمی مادربزرگ فقط مد هستند. خوب ، آیا بهترین دوست شما می تواند به شما توصیه بدی کند؟ علاوه بر این ، او مد را بهتر از شما درک می کند ، زیرا او در گهواره نوزاد مد شد ، هنگامی که وی قاطعانه از بستن یک کمان صورتی سنتی امتناع کرد و یک گل تزئینی از گردن ورساچه را از گردن مادرش بیرون کشید. چگونه می توانید! تصادفی نیست که او هرگز یکبار کلمه بدی در مورد ظاهر شما نگفته است ، حتی اگر خودتان احساس کرده اید که چیزی اشتباه است. پیوسته "آه! چقدر بهت میاد!"

شاید شما ظاهر خود را فتوژنیک نمی دانید ، وقتی دوربین را مانند یک لاک پشت می بینید ، سر خود را در یقه کت خود پنهان می کنید و از بازگشت تنها در حیاط های تاریک نمی ترسید ، زیرا صادقانه معتقد هستید که با ظاهر خود فقط می ترسید. راهزنان ، و سر و صدای بچه های افتاده را پشت سر بگیرید تا به عنوان "زنگ آموزش" به نظر برسد.

ممکن است یک دوست نظر متفاوتی در این مورد داشته باشد ، اما یک تعریف دلگرم کننده: "چه باهوش هستی!" به یک طغیان بی حد و حصور تبدیل خواهد شد.

3. علایق

نمونه های دوستی متفاوت است ، در اینجا گزینه دیگری وجود دارد: با فارغ التحصیلی از مدرسه ، پذیرش در موسسه (موسسات مختلف) ، تغییر محل زندگی ، محل کار ، زمینه کلی زندگی تغییر می کند. شما و دوستتان می توانید از روی عادت ، هفته ای یک بار ملاقات کنید ، هر دو روز یک بار تماس بگیرید ، آخرین اخبار را بگویید ، اما حلقه اجتماعی روزانه شما همچنان تغییر می کند و دیر یا زود شما را سر پا می کشد.

تصور کنید که شما تبدیل به یک فمینیست مبارز شده اید و او یک دختر عاشقانه تورگنیف "برای ازدواج" است. شما روشهای پرورش مردان مانند سوسک را به او بگویید. و او دسته ای از قاصدک ها را که رومئو دیگری ارائه کرده است تحسین می کند و در ذهن خود لیستی از مهمانان برای عروسی تهیه می کند.

یا شما تبدیل به یک "پانکر" سرسخت با موهاک سبز تیره روی سر خود شدید ، و دوست شما تبدیل به یک راهبه باهوش با یقه نشاسته دار و عینک های مستطیلی روی پل بینی خود شد. به او می گویی: "سالم ، رفیق!" و او به شما: "سلام ماریا!" شما او را به یک نمایشگاه دوچرخه سواری دعوت می کنید که مانند یک کودک بیرون نیاید ، و او شما - به یک سخنرانی درباره پرورش تمساح در اسارت. شما به او می گویید چه نوع بچه ای دیروز روی یک بطری آبجو "پرتاب کردید" ، و او به شما درباره روش های مبارزه برای عفاف قبل از ازدواج می گوید.

یا شاید او متخصص دیسکوها ، کلوپ های شبانه ، بارها و سایر زندگی شبانه شده است ، سر و صدای آنها مانع از خوابیدن شما قبل از یک روز کاری می شود. او یک دختر سرگردان است ، یک دختر دیک ، یک دختر باد ، بچه ها را به عنوان لباس زیر جمع آوری می کند. اما شما ، که همیشه به عشق اول خود اختصاص داده اید ، به دنبال راهی هستید که او را به کافه بکشید تا فقط یک گفتگوی قلبی داشته باشید.

با به پایان رساندن خاطرات مشترک ، بعید است که موضوعات متقابل جالب مکالمه را بیابید. و فشار مداوم به دیوار سوءتفاهم باعث می شود دختران خنده ای که زمانی جدایی ناپذیر بودند از یکدیگر بیشتر بیگانه شوند.

4. پول

در جعبه ماسه ای کودکان ، همه برابر هستند (مگر اینکه البته این یک جعبه شن با تمایز بر اساس کلاس است). در دوران نوجوانی ، مشکلات ترجمه در حال حاضر بوجود می آید. فقط روابط دوستانه و گذراندن وقت با هم در خانه در انبار هنوز نمی توان دوستی نامید.او با اشتیاق به شما در مورد بنیاد جدید Lancome یا Nina Ricci می گوید ، که او خریداری کرد - "hmm.. for 3500 re" و شما افتخار می کنید که چقدر هوشمندانه به اندازه 300 روبل از فروشنده در بازار چانه زدید!

او به شما توصیه می کند که در فروشگاه ها لباس بپوشید … بله ، شما چنین نام هایی را از گوش خود شنیده اید ، همه آنها در منطقه Tverskaya یا Kutuzovsky Prospekt واقع شده اند. شما حتی سعی کردید وارد شوید ، اما برای اولین بار به دلیل ناسازگاری در لباس پوشیدن اجازه نداشتید با شرمندگی از در جلو بروید ، و بار دوم با از دست دادن توانایی شمارش تعداد ، خودتان را تمام كردید. صفر روی برچسب قیمت بله ، با هزینه یک سوتین ، می توانید یک کت خز عالی در بازار محلی چرکیزوفسکی خود خریداری کنید!

او به تازگی از تور یک ماهه اروپا بازگشته است. استراحت خوبی داشتم. برج پیزا چندان متمایل نیست و قورباغه ها مانند مرغ ما هستند. شما به تازگی از کلبه تابستانی خود بازگشته اید ، جایی که با قورباغه ها (و همچنین با پشه ها ، مگس ها ، زنبورها و سوسک های کلرادو) "صحبت" کرده اید. طبیعت نزدیک مسکو درخشان است. و فرقی نمی کند که توالت بیرون باشد و باران های متغیر تبدیل به باران های کند می شوند. او چکمه های مد ایتالیایی را به شما نشان می دهد و شما روی چکمه های لاستیکی مادربزرگ خود خاک نشان می دهید.

آیا می ترسید بپرسید تفاوت بین بلند کردن و لایه برداری و تنظیم چیست و آیا "خالکوبی" واقعاً نام کوچک گروه تاتو است ، اما وقتی او به جای DVD معمولی VHS-VCR را می بیند خجالت می کشد: "I فکر می کردم آنها فقط در فروشگاه های عتیقه فروشی هستند. باقی مانده است ".

5. دستاوردها

با نداشتن وقت برای بیرون آمدن از لباس مجلسی ، عجله می کنید تا "تروئکای" مشاغل اداری خود را بپوشید و سریعاً به دنبال کار می گردید و به صف معتادان معتاد به کار می پیوندید. شما فقط با "ایمیل" نامه می نویسید ، فقط با رایانه صحبت می کنید. دوست شما ، بعد از جشن ، با آرامش به خواب رفت و سه سال مانند یک زیبای خفته خوابید. با خوردن کامل کیک ، به دوست عزیز خود در مورد گفتگوهای صمیمی با دیما مالیکوف با "انفجار مسلسل" می گویید ، در مورد اینکه آیا به دعوت پیر نرگس برای شام پاسخ دهید یا نه ، و با لبخند به یاد می آورید که دیما بیلان چگونه باید به دنبال آن رفت. "کلینسکی". این شغل و زندگی شماست. دوست ، در پاسخ به صحبت های صادقانه شما ، مشکوک ساکت است ، وانمود می کند که الگوهای ایجاد شده از لکه های قهوه روی یک سفره پنبه ای را مطالعه می کند.

در حالی که شما با یکسری آگهی های شغلی در شهر می دویدید ، تاول ها را روی صفحه کلید کامپیوتر خود می مالیدید ، او سخت درس می خواند ، با جدیت راه می رفت و آخر هفته در باشگاه ها می رقصید. اکنون ریتم زندگی شما هماهنگ نیست. شما تحت "اوه ، مادر ، شیک بله ، خانمهای شیکا" زندگی می کنید. او - تحت "حتی صدای خش خش در باغ شنیده نمی شود."

با این حال ، هر کس راه دوست شدن خود را دارد. و رفتاری که شما آن را به عنوان نشانه های پایان دوستی اشتباه گرفته اید تنها می تواند ویژگی دوست شما باشد.

یکی از دوستان من دوستان خود را مانند قارچ در یک سبد جمع می کند. او آنقدر از سفید جدید خوشحال است که بولتوس قبلی جمع آوری شده را کاملاً فراموش می کند. اگرچه او توضیح ساده ای نیز در این باره دارد: "من غریزه جمع آوری دارم. دوستان جدید را به دوستان قدیمی می آورم و به انتخابی که انجام داده ام وفادارم. فقط بهترین ها باقی خواهند ماند و ما با آنها به عنوان یک بزرگ زندگی خواهیم کرد. این بالاترین سطح دوستی است ".

شاید نظر من و نمونه های دوستی در مورد دوستی زنان جنبه ذهنی داشته باشد و کسی با او به شدت مخالف باشد. اما این از تجربه خود ما نشأت می گیرد ، به این معنی که سهم شیر حقیقت در حال حاضر اینجاست.

توصیه شده: