روی ایوان طلایی نشستند
روی ایوان طلایی نشستند

تصویری: روی ایوان طلایی نشستند

تصویری: روی ایوان طلایی نشستند
تصویری: Алтайский заповедник. Заповедный спецназ (Телецкое озеро) Озеро Джулукуль. Охота на браконьеров. 2024, ممکن است
Anonim

اتاق شمارش کودکان.

Image
Image

بر هیچ کس پوشیده نیست که همه کودکان عاشق افسانه ها هستند.

ابتدا ، آنها کتابهای رنگی را به مادران ، پدران ، مادربزرگها ، خاله های ناآشنا می دهند ، که به خواست سرنوشت ، اتفاقاً در همان زمان در همان مکان با آنها بوده اند … هرکسی که قادر به خواندن این قصه ها برای آنها باشد به

آنها توسط خود آنها خوانده می شوند ، زیرا به سختی نحوه نوشتن حروف را در کلمات یاد گرفته اند.

سپس آنها خود را شخصیت های افسانه های مورد علاقه خود می دانند که به شدت در زندگی آنها گنجانده شده است: دختران نام شاهزاده خانم های زیبا را به عروسک ها می دهند ، در سال نو آنها می خواهند شوالیه های پری باشند ، Thumbelina و Cinderella ، آنها در حیاط قصه های افسانه ای بازی می کنند…

و افسانه های نامحسوس به واقعیت تبدیل می شوند.

آنقدر نامحسوس که خود بچه ها ، که قبلاً بزرگ شده اند ، بیهوده سعی می کنند دلایل شکست زندگی خود را بفهمند. و ، احتمالاً ، بیش از یک بار از دوستان خود عبارت "چرا من اینقدر خوش شانس هستم برای..؟" گزینه های بیشتر ممکن است: متاهل ، خودشیفته ، پسران مادر و غیره ، و غیره … یا شاید شما خودتان دوست دارید این عبارت را تکرار کنید؟

ریشه همه دوست داشتن ها و دوست نداشتن های ما در ناخودآگاه قرار دارد. و آنها در اولین کودکی ، زمانی که جهان بینی تازه در حال شکل گیری است ، در آنجا متولد می شوند و سناریوهای "صحیح" روابط بین افراد در ناخودآگاه ساخته می شود. و چه چیزی بیش از افسانه ها می تواند بر بینش جهان تأثیر بگذارد؟

در واقع ، برای کودکی که با وضعیت واقعی امور آشنا نیست ، دنیای افسانه تفاوت چندانی با دنیای واقعی ندارد ، در آن خوب ، بر خلاف یک افسانه ، همیشه بر شر پیروز نمی شود ، یک پیک جادویی می تواند گاز بگیرد انگشت ، و یک شاهزاده زیبا تبدیل به یک ترسو و بد اخلاق می شود. علاوه بر این ، در یک افسانه ، کودک می تواند به همه س questionsالاتی که در او ایجاد می شود پاسخ دهد.

اگر در روابط خود با مردم و به ویژه با جنس مخالف ، همان سناریو دائماً وارد می شود ، شاید این آزمایش کوچک به شما کمک کند نقشی را که ناخودآگاه بازی می کنید ، تشخیص دهید.

بنابراین ، در اولین دوران کودکی خود چه افسانه ای را بیشتر دوست داشتید؟

"سیندرلا"

و با "Tiny-havroshechka" ، "Frost" و افسانه های مشابه او.

مهمترین چیز در زندگی این است که کار کنید ، مطیع سرنوشت باشید و در این صورت فقط شما شایسته عشق شاهزاده خواهید بود ، که بلافاصله در زندگی شما ظاهر می شود.

مهارت های یک مهماندار عالی ، توانایی ایجاد راحتی در اطراف شما و سخت کار کردن ، عدم تقسیم کار به "شایسته" و "بی لیاقت" شما - این بدون شک شایسته ستایش و احترام است. اما در پشت همه اینها ، همیشه باید به خاطر داشته باشید که روز به روز ، با تمیز کردن گلدان ها ، در نهایت … فقط ظروف درخشان به دست خواهید آورد. و نه بیشتر. آشپزخانه تمیز و کاغذهای نوشته شده ، هیچ مردی را به خود جذب نمی کند ، مگر اینکه یک کارفرمای بالقوه باشد. در واقع ، در ایجاد روابط ، مهارتهای دیگر بسیار مهمتر هستند: توانایی درک و پذیرش شخص دیگر ، یافتن سازش ، هدیه جالب و جذاب بودن از هر نظر. سیندرلا خوش شانس بود - الهه پری او به موقع او را به یک شاهزاده خانم زیبا تبدیل کرد که شایسته توجه شاهزاده بود. اما آیا شاهزاده به سیندرلا توجه می کند و او را در خانه پیدا می کند و شومینه را تمیز می کند؟

"شاهزاده قورباغه"

و همچنین "گل سرخ" ، "شاهزاده موش" ، "شاهزاده قو" و صد قصه دیگر شبیه به هر ملتی.

مهمترین چیز در یک شخص روح او ، دنیای درونی اوست.

روح زیبا فوق العاده است! خیلی خوب است که شما رتبه اول را به دنیای درونی یک فرد می دهید. فقط فراموش نکنید که ، همانطور که چخوف گفت ، در شخص ، اعمال ، افکار و بدن باید زیبا باشد.بنابراین ، ارزش این را ندارد که به یک هیولای کرک شده تبدیل شوید تا مطمئن شوید که این روح است که در شما مورد قدردانی قرار می گیرد. از این گذشته ، قهرمان "گل مایل به قرمز" در قلعه شاهزاده مسحور نه به میل خود باقی ماند و فقط با گذشت زمان از روح او قدردانی کرد.

"زیبای خفته"

و همچنین "سفید برفی و هفت کوتوله" ، "شاهزاده خانم نمی خندد" ، "داستان شاهزاده خانم مرده و هفت بوگاتیر" و دیگران.

عشق من را به تنهایی پیدا خواهد کرد ، و ابتکار همیشه باید از طرف یک مرد باشد. او باید اولین کسی باشد که بیاید و یکدیگر را بشناسد ، باید با او تماس گرفته و او را در قرار ملاقات دعوت کند. و یک زن باید متظاهرانه منتظر بماند … یا به دنبال شاهزاده دیگری ، فعالتر و سریع تر باشد.

افسانه زیبا "زیبایی خفته" از نظر روانشناسی می تواند در آگاهی برنامه منفی انتظار منفعلانه و عدم انتخاب را در آگاهی قرار دهد. دختری که قهرمان مورد علاقه اش "زیبای خفته" بود ممکن است هرگز "بیدار" نشود تا "شاهزاده" برسد. متأسفانه ، در زندگی ، "شاهزاده" اغلب حتی نمی داند که باید بیاید ، و "زیبایی" منتظر او تمام زندگی خود را خواهد خوابید.

این سناریو شاید متداول ترین باشد. و اگر او هنوز می تواند حداقل هنگام ملاقات کار کند ، در هنگام ایجاد رابطه ، او به معنای واقعی کلمه در درزها می ترکد. البته به راحتی می توان عزیز خود را سرزنش کرد که نمی داند چگونه پیشنهاد ازدواج بدهد. مبارزه برای خوشبختی شما بسیار دشوارتر است. اما این باید انجام شود ، زیرا ایجاد رابطه فقط با لبخند زدن غیرممکن است. ظاهر شاهزاده دور از پایان افسانه ای است. فراموش نکنید که این تنها آغاز یک سفر طولانی و پر زحمت است و شما باید تلاش کنید ، پیشقدم باشید و منتظر آب و هوا از دریا نباشید. یک مرد همچنین از طرف شما نیاز به ابتکار دارد ، حداقل برای تأیید علاقه و همدردی شما با او. در غیر این صورت ، او به راحتی می تواند برداشته شود.

"پری دریایی"

و همچنین "ملکه برفی" ، "فینیست - شاهین روشن" ، "داستان تزار سالتان …" (اگر شخصیت مورد علاقه شما شاهزاده قو است).

قربانی برای عشق! و قربانیان بیشتر - بهتر! شما فقط به عشق بدون ایثار اعتقاد ندارید. چنین عشقی به نظر شما سخت و غیر طبیعی است. بنابراین ، شما عمداً به خاطر محبوب خود شاهکارهایی انجام می دهید ، اغلب آنها را خودتان اختراع می کنید - برای رفتن به آنجا ، نمی دانم کجا ، برای آوردن چیزی ، نمی دانم چه چیزی ، برای مبارزه با مار گوریچ یا سرقت یک سیب جادویی از باغ کوشچی جاوید و اگر در پایان همه چیز باید خود را به پرتگاه دریا بیندازید و به کف سفید تبدیل شوید ، در بهشت هفتم خواهید بود.

کیفیت فوق العاده ای دارید! شما فقط باید آن را به یک کانال آرام ارسال کنید.

آشنایی با یک مرد متاهل و تلاش برای دور کردن او از همسرش ، از بهترین موفقیت دور است. بنابراین ، دفعه بعد ، هنگامی که "به طور اتفاقی" موفق شدید با یک مرد متاهل آشنا شوید ، به خود بگویید "بس کن!" مردان آزاد زیادی در جهان وجود دارند که آماده رابطه جدی هستند و به حمایت و کمک شما نیاز دارند. به آنها توجه کنید! و حتی اگر با او در کلبه ای دنج زندگی کنید ، به اندازه کافی شاهکار خواهید داشت …

"واسیلیسا زیبا"

به طور کلی ، او شبیه "زیبای خفته" است با این تفاوت که شما علاوه بر ابتکار ، از یک مرد نیز انتظار شاهکار دارید.

به دلایلی ، مفهوم "شاهکار" اغلب برای مردان و زنان متفاوت است. یک زن در ماه دسامبر خواستار قطرات برف است و مرد شستن جوراب های خود را با دستان خود یک شاهکار واقعی می داند. و همه قادر به خواندن ذهن نیستند. مرد جوانی یکی از دوستان من یک ماه وقت گذاشت تا او را برای نوعی غافلگیری آماده کند ، که باید از آن فوق العاده خوشحال می شد. آیا می توانید وضعیت او را در لحظه ای که قرار بود معجزه رخ دهد تصور کنید؟ حالا تصور کنید او چه حسی داشت وقتی غافلگیری ماشین جدیدی بود که معشوقش بالاخره توانست برای خودش بخرد.

بنابراین ، برای این واقعیت آماده باشید که اگر می خواهید معشوق شما را از یک هیولای وحشتناک نجات دهد ، خود شما باید خود را به صخره ای زنجیر کنید و در این مورد به منجی اشاره کنید.

در نهایت ، می خواهم بگویم که دلیل همه شکست ها و مشکلات ما فقط در خود ماست.و اگر شما از نوع خاصی از مردان خوش شانس هستید ، به این دلیل نیست که مردان خوب بزرگ شده اند. فقط این است که ضمیر ناخودآگاه شما آنها را از همه انواع انتخاب می کند ، بدون توجه به "انواع" دیگر. بنابراین ، بسیار مهم است که بتوانیم نه تنها این دلیل را بیابیم ، بلکه به درستی آن را برطرف کنیم.

توصیه شده: