وقت آن رسیده است که در موزه دیرینه شناسی عشق نشان دهید
وقت آن رسیده است که در موزه دیرینه شناسی عشق نشان دهید

تصویری: وقت آن رسیده است که در موزه دیرینه شناسی عشق نشان دهید

تصویری: وقت آن رسیده است که در موزه دیرینه شناسی عشق نشان دهید
تصویری: Nadia Bahar & Fozia Bahar - Joora e نادیه بهار و فوزیه بهار - جوره یی 2024, ممکن است
Anonim

V. مایاکوفسکی

وقت آن رسیده است که در موزه دیرینه شناسی عشق نشان دهید
وقت آن رسیده است که در موزه دیرینه شناسی عشق نشان دهید

در 14 فوریه ، همه افراد عادی به عشق فکر می کنند. من یک فرد معمولی هستم ، بنابراین وظیفه خود می دانستم که به احساسات فکر کنم. متأسفانه این شغل هیچ احساس دلپذیری در من ایجاد نکرد.

عشق. هوم … تعدادی تصویر روشن با رنگهای غنی در حال ترسیم است. آنها پابرهنه روی شن های خیس به طرف یکدیگر می دوند. سپس با هم می دوند. پویایی شناسی. سرعت خنکی. جنون. تا زانو در دریا هستند. آیا تا به حال این را دیده اید؟ من نه فقط در سینمای قدیمی فرانسه. اما این ارتباطات از آنجا نیست ، این فقط واکنش مجازی من به کلمه "عشق" است. متأسفانه ، در اینجا مطلوب با واقعیت در تضاد است ، زیرا عشق در حال حاضر به عنوان چیزی کاملاً متفاوت درک شده است.

از نظر تئوری ، عشق را می توان به صورت دلخواه تعریف کرد. هر دختری تصویری آرمانی و آرمانی از عشق در سر و قلب خود دارد. اما این رویاها با سنگ های تیز واقعیت در هم می شکنند. ما در دنیایی از توهمات زندگی نمی کنیم ؛ زمان آن فرا رسیده که شاهزادگان را بر روی اسب های سفید در کتاب قرمز قرار دهیم. به هر حال ، مردان از اینکه شاهزاده شدن را متوقف کرده بودند ، چیزهای زیادی را از دست دادند. در اصل ، هر زن را می توان با اقدامات دیوانه وار فتح کرد. سرنادهای شبانه (در حضور همسایگان متعادل ذهنی) ، اشعار ، آهنگهایی که به او اختصاص داده شده است. هدایای دیوانه وار (که به معنی هدایایی نیست که یک مرد بقیه عمر خود را در بند بیماران روانی سپری می کند ، هدایای دیوانه کننده به معنای شگفتی های دلپذیر مختلف است - بادکنک با قلب ، خرس عروسکی و غیره. این مفهوم فقط با تخیل محدود می شود) اما مردان از این موضوع اطلاعی ندارند یا نمی خواهند بدانند.

روند خواستگاری نیز به شکل خنده داری تغییر کرده است. تقریباً یک فرد غریبه به سراغ شما می آید و شما را به ملاقات دعوت می کند. گاهی حتی بدون معرفی خودشان. رفتار نیز چیزهای زیادی را برای دلخواه باقی می گذارد. یک مرد جوان کمیاب شما را به خانه می برد ، به خصوص اگر دور زندگی می کنید. علاوه بر این ، بعید است که درب در مقابل شما باز شود ، یا حتی با آن کتک بخورد. و حتی ممکن است در خواب نبینید که برای پوشیدن لباس های بیرونی به شما کمک شده است. اگرچه ، البته ، همه این ویژگی ها را می توان در خود مرد از طریق تقویت مثبت و منفی پرورش داد. این چیزی شبیه به تشکیل یک بازتاب شرطی است.

اما اگر ، با این وجود ، معجزه ای رخ داد و شما با موفقیت شروع به ملاقات کردید ، شگفتی ها و شگفتی های جدیدی در انتظار شما است. مرد شما به طور دوره ای بدون شما به مهمانی می رود و از خود می پرسد که چرا عصبانی می شوید. توجه او به شما محدود به تماس های تلفنی و جلسات دوره ای خواهد بود. و اگر او در ابتدا ، شاید ، به شما گل می داد ، اکنون این تمام است. روز شما 8 مارس است. (به هر حال ، برخی ، گلها را به طرز بسیار خنده داری می دهند. آنها آنها را نگه می دارند و می گویند "na" ، گویی این یک نمایش توجه نیست ، بلکه برخی از مراسم ناخوشایند ، اما اجباری است).

با این حال ، یک گزینه دیگر برای توسعه روابط وجود دارد: یک قدم به چپ - یک قدم به راست به عنوان یک راه فرار در نظر گرفته می شود. سپس اجازه نخواهید داشت که با آرامش نفس بکشید ، آنها هر روز ، پنج بار با شما تماس می گیرند و بررسی می کنند که کجا هستید و در حال حاضر چه می کنید ، اخلاق ثابت را بخوانید. خوب ، شما نمی توانید از ازدواج زود اجتناب کنید. اگر شما نمی خواهید ، آنها شما را مجبور می کنند.

و اگر رابطه جدی بود و برای دیدن عروسی زندگی کرد ، در حال حاضر یک داستان خاص وجود دارد. حتی برخی از ابتدایی های عاشقانه در اثر غرور روزمره و مشکلات روزمره کشته می شوند. و عشق بزرگ با دعواهای کوچک به پایان می رسد.

چرا روابط عشقی اینقدر بدبخت ، فقیر ، یک طرفه و بی علاقه به نظر می رسد؟ تا حدی به این دلیل که عاشقانه برای ما فقط یک جهت در ادبیات است و نه بیشتر. ما سعی نمی کنیم روابط خود را به سطح بالاتری برسانیم. و هرچه تمدن بیشتر رشد کند ، احساسات اولیه بیشتر می شوند. اما زندگی کردن چندان جالب نیست. عاشقانه دلالت بر بسیاری از چیزهای دلپذیر دارد که ما خود را از آنها محروم می کنیم. زنان قبلاً شروع به فراموش کردن معنای کارهای دیوانه وار کرده اند. و حتی برخی ، هنگامی که به آنها گل می دهند ، مدت طولانی باور ندارند که این در واقعیت اتفاق می افتد. و اگر آنها شعر بگویند ، نویسنده خود را احمقانی کامل می دانند. من برای آنها بسیار متاسفم.

عشق محدود به تفریحات دلپذیر مشترک ، رابطه جنسی ، حسادت ، حمایت معنوی و مادی از یکدیگر ، تربیت فرزندان و غیره نیست. در غیر این صورت ، دیگر عشق نیست ، بلکه چیزی بسیار روزمره ، بدبخت ، بدوی است. این فقط تخریب گسترده است چرا باید در سطح پایین تری از توسعه ، و بیشتر به ضرر خود فرو برویم؟ اما ، خوشبختانه ، هنوز هم افرادی رمانتیک هستند که قادرند به طور حاد و ظریف احساس کنند ، رنج ببرند ، شور را تجربه کنند ، دیوانه وار را دوست داشته باشند ، کارهای دیوانه وار انجام دهند. 14 فوریه روز تعطیل آنهاست. و همچنین یک دلیل خوب برای شروع یک زندگی عاشقانه جدید برای کسانی که هنوز این کار را نکرده اند ، با ترکیب احساسات قوی ، احساسات زنده و البته عاشقانه در کوکتل عمومی.

توصیه شده: