فهرست مطالب:

جاودانگی هشتمین گناه است
جاودانگی هشتمین گناه است

تصویری: جاودانگی هشتمین گناه است

تصویری: جاودانگی هشتمین گناه است
تصویری: بزرگترین گناه کبیره چیست ؟ 2024, ممکن است
Anonim

یا طلاق به زبان روسی

طلاق به زبان روسی
طلاق به زبان روسی

دانشمندان پزشکی طلاق را دومین استرس قوی پس از از دست دادن یکی از عزیزان خود می نامند. طلاق ، ما نیز از دست می دهیم ، همچنین نزدیک و تقریباً عزیز. اما این بار - داوطلبانه.

افسوس که خانواده در ذهنیت ما دیگر حرم نیست. بر اساس آمار ، آغازگر طلاق عمدتا زنان هستند ، "نگهبانان کانون". ما به طور تحسین برانگیزی را یک مرد بچه بزرگ می نامیم. اما اگر پسرمان برای ما مشکل ایجاد کند ، به ذهن ما نمی رسد که از او "طلاق" بگیریم. با این حال ، ما به راحتی از مردان جدا می شویم. ما به ندرت آنها را در دسته افراد نزدیک تعریف می کنیم: آنها معمولاً در موقعیت همراهان زندگی باقی می مانند. تفاوت را احساس کنید.

با خواندن درباره قرن نوزدهم کلاسیک با اشتیاق کشنده آن ، شما را تحت تأثیر قرار می دهد ، سپس عصبانی می شوید. به عنوان مثال ، کلاسیک ها را در نظر بگیرید - "یوجین اونگین". از این گذشته ، تاتیانا اوژن بدشانس را دوست دارد ، و او سرانجام شعله ور شد ، اما نه: "من به دیگری سپرده شده ام و تا سالها به او وفادار خواهم بود." حتی اگر او جوان و زشت نباشد و او بی تفاوت باشد. یا "پریدن" چخوف. او با ماجراهای خود شوهرش را به گور آورد ، اما راهی برای ترک او وجود نداشت. من حتی نمی خواهم در مورد آنا کارنینا صحبت کنم. و همیشه هم اینطور است: مهم نیست که چه کتابی می گیرید ، در همه جا درگیری غیرقابل حل وجود دارد ، در همه جا عشق مجبور است با عقاید جامعه مبارزه کند. و سپس بچه های قرن بیست و یکم مترقی احساس برتری می کنند: آنها می گویند ، به جای او ، من مدتهاست همسرم را ترک می کردم و با معشوقم می رفتم ، و برای من چه اهمیتی دارد که آنها صحبت می کنند!

در یک کلام ، ابتدا برده داری لغو شد ، سپس - رهایی ، سپس - انقلاب جنسی ، و در نهایت ، فمینیسم شکوفا شد. پس چی؟ آیا آزادتر شده ایم؟ اصلا. بله ، ما می توانیم به تشخیص خود شوهر انتخاب کنیم. اگر عاشق شده ایم ، می توانیم طلاق بگیریم. و ما می توانیم هر چقدر که می خواهیم بچه داشته باشیم و عاشق نیز داشته باشیم ، زیرا زندگی ما یک است ، بی نظیر ، و ما آن را صرف یک مرد نخواهیم کرد. و وقتی شوهر شما نمی تواند تحمل کند ، باید عجله کنید تا او را رها کنید ، و او شما را ترک نکند و سپس به دنبال یک عشق بزرگ جدید بروید. و او را خواهید یافت ، زیرا شما ، عزیزترین ، بهترین و جذاب ترین هستید و همه مردان دیوانه شما هستند. و اگر آنها اعتراف نکنند ، پس ارزش شما را ندارند. در این میان ، به شکل دهی بروید ، ژاپنی و کار اداری را بیاموزید ، حرفه ای بسازید و "برای خود به طرز وحشتناکی جالب" شوید ، به هیچ وجه اجازه ندهید که خود را خسته کنید ، زیرا مردان اصلی ترین چیز در زندگی نیستند!

در اینجا خلاصه ای از موقعیت یک زن مدرن است که به اندازه کافی سریال های وارداتی در مورد "رهایی" محلی دیده است ، که در یک قسمت 10 بار لباسش را عوض کرد و همسرش - هر 10 قسمت یک بار. او با شرایط بازار سازگار بود ، 200 دلار در هفته به دست آورد و تصمیم گرفت که یک فوق حرفه ای است. او رمان های زنانه تأییدکننده زندگی را خوانده بود که روی جلدش جانوری کرکی و سینی های مترو پر شده بود. پنج بار در روز به او گفته می شود که "لیاقت آن را دارد". این چیه؟ جمع! در اینجا همان مدل موهای Mila Jovovich وجود دارد و در "Feria" از Loreal Paris نقاشی می کنید. و زن می خواست. من می خواستم "کارتیه" روی انگشت و پیرس برازنان در رختخواب باشد. من یک زندگی روشن جدید می خواستم. و 99 husband شوهر قدیمی او در این تعطیلات جا نمی گیرد.

لعنت بر شما ، شما می توانید مردانی را درک کنید که از فمینیسم متنفرند و با هم شعار می دهند که مبارزه زنان برای برابری ازدواج ها را از بین می برد! کلیدهای ارزشمند سرمایه داری: "آزادی" ، "انتخاب" ، "فرصت های جدید" و غیره ، مانند کرم گیوانشی در پوست ، به روح ما خورده است. یک سبکی وحشی ، شیرین و غیرقابل تحمل وجود داشت. شما شروع به باور می کنید که همه چیز قابل اصلاح ، برگشت پذیر ، دوباره پر شده است.چه کار باشد ، چه دوستان ، چه شوهر.

و ما از درک داشته هایمان دست برداریم. چگونه می توان این واقعیت را توضیح داد که هر دومین ازدواج در کشورهای در حال توسعه ما به طلاق ختم می شود. پنجاه درصد ازدواج ها از هم می پاشد! آزادی بدنام از قراردادهایی که تاتیانا لارینا ، آنا کارنینا ، پوپریگونیا را در کنار همسرش نگه داشت به نفع ما نبود. و تعداد کمی از مردم از این آزادی بهتر نشدند. گاهی اوقات شما در روزنامه داستان برخی از "زنان مطلقه" را که در ضرر نبود می خوانید ، در سن 35 سالگی همسر بعدی خود را پیدا کرد و با اطمینان می گوید: "هنوز مردانی در جهان وجود دارند!" آفرین! اما سرنوشت های کاملاً متفاوتی وجود دارد: آنها چیزی را به اشتراک نگذاشتند ، از چیزی ناامید شدند ، طلاق گرفتند ، تصمیم گرفتند زندگی را از نو شروع کنند. و سپس او مشروب سخت و روابط عادی دارد ، او دو فرزند دارد و چشم انداز فاخته به تنهایی در دهه های باقی مانده را دارد. سرگرم کننده نیست.

در این مورد ، من از توصیه های خوب مجلات و روزنامه های مختلف مد خوشحال می شوم. تصور کنید ، دختری در مجله ای مانند دفتر آسمانی می نویسد: "من یک سال است که با معشوقم زندگی می کنم ، اما احساسات قدیمی از بین رفته است ، شادی در رختخواب دیگر یکسان نیست و به طور کلی ما بیشتر هستیم دوستان تا عاشقان. " آنها می گویند ، مجله مورد علاقه من باید چه کار کنم؟ و مجله پاسخ می دهد:. و سپس دختر دیگری به این مجله می پاشید ، که به طور کلی وضعیت او یکسان است ، فقط او نه یک سال بلکه یک سال و نیم با مرد محبوب خود زندگی می کند و نام او پتیا نیست ، بلکه واسیا است. و روانشناس تحت عنوان "فریاد روح" چه پاسخی می دهد؟

چطور دوست دارید؟ این نمونه ای از زندگی است. در اینجا آنها ، رهبران نظرات ما هستند. در حال حاضر نه تنها طلاق های بیشتری وجود دارد. امروزه آنها بسیار کمتر ازدواج می کنند و ترجیح می دهند در آسمان ازدواج کنند تا روی زمین. این چیست ، همچنین تأثیر فمینیسم چیست؟ یا ترک آن بدون تعهد خود آسان تر خواهد بود؟ یک روز ، من و یک دوست خوب تا 2 بامداد در مورد مفهوم ازدواج ایده آل بحث کردیم. بنابراین ، او بسیار متقاعد کننده به من ثابت کرد که فرمول رایج شادی زنان "خانواده به علاوه شغل" در ابتدا محکوم به طلاق بود. "می بینید ، اگر زنی تمام روز از نردبان حرفه ای بالا برود و خانواده خود را با کوفته های آماده در عصر تغذیه کند ، چنین خانواده ای دوام نمی آورد. به زن دیگری نیاز خواهد بود. او هرگز چنین همسری را رها نخواهد کرد ، و با این اطمینان هردو خوشحال خواهند شد."

کجا می توانید چنین معجونی برای نوشیدن آن پیدا کنید - و برای همیشه عاشق شوهر خود شوید؟ چه رنگی بکشید تا او به شما نگاه کند و تا آخر عمر از خوشحالی بدرخشد؟ هندوها یک مثل دارند. وقتی زنی وارد خانه شوهر می شود ، زندگی خانوادگی آینده او یک باغ سبزیجات است که می تواند هرطور که می خواهد از آن دور شود. اگر او بخواهد ، گلها و میوه های زیبا می روید. اگر بخواهد سنگ می اندازد. هندوها معتقد بودند که عدم عشق به شوهر آینده مانعی برای خوشبختی نیست. و حتی بیشتر ، وقتی سالها با هم زندگی می کردند ، و در تمام این سالها شما با او به رختخواب رفتید ، برای او غذا درست کردید ، خانه او را روشن و راحت کردید ، بچه ها را به دنیا آوردید و فرزندانش را بزرگ کردید - آیا احساسات گرمی نسبت به او ندارید؟ به او؟ مانند دیگر مردم جنوب ، در میان هندوها ، عروس اغلب قبل از نامزدی داماد را نمی شناخت. کاملاً غریبه ها ازدواج کردند. و تأسیس شد: شوهر ، هرچه که باشد ، یک عمر است. و همسر نیز - هرچه که باشد - تنهاست. این احساس قابلیت اطمینان و پشتیبانی در یکدیگر گران است. شاید این شادی بدنام خانوادگی است که هیچ چیز نمی تواند آن را از بین ببرد؟

توصیه شده: