فهرست مطالب:

برای ژنرال یا برای ستوان؟
برای ژنرال یا برای ستوان؟

تصویری: برای ژنرال یا برای ستوان؟

تصویری: برای ژنرال یا برای ستوان؟
تصویری: لحظات برگشت جنرال دوستم به کابل 2024, ممکن است
Anonim
Image
Image

بیایید خودمان را گول نزنیم: اندازه مهم است. اندازه حقوقش. پس ازدواج با چه کسی بهتر است: یک مرد فقیر (او بسیار دست نخورده و امیدوار کننده است!) یا یک مرد ثروتمند (اما او خیلی خسته و خراب است!)؟ یا شاید عاقلانه تر است که به دنبال راه میانه ای باشیم؟ قهرمانان ما قبلاً انتخاب خود را انجام داده اند و هر کدام می توانند خودشان را توجیه کنند.

غنی - همه چیز آسان تر و دلپذیرتر است

ایلونا ، 28 ساله: "در دوران دانشجویی ، من به عنوان مدیر در یک هتل کار می کردم. مبلمان لوکس بود. به یاد دارم که چگونه از رفتن به "سوئیت سلطنتی" می ترسیدم - هزینه روزانه آن چندین برابر حقوق من بود. به نظر من میلیونرهای پوچ باید در چنین آپارتمانی استراحت کنند. با این حال ، یکی از همکاران با تجربه تر من گفت: "بدترین مشتریان در اتاقهای ارزان قیمت اقامت دارند."

با گذشت زمان ، متوجه شدم که او راست می گوید. من هنگام انتخاب یک مرد از همین قاعده پیروی می کنم. آقایان فقیر برای من نیستند. من با مرد کم درآمد بدون عقده و عصبانیت نسبت به مردم آشنا نشده ام. من متوجه شدم که چنین افرادی از دختران زیبا خوششان نمی آید ، آنها را متهم به یک زندگی آسان ، یک شغل "در تختخواب" می کنند.

مردان طبقه متوسط (من مدیران استخدامی را در این دسته قرار می دهم ، نه صاحبان مشاغل) نیز بهترین گزینه نیستند. آنها روزها در محل کار ناپدید می شوند و می خواهند با رئیس خود همگام شوند ، درآمد بیشتری کسب کنند ، موقعیت دیگری را بدست آورند که آنها را به سطح اجتماعی بعدی نزدیک کند. آنها لیست بالایی از الزامات برای یک زن را دارند. اغلب آنها بر انتخاب شده تکیه می کنند و معتقدند که یک انتخاب شخصی موفق به موفقیت در زندگی کمک می کند. تحصیلات ، موقعیت خوب و ظاهر برای آنها مهم است. مهم این است که شما از کدام خانواده هستید.

با افراد ثروتمند راحت تر و دلپذیرتر است. بسیاری از دختران معتقدند برای ملاقات با یک مرد ثروتمند ، شما باید یک زیبایی فوق العاده باشید. می توانم بگویم: نکته اصلی این است که این شخص با شما احساس راحتی کند. برنده کسی است که می داند چگونه گوش دهد ، علایق خود را آشکار نمی کند ، نقش دوم را آگاهانه می پذیرد. در عین حال ، فرد باید فردی باشد ، اهداف ، توانایی های خود را داشته باشد و بتواند علاقه مند باشد.

فقط زیبایی و رابطه جنسی برای ثروتمندان برنده ترین کارت ها نیستند (اگرچه اگر چیزی برای نشان دادن در این زمینه دارید ، شانس شما به میزان قابل توجهی افزایش می یابد!)"

Image
Image

میانگین درآمد متوسط طلایی است

مارگاریتا ، 32 ساله: در زندگی من مردانی بوده اند که سطح درآمد آنها متفاوت است. با گذشت زمان ، روشن شد: بهترین حالت زمانی است که مرد رویاهای من دارای درآمد متوسط ثابتی باشد. مطلوب بالاتر از من. من فقط همین ازدواج کردم او همیشه پول خوبی بدست می آورد - دو برابر بیشتر از من. من چنین مردانی را دوست دارم ، زیرا آنچه را که در روابط والدینم دیدم به خانواده ام منتقل می کنم. هر دو به بودجه کمک می کنند ، برای خریدهای بزرگ و تعطیلات برنامه ریزی شده است ، مردم احساس می کنند که در یک ماراتون از طرف مقابل محافظت می شوند.

هراسی وجود ندارد که رابطه به نحوی با پول گره خورده باشد (و حتی بیشتر بر اساس آن ایجاد نشده است) ، و هیچ ترسی از دست دادن همه چیز وجود ندارد (شما نمی توانید همه چیز را از دست بدهید ، فقط نصف آن را بدست خواهید آورد. آن) در صورت بروز هرگونه قوه قهریه.

من هرگز از انتخاب خود پشیمان نیستم ، حتی اگر در حلقه دوستانم سطح و زندگی متفاوتی را دیدم. اما نمی توانم بگویم که هیچ مشکلی از نظر پول در رابطه ما وجود ندارد. با گذشت سالها ، نسبت مالی تغییر کرد. گزینه اصلی 2: 1 (که درآمد همسر 2 است) اکنون در مرحله 2: 3 است. برای من درآمدزایی بیشتر از شوهرم از نظر اخلاقی دشوار است ، اما می دانم که این نیز تقصیر من است: شما باید بیشتر در خواسته های خود دقت کنید.وقتی از جهان برای مردی می خواهید که "ثبات متوسط" دریافت می کند ، باید "با در نظر گرفتن تورم" را اضافه کنید.

Image
Image

ضعیف اما امیدوار کننده

آنیا ، 29 ساله: من با مردی ازدواج کردم ، به عبارت ساده تر ، ناامن. با این حال ، او دارای اطلاعات فکری درخشان و بر این اساس ، چشم اندازهای حرفه ای بود. شوهر من در یک موسسه تحقیقاتی در تخصص فنی خود کار می کرد ، در همان زمان او در مدرسه کارشناسی ارشد مشغول فعالیت های علمی بود. بعد از عروسی ، در یک شرکت با حقوق معمولی کار کردم.

به تدریج درآمد افزایش یافت. ما یک آپارتمان خریدیم ، که قبلاً فقط می توانستیم رویای آن را داشته باشیم ، وام مسکن را تنها در سه سال پرداخت کرد.

من دو فرزند به دنیا آوردم ، به تربیت و خانه داری آنها مشغول هستم. شوهر در دو سازمان کار می کند - یک سازمان تجاری و یک موسسه تحقیقاتی. خانواده ما دارای درآمد مناسب و انواع مزایای دولتی برای فرزندان است. البته درآمد همسر در موسسه تحقیقاتی بسیار کمتر از دستمزد در شرکت است ، با این حال ، به لطف فعالیت های علمی وی ، ما با بهبود وضع استاندارد زندگی چشم انداز خروج از کشور را داریم.

من او را بر اساس صلاحیت دارایی انتخاب نکردم - از این نظر ، او از بسیاری پایین تر بود. با این حال ، شوهر آینده با توانایی ها ، جاه طلبی ها و سطح توسعه مطلوب در زمینه عمومی ظاهر شد. زندگی نشان داده است که من اشتباه نکرده ام."

نظر متخصص

نظرات ماریا سرگئوا ، روانشناس مشاور ، معلم رشته های روانشناسی در دانشگاه ایالتی لنینگراد. A. S. پوشکین:

- تمرین نشان می دهد که زنانی که صرفاً به امنیت مالی تکیه کرده اند ، اغلب از انتخاب شده خود ناامید می شوند. اگر پول برای شما بسیار مهم است ، بهترین راه کسب استقلال مالی شخصی است. زنانی که به توانایی های خود پی برده اند به خود اطمینان بیشتری دارند ، بهتر از زنانی که از نیاز به توسعه منصرف شده اند ، از جمله از نظر مالی ، با نقش همسر و مادر کنار می آیند. هنگامی که یک زن منابع مالی کافی برای خود دارد ، رفاه شریک زندگی اولیه نیست. در این مورد ، ارزیابی فرد عینی تر است و در نتیجه ، شانس بیشتری برای انتخاب درست وجود دارد.

توصیه شده: