چشم اندازهای عالی برای عزت نفس کم
چشم اندازهای عالی برای عزت نفس کم

تصویری: چشم اندازهای عالی برای عزت نفس کم

تصویری: چشم اندازهای عالی برای عزت نفس کم
تصویری: مدیتیشن عزت نفس 2024, آوریل
Anonim
شک به خود و راه های خلاص شدن از شر آن
شک به خود و راه های خلاص شدن از شر آن

"شغل خوب پیش نمی رود؟ رئیس شما قدر شما را نمی داند؟ همکاران به شما احترام نمی گذارند؟ نگران نباشید - شما تنها نیستید! شما صفر هستید …". این داستان است که با غم و اندوه می خندد ، دخترانی که دائماً در استرس حرفه ای هستند به یکدیگر می گویند. کار فعلی آنها برای آنها مناسب نیست ، و برای هدف گیری جدید - بهتر - ذخیره داخلی کافی وجود ندارد. عزت نفس پایین نه تنها خلق و خو را خراب می کند ، بلکه مانع پیشرفت شغلی نیز می شود. چگونه می توان از دور باطل ناامنی خود خارج شد؟

وقتی قصد نوشتن مقاله ای را داشتم ، یک نظرسنجی کوچک انجام دادم. تقریباً بلافاصله مشخص شد که اکثریت دختران تقریباً به ویژگیهای حرفه ای مشابه نمره کمی می دهند. علاوه بر این ، به نظر بسیاری "حلقه ضعیف" آنها ضعیف ترین ، ضعیف ترین است ، مشکلات آنها مشکل سازترین مشکلات است و به طور کلی ، آنها کار شایسته و دستاوردهای جدی شغلی را نخواهند دید. آنها مطمئناً از این موضوع مطمئن هستند. شاید ، متفکر معروف دکارت زنجیره منطقی کلاسیک "من از هیچ چیزی مطمئن نیستم. بنابراین ، من مطمئن هستم که مطمئن نیستم" را با دقت در رفتار زنان استنباط کرد. از این گذشته ، این برای ما بسیار معمول است! اما بسیاری از مردان ، به جای پاسخ صادقانه در مورد "ناامنی" حرفه ای خود ، چیزی شبیه این را بیان کردند: "من آنقدر زیبا هستم که از فضیلت های محکم تشکیل شده است." شاید ما باید در مورد آن فکر کنیم و حتی از آنها چیزی یاد بگیریم. در واقع ، همانطور که تمرین نشان می دهد ، اغلب چنین غرورهایی ، شایسته کارلسون ، سودهای ملموس شغلی را به ارمغان می آورد. ما از موضوع مقاله خود "شک به خود و راه های خلاص شدن از آن" منحرف نمی شویم و تحقیقات را ادامه می دهیم.

بنابراین ، رژه ضربه ناامنی ما چیست؟ و برای تبدیل آن به رتبه ای از شایستگی های مسلم ما چه باید کرد؟

"من تحصیلات وحشتناکی دارم"

این پایه کاملی است که کل ساختار را در خود نگه می دارد. ناامنی ما … تغییرات بی پایان است: از "اگر به تحصیلاتم در زمینه اقتصاد در یک موسسه استانی نیاز دارم؟" تا "من بهترین دانشجوی کمبریج نبودم" … آشنا به نظر می رسد ، اینطور نیست؟

جنبه منفی: هر کس ممکن است بگوید ، اما شما هنوز نوعی آموزش دیده اید. "همه ما کمی ، چیزی و به نحوی یاد گرفتیم ،" بله. اما در حال حاضر مهم است که ما مطالعه کرده ایم (یا اکنون مطالعه می کنیم). و بد نیست ، اگر به آن فکر کنید ، آنها مطالعه کردند! ببینید ، اکثر کارفرمایان در بهترین حالت با دو یا سه نام از دانشگاه های برجسته که متخصصان رشته شما را تربیت می کنند ، آشنایی دارند. و اگر از موسسه دیگری فارغ التحصیل شدید ، آنها نه به نام ، بلکه به نگرش شما نسبت به آن واکنش نشان می دهند (البته نام). بنابراین ، متواضعانه نگاه خود را بر روی عبارت "من از یک دانشگاه فارغ التحصیل شده ام … چنین موسسه ای … خوب … شما احتمالا نمی دانید …" متوقف کنید و با خیال راحت به توضیح مشخصات بپردازید - و بنابراین شایستگی! - تحصیلات شما. و مهمتر از همه ، خودتان آن را باور کنید.

"تجربه کاری ندارم"

خوب ، گاهی اوقات ، نه. شما واقعاً نمی توانید یک تجربه کاری کاملاً مشابه داشته باشید! یک سبک کلاسیک: "یک آژانس تبلیغاتی به یک کارمند با تجربه در یک آژانس تبلیغاتی نیاز دارد." و شما شروع به شک می کنید ، شاید این درست باشد که چندین سال تمرین شما در زمینه تبلیغات گرافیکی بی ارزش است؟ یا شاید شما هیچ تجربه ای ندارید ، علاوه بر تجربه کار به عنوان مروج یا مشاور در اردوگاه سلامت کودکان …

جنبه منفی: همانطور که می دانید ، تجربه یک تجارت سودآور است.به یاد داشته باشید: چندی پیش شما هیچ تجربه ای در برقراری ارتباط با مردان نداشتید - و هیچ چیز ، در اینجا او عزیز است ، روبرویی نشسته و با نگاهی فداکارانه با مهربانی نگاه می کند. و اگر بر علم دشوار عشق مسلط شده اید ، دریغ نکنید ، مطمئناً بر کسب مهارت های حرفه ای غلبه خواهید کرد. علاوه بر این ، اغلب آموزش کارمند جدید آسان تر از آموزش مجدد است.

"من هیچ دستاورد شغلی ندارم"

اگر نتوانستم در کار قبلی به چیزی دست پیدا کنم ، چگونه به شغل جدیدی می رسم؟ اگر صادقانه بگویم نمی دانم چگونه کار خاصی انجام دهم ، در رزومه خود چه خواهم نوشت؟ چه کسی به من نیاز دارد - اینقدر متوسط؟ چنین سوالاتی بیش از یک زن زیبا را مشغول می کند …

جنبه منفی: که شما کاملاً از آن تشکیل شده اید معایب ، باور آن غیرممکن است ، زیرا به سادگی "هرگز نمی تواند باشد". و اگر واقعاً چنین است ، پس شما منحصر به فردترین موجودی هستید که تقاضای کارفرمایان (به ویژه متخصصان کمیاب) برای آن پایان ناپذیر خواهد بود. به احتمال زیاد ، شما حیله گر هستید: مطمئناً یک کار حرفه ای وجود دارد که با آن به خوبی کنار می آیید. و مطمئناً از بقیه بهتر است. و مطمئناً می توانید شغلی را پیدا کنید که ویژگی های شما برای آن ایده آل است.

"می ترسم مصاحبه کنم"

علیرغم این واقعیت که هزاران مقاله در مورد موضوع "نحوه موفقیت در مصاحبه" نوشته شده است ، مصاحبه هنوز اغلب استرس زا است. تعداد کمی از مردم می توانند آن را به عنوان مکالمه ای بین دو متخصص در تلاش برای مبادله برابر درک کنند: کار با کیفیت بالا - دستمزد مناسب. معمولاً یک مصاحبه به عنوان امتحانی تلقی می شود که در آن "معلم شرور" شما را به اعزام مجدد می فرستد …

جنبه منفی: نباید بترسی. و مانند این ، بلافاصله اعتماد به نفس این امر نه با تلاش برای پی بردن به تمام سوالات پیچیده کارفرمای بالقوه (به ویژه اینکه گاهی اوقات س questionsالات کاملاً مرموز می پرسند) محقق می شود ، بلکه با اطمینان صادقانه که شما یک متخصص ارزشمند هستید. و این بدان معنا نیست که شما به شغل نیاز دارید زیرا آنها به یک کارمند منحصر به فرد نیاز دارند. و سعی کنید ظاهری زیبا داشته باشید - این بسیار مهمتر از مبلغی است که برای یک کت و شلوار تجاری جدید انتخاب کرده اید.

"من نمی توانم با یک محل کار جدید سازگار شوم"

برای کسانی که با ترس های اجتماعی بیگانه نیستند ، تماس با تیم جدید دشوار به نظر می رسد. با سبک رهبری جدید. با قوانین جدید شرکت بله ، به سادگی - با جدید …

جنبه منفی: زن اول ، حوا ، حتماً به همین فکر کرده است. و در همین حال ، او نه یک کار مشمئز کننده ، بلکه بهشت را ترک می کرد. و او به سمت یک زندگی دشوار و غیر معمول رفت. و اگر تصور کنید که قدم به قدم بگذارید ، برداشتهای جدید و مراحل جدید نردبان شغلی در انتظار شماست.

"من نمیدونم که چی میخوام"

شاید این اساسی ترین جزء باشد دارای عزت نفس پایین … پیدا کردن "آن ، من نمی دانم چه چیزی" چندان آسان نیست. علاوه بر این ، بدون درک اهداف و اهداف حرفه ای خود ، هیچ موفقیتی واقعاً لذت بخش نخواهد بود …

جنبه منفی: مهمترین چیز این است که با خودتان صادق باشید. شاید شما چیزی کاملاً متفاوت می خواهید - نه کاری که اکنون انجام می دهید. شاید شما نه تنها توسط یک محل کار دیگر ، بلکه توسط حرفه جدیدی که مدتها مخفیانه رویای آن را داشته اید ، جذب شوید. از خواسته های خود نترسید. با اعتماد به آنها ، نه تنها می توانید عزت نفس خود را افزایش دهید ، بلکه می توانید کل سبک زندگی خود را تغییر دهید.

البته عزت نفس بالا به خودی خود یک هدف نیست. اما این اوست که به شما اجازه می دهد کیفیت زندگی را بهبود بخشید. با آموختن ارزیابی مثبت و مسئولیت پذیرانه و نشان دادن ویژگیها و منابع درونی آنها ، به آنها کمک می کنید تا به بالاترین سطح آرمانهای شما برسند. در واقع ، از این طریق می توانید نه تنها به موفقیت حرفه ای ، بلکه به هماهنگی واقعی با خود دست پیدا کنید - چیزی که ما اغلب فاقد آن هستیم …

توصیه شده: