بهتر است یک رئیس عصبانی باشید تا یک رئیس زشت
بهتر است یک رئیس عصبانی باشید تا یک رئیس زشت

تصویری: بهتر است یک رئیس عصبانی باشید تا یک رئیس زشت

تصویری: بهتر است یک رئیس عصبانی باشید تا یک رئیس زشت
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, آوریل
Anonim
رئیس و زیردست
رئیس و زیردست

یکی از آشنایانم به طور خاص ساعت 7 صبح بلند شد تا با محل کار تماس بگیرد و بررسی کند که آیا شیفت صبح زیردستانش به محل رسیده است یا نه ، و پس از این تماس آزمایشی ، او به رختخواب رفت و رویاهایش را تماشا کرد. دوستی ، یکبار در قلب خود درباره رئیس مشترک ما گفت: باید با برقع به فرش او بیایی! کدام یک از این مدیران بهتر است؟ برای من ، هر دو با سلام هستند. با این وجود ، اکثر ما ترجیح می دهیم تحت فرماندهی یک رئیس ستمگر کار کنیم تا یک رئیس بدنام.

اگر رئیس مرد است

هر روز صبح برمی گردد. شاید او اصلاً شرکت خانگی خود را ترک نمی کند ، بلکه تمام شب می نشیند ، در دفتر خود پنهان شده است و منتظر صبح است. برای خروج دقیقاً در ساعت نه صفر-صفر و شخصاً بررسی کنید که چه کسی هنوز در محل کار نیست. و نه ، البته ، شما ، زیرا دیروز برای شستن موهای خود تنبل بودید و تصمیم گرفتید صبح را سریع انجام دهید. اما سشوار شما خراب شد و مجبور شدید موهای خود را با حوله خشک کنید. سپس گربه شما تصمیم گرفت با شما بازی کند و پس از گربه بازی ها معمولاً باید به دنبال جوراب شلواری جدید باشید. خوب ، برای تکمیل تصویر ، مینی بوس به دلایلی خراب شد و … "امیدوارم درک کرده باشید که مشکلات شخصی شما برای من جالب نیست؟" او می گوید: "سرد ، مانند یک کوه یخ ، در ورودی منتظر شماست و به طور واضح به ساعت خود نگاه می کند. "اما بیهوده" - شما فکر می کنید. زیرا اگر آنها حتی کمی به او علاقه مند باشند ، می توانید چیزهای جالب زیادی به او بگویید. شاید او در آن زمان شوخ طبعی داشت …

رئیس مردی است که افکار او ، اگر نه بیشتر ، اما هنوز بخش عمده ای از وقت شما را به خود مشغول می کند. می توانید در مورد او با یک همکار (صرف نظر از جنسیت و سن) ، با یک دوست صحبت کنید (اگر شما با هم کار کنید او شما را به خوبی درک می کند) و حتی با معشوق خود (و سعی می کنید در مورد فردی بی طرف با او صحبت کنید!). می توانید از او شکایت کنید - و درک خواهید شد و پشیمان خواهید شد. می توانید او را تحسین کنید - و حسادت نخواهید کرد (خوب ، یا تقریباً حسادت نمی کنید): شما فقط در مورد ویژگی های اداری و تجاری او صحبت می کنید! حتی اگر چشمان جادویی یا کت و شلوار ظریف او به طور تصادفی در لیست این ویژگی ها قرار گیرد. حتی می توانید عاشق او شوید. این به طور کلی بعید است ، زیرا شخصیت حتی بهترین افراد به محض رسیدن به ارتفاعات رسمی به شدت رو به زوال می رود. با این حال ، اگر او هنوز نیاز به نشان دادن چشمان شما دارد ، این کار را استادانه انجام می دهد. با این وجود ، او توانایی مالی بهتری نسبت به انسانهای معمولی دارد. بنابراین ، در صورت تمایل ، می توانید قلک قلبی خود را از خاطرات عاشقانه پر کنید: یک شب در یک رستوران عجیب و غریب ، یک سفر به اپرا در یک شهر همسایه ، یک شب عشق در یک ساحل متروک … با این حال ، با عشق ، برخی مشکلات ممکن است بوجود بیاید: به هر حال ، موقعیت های رهبری انرژی و اعصاب زیادی را می گیرند. اما ما با تدبیر در این مورد سکوت خواهیم کرد. علاوه بر این ، استثنائات دلپذیری برای هر قانون وجود دارد. بنابراین ، دوستم گفت که رئیسش بسیار خوب از او مراقبت می کند. آنها تقریباً پای خود را با شراب فرانسوی شستند ، یک سیگار از دلار روشن کردند و به طور کلی پایه های مادی این جهان را به هر طریق ممکن زیر پا گذاشتند. هنگامی که این زوج سرانجام به هتل رسیدند ، معشوق سرسخت گفت: "در حال حاضر ، ما فقط سیگار می کشیم" و … با سیگار به خواب رفت. کارمن تازه کار تمام شب در کنارش نشسته بود و از خواب حساسش مراقبت می کرد. بعداً ، با این وجود ، او خود را بازسازی کرد و معلوم شد که یک عاشق فوق العاده و علاوه بر این ، یک فرد بسیار شایسته است.

با این حال ، همه اینها ، ما تکرار می کنیم ، بیشتر یک استثنا است تا یک قاعده. فقط به این دلیل که افراد باتجربه به شدت توصیه می کنند با مقامات رمان بازی نکنید. از این گذشته ، اگر همه چیز متأسفانه به پایان برسد ، ادامه کار در اینجا برای شما بسیار دشوار خواهد بود. و اگر همه چیز با خوشحالی به پایان برسد (دفتر ثبت ، عروسی ، عشق تا قبر) … من به کسی توصیه نمی کنم که زیر نظر شوهر خود کار کند. این واقعاً واقعاً "وقتی به خانه می آیید - آنجا می نشینید"! بدون تنوع - چهره یکسان … هم در محل کار و هم در خانه.به علاوه ، همه مشکلات خانوادگی ، هر چه که ممکن است بگوید ، به محل کار منتقل می شود و همه کارگران - به خانواده. اگرچه … من خانمی را می شناسم که با رئیس خود ازدواج کرده و کاملاً خوشحال است. درست است ، او هنوز مجبور به ترک کار شد.

اگر رئیس زن است

نه ، این شخص حتی ازدواج نمی کند. اگر رئیس یک مرد است ، حداقل می توانید تنوع دلپذیری را به روزهای خاکستری کار اضافه کنید. چشم بساز ، رویا … و اینجا؟ ویکسن ، او یک پیکسن است. A-priory به هر حال ، برنامه ای وجود داشت - یا "خانواده من" ، یا "من خودم" ، که در آن یک خانم با نقاب به کل کشور می گفت که چگونه رئیس خود را دوست دارد. به معنای واقعی کلمه ، او عاشق است: تنها قدرت اراده عظیم به او اجازه می دهد از تشخیص خودداری کند وقتی در کنار او ظاهر می شود. رئیس من در آن زمان چنین احساساتی را برانگیخت - و نه تنها از من ، بلکه از مردانی که "زیر او" کار می کردند ، که آنها را در هر مهمانی با آزار و اذیت مست خود در خلسه عمیق قرار می داد. اما من هنوز احساس قهرمان نمایش تلویزیونی را احساس می کردم. صدای بابا من را متوقف کرد: "خوب … من می توانم تصور کنم ، من عاشق رئیس می شدم …"

رئیس حتی بدتر از رئیس است. به خصوص اگر او با چهره بیرون نیامد ، یا زندگی شخصی او کار نکرده باشد. در اینجا ، در زیر دستان خوب ، بود که او برنده خواهد شد! به عنوان مثال ، ما در همان دفتر با ما نشستیم و چنان موجی را پیش بردیم که همه کارکنان به سادگی در راهرو فشرده شدند. و در راهرو جز غیبت و دود چکار می توانید بکنید؟ همه روشن شدند ، از جمله طرفداران سبک زندگی سالم. "میمرا ما" یک بار این عادت بد را رها کرد تا به زیبایی او آسیبی نرساند (او در مورد جنجال استفاده از این کلمه در آدرس خود فکر نمی کرد) ، و اکنون نگرش شدیدی منفی نسبت به چنین سرگرمی داشت. همکار ما ، روانکاو آماتور ، با خوشحالی اظهار داشت: "همانطور که زنان با فضیلت آسان در نهایت تبدیل به غیر قابل اصلاح ترین افراد متعصب می شوند."

ما به طور جدی در مورد برنامه های کشتن او یا حداقل "رام کردن" او بحث کردیم. در نتیجه تجمعات راهرو ، رنگ پریده شدیم ، وزن کم کردیم و تقریباً طاس شدیم. و میمرا شکوفا شد و بوی عطر گرانبها داد و گاه به ما اطلاع داد که او به یک ضیافت رسمی دعوت شده است ، اما مشکل این است که مطلقا هیچ چیزی برای پوشیدن وجود ندارد ، شما باید از دوست خود گردنبند الماس بخواهید. هر یک از ما با خوشحالی او را با این گردنبند خفه می کنیم ، زیرا مطمئن هستیم که پس از چنین کاری منطقه به نظر می رسد یک بهشت است. فتنه ها و قرار دادن کارکنان در برابر یکدیگر ، تبدیل کند تیم دوستانه شیرین به سرپانتاریوم ، احساس مداوم نگاه شفاف او به خود ، کار را غیرقابل تحمل کرد. ولی! اما چقدر خوشحال بودیم که ترک کردیم … توصیف نمی شود!

اخلاق؟ و هیچ اخلاقی وجود نخواهد داشت. بگذارید روسا در این مورد سردرد داشته باشند. و تجارت ما کوچک است. با این وجود ، چقدر بی مسئولیت بودن لذت بخش است! درست است ، شما با چنین نگرشی وارد کارفرمایان نخواهید شد … اما به محض تصور اینکه زیردستانم همان چیزی را كه من در اینجا نوشتم در مورد من خواهند گفت ، حرفه من به طور همزمان چندان خوب نیست.

دینا مارکوس

توصیه شده: