فهرست مطالب:

متجاوزان: با آنها چه کنیم و چگونه از آنها دوری کنیم
متجاوزان: با آنها چه کنیم و چگونه از آنها دوری کنیم

تصویری: متجاوزان: با آنها چه کنیم و چگونه از آنها دوری کنیم

تصویری: متجاوزان: با آنها چه کنیم و چگونه از آنها دوری کنیم
تصویری: عادت هایی که برای پولدار شدن باید ترک کنید !! 2024, آوریل
Anonim

"مادر شوهر به ملاقات می آید. چند هفته زنده بمانید "- از اعلانات انجمن زنان.

آیا مهمانان غیر منتظره را دوست دارید؟ و منظور مهمانان به هیچ وجه دوست دختری نیست که برای چای دویده است ، و نه جمعیت دوستانی که با آنها فداکارانه با گیتار آهنگ می خوانید. ما در مورد مهمانانی با حرف G صحبت می کنیم - در مورد کسانی که بعد از آنها یخچال خالی وجود دارد ، گربه ای که دچار هیستریک شده است و اعتقاد راسخ دارد: "دیگر هرگز!"

Image
Image

تاتارین بدتر

ماشا:

- به نوعی مردی از مسکو به دیدار من آمد. ما در اسمولنسک ملاقات کردیم ، او یک بازیگر است ، او در تور به ما آمد و من نقشه آنجا را انجام دادم. سپس آنها شروع به برقراری ارتباط کردند. ما اوقات خوشی را در اسمولنسک با او گذراندیم. و عصر او را به خانه رساند. و سپس یک روز صبح بیدار می شوم و پیامی دریافت می کنم: "سلام ، چکار می کنی؟" جواب می دهم: "من خوابم." او به من گفت: "و من به دیدار تو آمدم."

من قبلاً داستان مشابهی را در خواب می دیدم ، اما در واقع آن شخص بسیار غافل بود. ما دعوا کردیم ، او به تنهایی به گردش در شهر رفت. در حال گذر بودم عصر با خرس عروسکی بزرگ آمد. در نهایت ، ما به خوبی جدا شدیم ، اما او هرگز به دیدار من نیامد. و من هنوز با خرسش می خوابم.

برای جلوگیری از چنین موقعیت هایی ، مراقب زبان خود باشید. اغلب ما در گفتگو صحبت می کنیم: "خوب ، فراموش نکنید ، به دیدار ما بیایید." برای شما ، این به نوبه خود صحبت است ، اما احتمالاً شخصی در حال حاضر شروع به بسته کردن چمدان خود کرده است.

قانون شماره 1 به خاطر ادب یا به خاطر کلمات خوب ، کسی را به ملاقات دعوت نکنید.

همچنین اتفاق می افتد…

ایمان:

- یک بار آنها ما را با یک مرد جوان برای کباب تولد در منطقه پیک نیک دعوت کردند. ما فقط پسر تولد را می شناختیم. ما به محل می آییم - در آنجا همه چهره ها ناآشنا هستند ، قهرمان مناسبت به جایی رفته است (او برای نوشیدن دوید). ما ملاقات کردیم و شراب خوردیم. در یک ساعت ، همه بهترین دوست شدند. مرد تولد برمی گردد و در اینجا خجالت یکسان نیست. معلوم شد که پاکسازی اشتباه است. آنها ما را تا چمن مورد نظر همراهی کردند ، سپس همه با هم استراحت کردند.

من برای همیشه به شما آمده ام تا مکان یابی کنید

در زمان ما ، زمانی که فضای شخصی یک مفهوم تقریبا مقدس است ، درخواست اجازه زندگی چند روزه به عنوان دعوت برای اعدام تلقی می شود.

وقتی پسر عموی دوم خواهر پدرم برای ملاقات به شهر شما می آید و دو دختر به دانشگاه می روند و قصد دارد "چند هفته دیگر ، دیگر با شما زندگی نکند" ، شرم آور است که از پذیرایی وی امتناع کند. غیرممکن است که به عمه ام پیشنهاد دهم که به هتل برود - اقوام ناراحت می شوند و نمی فهمند. در این مورد ، دروغ گفتن بدتر از این است که برای چند هفته دندان های خود را فشار دهید و در نهایت شل شوید.

قانون شماره 2 بهتر است فوراً امتناع کنید تا دلیلی دیرتر مطرح کنید ، گویی دعوت از مهمانان غیر منتظره برای رفتن به خانه با تدبیر بیشتر است.

به آنها اطلاع دهید که چه چیزی دارید

- بازسازی آغاز می شود ؛

- تصمیم گرفتید برای مدتی خانه را ترک کرده و اجاره کنید.

اگر با میهمانان احتمالی رابطه گرم دارید ، اما نمی خواهید کسی را به خانه خود راه دهید ، می توانید برای او یک آپارتمان اجاره ای ارزان قیمت پیدا کنید و حتی در بخشی از پرداخت کمک کنید.

از طرف دیگر…

نادیا:

- من و شوهرم روزنامه نگار هستیم ، ما زیاد به سفرهای کاری می رویم. وقتی فرصتی برای ماندن در کنار دوستان وجود دارد بسیار عالی است. هیچ کس پولی برای هتل ندارد و می خواهد در پول خود پس انداز کند. بنابراین ، ما هرگز از کسانی که درخواست می کنند چند روز با ما بمانند ، امتناع نمی کنیم ، زیرا می دانیم فردا به همان خدمات نیاز خواهیم داشت.

Image
Image

سلام من مبلغ شما هستم

اولگ:

- دو بار در سال ما یک خانه کامل در خانه داریم: بستگان همسر ، که غیابی درس می خوانند ، برای جلسه به شهر ما می آیند. معمولاً دو هفته جهنم است - ابتدا آنها شب درس می دهند ، سپس شب می نوشند. در اوقات فراغت از آنها خواسته می شود که آنها را سرگرم کنند ، میدان سرخ را به آنها نشان دهند و آنها را به Ikea ببرند. قطعه kopeck ما در حال تبدیل شدن به یک خوابگاه دانشجویی است - یادداشت ها ، کتاب ها همه جا هستند ، تشک های بادی روی زمین پهن شده است.ما با همسرم سیگار نمی کشیم و آنها همچنان سعی می کنند شب ها از پنجره در آشپزخانه سیگار بکشند. آخرین کاه این بود که پس از گذراندن امتحان بعدی ، بچه ها مهمان را به خانه ما آوردند - آنها می گویند صاحبان مزاحمتی برای چنین تعطیلاتی ندارند! من نتوانستم مقاومت کنم و گفتم که سال آینده ما نمی توانیم آنها را بپذیریم ، زیرا ما شروع به تعمیرات می کنیم. آنها کمی آزرده خاطر شدند ، اما آرامش خاطر من از روابط خانوادگی عزیزتر است.

ویتالی پاخوموف ، روانشناس:

- ناراحتی مربوط به پذیرش مزاحمان با نقض مرزهای فضای شخصی توضیح داده می شود. این یک احساس طبیعی است ، نیازی به شرمساری نیست. برای به حداقل رساندن ناراحتی ناشی از دیدار مهمانان ، لازم است بگویید که شما میزبان خانه هستید. برنامه روزانه خود را تغییر ندهید. نظم و ترتیب خانه باید متعلق به شما باشد. اگر ملاقات به اندازه کافی طول کشید ، باید در مورد اینکه چه کسی آپارتمان را تمیز می کند ، غذا می خرد و ناهار را آماده می کند صحبت کنید.

اگر نمی توان از تهاجم مهمانان جلوگیری کرد و آنها در هفته دوم تخت های خود را دراز کشیده اند ، حوله خواسته اند ، با عطر شما خفه شده و گربه خود را فشار داده اند ، وقت آن است که برای حفاظت از مرزهای آنها تدابیری اتخاذ کنید.

- آشپزی ، سرگرمی و شب ماندن در کنار مهمانان را متوقف کنید.

- از "مهمانان" در مورد تاریخ دقیق عزیمت سوال کنید.

- گوه مانند گوه: توضیح دهید که منتظر دسته بعدی مهمانان هستید ، بنابراین زمان "خالی کردن اتاق" فرا رسیده است.

قانون شماره 3 مهمانی که بیش از یک هفته در خانه شما زندگی کرده است ، به طور خودکار دیگر مهمان محسوب نمی شود. این یک مستاجر است ، بنابراین با خیال راحت برخی از کارهای خانه ، خرید مواد غذایی و سایر کارهای خانه را به او بسپارید.

میتونه خیلی…

ماشا:

- یکبار دو دوست دختر ، که او او را خیلی دوست نداشت ، به طرف دوستم رفتند و رفتارهای بی شرمانه ای از خود نشان دادند: شوخی کردن ، گفتن خاردار و چیزهای ناخوشایند خوب نیست. به درخواست خروج ، آنها احمقانه خندیدند و نشسته باقی ماندند. سپس میتیا یک بطری اسپری را برداشت و با یک پشیک آنها را به سمت عقب کشاند.

ناتالیا ، مدیر مینی هتل:

- نکته اصلی این است که مهمانان بدانند که شما مهماندار اینجا هستید و تصمیم شما موضوع بحث نیست. البته مهمانانی هستند که سر و صدا می کنند و قسم می خورند. به طریقی دوستانه ، باید با پلیس تماس بگیرید ، اما از این گذشته ، شخص نمی خواهد بقیه را خراب کند ، شاید او فقط بیش از حد مشروب خورده است ، بنابراین رسوایی کرد. در چنین مواردی ، من با گرگوری تماس می گیرم - این همسایه ما است ، چنین عموی بزرگی. معمولاً دعواها از یک نگاه به گرگوری آرام می شوند.

توصیه شده: