فهرست مطالب:

چگونه بعد از اینکه توسط یک مرد کنار گذاشته شد ، دوباره خود را باور کنید
چگونه بعد از اینکه توسط یک مرد کنار گذاشته شد ، دوباره خود را باور کنید

تصویری: چگونه بعد از اینکه توسط یک مرد کنار گذاشته شد ، دوباره خود را باور کنید

تصویری: چگونه بعد از اینکه توسط یک مرد کنار گذاشته شد ، دوباره خود را باور کنید
تصویری: با این ۱۲ ترفند دوست پسرتان را عاشق خود کنید 2024, آوریل
Anonim

هر یک از ما باید با بسیاری از شکست ها ، از دست دادن ها و ناامیدی ها در زندگی روبرو شویم - همه ما طعم شور نمک شکایات را از نزدیک می دانیم. وقتی مردی ما را ترک می کند ، ایمان به خود را از دست می دهیم و فکر می کنیم که هرگز نمی توانیم با مردی بهتر ملاقات کنیم.

مارینا قهرمان ما را از مقاله "چرا او گفت:" ما متفاوت هستیم "" به یاد داشته باشید؟ شش ماه پیش ، مردی او را ترک کرد و او همچنین فکر کرد که هرگز همان احساس زنده و سرخوش را نخواهد داشت. اما اکنون او یک زن شاد ، محبوب ، با اعتماد به نفس و قوی است که دیگر نمی توان آن را شکست. چگونه او به این نتیجه رسید؟ از نامه او مطلع شوید.

Image
Image

آن لحظه را به خاطر می آورم ، شش ماه پیش ، زمانی که الکسی با گفتن اینکه ما متفاوت هستیم ، از زندگی من ناپدید شد انگار که هرگز در آن نبوده است ، گویی این فقط یک رویای دلپذیر بود که به پایان رسید. انگار قلبم کنده شده بود. آنقدر احساس درماندگی ، از دست رفتن ، رها شدن ، رها شدن و بیهوده بودن داشتم که در آن لحظه به نظرم رسید که تنها نکته مثبت این است که بدتر از این نمی تواند باشد. در شبهای سرد بی خواب و مضطرب ، روح من تکه تکه شد - هر شب به مدت یک هفته گریه می کردم. من نمی خواستم کاری انجام دهم ، دستانم به طور کامل افتاد - من مانند یک ربات به محل کارم رفتم ، در اعماق خودم بودم ، بی سر و صدا از درون رنج می بردم.

من الان فهمیدم ، اشتباه بود - من نباید در خودم بسته می شدم. اما او خود را بست و به مدت دو ماه در استرس مداوم بود. با نگاهی به زوج ها و خانواده های خوشبخت عاشق ، فکر کردم هیچ چیز در زندگی شخصی من به کار نخواهد آمد ، این برای من نیست و مربوط به من نیست. گریه تلخ در بالش من در شب با از دست دادن کامل احساسات زنده جایگزین شد - من زندگی نمی کردم ، بلکه به سادگی وجود داشتم.

همچنین بخوانید

زیبایی برای کل سر یا تناسب اندام مغز
زیبایی برای کل سر یا تناسب اندام مغز

روحیه | 2018-08-06 زیبایی برای کل سر یا تناسب اندام مغز

احساس کردم باید کاری انجام دهم ، زیرا نمی توانم به تنهایی آن را انجام دهم. من به یک روانشناس یا کتابی درباره رشد خود فکر کردم ، اما به نوعی با اکراه معتقد بودم که وضعیت من تغییر خواهد کرد. بنابراین ، خودم را مجبور کردم که با روانشناس به ملاقات بروم ، اما به جای قرار ملاقات ، اتفاقی کاملاً شگفت انگیز برای من افتاد.

شب قبل از آن روز ، وقتی به پزشک می رفتم ، الکسی را از نظر ذهنی تصور کردم و با قلبم او را بخشیدم. من واقعاً آن شب متوجه شدم که خودم سلامتی خود را خراب می کنم و از بین می برم و باید جلوی این کار گرفته شود. من صادقانه از خداوند متعال خواستم که به من در تغییر شرایط کمک کند.با گریه ، من به نیروهای عالی دعا کردم تا به من کمک کنند تا الکسی را کاملاً ببخشم. با خیال راحت به خواب رفتم و وقتی از خواب بیدار شدم به روانشناس مراجعه کردم.

من تاکسی گرفتم ، اما تویوتای راننده تاکسی در نیمه راه با یک فولکس واگن گلف ، که جلوی او رانندگی می کرد ، کمی برخورد کرد - پس از نیم ساعت تنظیم رابطه ، راننده تاکسی من از من خواست تاکسی دیگری سوار شوم. از ماشین پیاده شدم و رای گیری را شروع کردم.

یک اتومبیل متوسط با شیشه های رنگی عقب جلوی من ایستاد ، بنابراین من ندیدم که شخصی وجود دارد و سعی کرد بنشیند ، اما وقتی متوجه شخصی شدم که کمی تعجب کرد"

همچنین بخوانید

افسانه های اصلی درباره عزت نفس شما
افسانه های اصلی درباره عزت نفس شما

روانشناسی | 2015/03/23 افسانه های اصلی درباره عزت نفس شما

در حالی که در بیرون از ماه فوریه سرد بود ، زیر ساحل آرام در ساحل دراز کشیده بودم ، ناگهان آنقدر احساس خوشبختی کردم که حتی می خواستم از خوشحالی گریه کنم. متوجه شدم که باید از زندگی بسیار سپاسگزار باشم ، حداقل به خاطر این واقعیت که می توانم ماسه ملایم و اشعه های گرم خورشید را احساس کنم. من فهمیدم که هیچ خوشبختی بالاتر از این نیست که بتوانید ببینید ، بشنوید و راه بروید. فهمیدم چقدر خوشحالم فقط از این واقعیت که زنده هستم و حق انتخاب دارم. و از همان لحظه شادی را انتخاب کردم! همه مشکلاتی که فکر می کردم به جایی رسیده است ، احساس کردم که به هیچگونه کمک خارجی از روانشناسان و روان درمانگران نیاز ندارم - می توانم در هر لحظه از زندگی به خودم کمک کنم. به هیچ وجه پشیمان نیستم که به جای مراجعه به متخصص ، یک روز را در آبگرم گذراندم ، با آرامش از پولی که برای روان درمانی اختصاص داده بودم جدا شدم. آن روز در آبگرم بهترین درمان برای روح بود.

از آن روز به بعد ، زندگی من به شدت تغییر کرد - به مدت سه ماه من زندگی خود را به هر طریق ممکن بهبود بخشیدم ، به یوگا ، استخر ، رقص رفتم ، زیاد خواندم و خندیدم ، و اجازه ندادم حتی یک فکر منفی داشته باشم. به من کاملاً از تماشای تلویزیون صرف نظر کردم ، به طور کلی خواندن اخبار را متوقف کردم ، زیرا متوجه شدم که 90 news از اخبار منفی است: فاجعه در برخی از ژاپن ، سقوط هواپیما بر فراز ایرکوتسک ، جنگ در سوریه. من به آن نیازی ندارم. من هنوز نمی توانم با تماشای اخبار به قربانیان کمک کنم. در عوض ، آموزشهای مختلف ، وبینارها را انتخاب کردم ، جایی که آنها در مورد اینکه جهان ما چقدر زیبا است و امکانات هر فرد چقدر نامحدود است صحبت کردند. من داستان نیک وویچیچ را خواندم و شروع کردم به خندیدن به درام به اصطلاحم با نوعی الکسی ، که صادقانه می گویم ، دیگر او را به خاطر نمی آورم. برای من آنقدر خنده دار شد که مانند یک احمق من زندگی ام را در نوعی ملودرام خاکستری نقاشی می کنم ، در حالی که می توانم هر چیزی را که می خواهم با رنگ های روشن نقاشی کنم - این زندگی من است. و فقط من انتخاب می کنم که چه چیزی باشد!

درست دو هفته پیش ، من اولین ملاقات خود را با آن خارجی که در تاکسی ملاقات داشتم ، داشتم. نمی دانم چگونه خواهد بود. هر چیزی می تواند باشد. من امکان همه چیز را می پذیرم و آماده پذیرش هر درسی هستم که جهان برای من ارسال می کند. من از او به خاطر این درس ها و لحظات شاد زندگی ام بسیار سپاسگزارم.

با عشق ، مارینا.

Image
Image

با خواندن نامه مارینا چه نتیجه ای می توان گرفت:

1. جهان ما را می شنود. بنابراین ، شما باید صادقانه با قلب و روح باز از خداوند متعال درخواست کنید.

2. ما سلامتی خودمان را از بین می بریم. بنابراین ، ما باید جریان افکار منفی را متوقف کنیم و درک کنیم که سلامت ما کاملاً به افکار ما بستگی دارد. هرگز فراموش نکنید که شما باید از سلامت خود محافظت کنید!

ما می توانیم به خود کمک کنیم! و به همین ترتیب ، متأسفانه ، می توانیم خود را نابود کنیم.

3. ما می توانیم به خود کمک کنیم! و به همین ترتیب ، متأسفانه ، می توانیم خود را نابود کنیم. خودت را انتخاب کن!

4. روزانه هزاران امکان در اطراف ما وجود دارد. وظیفه ما توجه به آنهاست!

5. تلویزیون منبع ضایعات منفی است. ما نیازی به دانستن همه حوادث و مشکلات غم انگیزی که در جهان رخ می دهد نداریم.

6. اگر می توانید ببینید ، بشنوید و راه بروید - شما خوشبخت ترین فرد روی زمین هستید! برای هر روز از زندگی خود سپاسگزار باشید ، فقط به خاطر توانایی احساس و فقط به خاطر این واقعیت که زنده هستید! پس از همه ، تا زمانی که شما زنده هستید - همه چیز در دست شما است!

7. و مهمتر از همه - همه چیز همیشه برای بهترین اتفاق می افتد!

توصیه شده: