فهرست مطالب:

چگونه فهمیدم که یک کودک مانعی برای کار من است
چگونه فهمیدم که یک کودک مانعی برای کار من است

تصویری: چگونه فهمیدم که یک کودک مانعی برای کار من است

تصویری: چگونه فهمیدم که یک کودک مانعی برای کار من است
تصویری: 👰ПОДРОБНО О НАШЕЙ СВАДЬБЕ! БЕЗ СЛЁЗ НЕ ПОСМОТРИШЬ 😅😩 2024, آوریل
Anonim

در زندگی بسیاری از زنان دوره هایی وجود دارد که آنها آمادگی دارند ، حداقل در کلام ، از ارزشمندترین چیزی که دارند صرف نظر کنند … منظور من لحظه ای است که یک زن سعی می کند شغلی پیدا کند و مجبور می شود این واقعیت را پنهان کند. او بچه دارد …

Image
Image

من در آخرین سال مسسه فرزندی به دنیا آوردم و توانستم از تمام لذتهای اهمیت اجتماعی این واقعیت قدردانی کنم ، زیرا نه تنها بیکار نبودم ، بلکه مادری تنها بودم. از آنجا که در زمان تولد من جایی کار نمی کردم ، اما درس می خواندم ، پس ، البته ، هیچ حکمی لازم نبود. من مادری فوق العاده دارم که وظایف یک پرستار بچه مادربزرگ را بر عهده گرفت و پس از سه ماهگی واسیلینا به تبادل کار رفتم. باید فوراً بگویم که من به اینترنت و آژانس های استخدامی به عنوان راهی برای یافتن کار اعتقاد دارم ، اما بهترین استخدام کنندگان هنوز دوستان شما هستند.

من در تخصص خود تجربه داشتم (بیش از 2 سال ، هرچند با وقفه - من هنوز دانشجو بودم) ، دیپلم آموزش عالی ، توانایی کار تیمی ، دانش کامپیوتر ، انگلیسی ، مجوز اقامت در نزدیکی مسکو… خوب ، برای یافتن کار به چه چیز دیگری نیاز دارید. پس از توصیه یکی از دوستان ، من بلافاصله به عنوان سردبیر مجله اصلی به یک انتشارات بزرگ منتقل شدم (هفته ای دوبار و سایر نشریات یک بار در ماه یا کمتر). درست است ، آنها او را تحت آزمایش قرار دادند. آنها در مصاحبه در مورد کودک نپرسیدند و من خودم با دل سبکی نگفتم. برای دو ماه کار ، من به طور کامل بر محل کارم مسلط شده ام و حتی 4 عنوان جدید در مجله ایجاد کرده ام. روسا از من راضی بودند ، من هرگز مهلت انتشار را از دست ندادم ، تیراژ نشریه کمی افزایش یافت ، در همه شوراهای تحریریه مورد تمجید قرار گرفتم … در نتیجه ، بخش پرسنل به من دستور داد تا اسناد را برای ثبت نام بیاورم برای یک موقعیت ثابت من اوردم…

چهار روز بعد ، سردبیر دفتر انتشارات (مافوق من) من را احضار کرد و نگاهی به دور انداخت: "متأسفانه ، ما مجبور به جدایی هستیم ، و من صراحتا می گویم که ویژگی های حرفه ای و خلاقانه من کاملاً خوب است. رضایت بخش ، حتی بیشتر از آن ، اما تعدادی دیگر ظاهر شده اند. س questionsالاتی که هنوز ارزش بحث و گفتگو را ندارند … "اینگونه بود که من بدون کار به پایان رسیدم و در همان روز همه چیز را به ویراستار جدید تحویل دادم.

Image
Image

در محل دیگری از کار ادعا شده ، آنها از من دریافت رسید خواستند ، که اصل آن به این دلیل خلاصه می شود که درخواست من برای مرخصی زایمان به منزله نامه استعفا با اختیار من است. من با قاطعیت گفتم که من در حال حاضر یک فرزند دارم ، به آرامی به من گفتند: "خداحافظ". به هر حال ، من با یک وکیل مشورت کردم - چنین یادداشت هایی غیرقانونی است.

تا زمانی که دخترم یک ساله بود ، در 15 مصاحبه شرکت کردم و یک دوره آزمایشی را در 4 شرکت کار کردم ، جایی که ماه کمتر است. علاوه بر این ، هرچه بیشتر من را دوست داشتم ، زودتر از من خواستند مدارک بیاورم و زودتر از خدمات من امتناع کردند. سپس آنها مرا به محل کار کم درآمد ، بدون دفترچه کار ، پرداخت های اجتماعی و ضمانت ها بردند ، حتی می توانم فقط با هزینه شخصی خود یک بولتن در آنجا ببرم.

اکنون همه چیز به جادویی ترین حالت تغییر کرده است. من در یک خبرگزاری بزرگ کار کردم و پس از یک دوره آزمایشی اخراج نشدم ، بلکه برعکس ، من ترفیع گرفتم - من به عنوان رئیس بخش منصوب شدم. صادقانه بگویم ، بخشی از مکالمه مافوق های "فوری" و "عالی" درباره انتصابم را شنیدم. این واقعیت که من بچه داشتم بسیار مثبت تلقی شد: "او مانند اسب ، مادر مجرد کار خواهد کرد ، بنابراین باید خودش درآمد کسب کند ، بعید است که از محل کار به محل کار پرواز کند ، او بیشتر به ثبات علاقه دارد". خوب ، کمی بدبینانه ، اما واقعیت دارد.و صادقانه بگویم ، من حتی از این واقعیت تشخیص مقامات نیز خوشحال شدم.

اما دوست بدون فرزندم ایرا کار خود را رها می کند. تا مدتی ، همه چیز در حرفه او خوب بود و او به درستی روی ارتقاء دیگری حساب می کرد. اما به تازگی او ازدواج کرد و رئیس (هنگام قدم زدن در عروسی اش) از مقام جدیدی برای او امتناع کرد: "شما ازدواج کردید ، اکنون به مرخصی زایمان می روید ، و من باید نرخ شما را حفظ کنم و به دنبال جایگزین باشم. برای شما ، و سپس "نه در مادی" برمی گردید ، و من شما را کجا قرار می دهم؟ " ایرا بهانه های تحقیر آمیزی را آغاز کرد که هنوز به بچه ها فکر نمی کند ، می خواهد کار کند-کار کند … اما همکارش ارتقا یافت و ایرا کنار رفت: کار در جایی که از او قدردانی نمی شد ناخوشایند شد.

در مورد تلاش برای یافتن شغل خانگی برای مادری که بچه دارد ، به این دلیل که به "خانم از بخش منابع انسانی" وابسته نباشیم ، این نیز یک موضوع بسیار بسیار بحث برانگیز است. در بیمارستان زایمان ، ماشا را ملاقات کردم ، ما دختران خود را در همان روز به دنیا آوردیم ، هر دو مجرد بودند ، بر این اساس ما دوست شدیم و هنوز هم ارتباط داریم. ماشا روزنامه نگار برجسته روزنامه مشهور کلان شهر است. به نظر می رسد که می توانید در خانه مقاله بنویسید. شما با یک دست گهواره را تکان می دهید ، کامپیوتر دیگر را با دست دیگر روشن می کنید. مزخرف! غیرممکن شد: هر سه ساعت یکبار برای تغذیه کودک ، تهیه غذا برای او و خودش ، شستشو ، اتو کردن ، پیاده روی ، رفتن به مغازه ها و در عین حال نوشتن مقالاتی که برای آنها شرمنده نمی شود … گاهی اوقات بدن به سادگی به استراحت و خواب نیاز دارد ، اما در یک روز فقط 24 ساعت و هیچ روز مرخصی در تکالیف خانه وجود ندارد …

Image
Image

ماشا مجبور شد یک پرستار بچه استخدام کند. او با لنوچک درگیر می شود در حالی که خود ماشا مادر در اتاق بعدی می نویسد. برخی از آشنایان معتقدند که این ارباب از طرف مشکا است - اما من کاملاً با او هستم. مادربزرگ و مادربزرگم همان پرستار بچه است و متوجه می شوم که بدون کمک او حتی اگر سه دفتر در خانه خود راه اندازی کنم ، هیچ سکه ای به دست نمی آورم …

و به تازگی من و واسیلینا به دیدار "خواستگاران برای دیدن" رفتیم: همکلاسی من اولگا دومین پسر متوالی را با تفاوت یک سال و یک ماه به دنیا آورد و ادعا می کند که "فقط یک زن با دو فرزند هیچ حقی برای یک زن و یک کودک "، و شوهرش میشکا می خندد و تقاضا می کند ، به طوری که او متوقف نشود و یک پسر سوم و سپس یک دختر به دنیا بیاورد. و او اطمینان می دهد که زایمان کار اولگا است …

و همچنین:

من بچه نمی خواهم: از چه چیزی "بدون کودک" می ترسند: ما عادت کرده ایم که فکر کنیم غریزه مادری امری طبیعی است. بنابراین دختران "دارای نقص" در غریزه مادری از کجا آمده اند؟ من آمارها را زیر و رو می کنم: به گفته روانشناسان ، کودکان متنفر چندان رایج نیستند: فقط درصد ناچیزی از زنان واقعاً بچه ها را دوست ندارند. و بیشتر به اصطلاح "بدون کودک" زنانی هستند که به دلایل مختلف از بچه دار شدن می ترسند. بیشتر بخوانید…

ویژگی های شغلی یک زن: آیا واقعاً ایجاد یک حرفه برای یک زن بسیار دشوارتر از یک مرد است؟ با توجه به سطح یکسانی از هوش ، تحصیلات ، تجربه ، آیا حقوق و اولویت بیشتری به مرد تعلق می گیرد؟ اولگا لوکینا ، روان درمانگر و روانکاو ، مشاور توسعه فردی پیشرو ، نامزد علوم پزشکی و رئیس مرکز روانشناسی بریتانیا ، به این سوالات پاسخ می دهد. مقاله را بخوان …

توصیه شده: