فهرست مطالب:

من را می فهمی؟
من را می فهمی؟

تصویری: من را می فهمی؟

تصویری: من را می فهمی؟
تصویری: Hayedeh - Vafaye Del هٔایده ـ وفای دل 2024, ممکن است
Anonim
Image
Image

آیا یک فرد می تواند بدون ارتباط زندگی کند؟ "چرا که نه؟" - شما خواهید گفت هنگامی که در یک جزیره خالی از سکنه ، جایی که یک کیلومتر در اطراف آن یک روح زنده وجود ندارد ، مطمئناً او ناراحت می شود ، اما کجا می توانید بروید! ما باید فقدان گفتگوکنندگان را تحمل کنیم. در شرایط عادی ، ارتباط با نوع خود بخشی جدایی ناپذیر از زندگی ما است. مخصوصاً در محل کار. اینجاست که بستگی زیادی به نحوه برقراری ارتباط دارد. از جمله آینده خود شما.

یک بار برای مشاوره به یک شرکت مراجعه کردم و در حالی که منتظر نوبت بودم ، شاهد یک مکالمه جالب بودم.

یکی از کارمندان به دیگری می گوید: "شما اصلاً به خواسته من توجه نکردید."

- چرا که نه؟ - او شگفت زده شد. - در اینجا متن است ، و در اینجا گواهی نامه است. این دقیقاً همان چیزی است که شما گفتید.

- نه ، - مخالفت اول ، - من می خواستم نمودارهایی در اینجا وجود داشته باشد - متن ، اما نه در مورد محصولات ما ، بلکه در مورد مأموریت ما ، و در اینجا - جداول. این همون چیزیه که گفتم. و شما عکس آن را دارید.

-ولی من اینجوری درکت کردم …

یک وضعیت معمولی ، اینطور نیست؟ یکی به روش خودش توضیح داد ، دومی به روش خودش فهمید ، و به نظر می رسد که هر دو زحمت این را نداده اند که دوباره از یکدیگر بپرسند آیا همه چیز واضح است. در نتیجه ، کارهایی که زمان زیادی صرف آن شده است ، اکنون باید دوباره انجام شود. کدام یک از طرفین مقصر است؟ شما می گویید هر دو و اضافه خواهید کرد که چنین چیزی در زندگی در هر مرحله یافت می شود.

ارتباط فرآیندی است که حداقل دو نفر را درگیر می کند. برای دستیابی به تفاهم متقابل ، به تلاش هر دو طرف نیاز است. با این حال ، شرایط مختلفی در زندگی وجود دارد. اگر رئیس ، وظیفه بعدی را به شما می دهد ، چیزی کاملاً نامفهوم را زمزمه می کند و در توضیحات گیج می شود ، به یاد داشته باشید که:

  • اگر با این کار کنار نیایید ، مقصر عمدتا بر دوش شما خواهد بود ؛
  • بعید است در تغییر رئیس و نحوه بیان افکار خود موفق شوید.

آنچه پس از آن است که باید انجام شود؟ همانطور که یکی از دوستانم می گفت ، مراقب خودتان باشید.

تحت تعصب و اعتماد بیش از حد قرار نگیرید

با نگرش مثبت تماس بگیرید. حتی اگر شخصی ، به شکل تصویری ، روی دم شما قدم گذاشت ، نارضایتی های قدیمی را از سرتان بیرون کرد: شما در محل کار هستید ، مهم این است که بتوانید با هر یک از اعضای تیم ، صرف نظر از اینکه او را دوست دارید یا نه ، یک زبان مشترک پیدا کنید.

Image
Image

به طرف مقابل خود از دید پایین نگاه نکنید. او مکالمه ای را آغاز می کند و شما بنشینید و فکر کنید: "بله ، من قبلاً به خوبی می دانم که می خواهید چه بگویید." بیهوده هیچ کس نمی تواند روند مکالمه را با اطمینان صد در صد پیش بینی کند. این احتمال وجود دارد که مخاطب شما نوعی شگفتی در انتظار شما باشد. اگر از رهبری اعتماد به نفس خود پیروی کنید ، اطلاعات مهم را از دست خواهید داد ، و این در نهایت می تواند بر کیفیت تمام کارهای بعدی شما تأثیر بگذارد.

یک تنظیم ایجاد کنید

اگر با کارمندی گفتگوی جدی دارید ، مطمئن شوید که هیچ چیز شما را از گفتگو منحرف نمی کند. رادیو و تلویزیون را خاموش کنید ، در راهرو را ببندید ، تلفن را خاموش کنید. فقط شما و طرف مقابل. و شاید دفترچه یادداشت شما - به منظور یادداشت برداری در طول مکالمه ، قبلاً برای انجام این کار درخواست مجوز کرده اید. شما خواهید گفت که شما یک حافظه عالی دارید و نیازی به چنین شبکه ایمنی ندارید ، اما نباید عجله کنید. اما اگر مخاطب شما ناگهان شروع به پاشیدن اصطلاحات فنی کند ، که بیشتر آنها را کاملاً ناآشنا می دانید؟ به احتمال زیاد ، شما عصبی می شوید و در مرحله ای نخ استدلال را از دست خواهید داد. برای جلوگیری از این اتفاق ، دفترچه ای را در دست بگیرید.

علاوه بر این ، با یادداشت برداری ، می توانید بهتر روی موضوع مکالمه تمرکز کرده و اجازه ندهید افکار شما به طرف دیگر کشیده شوند.

عجله نکنید

صحبت را متوقف نکنید ، او را عجله نکنید ، عبارات را برای او تمام نکنید. اگر این سه قانون را زیر پا بگذارید ، در معرض خطر قرار می گیرید ، اولاً از شخصی که با او ارتباط برقرار می کنید ناراضی هستید ، و ثانیاً دریافت اطلاعات با کیفیت پایین. بگذارید طرف مقابل تا پایان صحبت کند و فقط پس از آن خودتان شروع به صحبت کنید.

مشخص کنید که با دقت گوش می دهید

گهگاه مناسب است که اظهاراتی مانند "من می فهمم …" یا "بله ، البته …" را در مکالمه وارد کنید. بنابراین ، شما به طرف مقابل نشان می دهید که واقعاً به حرف او گوش می دهید.

با این حال ، سعی نکنید او را با چنین انحرافاتی سرگرم کنید: "می دانید ، این من را به یاد داستانی انداخت …"

سوالات خود را مطرح کنید

در هیچ موردی نباید از انجام این کار شرمنده باشید. وظیفه شما این است که از مکالمه بیشترین بهره را ببرید. اگر چیزی را نمی فهمید ، باید دوباره بپرسید. این میتواند با دو راه انجام شود. اولین مورد عبارت است. شما افکار طرف مقابل را با کلمات خود تکرار می کنید و از او می خواهید بررسی کند که آیا او را به درستی درک کرده اید یا خیر. به عنوان مثال: "اگر شما را درست متوجه شدم ، پس …" یا "منظورتان این است …".

راه دوم این است که بدانید. در اینجا شما به سادگی می خواهید اطلاعاتی را که ممکن است اشتباه متوجه شده باشید ، روشن کنید: "لطفاً منظور خود را دقیقاً مشخص کنید …" یا "مهربان باشید ، دوباره آن را تکرار کنید …".

خلاصه نویسی در پایان گفتگو مفید است. به عنوان مثال: "بنابراین ، در مورد چه چیزی توافق کردیم؟.." یا "همانطور که من آن را درک می کنم ، وظیفه اصلی ما این است …".

مراقب باشید

ما نه تنها به کمک زبان با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم: رفتار ، حرکات ، حرکات ، حالات چشم ، حالات چهره ، لحن گاهی گویاتر از کلمات است. گاهی اوقات این نشانه های غیر کلامی حتی می تواند اطلاعاتی را به مخاطب بدهد که ما ترجیح می دهیم از آن خودداری کنیم. به یاد دارم که یکی از دوستانم ، در مورد رابطه با عروسش صحبت می کرد ، می گفت: "ما همه فوق العاده هستیم! درک کامل!" - اما در همان زمان صورتش توسط یک صورت مخدوش شد ، گویی چیزی فوق العاده ترش خورده است. من و شوهرم نگاهی رد و بدل کردیم: آنها می گویند ، همه چیز با "درک کامل" شما روشن است.

بنابراین ، هنگام انجام گفتگو ، سعی کنید نه تنها به صحبت های طرف مقابل خود توجه کنید ، بلکه به نحوه رفتار او نیز توجه کنید. و اگر در رفتار او متوجه چیزی شدید که با آنچه در حال حاضر می گوید مطابقت ندارد - مراقب خود باشید ، او به وضوح آنچه را که فکر می کند نمی گوید. اگرچه این لزوماً نشان دهنده یک دروغ عمدی نیست.

به یاد داشته باشید که چند بار در زندگی شما شرایطی پیش آمده است که مجبور به بیان کلمات مودبانه شده اید ، و در آن زمان شما احساس اشتیاق شدید برای بلند فریاد زدن یا ضرب و شتم همه چیزهایی را که به دست شما رسیده احساس می کنید ، فقط به این دلیل که روز در حال رفتن نبود خوب یا چون سرت درد می کرد بنابراین بیش از حد مشکوک نباشید.

با موجش هماهنگ شوید

Image
Image

روانشناسان می گویند ما معمولاً افرادی را دوست داریم که از نظر ظاهری تا حدودی شبیه ما هستند ، از نظر خلق و خو ، رفتار یا نگرش نسبت به زندگی مشابه هستند. توجه می شود که اگر هر دو طرف در حین مکالمه اصول مشابهی را برای انجام مکالمه کشف کنند ، این امر درک متقابل را تسهیل می کند. این شباهت می تواند تصادفی باشد - مردم ، همانطور که می گویند ، همزمان بودند. اما اگر این اتفاق نیفتاد ، می توانید آگاهانه با لحن مخاطب ، حالات چهره ، حرکات و غیره خود را تنظیم کنید تا با او ارتباط برقرار کنید. او کمی پوزخند می زند - و شما پوزخند را تکرار می کنید. او پاهای خود را روی هم می گذارد و هر دو دست را روی دسته های صندلی می گذارد - شما نیز همین کار را انجام دهید. آزمایش کنید و خواهید دید که چگونه کل فضای گفتگو تغییر می کند. شما دیگر فقط افرادی نیستید که باید راه حلی برای یک مشکل پیدا کنید. شما افرادی هستید که با یکدیگر راحت هستید ، افراد همفکر.

"از نظر تئوری ، همه چیز همیشه عالی به نظر می رسد - ممکن است بگویید. - اما در واقعیت ، اغلب اوقات بی معنی به نظر می رسد ، هیچ اتفاقی نمی افتد." تنها یک راه برای اصلاح وضعیت وجود دارد - ورزش.این نظریه را به خدمت بگیرید و ارتباط برقرار کنید ، ارتباط برقرار کنید ، ارتباط برقرار کنید. به هر حال ، برای یک کودک ، حتی چند قدم نیز یک چیز عالی است ، اما امروز به خودتان نگاه کنید: شما روی اسکیت سواری ، ماشین و اسنوبورد هستید. رازهای ارتباط موثر نیز همینطور است - راه پیاده روی تسلط پیدا می کند.