چای یا قهوه؟
چای یا قهوه؟

تصویری: چای یا قهوه؟

تصویری: چای یا قهوه؟
تصویری: چای یا قهوه؟ کدام یک بهتر است؟ 2024, آوریل
Anonim
Image
Image

"چای می خواهی یا قهوه؟" پاسخ به این س courseال روند بعدی رویدادها را تعیین می کند. اگر چای پیش رو دارید ، عصر گفتگوهای صمیمانه ، درک متقابل ظریف و صلح شکننده است. با یک زن یا یک مرد ، مهم نیست. چای ابدیت است. اگر قهوه عصر هیجان دلپذیر ، دود سیگار ، اعترافات غیر منتظره و پیامدهای غیرقابل پیش بینی است. اگر قهوه با یک زن باشد ، گفتگوها در مورد ابدی ، - در مورد عشق خواهد بود. اگر با یک مرد - خود عشق وجود خواهد داشت. زمان قهوه است. چرا این نوشیدنی ها چنین قدرتی بر ما دارند؟ چه چیزی باعث می شود آنها هرگز از مد خارج نشوند؟

روز دیگر به جشن تولد دعوت شدم. من حتی فکر نمی کردم که چه چیزی را بدهم. البته یک ست چای! چنین هدیه ای جهانی است. این یک خط خوب بین یک هدیه ضروری ، اما پیش پا افتاده و یک اصلی ، اما بی فایده است. من انتخاب کردم: فنجان های چینی برای جشن های خانوادگی یا فنجان های سفالی مینیمالیستی برای مهمانان منتخب. من یک مجموعه بزرگ خاک رس قرمز ، به سبک شرقی خریدم. دختر تولد خوشحال شد. او گفت که اکنون به جای عصرهای قلیان ، اتاق های چای را ترتیب می دهد.

چای جدایی ناپذیر از شیوه زندگی ما است. "چای می خواهی؟" - اولین س forال برای هر مهمان ، هرجا که می آید. علاوه بر این ، این نوشیدنی چیزهای زیادی در مورد ما می گوید. نه تنها درباره ترجیحات سلیقه ای ما ، بلکه عمیق تر: چگونه واقعاً با خودمان ارتباط داریم. چای - ارزان ، در کیسه ، با عجله ، ظهر کار؟ با جنبش فریبنده "داخل و خارج" ، توسط تبلیغاتی برای یک مارک معروف چای مورد سوء استفاده قرار گرفته است؟ یا شاید مجموعه ای از چای چینی با مراسم چای واقعی؟

دوستم ماشا می گوید: "چای همیشه یک مراسم است. و اگر اینطور نیست ، پس هیچ قهوه ای در دست نداشت." به نظر من ، این درست است: چای کیسه ای "عجله" می تواند عطش شما را برطرف کند یا به گذر زمان کمک کند ، اما نمی تواند لذت ظریفی را به ارمغان آورد. این تقریباً مانند داشتن رابطه جنسی با افراد مورد علاقه است.

یک بار در سایت آرتمی لبدف بخش جالبی به نام "من متنفرم" و در لیست - "کتری برقی" را دیدم. نمی دانم چگونه او را اذیت می کنند ، اما می توانم حدس بزنم - با عملکرد واضح آنها. که شاید با فقدان معنویت همراه باشد. اما یک قوری واقعی و مطمئناً سفالی باید "روح چای" را حفظ کند! لذیذان می دانند: اگر یک قوری سرامیکی را با نوعی شوینده پاک کنید - این تمام است ، می توانید با خیال راحت آن را دور بیندازید. مراسم چای آماتوری را تحمل نمی کند. این شبیه مدیتیشن است که بدن را آرام می کند و روح را روشن می کند.

من دوستی دارم که استاد چای واقعی است. با این حال ، قبلاً او یک مهندس معمولی بود ، اما چنان از سنت چای چسبیده بود که آن را به حرفه خود تبدیل کرد. او می گوید که بهترین راه برای شناختن یک فرد ، برگزاری مراسم چای با او است. هر یک از شرکت کنندگان در این اقدام ابتدا باید با چای انتخاب شده آشنا شوند: به طریقی خاص که عطر آن را استشمام می کند. اعتقاد بر این است که چای بستگی به طعم و مزه آن بسته به افرادی دارد که آن را می نوشند. به نظر می رسد که او انرژی انسان را جذب می کند. پر از سایه می شود. تهیه چای واقعی نیز آسان نیست. آب (ترجیحاً از منبع) مطمئناً باید در یک ظرف شیشه ای شفاف در چشم باشد. در غیر این صورت ، از کجا می دانیم که جوشاندن چای آینده ما در چه مرحله ای است؟ اگر از نزدیک نگاه کنید ، جذاب است: ابتدا حباب های ریز - "یک رشته مروارید" ، سپس بزرگتر - "چشم ماهی" ، سپس یک صدای مشخص - "سر و صدای درختان" … نکته اصلی اینجا این است که اجازه ندهید آب بجوشداستاد چای با قاشق مخصوص قیفی درست می کند - "دم اژدها" - و چای را در آن می ریزد. چای مجاز است دم بکشد - و آنها از کاسه های کوچک ، بدون شکر می نوشند.

در ابتدا ، طعم آن عجیب به نظر می رسد: برخی از "چای تخت سبز" به هیچ وجه شبیه چیزی نیست که ما معمولاً از فنجان های بزرگ می نوشیم. اما ارزش چشیدن آن را دارد … "چرا استاد چای شدی؟" - یکبار از یکی از دوستان پرسیدم. او می گوید: "وقتی من بچه مدرسه ای بودم ، بابا تانیا در غذاخوری ما کار می کرد. او با یک ملاقه عظیم سوپک نامشخص را در لیوان ریخت. در آن بی تفاوتی وجود داشت. علاوه بر این - عشق به یک شخص …"

و قهوه؟ سیاه ، قوی ، معطر. بدون آن ما به سختی می توانیم صبح بیدار شویم ، نه بعد از ظهر خیلی دوستانه و نه عصرها خیلی عاشقانه. که فراتر از یک آیین آشنا است. "یک فنجان قهوه ، لطفا" اولین چیزی است که مردم در کافی شاپ های سراسر جهان می گویند. قهوه و شیر. قهوه و سیگار. قهوه و گفتگو. قهوه و عشق. قهوه و تنهایی. یک نوشیدنی که ما بدون هیچ تردیدی پول زیادی برای آن خرج می کنیم.

در یکی از مقالات خود ، کاتیا متلیتسا به طرز شگفت انگیزی دقیق نوشت: "قهوه ، مانند چای ، دارای پتانسیل اقتصادی فوق العاده ای است. می تواند به طرز عجیبی زیاد باشد." ما هزینه قهوه را پرداخت نمی کنیم - برای شیوه زندگی.

Image
Image

قهوه حتی بیشتر از چای درباره ما می گوید. اعتیاد به قهوه فوری ، به ویژه در کیسه های سه در یک ، شک و تردید را افزایش می دهد: چرا یک فرد داوطلبانه طعم غنی را به نفع جانشین نامشخص قربانی می کند؟ آیا او فکر نمی کند که لیاقت بیشتری دارد؟ نمی توان خوب را از بد تشخیص داد؟ یک پیرزن رنگارنگ آبخاز طرز تهیه قهوه واقعی را به من آموخت: در سفر ، من از او یک ترک صنایع دستی خریدم. پیرزن به عنوان استاد تجربه با شکوه بود و به عنوان شخصیتی از نئورئالیسم سینمایی باورپذیر بود. از آن زمان به بعد ، من به این باور رسیدم که دم کردن قهوه یک فرایند جادویی است که نه چندان بر اساس مهارت ها بلکه بر اساس احساسات ساخته شده است. در نيمه صدا

ما در کافی شاپ ها خرما می سازیم و با نگاه به طرف مقابل ، فوراً تعیین می کنیم: چای یا قهوه. چای معنویت است. قهوه حسی است. ما می دانیم چه کسی مقابل ما است. ما می دانیم چه می خواهیم. بدون هیچ حرفی. شهودی

توصیه شده: