گستاخی دومین خوشبختی است اما نه در زندگی شخصی
گستاخی دومین خوشبختی است اما نه در زندگی شخصی

تصویری: گستاخی دومین خوشبختی است اما نه در زندگی شخصی

تصویری: گستاخی دومین خوشبختی است اما نه در زندگی شخصی
تصویری: آیا روسیه کشور خوبی برای زندگی است؟ نظر مردم روسیه 2024, ممکن است
Anonim
دختر
دختر

گستاخی ، درست مانند کمرویی در جهان ، بیهوده وجود ندارد. البته ، هر دو می توانند مفید باشند اگر برای هدف مورد نظر استفاده شوند. در حقیقت ، افرادی که گستاخی و کمرویی یکسانی در رفتار دارند ، بسیار خوش شانس هستند. هنگامی که یک چیز غالب است ، به عنوان مثال ، استکبار ، چنین شخصی را نمی توان خوشبخت نامید ، اگرچه خرد عمومی چیز دیگری می گوید. من با افرادی روبرو شده ام که مارک افراد گستاخ را بر روی آنها آویزان کرده اند ، اما نمی توان آنها را خوشحال نامید.

با این حال ، این درباره خوشبختی انسان نیست ، بلکه نحوه استفاده منطقی از غرور و کمرویی خود است. اگر چنین ویژگی هایی در شخصیت شما رعایت نشود ، ممکن است توانایی های تئاتری به کارتان بیایند ، و اگر پیدا نشوند ، بد نیست که روی خودتان کار کنید. البته در صورت نیاز …

بنابراین ، گستاخی … طیف وسیعی از برنامه ها گسترده است. در مبارزه برای حقوق خود - همین! متأسفانه ، اما در روسیه ، شخص می تواند با صدایی بسیار مطمئن از حقوق خود دفاع کند ، در مکان هایی به عمل (به عنوان وسیله ای برای ارعاب) بپردازد و با تهدید به مقامات بالاتر مراجعه کند (اگر در مورد دولت های مختلف صحبت می کنیم. سوال دیگر) مقامات چنین رفتاری را جز غرور نمی نامند ، اما ما باید به آنها حق بدهیم ، از ارجاع به مواد قانون اساسی ، قوانین جزایی ، مدنی و سایر موارد ، که حقوق ما به وضوح در آن تصریح شده است ، بترسند … </p >

گستاخی در مراکز درمانی مفید است. حتی می توانم بگویم رقابت در استکبار وجود دارد. بگذارید مثالی از زندگی خودم برای شما بیاورم. من صبح زود از خواب برمی خیزم تا بتوانم برای آزمایش خون ، قبل از ساعت 10.00 در کلینیک من ، خون اهدا کنم. قبل از اینکه به اتاق درمان بروم ، باید با یک درمانگر ملاقات کنم - او باید برای تحویل همین تجزیه و تحلیل به من ارجاع دهد.من دقیقاً یک ساعت وقت دارم که در صف خسته کننده بایستم! با همه نشانه ها ، من باید به موقع باشم و حتی زمان باقی می ماند. اما رقابت از اینجا شروع می شود."

در حقیقت ، ما احتمالاً نیازی به گستاخی نداریم ، ما از آن در اینجا و آنجا استفاده می کنیم ، اما نه همیشه عاقلانه! گاهی اوقات نیازی به آن وجود ندارد و پرونده می تواند با صلح حل شود. به عنوان مثال (ترک روابط عمومی در حوزه شخصی) ، عاشق! خوب ، یا منظور ما از آن چیست. بنابراین ، یکی از آشنایانم دائماً شکایت می کرد که دوست دخترش در هر ملاقات می گوید: "کوهل ، خوب ، چرا ازدواج می کنی ، آه! وقت آن رسیده است ، تو مغز من را خنک نمی کنی! یا بله یا نه!" آشنایی جرات نمی کرد "بله" بگوید زیرا از "نه" مطمئن نبود. به طور کلی ، دختر کمی او را با بی حوصلگی خود فشار آورد. اگر او متواضع تر بود ، شاید او به او پیشنهاد ازدواج داده بود! اما در عین حال ، دختر نباید با خوشحالی به گوشه ها بچرخد ، بلکه لب پایین خود را جمع می کند و سرش را پایین می اندازد و سرخ شدن را فراموش نمی کند ، می گوید: "من حتی نمی دانم … این برای من خیلی غیرمنتظره است … "مردان از چنین خجالتی دیوانه می شوند ، و اگر دختری ، پس از پنج دقیقه مکث با صورت فوق العاده سرخ شده ، بی سر و صدا بگوید:" موافقم! " او ، همانطور که جوانان می گویند ، در پرواز کامل خواهد بود! درست است ، اگر قبل از آن دختر خود را بسیار فعال نشان می داد ، نه با فحاشی ها بی احترامی می کرد و هم پشتش را به در می کوبید ، احتمالاً مرد شگفت زده و خجالت زده می شد … بنابراین بهتر است شروع به نشان دادن کمرویی کنیم در مرحله اولیه رابطه علاوه بر این ، هنگام ملاقات ، خجالتی به روح می چسبد.

با این حال ، انتخاب با شماست!

تهیه شده توسط ساشا ماکاروف

توصیه شده: