فهرست مطالب:

ازدواج از روی ترحم و زندگی با همسر وابسته: مارینا فدونکیف در مورد زندگی شخصی خود صحبت کرد
ازدواج از روی ترحم و زندگی با همسر وابسته: مارینا فدونکیف در مورد زندگی شخصی خود صحبت کرد

تصویری: ازدواج از روی ترحم و زندگی با همسر وابسته: مارینا فدونکیف در مورد زندگی شخصی خود صحبت کرد

تصویری: ازدواج از روی ترحم و زندگی با همسر وابسته: مارینا فدونکیف در مورد زندگی شخصی خود صحبت کرد
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, آوریل
Anonim

پس از انتشار سریال "پسران واقعی" ، مارینا فدونکیو بسیار محبوب شد. "مامان کولیانا" با شخصیت شاد ، شوخ طبعی و بازی بی نقص عشق طرفداران را به دست آورد. اما ، با وجود شانس در حرفه اش ، زندگی شخصی این بازیگر بسیار تاسف آور بود.

Image
Image

اولین همسر عادی مارینا سرگئی شلچکوف بود که با او در موسسه فرهنگ تحصیل کرد. همانطور که بازیگر اعتراف می کند ، این رابطه نه بر اساس عشق ، بلکه بر اساس ترحم ایجاد شده است. مرد جوان از نظر روحی ضعیف بود و مارینا او را بیرون کشید.

به زودی ، حرفه هنرمند اوج گرفت. او به تیم KVN دعوت شد: او تورهای زیادی را شروع کرد ، و مردش نمی توانست صادقانه برای معشوق خود خوشحال باشد. نزاع ها و رسوایی ها بالا گرفت و بعداً خیانت آغاز شد. سرگئی بدون تردید معشوقه های خود را به خانه آورد. مارینا با خنده می گوید در این وضعیت او مانند یک مرد خوب رفتار می کرد - او با تانگ خود رفت.

Image
Image

به هر حال ، این رابطه 12 سال به طول انجامید.

ازدواج دوم فدونکیو قبلاً برای عشق بود. او واقعاً عاشق میخائیل قوی و شجاع شد ، اما او معتاد به مواد مخدر شد. به مدت 13 سال ، مارینا سعی کرد او را تغییر دهد. او حمایت می کرد ، درمان می کرد ، اما در عوض چیزهایی را که از خانه بیرون می آورد ، ضرب و شتم و قلدری دریافت می کرد. یک بار ، یکی از عزیزان حتی پای بازیگر را شکست ، اما او همه چیز را تحمل کرد ، نه به بستگان و نه به روانشناسان گوش داد.

مهاجرت به مسکو چیزی را تغییر نداد. میخائیل استفاده از مواد مخدر را متوقف کرد ، اما به الکل معتاد شد. تنها در آن زمان بود که مارینا متوجه شد این شخص تغییر نمی کند و سرانجام رابطه را قطع کرد.

Image
Image

اکنون فدونکیو به تنهایی در یک خانه روستایی زندگی می کند ، در محاصره گربه ها و سگ های محبوبش. مارینا رویای یک کودک را دارد ، اما اعتراف می کند که برای این کار باید با مردی قابل اعتماد و خوب ملاقات کند. هنرمند نمی خواهد IVF انجام دهد.

Fedunkiv اعتراف می کند که بدون شانه قوی مرد برای او بسیار دشوار است. او از تنهایی خسته شده است ، رویاهای یک خانواده بزرگ را می بیند ، جایی که خنده های شاد کودکان شنیده می شود. مارینا دوستان زیادی دارد ، او مدام شوخی می کند و دیگران را می خنداند ، اما وقتی تنها است ، افکار غم انگیز را تسلیم می کند.

Image
Image

بازیگر زن غم هایش را می گوید: "گاهی اوقات خیلی سخت است که می خواهم گریه کنم."

اکنون مارینا سعی می کند غیبت یک مرد در زندگی خود را با یک برنامه شلوغ کاری پر کند. او سعی می کند گذشته را به خاطر نیاورد و در زمان حال زندگی می کند. به هر حال ، این هنرمند اعتراف می کند که او تمام عکس های همسر سابق خود را از بین برده است. او امیدوار است که با معشوق خود نیز ملاقات کند و مادر شود.

توصیه شده: