فهرست مطالب:

دیمیتری کولدون: "من روابطی را دوست دارم که با عروسی به پایان می رسد"
دیمیتری کولدون: "من روابطی را دوست دارم که با عروسی به پایان می رسد"

تصویری: دیمیتری کولدون: "من روابطی را دوست دارم که با عروسی به پایان می رسد"

تصویری: دیمیتری کولدون:
تصویری: آهنگ های شاد بندری جدید | اجرا در جشن عروسی | ریمیکس شماره 1 2024, ممکن است
Anonim
Image
Image

در طول پنج سال گذشته ، دیمیتری کولدون موفق شد در پروژه های "هنرمند مردمی" ، "کارخانه ستاره" ، "دو ستاره" شرکت کند ، به عنوان بخشی از گروه "کارخانه" KGB "کنسرتهای زیادی برگزار کرد و به عنوان یک افتتاحیه انجام شد. برای عقرب ها و وارد پنج برنده برتر "یوروویژن" شد. اما او اولین آلبوم خود را با عنوان "جادوگر" تنها در سپتامبر سال جاری و بدون کمک تهیه کننده منتشر کرد. امروز دیمیتری کلدون در شناور آزاد است و اولین قدم های خود را به عنوان یک هنرمند مستقل برمی دارد.

نظرسنجی رعد اسا "Cleo":

- آیا با اینترنت دوست هستید؟

- البته ، ما با او در کنار شما هستیم.

- طلسم داری؟

- من طلسم خودم هستم.

- آیا در کودکی نام مستعار داشتید؟

- یکی از نام های مستعار "رادیو" بود ، فکر می کنم نیازی به توضیح نیست.

- چه آهنگی در موبایل شما وجود دارد؟

- اسم ملودی چیست ، من نمی دانم ، اما می توانم آن را بخوانم.

- چگونه استرس را از بین می برید؟

- شبها در شهر با ماشین بدون سقف رانندگی می کنم.

- آیا شما یک جغد هستید یا یک خرگوش؟

- یک جغد ، قطعا.

با تهیه کننده اختلاف نظر دارد

احتمالاً ، برای هر هنرمندی ، انتشار دیسک مرحله ای است که نتایج کار او را خلاصه می کند. چه چیزی را خلاصه کرده اید؟

به طور طبیعی ، هر آلبوم خلاصه ای از یک دوره خاص از زندگی است. برای من این آلبوم نوعی آزمایش است. این اولین کار مستقل من است ، و من سعی کردم تمام احساسات ، احساسات و تجربیات خود را در آن قرار دهم ، سعی کردم آنچه را که در درون دارم به اشتراک بگذارم.

دیمیتری کلدون ، در حال حاضر چه اهدافی را برای خود به عنوان یک هنرمند و به عنوان یک فرد تعیین می کنید؟

مهمترین چیز برای من هم در زندگی و هم در حرفه من حرکت رو به جلو ، توسعه است. و اهداف برای هر دوره از زندگی همیشه متفاوت است.

احتمالاً همه هنرمندان باید مصالحه کنند: برای اجرای آهنگهایی که خیلی نزدیک نیستند ، برای برقراری ارتباط با افراد نه چندان دلپذیر. آیا این برای شما آشنا به نظر می رسد؟ آیا رعایت قوانین تجارت نمایشی برای شما سخت است؟

مخالفت با تمام قوانین تجارت نمایشی غیرممکن و غیر ضروری است ، به خصوص که برخی از آنها کاملاً عینی و عادلانه هستند. فقط برخی از نکات اساسی وجود دارد که من آنها را نقض نمی کنم ، مهم نیست که مربوط به کسب و کار نمایشی است یا صرفاً به موقعیت های زندگی ، من هرگز ریاکار نیستم و ارتباط با افرادی را که واقعاً برای من ناخوشایند هستند حذف نمی کنم. در مورد مواد موسیقی ، اکنون من عملاً آن آهنگهایی را اجرا نمی کنم که از نظر روحی به من نزدیک نیستند. من آنچه را که با احساسات درونی من سازگار است می نوازم و می خوانم و این شادی بزرگی را به ارمغان می آورد.

Image
Image

افتخار نه تنها یک شادی است ، بلکه یک بار جدی است. آیا حمل این بار سخت نیست؟

نه سخت. من درک می کنم که هر مدالی یک سمت دیگر هم دارد و بنابراین سعی می کنم همه چیز را به اندازه کافی درک کنم. احتمالاً برای افراد نزدیک من سخت تر است. اما ما همیشه با همه شرایط سخت کنار می آییم.

دیمیتری کولدون ، شما اخیراً راه خود را با تهیه کننده خود جدا کردید. آیا راه رسیدن به چنین استقلالی دشوار و دردناک بود؟

برای رسیدن به زمان حال ، مجبور شدم مدتها در هزارتوها سرگردان باشم. سه سال از ورود من به مسکو می گذرد و اکنون من به طور مستقل کار کردم. البته برخی از تصمیماتی که من گرفتم بسیار خطرناک بود ، شاید برخی از آنها حتی اشتباه و به موقع نبود ، اما همه اینها تجربه است. و بدون این تجربه ، حال حاضر موجود نبود.همانطور که پوشکین گفت: "و تجربه ، پسر اشتباهات سخت …" بنابراین ، هر کاری که انجام شد ، تمام تصمیماتی که گرفته و اجرا شد ، من را قوی تر کرد.

در چه نقطه عطفی خودتان تصمیم گرفتید: من به اندازه کافی تهیه کننده داشته ام؟

به این ترتیب ، نقطه عطفی وجود نداشت. از نظر رپرتوار ، تصویر و سایر نکات ، اختلاف نظرهایی با تهیه کننده وجود داشت. همه اینها به تدریج جمع شد و به نوعی منجر به این فکر شد که وقت آن رسیده است که کاری را به تنهایی انجام دهم.

- چه چیزی شما را روشن می کند؟

- وقتی دختری به چشمان من نگاه می کند.

- خودت را با کدام حیوان معاشرت می کنی؟

- من سگ هستم.

- تعطیلات قبلیتو کجا گذروندی؟

- در دریای مدیترانه

- سن روانی شما چقدر است؟

-گاهی اوقات به نظر می رسد که من یک کودک ده ساله هستم و گاهی احساس می کنم یک پیرمرد هستم.

- قصور مورد علاقه شما چیست؟

- "هرگز نگو هرگز"".

می دانم که قبلاً موسیقی بسیار سنگینی پخش می کردید. آیا تصمیمی برای ادامه پیشرفت در این مسیر وجود داشت؟

متأسفانه در کشور ما موسیقی سنگین زیرزمینی محسوب می شود. بعید است چنین گروه هایی در پناهگاه های حیات وحش ، مهمانی های شرکتی اجرا کنند و برای هنرمندان روسی این یکی از منابع اصلی درآمد است.

فداکاری کیفیتی است که من برای آن ارزش قائلم

دیمیتری کولدون ، تا آنجا که من می دانم ، تهیه کننده از شما خواسته است که در یک مصاحبه وضعیت کارشناسی خود را تأیید کنید ، آیا اینطور است؟

بله ، در واقع ، موردی وجود داشت ، اما من می توانم چنین درخواستی را کاملاً درک کنم ، زیرا برای بخش خاصی از طرفداران ، "وضعیت خانوادگی" هنرمند همیشه مطلوب نیست.

Image
Image

آیا فکر می کنید این حرکت صحیح است؟

یک حقیقت وجود دارد که یک بار توسط یک فیلسوف باستانی بیان شد: "همه چیز مخفی دیر یا زود آشکار می شود." بنابراین ، من صادق هستم.

در درک شما عاشقانه ایده آل چیست - آن چیست؟

به طور کلی ، من از کلمه "رمان" واقعاً خوشم نمی آید ، زیرا از نظر من این چیزی است که دیر یا زود به پایان می رسد. اما اگر س theال را اینگونه مطرح کنید ، من آن عاشقانه را دوست دارم ، که نتیجه آن عروسی و یک زندگی خانوادگی طولانی و شاد است. رمان من باید لزوماً شامل شدت شور ، نزاع ، جدایی ، کل پالت احساسات باشد. این به شما امکان می دهد عمق رابطه را احساس کنید و منجر به درک بهتر افراد اطراف می شود.

تا آنجا که من می دانم ، رابطه شما با دوست دخترتان سالهاست که ادامه دارد. آیا تک همسری هستید؟ (دوست دختر دیمیتری کولدون ویکا در مینسک زندگی می کند ، جایی که در دانشگاه پزشکی مینسک به عنوان اپیدمیولوژیست تحصیل می کند - ویرایش)

من یک شخص عاشق هستم ، اما برای من این هرگز به مانعی برای یک رابطه صادقانه و دائمی تبدیل نشده است. فداکاری ویژگی ای است که من در مردم برای آن ارزش قائلم و خودم نیز به آن پایبندم.

شما و ویکا در مدرسه با هم آشنا شدید. معمولاً ، با بزرگ شدن ، افراد بسیار تغییر می کنند … آیا توانسته اید ، با تغییر ، احساسات خود را تغییر ندهید؟

در هر رابطه طولانی مدت ، علاوه بر روابط خوب ، میله های سیاه نیز وجود دارد. دلیل برخی از آنها ناسازگاری دیدگاه ها در مورد زندگی ، در مورد خود روابط است که با سرعت متفاوت زندگی و توسعه متفاوت همراه است.

به طور طبیعی ، با گذشت زمان ما متفاوت می شویم ، درک جهان تغییر می کند ، یک ارزیابی مجدد رخ می دهد ، اما وقتی مردم نگران یکدیگر هستند ، به نحوه زندگی هر یک از آنها علاقه مند می شوند ، پس زمان بر آنها هیچ قدرتی ندارد.

اکنون شما "عشق از راه دور" را دارید. احساسات سرد نمی شوند؟

آتشفشان ها سرد می شوند ، چای در یک لیوان می تواند سرد شود ، اما قلب هرگز سرد نمی شود. (می خندد)

Image
Image

دیمیتری کلدون ، آیا دستورالعملی برای مقاومت در برابر وسوسه ها (که هنرمندان دو برابر بیشتر از فانیان ساده دارند) دارید؟

هیچ دستور العمل وجود ندارد. من فقط نمی خواهم کسی را اذیت کنم. اگر آزادانه شناور بودم ، در برابر وسوسه ها تسلیم می شدم.

چه ویژگی در زن برای شما مهمتر است؟

احتمالاً مهمترین چیز در یک زن مهربانی است. به طور کلی ، من از این ویژگی در همه مردم قدردانی می کنم. او خود شخص خوش اخلاقی است که گاهی دخالت می کند و ارتباط با افراد شرور و حسود برای من بسیار مشکل است.

آیا ایجاد روابط عمومی دشوار است؟

بله ، خیلی سخت است.

به نظر شما کدام افسانه کودکان درباره عشق حیاتی ترین و واقعی ترین است؟

بله ، بسیاری از چنین افسانه ها وجود دارد ، اما برای من احتمالاً بارزترین مثال "کوچتوک و مرغ" است. به خاطر یک عزیز ، من آماده انجام همه کارها هستم ، مانند همان مرغ از افسانه ای که خروس را نجات داد. (لبخند می زند).

غم به یادداشت ها و کلمات تبدیل می شود

تا آنجا که من فهمیدم ، شما در مسکو تنها زندگی می کنید. آیا احساس تنهایی بر شما غلبه می کند؟

غلبه می کند. جزر و مدی از غم وجود دارد ، اما این به من در خلاقیت کمک می کند. در چنین لحظاتی ، بیشتر اوقات روی بالکن می نشینم ، به چراغ های شهر ، به چراغ راهنمای زرد چشمک زن ، که درست مقابل پنجره من است ، نگاه می کنم و تسلیم احساسات درونی ام می شوم. و تمام اندوه من به یادداشت ها و کلمات تبدیل می شود. و از طرف دیگر ، بدون احساس تنهایی ، لذت کامل ارتباط را احساس نخواهید کرد.

Image
Image

معلوم می شود که شما یک سیب زمینی نیمکت هستید. وقتی کارهای خاصی برای انجام دادن وجود ندارد ، معمولاً در خانه چه می کنید؟

همیشه متفاوت. من بیشتر آهنگ می سازم ، و همین اواخر شروع به نوشتن اشعار آهنگ ها کردم. من به وبلاگهایم نگاه می کنم و اطلاعات را در آنجا بارگذاری می کنم ، گاهی سیگار می کشم ، و البته ، هر از گاهی نظافت می کنم. (می خندد)

آیا به مهمانی ها ، مهمانی ها می روید؟

من گاهی اوقات و فقط به آن رویدادهایی می روم که ممکن است به آنها علاقه داشته باشم. من فقط برای بررسی یا حضور در ستون شایعات نمی روم - این مال من نیست.

دیمیتری کولدون ، آیا شما اغلب چیزی را از خود انکار می کنید؟

گاهی اتفاق می افتد. دوست دارم بیشتر در خانه باشم ، جایی که اقوام و دوستانم منتظر من هستند ، اما به دلیل برنامه فشرده مجبورم خودم را از این امر منع کنم.

اگر می خواهید خودتان را دوست داشته باشید ، چه کار می کنید؟

اوه ، در اینجا بدون تردید پاسخ می دهم: بخواب! با ریتم زندگی ام ، فقط می توانم در مورد آن رویایی داشته باشم ، و متأسفانه چنین چشم پوشی بسیار نادر اتفاق می افتد.

توصیه شده: