سلام ، ما مهمان شما هستیم
سلام ، ما مهمان شما هستیم

تصویری: سلام ، ما مهمان شما هستیم

تصویری: سلام ، ما مهمان شما هستیم
تصویری: چند شنبه با سینا | فصل سوم | قسمت 4 | کی سی تی و یکی 2024, ممکن است
Anonim
سلام ، ما مهمان شما هستیم 1
سلام ، ما مهمان شما هستیم 1

برای من ، مهمانان همیشه به چند دسته تقسیم شده اند. و فرآیند "بازدید" به دور از ابهام است.

میهمانانی هستند که می توان آنها را با یک بلای طبیعی مقایسه کرد. زیرا آنها در نامناسب ترین لحظه سبقت می گیرند و خسارات جبران ناپذیری را در قالب یخچال خالی ، آشفتگی غیرقابل تحمل ، کاندوم استفاده می کنند (خوب ، این یک تجارت جوان است ، می توانید آن را درک کنید!) ، اگر شب بمانند ، چیزی خوشمزه است که روی میز بیایید ، موسیقی را با قدرت کامل روشن کنید (دوستان گران تر از اعصاب همسایه هستند). درست است ، گاهی اوقات آنقدر کافی می شود که طوفان دوستان و رفقا همانطور که ظاهر می شود ناپدید می شود. و من هرج و مرج را به عنوان پاداش صبر برایم باقی می گذارم. اما من سکوت می کنم ، غر نمی زنم ، نارضایتی خود را حتی یک ذره هم ابراز نمی کنم. و همه به این دلیل که در یک هفته من بخشی از همان طوفان خواهم بود و ظروف شسته نشده ، تخت مچاله شده و دست نخورده و برخی آثار دیگر از اقامت را پشت سر خواهم گذاشت ، که شاید در یک ماه زیر تخت پیدا شود …

این ریتم زندگی است ، این قانون ماست "شما برای من هستید ، من برای شما هستم". ما بارها بحث کرده ایم که این اشتباه است ، ما بارها گفته ایم که از قبل به یکدیگر هشدار می دهیم ، زیرا مدنی نیست. بیا … اما آیا می تواند غیر از این باشد؟ به سیل (همچنین یک بلای طبیعی) ثابت کنید که کارهای بدی انجام می دهد ، آنها می گویند زمان تغییر است …

اما یک نوع "بازدید" متمدنانه نیز وجود دارد. درست است ، ما مدتهاست که به این کار علاقه نداریم. ماهیت این نوع این است که همه افراد مبلغ N-th را به گلدان مشترک اختصاص می دهند. سپس این کلاه بولر به طور رسمی به کسی تحویل داده می شود و او با این مبلغ مهمانی ترتیب می دهد ، که ما به آن می آییم و در اصل همان کار را انجام می دهیم (به بالا مراجعه کنید).

در اینجا درصد احتمال ضربه خوردن کمتر است. هزینه های مادی و معنوی کمتر است. به همان میزان تمیز کردن صبح. در واقع ، این شیوه سازماندهی اوقات فراغت از والدین ما به ارث رسیده است. مزایا و معایب خود را دارد. به عنوان مثال ، در یک روز خاص میل به دیدار وجود ندارد ، اما ضروری است ، زیرا آنها منتظر هستند …

اما جالب ترین و دلپذیرترین مهمان شخصی است که ساعت سه صبح در من را کوبید !!! والدین ، همانطور که انتظار می رفت ، اولین کسانی هستند که هنگام ضربه بیدار می شوند. مامان دیوانه وار شروع به جستجوی تلفن در تاریکی می کند تا در صورت وجود ، با پلیس تماس بگیرید. در همان زمان ، او از چراغ قوه اتاق استفاده می کند ، که آن را مستقیماً جلوی خود نگه می دارد. بابا تمام بدحجابی های موجود در بشر را در کوه می گوید … و سپس او با شلوارهای پهن خانواده خود راه می رود تا در را باز کند. در همان زمان ، دوستان پیچیده بیرون از خانه انتظار دارند که این من هستم که در را برای آنها باز می کنم. و به محض اینکه قفل در را باز کرد ، آنها شروع به فریاد می کنند:

پاپ بسیار عاقل است. او این همه جمعیت را وارد اتاق من می کند. اجازه دهید ساعت سه صبح را به شما یادآوری کنم … و طبیعتاً وقتی چشم هایم را در می آورم و جمعیتی از افراد را در نزدیکی تختم می بینم ، قلبم به پاشنه هایم می پرد. از همسایگان من در حال بیدار شدن هستند ، که کودکانه شروع به کوبیدن به دیوار نکرده اند … و هم صدا با پدر برای پر کردن سهام کلمات ناپسند جدید.

دوستان نیز می توانند همین جا روی زمین بخوابند. سپس صبح روز بعد ، وقتی بعضی اوقات افراد کاملاً ناآشنایی را با چهره های آشنا می بینم ، خیلی سریع شروع به فکر کردن درباره اتفاقات دیشب می کنم. اما دیشب بعد از اینکه برنامه "شب بخیر بچه ها" را با دقت تماشا کردم ، با یک کتاب خوابیدم. در یک کلام ، گاهی اوقات با این مهمانان به نظر می رسد که جهان دیوانه شده است و شما با آن هستید. اما سرگرم کننده است …

انگار زنگ در به صدا در آمده است …

توصیه شده: