عاشقان و معشوقه ها
عاشقان و معشوقه ها

تصویری: عاشقان و معشوقه ها

تصویری: عاشقان و معشوقه ها
تصویری: تقدیم به تموم عاشق و معشوقه ها🥰 2024, ممکن است
Anonim

(ادامه ، آغاز)

عاشقان و معشوقه ها
عاشقان و معشوقه ها

"اگر قدیمی را به پایان نرسانید ، هیچ اتفاق جدیدی در زندگی شما رخ نخواهد داد" ، - من همیشه به دوست خود آلنکا می گویم ، که عصر حاضر نیست با آشنایان مشترک ما به یک بار برود. "ناگهان سانکا یک ساعت دیگر برای من وقت دارد ، و من با تو هستم …" - دختر رد می کند و بار دیگر خود را به یک شب خسته کننده در کنار دو تلفن - خانه موبایل محکوم می کند. و ساشا محبوبش (برای بقیه - الکساندر سرگئیویچ ، شاید نه پوشکین) در این زمان در خانه فکر می کند که چگونه می تواند از همسرش دزدکی حرکت کند تا به معشوقه خود برود؟

همنام شاعر بزرگ 39 ساله است ، او یک قطعه طلا بزرگتر از آلنا است ، او به عنوان رئیس یک شرکت بزرگ کار می کند. او بر اساس ایالت حق داشتن یک معشوقه را دارد. در کارکنان خود است که آلیونوشکا ، دارای دو تحصیلات عالی ، پاهای بلند ، چهره زیبا و شکل تراشیده ، به عنوان معاون رئیس ذکر شده است.

تقریباً غیرممکن است که از چنین دختری بگذریم ، ما ، دوستانش ، همیشه به او حسادت می کردیم ، که هر جا که ظاهر می شد ، همیشه ستایشگران زیبایی او بودند. او همیشه به خانه برده می شد ، اما ما با پای خود به آنجا رسیدیم ، و نه همیشه در یک کمپین با راهنما. در آپارتمانش ، دسته گل ها محو نشدند ، او بیشتر از دیگران هدایای 8 مارس و ولنتاین را در روز ولنتاین دریافت کرد. مردان همیشه در اطراف آلنا شلوغ بودند. اما او از کسی راضی نبود ، او منتظر شاهزاده اش بود و در مدتی که تحصیل می کرد ، تحصیل می کرد ، یک چیز ، دیگری. ما برای ازدواج پریدیم ، بسیاری بچه به دنیا آوردند ، حالا آلنکا به ما حسادت می کرد ، با بچه شخصی بازی می کرد و با ناراحتی آه می کشید: خوب ، من نمی توانم ذهنم را پنهان کنم؟ و من نمی خواهم با یک کسی که نمی توان درباره او صحبت کرد. چرا باید خودم را صرف افرادی کنم که برای من جالب نیستند؟

الکساندر سرگئیویچ برای مدت طولانی به دختر جوان نگاه کرد ، شگفت زده شد که زیبایی و هوش به نسبت مساوی در او مخلوط شده است (و آنها می گویند زیبایی ها بدون مغز هستند؟). به تدریج ، آلنا روستیسلاوونا دست راست او شد ، هیچ مذاکره ای بدون او انجام نشد (دانش عالی دو زبان خارجی) ، شرکای خارجی به سادگی چشم از او بر نمی داشتند ، او همچنین با رئیس خود به سفرهای تجاری رفت. و یک بار در پاریس ، پس از پذیرایی باشکوه به افتخار هیئت روسی ، دختر معشوقه یک مرد متاهل شد. او و رئیسش تصمیم گرفتند با راننده راننده در پایتخت فرانسه قدم بزنند. آنها بسیار صحبت کردند ، خندیدند ، در یک کافه نشستند ، شراب قرمز نوشیدند …

رابطه آنها دو سال است که ادامه دارد. آلنا می فهمد که سانکا هرگز از همسرش جدا نمی شود ، زیرا هیچ چشم اندازی وجود ندارد. او حتی مجبور شد شغل خود را تغییر دهد تا زیردستانش مشکوک نشوند که چیزی اشتباه است. او تمام تعطیلات آخر هفته و تعطیلات را در آپارتمان اجاره ای خود می گذراند ، احمقانه به تلویزیون نگاه می کند ، که با صداهای خفه کار می کند - اگر صدای زنگ تلفن را نشنود چه؟

در چنین شرایطی ، اغلب این دختران باهوش و زیبا هستند که به سن 30 یا 40 سالگی نزدیک شده اند و قبلاً یک بار ازدواج کرده اند. دومی درک می کنند که شانس کمی برای ازدواج دوم دارند. سپس برای یک زن راحت تر است که خود را متقاعد کند که مردی که با او ملاقات می کند کاندیدای شایسته ای است و چنین ارتباطی از هیچ چیز بهتر است. اگر دختری جوان است ، هرگز ازدواج نکرده است و می خواهد خانواده و فرزندان داشته باشد ، رابطه با مرد متاهل برای او چندان جذاب نیست ، تحمل این وضعیت دشوارتر است.او در مورد زنا فقط از روی عشق زیاد یا از سر ناامیدی تصمیم گرفت که همه مردان خوب دیگر آزاد نیستند و مردان مجرد از کلاس اول نیستند. دختر تمام حسی را که به وجود آمده به خود می دهد ، با آن زندگی می کند. اما یک روز متوجه می شود که این نمی تواند ادامه پیدا کند. این شادی را نمی توان بر اساس بدبختی دیگران بنا کرد. که نمی توان به غیرممکن امیدوار بود. آن زندگی در حال گذر است و آنچه در حال حاضر برای آن اتفاق می افتد مجموعه ای از انتظارات بی پایان ، اشک ، ترس از گیر افتادن است …

"چیزی که بیشترین کمک را برای معشوق خود می کند احساس خشم است. اگر بمانید. سپس باید عصبانیت خود را خنثی کنید ، زیرا بر شما غلبه خواهد کرد. با نگاهی هوشیارانه به مسائل نگاه کنید و متوجه خواهید شد ماندن با او سخت تر از ماندن بدون او می شود. " این استدلال دکتر بیتنر است.

و چه چیزی شوهران را به سمت چپ جذب می کند؟ اول از همه ، این عطش تجربیات جنسی جدید است.

یعنی تمرینات متوسط و نه چندان مکرر در رختخواب با نصف قانونی در نهایت خسته کننده می شود. من تعدادی تنوع می خواهم ، اما از کجا می توانم آن را تهیه کنم ، اگر همسر نه تنها تمایل به برآورده ساختن تخیلات وفاداران خود ندارد ، بلکه حتی گاهی اوقات به هیچ وجه از خوابیدن خودداری می کند! کجا می توان به دهقان خسته از "روزه" رفت؟ فقط در آغوش شیرین معشوقه. این دلیل عینی است و در وهله اول باید زن را به خاطر زنا سرزنش کرد.

اغلب یک مرد به دنبال معشوقه ای نیست نه برای شریکی در بازی های جنسی ، بلکه به دنبال نوعی "جلیقه" است که در آن می توانید گریه کنید ، از زندگی ، از یک رئیس احمق و در نهایت معشوق خود شکایت کنید. رابطه جنسی مانند یک برنامه کاربردی در اینجا است. به نظر می رسد ، آنچه آسان تر است - از همسر "ناسپاس" خود که "شما" را درک نمی کند ، طلاق بگیرید و حتی با "هدف میل" ازدواج کنید. اما ، اولاً ، همه قادر به چنین "شاهکاری" نیستند ، و ثانیاً ، برای بار دوم ازدواج کرده ، چنین مردی دوباره ناراضی خواهد بود ، زیرا معشوقه یک چیز است ، و یک زن کاملاً متفاوت است. آنها می گویند که مهر گذرنامه زن را بدتر می کند ، از یک سیندرلا شیرین به پیرزن شاپوکلیاک تبدیل می شود.

داستان دوست دوم من نیز آموزنده و کتاب درسی نیست.

کاترینا به اندازه کافی زود ازدواج کرد و برای مردی 15 سال بزرگتر از او. او برای شوهر آینده خود احساس بزرگ و درخشانی نداشت ، فقط می دانست که با او برای او آسان است ، خوب بود که با او ازدواج کرده بود ، او در خطر وجود یک زندگی راحت بود. ویکتور عروس خود را دوست داشت ، او را بت کرد و قبل از مهر زدن در گذرنامه اش بر صمیمیت اصرار نداشت. کاتکا باکره بود. آنها یک عروسی باشکوه انجام دادند ، و از آن پس شروع به زندگی شاد کردند. اگر زندگی جنسی که به تدریج مناسب کاتیوشا نبود ، همه چیز خوب می شد. او ، یک دختر جوان ، می خواست رابطه جنسی بیشتر از یک بار در هفته اتفاق بیفتد تا ویتیا بیشتر آزمایش کند و او را در موقعیت ابدی "مرد بالای سر" قرار ندهد ، تا پس از کمی استراحت ، او را بخواهد بارها و بارها و آرزوهایش را برآورده کند … به طوری که آنها سحرگاهان خوشحال و راضی به خواب می روند …

او سعی کرد فضایی عاشقانه در آپارتمان ایجاد کند ، شوهرش را با خود به حمام کشاند ، انواع "Kamasutras" را خرید ، اما هیچ چیز در زندگی صمیمی آنها تغییر نکرد. ویکتور به سرعت خسته شد ، او برای مقاربت دوم کافی نبود.

کاتکا به مدت پنج سال خواسته های برآورده نشده خود را پنهان کرد ، در این مدت او موفق شد یک پسر کوچک به دنیا آورد.

و اکنون کاتیا یک دوست پسر در محل کار دارد - یک پسر جالب جوان ، هم سن و سال او. او مدتها از نزدیک به اولگ نگاه کرد ، تمام تلاش های او را برای نزدیک شدن متوقف کرد ، تا اینکه در یک مهمانی شرکتی ، پس از نوشیدن شامپاین ، شنید: "تو یک دختر فوق العاده ای. بیشتر ، بسیار … من تو را می خواهم!" به این کلمات مدت ها از سر دختر بیرون نمی رفت. و یک روز آنها به اولگ نزدیک شدند.سپس کاتیوشکا که در آشپزخانه من بو می کشید ، شکایت کرد که فقط می خواهد با مرد دیگری رابطه جنسی داشته باشد تا بتواند ارگاسم را تجربه کند (او هرگز با شوهرش ارگاسم نداشته است) ، تا احساس زن بودن کند (با ویکتور همیشه احساس می کرد همسر)

برای مدت طولانی عذاب وجدان بر کاتیا غلبه کرد ، او حتی به شوهرش به خیانت اعتراف کرد. به نظر می رسد زندگی صمیمی همسران پس از این حادثه کمی بهبود یافته است.

در حال حاضر زنان در حال خیانت با مردان هستند. یکی از دلایل ممکن است این باشد که اکثر زنان در حال حاضر کار می کنند ، آنها باید بیشتر با مردان ارتباط برقرار کنند و بنابراین فرصت بیشتری برای مشارکت در روابط خارج از ازدواج دارند."

بیشتر زنانی که عاشقانه در کنار خود هستند به دنبال چیزی هستند که شوهران خود نمی توانند به آنها نشان دهند ، یک نگرش توجه خاص ، به عنوان مثال ، حساسیت و ارتباط. وقتی زنان در مورد عاشقانه های خود صحبت می کنند ، تقریباً هرگز بر جنسیت تأکید نمی کنند و در حقیقت ، رابطه جنسی حتی می تواند بدتر از ازدواج باشد.

اما توجه ، عاشقانه ، احساس اهمیت آنها ، که از روابط عاشقانه دریافت می کنند ، آنها را به طور غیرمعمول جذاب می کند. دیدگاه آنها نسبت به چیزها ، آنها خود به عنوان افراد ، آنچه می گویند - همه چیز مهم است و مورد استقبال این مرد جدید قرار می گیرد.

تنها چیزی که به نظر می رسد بدون تغییر است این است که زنان بیشتر از مردان احساس گناه می کنند. برای بسیاری از زنان ، احساس گناه این است که بدانند نسبت به مرد دیگری جذابیت جنسی قوی دارند می تواند برای جلوگیری از وقوع اتفاقات کافی باشد. و اگر آنها رابطه جنسی داشته باشند ، اغلب خود را با گفتن این که عشق است ، توجیه می کنند.

روانشناسان می گویند: "ازدواج متزلزل شده توسط خیانت می تواند دوام بیاورد و به زوج ها فرصتی نادر برای توسعه و تقویت روابط خود می دهد." در برخی موارد ، حتی قوی تر می شود. اما این نمی تواند یک شبه یا حتی چند ماه رخ دهد. خیانت زخمی ایجاد می کند که به آرامی بهبود می یابد. ممکن است یک تا سه سال طول بکشد تا همسران اطمینان حاصل کنند که ازدواج دوام آورده است.

اگر می خواهید ازدواج خود را حفظ کنید ، توصیه های متخصصان به شرح زیر است:

همسرتان را متقاعد کنید که رابطه عاشقانه به پایان رسیده است. اگر متقلب بتواند ثابت کند که رابطه واقعاً به پایان رسیده است ، این اولین گام در جهت بازگرداندن ازدواج است.

به همسرتان زمان دهید تا پس از جدایی بهبود یابد. به یاد داشته باشید که تنها فرد فریب خورده نیست که در این مثلث آسیب می بیند. همسری که رابطه داشت نیز در حال از دست دادن است.

موافقت کنید که فقط حقیقت را بیان کنید. تحمل دروغ و فریبکاری که ناگزیر با خیانت همراه است ، برای اکثر مردم دشوار است. یک زن به یاد می آورد که وقتی او به سادگی در رنج و عذاب بود و از شوهرش التماس می کرد که به او بگوید چه اتفاقی می افتد ، او در چشمان او نگاه کرد و دروغ گفت و به او اطمینان داد که او این کار را کرده است. این تلخ ترین قرصی بود که او مجبور بود در تمام زندگی اش بخورد.

همسر فریب خورده حق پرسش دارد. اینها می توانند سوالات بسیار ناخوشایند و از ماهیت بسیار صمیمی باشند - و همسر خیانتکار باید صادقانه به آنها پاسخ دهد.

انگیزه های تقلب را بیابید ، حتی اگر پاسخ شما را بسیار ناراحت کند. شما باید بدانید چه چیزی در ازدواج شما رضایت شوهر شما را جلب نکرده و او را به سمت دیگری سوق داده است (یا برعکس).

توصیه شده: