سابقه مورد: حرص و آز
سابقه مورد: حرص و آز

تصویری: سابقه مورد: حرص و آز

تصویری: سابقه مورد: حرص و آز
تصویری: آهنگ زیبای نشته را کی سا از لطیف ننگرهاری 2024, ممکن است
Anonim
Image
Image

قلب سرد می شود ، لب ها به یک نخ نازک فشرده می شوند ، نگاه دیوانه وار دیگران را دفع می کند … آیا فکر می کنید این نوعی عفونت وحشتناک آفریقایی است؟ خوب ، شما در مورد چیزی حق دارید. این در واقع یک بیماری است ، اما برای بسیاری از افراد معمول است. و این بیماری حرص است.

بذر حرص در بسیاری از ما زندگی می کند ، اما در برخی به میزان بیشتری و در برخی دیگر به میزان کمتر جوانه می زند. این حرص چیست؟ هر فردی حداقل یکبار در زندگی خود با تجلی آن روبرو شده است. حتی در مهد کودک ، یکی از دوستانش حریص بود و به آنها اجازه نمی داد که یک موی جدید بپوشند. یا شاید شما خودتان با غیرت از حق مالکیت شخصی دفاع کرده اید؟ شخصی می گوید حرص در خون شخص است. و معلوم است که در مورد این کیفیت نمی توان کاری کرد؟ شاید با یک حریص ارتباط برقرار نکنید یا هنوز بخل او را تحمل کنید؟

نه ، حرص و آز یک بیماری است که می تواند ایجاد شود ، یا می تواند محو شود ، و هنوز هم در صورت عدم پیشگیری می تواند با قوت مجدد شعله ور شود. بیایید سعی کنیم علائم این بیماری را از بین ببریم.

مرحله 1 - جلوه های حرص و آز را فقط در خود می توانید مشاهده کنید ، اما در دیگران مشاهده نمی شود.

تصور کنید که شکلات گران قیمت گرانقیمت را با خود به سر کار آورده اید تا بتوانید در یک دقیقه فعالیت شدید مغزی خود را با ظرافت مورد علاقه خود نوازش کنید. وقتی این فکر به ذهن شما خطور می کند که "آیا زمان غذا خوردن ما فرا نرسیده است؟" آیا تکالیف خود را برمی دارید و از همکاران خود دعوت می کنید تا شیرینی لحظه را با شما در میان بگذارند؟ یا یک کیسه شکلات می گیرید و به مکانی خلوت می روید که این خوردنی ها نمی توانند دسر مورد انتظار شما را دریافت کنند؟ اگر گزینه دوم را انتخاب کنید ، خوب نیست.

نه ، واضح است که هیچ کس شما را ملزم نمی کند ، اگر نه آخرین ، اما دوست داشتنی ترین افراد را با افراد نه چندان نزدیک به اشتراک بگذارید. یا شاید برای یک بار هم که شده است در یک ست بسیار گران قیمت شکست خورده اید و می خواهید لذت را تا آنجا که ممکن است افزایش دهید؟

اگر سخاوت همه جانبه ای ندارید ، انتخاب شما کاملاً منطقی است. شکلات شما - وقت شما - پول شما. اگر نمی توانید دلیل آن را توضیح دهید ، اما نوار مریخ روزانه خود را می خورید ، وقتی بهترین دوستان و همکاران شما به اتاق سیگار می روند ، چیزی برای فکر کردن وجود دارد. اگر در همان زمان احساس ناراحتی می کنید ، چیزی شبیه شرم ، آنقدرها هم بد نیست. آیا می دانید آهنگ چگونه خوانده می شود: "لبخند خود را به اشتراک بگذارید …"؟ بنابراین شما لبخند می زنید و آنچه را که معمولاً از آن پشیمان هستید به اشتراک می گذارید. باور کنید ، این اصلا ترسناک نیست ، اما بسیار دلپذیر است. مشکلات زیادی در زندگی وجود دارد ، و اگر خود را صرف حماقت این دنیا مانند حرص و آز کنید ، برای شما بدتر خواهد بود.

مرحله 2 - یافتن علائم در خودتان دیگر شگفت آور نیست ، اما در دیگران ناخوشایند است.

دوستی با چشمانی سوزان سراغ شما می آید و با اشک از شما می خواهد مبلغ معینی به او قرض دهید. علاوه بر این ، مقدار نهم با بیش از یک صفر به پایان می رسد. سردرگمی در چهره شما منعکس می شود ، تصاویر وسوسه کننده ای از خرج کردن این پول در مقابل چشمان شما شناور است و دست یکی از دوستانتان را می گیرد و خریدهای فرضی را از زیر بینی شما بیرون می کشد. اما این چیزی است که دوستان برای کمک به یکدیگر در زمان مناسب وجود دارد. و شما ، به سختی آهی از ناامیدی و کلمات تحریک آمیز را کنار می گذارید ، دست به کیف خود می زنید. به خود تمسخر نکنید ، بعید است لبخند شما در حین کار بتواند احساسات واقعی را از دوست شما پنهان کند. اگر او نژاد بی شرمی نیست ، دیگر شما را اذیت نمی کند. اما نتیجه گیری بر اساس آن انجام می شود.

اگر خود را عینی ارزیابی کنید ، می فهمید که … نه ، نه یک حریص ، خدای نکرده ، اما سخاوتمندترین فرد نیستید. فقط سعی کنید ، وقتی کسی از شما چیزی می خواهد ، خودتان را به جای کسی که درخواست می کند قرار دهید. برای چه چیزی پول نیاز دارید - برای یک صدم جفت کفش یا برای یک داروی گران قیمت؟ موردی که بخل در آن بی ربط است بدیهی است.

اگر می توانید به نحوی خودتان آن را تشخیص دهید ، انجام آن با دیگران تا حدودی دشوارتر است.ناخوشایند است ، آه ، چقدر ناخوشایند است درک این که عزیز شما از پول شما پشیمان است. نه تنها هدیه ای از طرف او بدون دلیل دریافت نمی کنید ، بلکه چیزی را نیز بر اساس "پول کمتر ، انرژی کمتر" خریداری می کنید. مهم نیست مردان (و زنان) درباره چه چیزی فریاد می زنند که خود شخص مهم است ، و علاقه به هدایا از منافع شخصی صحبت می کند ، اما هر زنی از هدایایی که به او داده می شود خوشحال می شود ، بله ، هدایای گران قیمت. اما نکته اصلی این است که آن را با روح ، عشق ، احساس انجام دهید. این موضوع هدیه نیست ، بلکه توجه است ، زیرا او از خرج کردن خود به اندازه پول برای خرید خود متأسف است. اما اگر وضعیت هدایا هنوز هم می تواند به نوعی با عدم احساسات طبیعی ، فقدان پول یا زمان به نحوی قابل توجیه باشد ، اما وقتی معشوقه شما ، در خیابان کنار شما قدم می زند ، ناگهان می خواهد خود را به عنوان شوالیه نشان دهد و می گوید: "اکنون برات گل می خرم! اینها!" - و کوچکترین ، سمی ترین ، ارزان ترین دسته گل را انتخاب می کند ، فقط می توان حدس زد که شوخی می کند یا واقعاً خود را قهرمان می داند. البته شرایط متفاوت است و آنچه گاهی به نظر ما بخل و حرص می رسد ممکن است ناشی از برخی موانع ناشناخته باشد. و با این وجود ، یک شخص خسیس دیر یا زود خود را نشان می دهد. اگر قدرت دارید ، می توانید با او بجنگید: هنگام دریافت هدایای کمیاب او به شدت شادی کنید (به طوری که انگیزه ای برای دادن بیشتر وجود داشته باشد) ، خود او را هدیه دهید (احساس شرمندگی کند) ، در مکالمات ، به آرامی منجر به تصور کنید که سخاوتمند بودن چقدر عالی است (به هر حال ، کلمه زن می تواند برای مرد معنای زیادی داشته باشد) ، در پایان ، او را با یک شغل پردرآمد پیدا کنید. در غیر این صورت ، مرحله دوم حرص و طمع او خطر روان شدن به مرحله سوم را دارد. و چاره ای نخواهید داشت جز این که خود را با این فکر دلداری دهید که او بسیار بسیار فوق العاده اقتصادی است.

مرحله 3 - hopeless.ru

آنها در مورد چنین افرادی می گویند - از نظر آسیب شناسی حریص هستند. وقتی مال شما کافی نیست و مال شخص دیگری را می خواهید. وقتی درخواست کمک از آنها ترسناک است ، چیزی جز تحقیر دریافت نمی کنید. هرچه بیشتر داشته باشند ، بیشتر می خواهند. آنها صادقانه خود را درست می دانند و اگر به آنها حریص گفته شود بسیار آزرده خاطر شده اند. آنها به خاطر تجمع ، حفظ و تکثیر زندگی می کنند و وجود دارند. همه آنها به ارزش پولی تبدیل می شوند. آنها مانند توله ببر از خود محافظت می کنند. آنها ممکن است ثروتمند یا فقیر باشند. اما در هر صورت ، آنها خودکفا نیستند - آنها همیشه چیزی ندارند ، آنها به معنای پذیرفته شده کلمه ناراضی هستند. و وقتی به پس انداز خود نگاه می کنید خوشحال می شوید ، مانند بیماران بی اشتها وقتی به یک رقم کاهش یافته در ترازو نگاه می کنید. و خجالت نمی کشند. فقط می توان امیدوار بود که یک روز صبح یکی از این گبس ها از خواب بیدار شود و در نوعی انگیزه احساسی ، نه به خود ، بلکه به اطرافیان خود فکر کند ، نه برای خود ، بلکه برای نزدیکان ، کاری خوشایند انجام دهد ، به جای این که فکر کنید: "چه کسی به من کمک می کند؟" به کسی که به کمک نیاز دارد کمک کنید. رویا ، رویا ، توهم؟ دوست دارم باور کنم که نه.

توصیه شده: