فهرست مطالب:

گروه سربرو: شورت ، مادربزرگ ، دختر و آهنگ
گروه سربرو: شورت ، مادربزرگ ، دختر و آهنگ

تصویری: گروه سربرو: شورت ، مادربزرگ ، دختر و آهنگ

تصویری: گروه سربرو: شورت ، مادربزرگ ، دختر و آهنگ
تصویری: dop3 🔥 Displace One Part #dop3 #gameplay #short 2024, آوریل
Anonim

اخیراً "Cleo" از جشنواره اصلی تابستانی Europa Plus LIVE 2014 دیدن کرد ، جایی که (بلافاصله پس از اجرا) ما توانستیم با بخشهای افسانه ای Max Fadeev مصاحبه کنیم - گروه SEREBRO. با وجود تغییر اخیر در ترکیب ، دختران همچنان در مقابل جمعیت هزاران طرفدار روشن می شوند و با بازدیدهای جدید عموم را خوشحال می کنند.

Image
Image

اعضای گروه - اولگا سریابکینا ، داریا ششینا و پولینا فاورسکایا - در یک تریلر دنج اتاق رختکن نشسته بودند - همه چیز را در مورد "آواز خواندن ترسوها" ، طرفداران و چگونگی تولد صحنه نویسی به ما گفتند.

سوال رعد اسا "Cleo":

- آیا با اینترنت دوست هستید؟

در گروه کر: و ما خودمان در شبکه اجتماعی پاسخ می دهیم. شبکه های.

- تجمل غیرقابل قبول برای شما چیست؟

اولیا: این یک رویاست! در یک شب تابستانی. (می خندد)

- آیا در کودکی نام مستعار داشتید؟

اولیا: اوه نه ، وحشتناک نخواهم گفت.

داشا: بنابراین ، بگو.

اولیا: باشه - پونکا سلیاوکا

- تو جغد هستی یا خرگوش؟

داشا: جغد.

پائولین: جغد.

اولیا: و من در قلب خودم یک خلخال هستم

- چگونه استرس را از بین می برید؟

اولیا: و ما فشار نمی آوریم!

شما غالباً در رویدادهایی از این دست شرکت می کنید ، اما به اصطلاح تجمعات بزرگ برای شما نادر است ، دلیل آن چیست؟

اولیا: این چیز کمیابی نیست ، ما هنوز آنها را نداشتیم. اگر بخواهم بگویم ، ما نسل جوان هستیم ، ما هنوز گروهی از هنرمندان را نمی بینیم که با ما کار کنند ، که همه "آهنگهای اصلی ما" را هدایت کند.

ما از نظر احساسی آمادگی این کار را نداریم ، هنوز به آن نیاز نداریم. بالا می رویم ، سرگرم می شویم. ما تعداد زیادی کنسرت داریم ، اکثر آنها در میدان یا جایی در باشگاه ها برگزار می شوند - در مناطقی که تقریباً با مردم در تماس کامل هستیم. به نظر من این بزرگترین شایستگی ما به عنوان هنرمند است و احتمالاً هر هنرمندی نمی تواند به خود ببالد که به نوعی از تماشاگران فاصله نمی گیرد ، بلکه برعکس.

شما نه تنها در روسیه ، بلکه در خارج نیز دوست دارید ، تفاوت هواداران خارجی با طرفداران آنها چگونه است؟

اولیا: احتمالاً آمادگی بیشتر برای جدایی - ما ابتدا باید متزلزل شویم. روح ما مدتهاست می رقصد ، اما "در یک توده در گلو" ، اما وقتی می گویند: "خوب ، خوب ، این تمام است! حصار سوزانده شد ، کلبه را نیز بسوزانید ، "اما کنسرت در حال حاضر به پایان رسیده بود. (می خندد) و خارجی ها ، شما بیایید ، آنها بلافاصله آنلاین روشن می شوند. اگرچه ، می دانید ، در مورد ما ، در حال حاضر یک روند مثبت وجود دارد. ما به آنها می گوییم: "بچه ها ، به هر حال ، زودتر یا دیرتر می رقصید ، بنابراین بیایید در وقت خود صرفه جویی کنیم و همین حالا شروع کنیم."

به هر حال ، در مورد طرفداران. لیدی گاگا طرفداران خود را هیولا می نامد ، و شما به شدت او را هوادار می نامید. این نام از کجا آمده است؟

اولیا: طرفداران! (خنده). آنها خود را چنین می نامیدند ، زیرا یکی از طرفداران خارجی در مترجم گوگل ، فن را به عنوان "فن" ترجمه کرده است - از آنجا سرچشمه گرفته است. اینطور شد.

Image
Image

آیا این اتفاق می افتد که عشق طرفداران از مرزهای نجابت فراتر رود؟

اولیا: در مورد ما ، هنوز این اتفاق نیفتاده است. غیرمعمول ترین چیز این است که آنها با الماس ما خالکوبی کردند (لوگوی گروه - ویرایش). خوب ، اشکالی ندارد. ما به طور کلی بهترین طرفداران را داریم. تصور کنید ، دخترانی از مکزیک به اینجا آمدند تا با ما ملاقات کنند ، به ویژه امروز.

اخیراً در اینستاگرام می توانیم صورت اولیا را بانداژ شده تماشا کنیم. همه نگران بودند که پیچ خوردگی او جدی نیست. چه اتفاقات تلخ یا خنده داری دیگری در طول اجراهایتان برای شما رخ داده است؟

اولیا: یک بار روی صحنه افتادم. می دانی ، من راه رفتم و در چاله ای افتادم. و از استرسی که از آن بیرون آمدم ، حتی به من آسیب نرساند. آنها بعداً به من گفتند که راه رفتم ، سپس ناپدید شدم و به عقب پریدم. همه فقط شوکه شده بودند. (می خندد)

"یک بار روی صحنه رفتم. می دانی ، من راه رفتم و در چاله ای افتادم. و از استرسی که از آن بیرون آمدم ، حتی دردی احساس نکردم."

داشا: دختری در آخرین کنسرت روی من افتاد - او پا روی پای من گذاشت. بله ، اتفاقات متفاوتی رخ می دهد. (می خندد) مجبور شدم دندان هایم را فشار دهم و به آواز خواندن ادامه دهم. اینجا.

بسیاری از چنین گروه هایی ، مانند شما ، "ترسو های آواز" نامیده می شوند (به ویژه نسل قدیمی تر ، مادربزرگ ها ، تلویزیون تماشا می کنند ، به سختی چنین رفتاری را تأیید می کنند). تو در مورد آن چه فکر می کنی؟ مرز بین تحریکات آشکار و محصول با کیفیت مخاطبین شما کجاست؟

اولگا: می بینید ، ترسوها ترسو هستند ، مادربزرگها مادربزرگ هستند ، دختران دختر هستند ، و آهنگها آهنگ هستند. (خنده).

خوب ، بیایید این کار را انجام دهیم: من مونتسرات کابالی نیستم ، به کتاب مقدس قسم نخورده بودم که همیشه تمام نت ها را بخوانم ، من آماده ام ، اما نمی خواهم ، آیا می فهمید؟! اما در عین حال ، هیچ کس نمی تواند بگوید من نمی خوانم ، زیرا ما همیشه در همه کنسرت ها زنده می خوانیم. خوب ، چه می توانید بگویید؟! من آمادگی ارزیابی خود را ندارم ، اما آمادگی این را دارم که کسی خود را ارزیابی کند. اگر برای برخی از مادربزرگ ها "ترسو می خوانیم" ، احتمالاً هنرمند او کوبزون است ، اما برای نسل ما ما دخترهای باحالی هستیم که باحال می خوانند و همیشه با آنها سرگرم کننده است.

Image
Image

پولینا: هر سنی بت های خاص خود را دارد. کسانی که اینطور فکر می کنند … فقط ما در زمان اشتباه به دنیا آمده ایم و آنها در مکان اشتباهی بودند ، به همین دلیل چنین ناهماهنگی وجود دارد.

اولیا: اما ، باور کنید ، وقتی ترسوها وجود دارند - در حال حاضر خوب است! (خنده).

اقوام شما در برابر سخنرانی های تحریک آمیز شما چگونه واکنش نشان می دهند؟

اولیا: خانواده من به همه کارهایی که انجام می دهم بسیار احترام می گذارند. آنها فکر می کنند هر کاری که من انجام می دهم هنر است.

"هر عصری بت های خاص خود را دارد. کسانی که چنین فکر می کنند … فقط این است که ما در زمان اشتباهی به دنیا آمده ایم و آنها در مکان اشتباهی هستند ، به همین دلیل چنین ناهماهنگی وجود دارد."

ما می خوانیم و من برای ترانه هایمان شعر می گویم - فکر نمی کنم آنها احمقانه باشند. من در مورد احساسات واقعی خود می نویسم و … چیزی را حمل نمی کنم. (خنده).

نه ، می دانی…. بیایید همه چیز را دوباره شروع کنیم - "سلام ، طرفداران کی هستند؟" … (می خندد). همیشه بعد از کنسرت کمی دیوانه هستیم.

آیا خودتان صحنه پرده و لباس تهیه می کنید؟ یا برای همه اینها متخصص وجود دارد؟

اولیا: ما سنوگرافی نداریم.

داشا: ما همه چیز واقعی و زندگی داریم. همه چیز همانطور که می رود پیش می رود. البته ما همیشه می رویم ، اما همه چیز روی صحنه متولد می شود.

اولیا: ما هرگز نمی دانیم با آهنگ بعدی چه اتفاقی می افتد. هر کنسرت نه تنها به ما بستگی دارد ، بلکه به افرادی که به آن آمده اند بستگی دارد ، چقدر آزاد هستند ، چقدر آماده همه چیز هستند - ما نیز. در کنسرت های خود ، ما خود را با کسانی که آمده اند تقسیم نمی کنیم ، ما وقت خود را با هم می گذرانیم.

لباسها چطور؟

اولیا: خوب! (خنده).

  • گروه "سربرو"
    گروه "سربرو"
  • داشا و اولیا از گروه "سربرو"
    داشا و اولیا از گروه "سربرو"
  • اولیا و مصدومیتش
    اولیا و مصدومیتش
  • گروه "سربرو"
    گروه "سربرو"
  • گروه "سربرو"
    گروه "سربرو"

خودت انتخاب میکنی؟

اولیا: همیشه خودت باش. احتمالاً در حال حاضر وجود داشتن یک استایلیست که لباس شما را می پوشاند بد است ، اما در مورد ما این امر غیرممکن است. ما آمادگی پوشیدن فقط یک نام تجاری را نداریم ، اما در عین حال از روندها صرف نظر نمی کنیم - نادیده گرفتن آنها احمقانه است. در مورد ما ، همه چیز به هم متصل است: آهنگ ، خودمان و لباس! به هر حال ، همه اینها باعث ایجاد تصویر خاصی می شود ، و اگر شخصی بیاید و بگوید این کفش ها و این لباس را بپوش ، ممکن است فقط از همه کارهایی که انجام می دهیم جدا باشد.

و البته برنامه های شما ، طرفداران شما چه انتظاری می توانند داشته باشند؟

داشا: در آینده ای نزدیک ، فقط کار ، کار و کار مورد انتظار است.

عکس: اینستاگرام

توصیه شده: