فهرست مطالب:

انسان به عنوان عنصری طبیعی برای ادعاهای غیرطبیعی
انسان به عنوان عنصری طبیعی برای ادعاهای غیرطبیعی

تصویری: انسان به عنوان عنصری طبیعی برای ادعاهای غیرطبیعی

تصویری: انسان به عنوان عنصری طبیعی برای ادعاهای غیرطبیعی
تصویری: Top 10 Persian Poets of All Time (10 giants of Persian literature) 2024, ممکن است
Anonim
انسان به عنوان یک عنصر طبیعی
انسان به عنوان یک عنصر طبیعی

همه چیز خوب بود: هوای تازه مملو از رایحه عطر زنانه ، آواز پرندگان سبک ، ضربه زدن همزمان روی صفحه کلید انگشتان زن جذاب ، کیک های نیمه خورده با بی دقتی روی میز ، شراب گران قیمت ناتمام ، یک تراز فوق العاده روشن نیروهای در میدان جنگ هنوز.

"

ممکن است مانند هر کمی سازی عمومی ، در نگاه اول از زندگی واقعی جدا شده باشد ، اما اینطور نیست. برای اثبات این امر به شما ، من دوباره ایده را در سطح روابط انسانی و حتی ، حتی بیشتر ، در سطح فرعی آن - رابطه بین زن و مرد - مطرح خواهم کرد. در این سکانس نیز توجه می کنم ، زیرا اگر درباره رابطه بین زن و مرد صحبت کنیم ، داستانی کاملاً متفاوت و بسیار گیج کننده خواهد بود …

همه چیز از ابتدا شروع می شود ، در مورد ما ، از تولد. اگرچه در واقعیت اینطور نیست ، اما برای سهولت ارائه و درک ، من واقعیتها را در چارچوب یک زندگی انسانی شبیه سازی می کنم.

زن موجودی دمدمی مزاج است. این طبیعت اوست. ایده ساده است ، اما اکثر مردان در درک آن دخالت نمی کنند.:) هوس و منطق چیزهای نامرتبط هستند. او از بدو تولد دمدمی مزاج است: در ابتدا ، پدر اسباب بازی می خرید ، راه می رفت ، بازی می کرد و غیره و غیره. این - در آگاهی ریشه دوانده و ابتدا باعث ایجاد ناخودآگاه و سپس تفکر اساسی آگاهانه شد: "پدر باید". در حالت ایده آل ، هر چیزی که من نمی خواهم. نه در حالت ایده آل ، هر چه من نمی خواهم ، اما هر آنچه او می تواند. که نمی تواند - مجبور شد. زیرا او پاپ است ، یک فرد عزیز ، محبوب و تنها. احساسات بسیار طبیعی است.

اما با گذشت سالها دختران بزرگ می شوند ، این طبیعی است ، پدر از نظر سرزمینی و روانی دور می شود و به جای او می آید … کسی. باریک ، گسترده - همانطور که خوش شانس هستید. اینجاست که هندسه تعارض ها آغاز می شود. این شخص مبهم است: شخص دیگری در نزدیکی راه می رود ، شخص دیگری ، شخص دیگری. آنها اکنون راه می روند و همیشه راه خواهند رفت. مشکل انتخاب آغاز می شود. گفتن اینکه برای موجودات دمدمی مزاج ، انتخاب چیزی بسیار خطرناک است ، بدون اینکه چیزی نگوییم. کسی پاپ نیست. اصلاً. اما او در حال حاضر یک مشکل دارد: یک احساس ارثی "بدهی" که از کودکی در آگاهی زنان جا افتاده است. او تنها کسی نیست که باید باشد. اینجا اوست - مثلث تعارض. این آغاز پایان است ، این نقطه تلاقی موازی است که نمی تواند در طبیعت باشد. و غیر طبیعی است "کسی" نباید. ممکن است ، اما نباید. برای صراحت کامل ، "کسی" ممکن است یا نه ، اما به هر حال ، نباید باشد. در این مکان است که اکثر زنان ، بادبانهای قرمز مایل به قرمز را در یک سفر طولانی در مسیری اشتباه ، جایی که نقشه وجود ندارد ، آغاز کردند ، اما مشخص است که صخره های زیادی وجود دارد و هوا در حال پرواز نیست. در اینجا فرافکنی آغاز می شود ، اینجا از زندگی جدا می شود ، در اینجا غیر طبیعی مانع طبیعی می شود (!) ، در اینجا زنده ها می میرند ، در اینجا گودالها گریه می کنند ، اینجا حیوانات را می کشند ، اینجا قوها غرق می شوند ، اینجا گوجه ها پژمرده می شوند. و این زندگی نیست که ادامه می یابد ، توهم آن ادامه می یابد ، یک فرافکنی مصنوعی متعالی ، جایی که مردم با دندان های دروغین لبخند می زنند و دهان خود را به طور غیر طبیعی باز می کنند …"

* * *

در همان لحظه او جدا شد. ویسکی ، قهوه ، پروستاتیت - او نیاز فوری به خارج شدن داشت … او بی سر و صدا ، به زبان انگلیسی ، با صدای بلند با صدای بلند جلوی در را گرفت. در اتاق نفس راحتی کشید. چند ثانیه سکوت. زنگ زدن سرفه کردن. کسی شروع به صحبت کرد.

… زندگی طبق معمول پیش رفت.

توصیه شده: