فهرست مطالب:

اوگنی استبلوف: "قبلاً صحبت درباره شهرت بد بود"
اوگنی استبلوف: "قبلاً صحبت درباره شهرت بد بود"
Anonim

او جذاب ، ظریف ، باهوش است ، در حالی که در هر شرایطی طبیعی و متواضع است. می توان حدس زد که او متعلق به یک خانواده قدیمی نجیب است.

پدربزرگ وی ، ژنرال پاول پاولوویچ استبلوف ، در زمانی معاون پارلمان دوبی شهر ریبینسک بود و به عنوان مشاور ایالتی کامل خدمت می کرد.

همکاران فیلمساز درباره اوگنی استبلوف می گویند: مردی با استاندارد اخلاقی بالا. و تماشاگران پس از انتشار فیلمهای "من در مسکو قدم می زنم" ، "برده عشق" ، "به دلایل خانوادگی" ، "سگ باسکرویل" او را شناخت و عاشق او شد. روی صفحه ، او تصویر یک مرد خانواده ایده آل را تجسم می کرد و در زندگی از او جدا نمی شد.

اوگنی یوریویچ در مورد فرهنگ ، توسعه معنوی ، عشق واقعی و چرخش غیر منتظره سرنوشت خود با خبرنگار "Cleo" صحبت کرد.

Image
Image

اوگنی یوریویچ ، 2014 به عنوان سال فرهنگ در روسیه اعلام شد. شعار روی پوسترها این است: "فرهنگ ما را تغییر می دهد!" آیا با این جمله بندی موافقید؟

سوال رعد اسا "Cleo":

- آیا با اینترنت دوست هستید؟

- من به شبکه وابسته نیستم ، فکر نمی کنم که مترقی باشد.

- تجمل غیرقابل قبول برای شما چیست؟

- نمی توانم پاسخ دهم ، نمی دانم ، هرگز به آن فکر نکرده بودم.

- خودت را با کدام حیوان معاشرت می کنی؟

- به طور کلی ، یک شخص یک جانور بالقوه و یک فرشته بالقوه است.

- آیا در کودکی نام مستعار داشتید؟

- نه

- چه چیزی شما را روشن می کند؟

- روشن می شود یک کلمه مبهم است. کار شروع می شود.

- آیا شما یک جغد هستید یا یک خرگوش؟

- لارک

- سن روانی شما چقدر است؟

- من در سن خودم احساس می کنم.

- طلسم داری؟

- من همیشه صلیب دارم.

- چگونه استرس را از بین می برید؟

- در کشور.

- چه آهنگی در موبایل شما وجود دارد؟

- طبیعی.

- قصور مورد علاقه شما چیست؟

- من بر اساس این اصل زندگی می کنم: آنچه را که باید انجام دهید - و هر چه ممکن است بیایید.

اگر ما خود را به سوی آن کشانده باشیم ، اگر می خواهیم تغییر کنیم ، فرهنگ ما را تغییر می دهد. و سپس این س there'sال مطرح می شود که چه نوع فرهنگی است. می تواند متفاوت باشد. برای من ، به عنوان یک فرد ارتدکس ، فرهنگ باید بر اساس ارزشهای اخلاقی ، ارزشهای مسیحی باشد. اما اکنون تمدن اروپایی ما به طور فعال از آنها دور می شود ، تا آنجا که یکی از کشورهای اساسی تمدن مسیحی فرانسه از فرهنگ همجنسگرایان تحت حمایت ارزشهای جهانی حمایت می کند. بنابراین ، می توانم بگویم که "فرهنگ ما را تغییر می دهد" یک شعار تا حدودی حیله گرانه است. از آنها بپرسید شخص چیست ، آنها پاسخ نمی دهند. به نظر من ، یک شخص یک جانور بالقوه است ، و از طرف دیگر ، یک فرشته بالقوه است و بین این دو قطب زندگی می کند. و هرچه از جانور به سمت فرشته حرکت کنیم ، شانس نجات بیشتر می شود. و من ، به عنوان یک فرد ارتدکس ، به نجات اعتقاد دارم. بنابراین ، … و هنگامی که منظور از فرهنگ آزادی برخی از تجلیات خود است - این خوب نیست! پس از همه ، همه تجلیات را نمی توان به مفهوم "فرهنگ" نسبت داد. در اینجا در تصاویر حصیر مجاز است. چه چیزی خیلی خوب درباره آن وجود دارد؟ ناراحت کننده است که هنرمندان نمی توانند خود را به گونه ای دیگر بیان کنند! آنها به بهانه به خود می گویند: "خوب ، این درست است!" اما حقیقت متفاوت است: حقیقت تحقیرآمیزها و حقیقت معیارهای معنوی بالا وجود دارد. در اینجا ، نگاه کنید به کلاسیک های فرهنگ روسیه: داستایوفسکی ، پوشکین و دیگران ، آیا آنها به دلیل عدم استفاده از فحاشی ، کمتر بیان کننده بودند؟ نه! برعکس! می توانید بگویید که شاعران ما نیز دارای صیغه های طنز با فحاشی بودند. اما شما باید موافقت کنید ، اگر یسنین و پوشکین فقط این را پشت سر بگذارند ، ما آنها را به یاد نمی آوریم. بنابراین ، فرهنگ یک مفهوم قابل توسعه است ، هرکس برای خود تعیین می کند که این مفهوم برای او چه معنایی دارد.

به نظر شما عملکرد هنر چگونه تغییر کرده است؟ روزی روزگاری هنر پرورش می یافت ، هیجان زده می شد و امروزه اغلب به فعل "شگفتی" می رسد ، به عنوان مثال ، با استخرهایی روی صحنه

وقتی دیگر چیزی برای گفتن به بیننده وجود ندارد ، آنها واقعاً به جلوه های خارجی متوسل می شوند! زیرا آنها هیچ کار دیگری نمی توانند انجام دهند! من به زودی 69 ساله می شوم! من خوش شانس بودم که با استادان برجسته ای کار کردم: فاینا رانفسکایا ، لیوبوف اورلووا و غیره. آنها افراد باهوشی بودند و از بسیاری جهات شیطنت آمیز بودند. حرفه بازیگری بدون شیطنت غیرممکن است! اما آنها علم بالای خویشتن داری را می دانستند. فرهنگ واقعی علم خویشتن داری است.

Image
Image

امروزه نسل جوان هنرمندان در آرزوی شهرت هستند. آیا در زمان شوروی همه چیز متفاوت بود؟

کاملا درسته. در کشور ما به طور کلی صحبت بد در مورد شهرت بد تلقی می شد. شاید کسی در اعماق روحش خواب دید ، اما هرگز با صدای بلند گفته نشد. و به طور کلی ، اگر آنها به عنوان بازیگر برای تحصیل رفتند ، پس به خاطر حرفه ، و نه شهرت. من خوش شانس بودم نه تنها می دانستم ، بلکه با Faina Ranevskaya ، Lyubov Orlova هم کار کردم! لیوبوف پتروونا ، اگرچه او فوق ستاره بود ، اما چگونه مسئولیت را درک کرد! چه آدم باهوشی بود! به همین دلیل او چنان اثری از خود برجای گذاشت که هنوز هم تا به امروز از او یاد می شود! سیندرلا شکننده ، شاهزاده خانم! لمسی نیست ، نه از این نظر! غیرقابل دسترس بودن در او وجود داشت ، که باعث تمایل به تعظیم ، دست زدن به دستانش ، یعنی تعظیم در برابر این زن نشد!

امروز ما آماده ایم که همه چیز را یک استعداد بنامیم! من با آن مخالفم! استعداد به علاوه یک توانایی دیگر است ، توانایی توسعه خود.

چگونه استعداد واقعی را بیان می کنید؟

امروز ما آماده ایم که همه چیز را یک استعداد بنامیم! هر هدیه ای ، هر توانایی یک استعداد است. من با آن مخالفم! استعداد به علاوه یک توانایی دیگر است ، توانایی توسعه خود.

آیا کاری هست که هرگز به خاطر کار انجام ندهید؟

(با تأمل.) شاید وجود داشته باشد! من هرگز در تابوت در سینما یا تئاتر دراز نمی کشم. فقط نیازی به انجام آن نیست و بس! من در این مورد با پسرم صحبت کردم ، او به سادگی پاسخ می دهد: نیازی نیست ، این همه است ، بعداً دلیل آن را می فهمیم.

چقدر احساس راحتی می کنید در هنر ، در جامعه مدرن ، که تحت تأثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته است؟

اول از همه ، من یک فرد ارتدوکس هستم. آزادی من در خداست. البته موارد زیادی وجود دارد که باید با آنها کنار بیایید. تواضع یک علم بسیار دشوار و یک مسیر دشوار است و عملاً بی پایان است. شما باید همیشه خود را فروتن کنید! من عامیانه مدرن را دوست ندارم: در زندگی ، آنطور ، در واقع … اینها همه حرف های دزد است! البته در سالهای جوانی من عامیانه نیز وجود داشت ، اما ما محدودیت هایی داشتیم: فقط در حیاط می شد به آن صحبت کرد. و اکنون ، از این نظر ، آزادی کامل. اما آیا می دانید چه چیزی شما را خوشحال می کند؟ بسیاری از جوانان ارتدوکس ظاهر شده اند. مادران جوان با فرزندان به خدمات می آیند ، تماشای آن خوب است! بسیاری از جوانان خوب ، فرهیخته و تحصیل کرده وجود دارند ، این بسیار خوب است.

  • اوگنی استبلوف
    اوگنی استبلوف
  • اوگنی استبلوف
    اوگنی استبلوف
  • اوگنی استبلوف
    اوگنی استبلوف

اما با این وجود ، چگونه مفهوم "عشق" در جامعه مدرن تغییر کرده است ، آیا تغییر کرده است؟

عشق هدیه ای از طرف خداست. به کسی داده شده است که این احساس را درک کند ، به کسی داده نمی شود! کسی چیز دیگری را برای عشق می گیرد. این همه فردی است. و همیشه اینطور بوده است. اما عشق واقعی نمی گذرد ، اوج می گیرد. من مردانی را که زن جمع می کنند درک نمی کنم. به نظر من این از ناسازگاری خاصی در عشق صحبت می کند. همه مراحل باید با یکی ، زن شما ، انجام شود.

عشق هدیه ای از طرف خداست. به کسی داده شده است که این احساس را درک کند ، به کسی داده نمی شود! کسی چیز دیگری را برای عشق می گیرد.

پسر شما ، مانند شما ، در کار خلاق مشغول بود ، اما به صومعه رفت. آیا انتخاب عمدی او بوده است؟

البته! بدون شک! پس از رفتن ، به این معنی است که برای خدا بسیار خوشایند بود. ناراحت کننده است که خانواده من به آنجا ختم شدند ، اما از نظر ارتدوکس ، ارتباط معنوی مهمتر است ، بقیه چیزها نسبی است.

چطور به خدا رسیدی؟ تحت تأثیر مادربزرگ فارغ التحصیل از مدرسه الهیات قرار گرفتید؟

همه چیز تدریجی بود. اما من معتقد به دنیا آمدم. زیر زنگ بلند شد. ما در نزدیکی ایستگاه ریگا زندگی می کردیم و یک کلیسا در آن نزدیکی بود. من همیشه به حیاط کلیسا کشیده می شدم. مدت زیادی به ارتدکس رفتم. من بالای 30 سال تعمید گرفتم.اما تجدید نظر در زندگی زمانی اتفاق افتاد که من یک تصادف جدی داشتم ، به طرز معجزه آسایی زنده ماندم ، سخت ترین عملیات و یک روند بهبود طولانی وجود داشت. سپس به نظر می رسید که خداوند من را متوقف می کند ، من زندگی ام را به عقب برگرداندم ، جهان بینی من بسیار تغییر کرد.

توصیه شده: