دوبار خاله
دوبار خاله

تصویری: دوبار خاله

تصویری: دوبار خاله
تصویری: Mehrab/مهراب خسته صدا دوباره اشک 2024, ممکن است
Anonim
دوبار خاله
دوبار خاله

هنگامی که برای اولین بار عنوان افتخار به من اعطا شد:"

به طور طبیعی ، در سالهای بعد ، خواهر حتی در مورد امکان به دنیا آوردن فرزند دیگر صحبت نکرد ، و فرزند موجود از عشق و لطافت جهانی برخوردار بود. پس از فروکش شدن ترس ها و خاطرات ، او تصمیم گرفت تسلیم میل به تربیت دخترش شود ، که دست همه کسانی را که در آرزوی عروسک دادن و بستن کمان بودند آزاد کرد ، و امیدوارم به جای سرگرمی های معمولم ، "مادر-دختران" بازی کنم. با "راهزن کوچک" ، وقتی دو دیوانه - یکی بزرگ و دیگری کوچک - در اطراف آپارتمان می دوند و فریاد می زنند: "تسلیم شو! bang -bang -bang!" - و اسلحه تپانچه در همه مکانهای ممکن. اگرچه ، وقتی برای اولین بار یک توده کوچک و بلند را دیدم ، نمی توانم بگویم که خوشحال شدم. اما با بزرگتر شدن ، برادرزاده و پسر خوانده قلب من را تسخیر کرد و باعث شد با پنجمین نکته مطرح شده روی فرش ها بخزم و تجمعاتی را برگزار کنم که از فرمول 1 کم نداشتند.

نمی توان گفت که من طبق کتابهای روانشناسی کودک رابطه خود را با "کودک" ایجاد نکرده ام ، بیشتر در زندگی با شهود راهنمایی می شوم ، اما گاهی اوقات من و والدینم به طور طبیعی در پرورش "مشكل" داشتیم. در حال حاضر کودک معجزه پنج ساله است ، و این "موجود اتمی" ، که هرگز شگفت زده نمی شود ، گاهی اوقات شما را مجبور می کند به سوالات زیادی فکر کنید ، که پاسخ صحیح به آنها گاهی بسیار دشوار است.

من می خواهم "اسرار" خود را برای به دست آوردن عشق و دوستی به همه کسانی که علاقه مند هستند ، به ویژه به عمه ها - عموها ، فاش کنم.

بازی برای رشد هماهنگ کودک به اندازه غذا ، نوشیدنی و احساس امنیت اهمیت دارد. بازی ها شادی را برای کودک به ارمغان می آورند ، او را با دانش غنی می کنند ، مهارت ها و توانایی ها را توسعه می دهند ، تخیل او را بیدار می کنند. بنابراین ، وقتی مسلسل یا ماشین تحریر به شما داده می شود ، نباید بگویید که روحیه ندارید یا باید یک کتاب اصطلاح بنویسید. شما یک مسلسل بر می دارید و با فریاد و فریاد به اطراف آپارتمان می شتابید. و اگر والدین عصبانی تصمیم بگیرند که چنین "بازی" همسایه ها را از پایین سرگرم نمی کند ، پس برادرزاده شما واقعاً دوست دارد در کنار هم در گوشه "مجازات شده" به عنوان افرادی که نظم عمومی را نقض می کنند بایستد. کودک از همبستگی شما خوشحال خواهد شد ، و ثانیا ، او از این واقعیت که هر دو مقصر هستند ناراحت نمی شود ، اما او به تنهایی هزینه می پردازد.

کودک به معنای واقعی کلمه به همه چیز علاقه دارد و اگر کنجکاوی طبیعی او محدود به ممنوعیت های مختلف نباشد ، می تواند چیزهای زیادی یاد بگیرد. نترسید که کودک در خانه آشفتگی ایجاد کند ، نکته اصلی این است که اشتیاق خود را برای دانش سرکوب نکنید. برای تشخیص رنگ ها ، تا ملکه حساب کنید ، می توانید از سنین پایین شروع کنید. در ابتدا او گیج می شود و چیزی مانند: "چه علف آبی ، مانند ماشین آتش نشانی" می دهد ، اما به تدریج او یاد می گیرد نه تنها رنگها ، بلکه سایه ها را نیز تشخیص دهد: "این مانند خورشید زرد نیست ، اما مثل پرتقال"

باز هم ، بسیار مهم است که به همراه حیوانات کوچک و مکعب های خود ، به فرزند خود اجازه دهید با گلدان ها ، درپوش ها ، ظروف پلاستیکی ، کاغذ ، بطری های پلاستیکی خالی و بسیاری دیگر از وسایل سالم خانه آشنا شود. پسرعموی من فقط با وسایل آشپزخانه بازی می کرد و حالا او چنین سوپ هایی درست می کند که هیچ کس در خانواده نمی تواند با آن رقابت کند.

با تجمع تجربی ، کودک در سال سوم زندگی دیگر صرفاً شکل خارجی فعالیت خاصی از بزرگسالان را کپی نمی کند ، بلکه بیشتر و بیشتر محتوای آن را درک و بازتولید می کند. او عروسک خود را حمام می کند ، او را به رختخواب می برد یا خود را به "راننده" ، "سازنده" و غیره تبدیل می کند.در ابتدا ، اینها انواع ساده ای از بازی هستند ، اما بعداً ، هنگامی که کودک شروع به رفتن به مهد کودک می کند ، ماهیت بازی ها بیشتر و بیشتر به واقعیت نزدیک می شود ، تعداد نقش ها بسته به آنچه کودک در مورد مسائل اجتماعی آموخته است ، افزایش می یابد. جهان اطراف او ویژگی بازی های نقش آفرینی این است که کودک از نظر ذهنی به شخص دیگری تبدیل می شود و مطابق آن عمل می کند.

همین روزها نامه ای از خواهرم دریافت می کنم مبنی بر اینکه پسر خوانده ام در حال حاضر نامزد مرفه ای از برخی ماشا از گروه مهد کودکش است. وقتی جمله "من عروس خواهم داشت!" اولین بار شنیده شد ، یکی از دوستانم گفت: "کوهل ، چند تا از آنها خواهید داشت! عروس و دختر!" کودک که با افکار "درست" هماهنگ شده بود ، بدون تردید پاسخ داد: "من دختران زیادی خواهم داشت ، اما فقط یک عروس!" - و با تأیید تأیید از عمه محبوبش ، افزود: "این دوست ما تام با ژنیا خواهد بود!" (منظور من دوست دخترم بود که مثل من با او کلنجار می رود و او را دوست دارد). من بلافاصله متوجه می شوم که تأکید بر این انتخاب "غیرواقعی" ، منطقی و متقاعد کردن و اثبات خلاف آن ، منطقی نیست. او به سادگی اعلام می کند که "فقط او را می خواهد" و دوستان شما این قسمت خنده دار را برای مدت طولانی به یاد خواهند آورد.

کودکان با رفتارهای بزرگسالانه ، هر آنچه را که موفق به "گرفتن" و شنیدن آن شده اند کپی می کنند. اخیراً برای ملاقات خواهرم آمده بودم و وقتی قرار بود عصر با دوستانم ملاقات کنم ، ابتدا گزارش کاملی را به برادرزاده ام دادم که کجا ، به چه کسی ، چرا می روم ، چه ساعتی برمی گردم و آیا حتی این سفر را صرف می کنم. اصلا شب

وقتی کتابها برایشان خوانده می شود ، کودکان نه تنها در شب ، بلکه در روز نیز از آن لذت می برند. اگر کودک از شما می خواهد برای او یک افسانه بخوانید ، از او بخواهید یکی را که بیشتر دوست دارد انتخاب کند - این نشانگر بسیار ارزشمندی از جهت گیری اجتماعی کودک در آینده است. وقتی از معلم-روانشناس خود پرسیدیم که چگونه می توان تعیین کرد که موجود محبوب چگونه می شود ، او به طور خلاصه پاسخ داد: "اگر دخترتان سیندرلا را دوست دارد ، این نشانه فردی است که با تلاش و پاداش (به عنوان" پادشاهی ") به موفقیت می رسد.) ، و به هر حال ، بسیار مهم است که از ابتدا "درست" و نه فقط با کتاب ، جهت دهی شود. تلویزیون و رادیو برای مردم تریاک برای مردم کمتر از دین از نظر مارکس نیست. "مرا در همه جا ببوس - من 18 قبلا! "همسران؟ یکی را می بوسد ، طرف دیگر در خانه است و دیگری در محل کار؟"

اگر در میانه دوران بارداری ، هنگامی که شکم مادر به طور قابل توجهی گرد می شود و حرکات جنین در حال حاضر احساس می شود ، تولد فرزند دیگری در خانواده انتظار می رود ، به کودک بگویید که به زودی کودک کوچکی در خانواده ظاهر می شود. لازم است برای کودک توضیح داده شود که او نیز در شکم مادرش بسیار کوچک بود و سپس از آنجا ظاهر شد و همه بسیار خوشحال بودند که فرزندی در خانواده ظاهر شده است. "حالا شما بزرگ شده اید ، و ما دوباره یک بچه کوچک خواهیم داشت که همه از او بسیار خوشحال خواهیم شد و همه او را مانند شما دوست خواهند داشت." وقتی از کلکا پرسیدند: "او بیشتر چه کسی را می خواهد: پسر یا دختر؟" او پاسخ داد: "من نه دختر می خواهم نه دختر! من می خواهم لیالو کنم!" وقتی کاتیوشا در پاسخ به این س appearedال ظاهر شد: "خوب ، خواهر کوچک خود را چگونه دوست داری؟" ، او با خوشحالی گفت: "او همانطور است که من می خواستم!" بسیار مهم است که کودک را با ظاهر دیگری ، و حتی جنسیت اشتباه ، که او می خواست ناامید نکنید. او باید به تغییرات در خانواده عادت کند ، دوباره بسازد. اما والدین نیز باید شرایط جدید را در نظر بگیرند و بیش از حد از فرزند بزرگتر مطالبه نکنند: "لطفاً سکوت کنید! می بینید که من مشغول کوچولو هستم!" ، "به بچه دست نزنید!" چنین رفتاری به کودک آسیب می رساند ، به همین دلیل است که بسیاری از کودکان شروع به رفتار پرخاشگرانه می کنند: پرتاب اسباب بازی روی زمین ، شکستن آنها ، پاره کردن کتابهای تصویری و غیره.

موارد فوق ، فقط در حد کمی ، با همه شرایط و موارد احتمالی مطابقت دارد.نکته اصلی که باید به خاطر بسپارید این است که کودکان چیزی را فراموش نمی کنند و اگر چیزی را قول می دهید ، باید به آن عمل کنید ، در غیر این صورت کودک به سخنان شما اعتقاد نخواهد داشت و شما هرگز مورد توجه او قرار نخواهید گرفت.

توصیه شده: