نحوه تعیین اهداف و اجرای صحیح برنامه های خود
نحوه تعیین اهداف و اجرای صحیح برنامه های خود

تصویری: نحوه تعیین اهداف و اجرای صحیح برنامه های خود

تصویری: نحوه تعیین اهداف و اجرای صحیح برنامه های خود
تصویری: چطور هدف گذاری کنیم | چطور هدف داشته باشیم | چطور هدف خود را از زندگی انتخاب کنیم | دکتر شاهین فرهنگ 2024, ممکن است
Anonim
Image
Image

مطمئناً حداقل یکبار در زندگی خود قول داده اید که با فرا رسیدن سال جدید (ماه ، ترم ، هفته …) "زندگی جدیدی" را آغاز کنید. هر کس "زندگی جدید" را به شیوه خود تصور می کند. برای برخی ، این یک شغل در موقعیت مدیریتی است ، به ترتیب ، حقوق زیاد ، ظاهر بی عیب و نقص ، شایستگی ، استحکام ، استاندارد زندگی متفاوت و روابط …

برای یک دانشجوی غافل ، "زندگی جدید" این است که سرانجام شروع به حضور در سخنرانی ها و سمینارهای موسسه کند ، بیشتر به اتاق مطالعه مراجعه کند و تمام کارهای فعلی را به موقع انجام دهد تا با وجدان راحت و بدون نگرش به جلسه نزدیک شود. دم

به هر حال ، شما با احساس دلپذیر الهام و اشتیاق از تحقق برنامه ریزی شده ، از پیش بینی نتایج به دست آمده و برداشتن نتایج فعالیت خود آشنا هستید.

هر بهار برای من جالب است که ببینم چگونه با فرا رسیدن روزهای گرم ، ورزشکاران آماتور صبح زود به ورزشگاه می دوند و با شادی حلقه ها را "قطع" می کنند. زندگی خوب است و زندگی خوب است! بهار ، گرما ، خورشید می درخشد ، همه چیز شکوفا می شود ، زنده می شود! من می خواهم زندگی کنم ، ایجاد کنم و تغییر کنم ، خودم را بهبود دهم. اما معمولاً طبق مشاهدات من ، اشتیاق آنها به اندازه کافی برای حداکثر یک هفته کافی است. و تنها پیگیرترین ورزشکاران ، همانطور که قبلاً دویده بودند ، بدون توجه به آب و هوا و روحیه خود ، در بهار ، تابستان ، پاییز و حتی زمستان به دویدن ادامه می دهند. به هر حال ، ورزشهای منظم به اراده زیادی از یک فرد نیاز دارد.

برای دستیابی به چیزی در این زندگی ، مهم نیست که در چه زمینه ای (یک حرفه موفق ، کاهش وزن ، ورود به یک موسسه معتبر …) ، فقط تعیین هدف کافی نیست. برای رسیدن به هدف ، باید سخت روی آن کار کنید. و این به معنی تلاش ، انجام تعهدات و نظم و انضباط شخصی است. اما در عین حال ، دیدن هدف به معنای دستیابی به نیمی از آن است.

در این مقاله ، من نکات مفیدی را ارائه می دهم که به شما امکان می دهد با موفقیت بیشتری در تعیین اهداف کار کنید ، و مهمتر از همه ، همیشه به آنچه برنامه ریزی کرده اید ، برسید. به هر حال ، این کلید موفقیت حرفه ای و شخصی است. اما ابتدا می خواهم موارد زیر را بگویم. اگر شخصی برای خود هدفی تعیین کرده است ، مطمئن باشید: او برای رسیدن به آن همه چیز دارد. " خواسته ها به همراه فرصت هایی برای اجرای آنها به ما داده می شود."(ریچارد باخ. توهمات).

قانون یک: هدف باید به صورت مثبت تنظیم شود.

مثال.

نادرست: "من نمی خواهم هرگز چنین حادثه ای برای من اتفاق بیفتد."

درست است: "من می خواهم در آینده همه چیز حل شود."

قانون دوم: اهداف بزرگ باید به اهداف فرعی کوچکتر تجزیه شوند ، سپس هدف شما واقع بینانه تر به نظر می رسد و یک مسیر مشخص از فعالیت ظاهر می شود.

مثال.

"من می خواهم یک زندگی سالم داشته باشم."

تقسیم به اهداف فرعی:

من می خواهم:

- سه بار در هفته به باشگاه بروید و یک ساعت و نیم در آنجا تمرین کنید.

- درست غذا خوردن ؛

- ترک سیگار - الکل فقط در روزهای تعطیل بنوشید.

اهداف فرعی را می توان به اهداف حتی کوچکتر تقسیم کرد. به عنوان مثال ، "درست غذا خوردن" شامل موارد زیر است:

- میوه و سبزیجات بیشتری بخورید ؛

- از چای سبز به جای سیاه استفاده کنید.

- مایعات قلیایی کننده بیشتری بنوشید: آب میوه های تازه ، چای های گیاهی ، چای سبز ؛

- به جای گوشت خوک ، ماهی و مرغ (ترجیحاً آب پز) وجود دارد.

- سوپ ها را در آب بپزید ، نه آب گوشت ؛

- به جای نان ، کیک و شیرینی ، میوه های خشک شده ، عسل وجود دارد.

- سعی کنید روزانه از پنیر و محصولات لبنی غنی شده با بیفیدوباکتریوم و لاکتوباسیل استفاده کنید!

توجه داشته باشید که من در اینجا نشان نمی دهم که نباید شیرینی ، غذاهای چرب و غیره بخورید. اولاً ، این هدف به صورت منفی تنظیم شده است ، و ثانیاً ، با منع آن ، لازم است در ازای چیزی که نمی تواند به فرد چیزی ارائه شود.

قانون سوم: شما باید مسئولیت کامل رسیدن به هدف را بر عهده بگیرید و یک حزب فعال باشید. مهم است که همیشه به خاطر داشته باشید که وقتی شرایط کاملاً تحت کنترل شما است ، شما با حداکثر کارایی عمل می کنید. اطمینان حاصل کنید که کنترل اوضاع را در دست دارید ، اینکه امکان دستیابی به هدف به شما بستگی دارد نه به شخص دیگر.

قانون چهارم: ارائه نگارش اهداف قبلی (و همچنین اهداف فرعی) بسیار مفید و م effectiveثر است.

مثال.

در دهه 1950 ، دانشگاه ییل تحقیقات مفصلی در مورد اینکه چگونه و چرا برخی از دانشجویان پس از فارغ التحصیلی بهتر از دیگران عمل می کنند ، انجام داد. در کنار شاخص هایی مانند جنسیت ، ملیت ، قد و رنگ موی دانش آموزان ، تأثیر چنین عاملی مانند تدوین اهداف روشن زندگی مورد توجه قرار گرفت. از دانش آموزان سوال شد که برنامه های آنها برای آینده چیست و چگونه به برنامه ریزی برای زندگی نزدیک می شوند. تنها 3 درصد از جوانان گروه پاسخ دهندگان برای تدوین اهداف خود به صورت نوشتاری عادت دارند.

بیست سال بعد ، قسمت دوم این مطالعه انجام شد. مشخص شد آن 3 درصد از افرادی که اهداف مشخصی را تعیین کرده اند ، علاوه بر این ، به طور مکتوب ، بسیار بیشتر از 97 درصد دیگر در زندگی (از جمله از نظر مالی) به دست آورده اند.

قانون پنجم: لازم است موانع احتمالی در راه رسیدن به هدف را در نظر بگیریم. این واقعیت را از دست ندهید که شکست می تواند در انتظار شما باشد ، شما به هدف خود نمی رسید ، چیزی با شما تداخل دارد. همه موانع احتمالی باید از قبل برای آنها محاسبه و آماده شود. در هر صورت ، یک تجربه منفی نیز یک تجربه است و باید از اشتباهات (هم خود ما و هم دیگران) درس گرفت. به طور کلی ، فقط یک مرده اشتباه نمی کند. و کسی که تلاش نمی کند به هیچ چیز نمی رسد.

قانون ششم: شما باید معیارهای دستیابی به موفقیت را تعیین کنید ، که از نظر شما گواه دستیابی به هدف مورد نظر خواهد بود. از تمام اطلاعات حسی که از حواس خود دارید (بینایی ، شنوایی ، لمس ، بویایی ، چشایی) استفاده کنید. احساسات و عواطف شما همچنین می تواند به عنوان اثبات موفقیت شما باشد. این امر شما را ملموس تر ، واقع بینانه و در نتیجه جذاب تر می کند.

قانون هفتم: به نتیجه مطلوب تجارت خود اعتقاد داشته باشید و طوری رفتار کنید که گویی موفقیت شما تضمین شده است. شما باید برای نتیجه مطلوب هم در روح و هم در بدن خود آماده باشید. شما قبلاً هر شش مرحله قبلی را تکمیل کرده اید: هدف را به صورت مثبت تنظیم کرده اید ، آن را به اهداف فرعی کوچکتر (یا راه هایی برای اجرای برنامه خود) تقسیم کرده اید ، بررسی کرده اید که دستیابی به هدف کاملاً به شما بستگی دارد و مسئولیت اجرای آن را بر عهده گرفته اید. ، هدف خود را به صورت نوشتاری ارائه دهید ، همه موانع را پیش بینی کرده و از قبل راه هایی را برای غلبه بر آنها آماده کرده اید ، معیارهای موفقیت خود را به وضوح تصور کنید. بنابراین ، شما مغز خود را طوری برنامه ریزی کرده اید که سرانجام راه خود را پیدا کند.

اکنون نوبت توجه به وضعیت بدن ، نحوه صحبت کردن و اشاره است. برای رفتار "انگار" موفقیت شما تضمین شده است ، ایجاد تصویری از آینده تا آنجا که ممکن است مفید است ، که در آن به هدف مورد نظر رسیده اید. سعی کنید خودتان را به عنوان "آینده" تجسم کنید ، پس از رسیدن به هر چیزی که می خواهید. هنگامی که این تصویر را تجسم می کنید ، توجه کنید که چگونه به نظر می آیید ، در کجا نگاه می کنید ، چه می کنید یا قرار است چه کاری انجام دهید ، واکنش دیگران در برابر اقدامات شما چگونه است. شاید صداهایی را بشنوید. سعی کنید ذهنی "بدن آینده" خود را وارد کنید ، یعنیاکنون تصویر را نه از کنار ، بلکه گویی با چشم خود ببینید. از افکار و احساسات خود در بدن خود آگاه شوید. انجام این تمرین به شما کمک می کند تا انگیزه خود را افزایش دهید زیرا دستیابی به اهداف خود را واقعی تر می کند.

توصیه شده: