بودن
بودن

تصویری: بودن

تصویری: بودن
تصویری: موسوی بودن هنر است یا خضر شدن!!!! Мусавӣ будан ҳунар аст ё Хазир шудан!!!🎙دکتر امراء Доктор Умаро 2024, ممکن است
Anonim
سوار اسب شوید!
سوار اسب شوید!

نگهبان مثل همیشه مودبانه خداحافظی کرد. درب ورودی محکم بسته شد. روبروی من خیابانی دردناک است که در امتداد آن باید بیست قدم به تراموا دوید. روز آزاد پیش رو ساعت سه بعد از ظهر چقدر در هوای تازه بودم! می توانید با احساس و حس خرید کنید. می توانید به کلینیک بروید - من آن را برای مدت طولانی به تعویق انداختم ، اگرچه چیزی در پهلوی من درد می کرد. شما فقط می توانید در شهر گردش کنید - من مدتهاست به خودم این لذت را نداده ام. با دو قسمت بستنی در طول راه ، به خانه بروید. در خانه ، ابتدا بخوابید (پروردگارا ، بخوابید!) ، سپس فیلمی را تماشا کنید ، که هرگز وقت نکرده ام آن را ببینم. و سپس زیر پتو بروید و چیزی غیرعلمی و بسیار عاشقانه بخوانید.

هر روز به خاطر کار ، خود را از شادی های ساده محروم می کنم. اما مطمئنم که این کار را برای همیشه ادامه خواهم داد.

من نمی دانم چه فاجعه ای می تواند با از دست دادن شغل در زمان ما مقایسه شود. کار پول است ، خودشناسی ، شغل ، تضمین من برای آینده ای پایدار. در حال حاضر ، هنگامی که حتی متخصصان باتجربه (فارغ از فارغ التحصیلان دانشگاهی) با اشتغال مشکل دارند ، خود داشتن شغل در اولویت است. بعد در مقیاس ارزشها حقوق است. سپس مطابقت موقعیت با مهارت ها ، آرزوها ، خواسته های شما.

کار کردن در جایی (برای یک و نیم تا دو هزار نفر) مشکلی نیست. بنابراین ، مفهوم "کار خوب" در حال حاضر معادل مفهوم "حقوق خوب" است. آزمایشات روانشناختی انجام شده در بین دانش آموزان نشان داد که در پنج سال گذشته ، ارزش کالاهای مادی به طور قابل توجهی در ذهن آنها تکامل یافته است. دیگران - خودشناسی ، سلامت ، خانواده - تقریباً در همان سطح باقی ماندند. و اگرچه رقابت برای دانشگاه ها در سال های اخیر افزایش یافته است و تعداد مکان های آموزشی تجاری افزایش یافته است ، اما به ندرت کسی به عنوان یک هدف به خود آموزش می بیند: هوشمندتر ، بهتر ، با فرهنگ تر شدن. معیار اصلی تحصیلات عالی بالقوه این است که بعداً پول زیادی به دست آورید.

اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان من از گروه روزنامه نگاری به کار تبلیغات پرداختند. اولاً ، کار کردن نسبت به رسانه ها آسان تر است ، و ثانیا ، حقوق بیشتر است. سوم … - هر کدام "سوم" خود را دارد. پس از فارغ التحصیلی ، خودم تصمیم گرفتم: دیگر برای ایده ای کار نخواهم کرد ، قیمت قرمز آن 100 دلار است. - و شروع به کسب درآمد کنید. به هر قیمتی. قیمت آنقدرها بالا نبود: بزرگترین شرکت استیویدور در منطقه شمال غربی مدتهاست که به دنبال سخنران است.

و فهمیدم که چه احساسی فوق العاده است وقتی بدانید که یک دسته کاغذ بنفش در کیف چرمی روی کمد وجود دارد و تا پایان ماه تمام نمی شود. اینکه مجبور نباشید به این فکر کنید که من چه نوع کرم برای خودم می خواهم - از "Nivea" یا از "Lancome". این که سرانجام می توانم به مادرم کمک مالی کنم ، که هیچ کلمه ای را به دلیل عدم مشارکت کامل من در بودجه خانواده در طول پنج سال تحصیل من در دانشگاه مورد سرزنش قرار نداد. لازم نیست برای کار ساندویچ بردارید ، بلکه به اتاق غذاخوری بروید. و در زمستان می توانید نه تنها گرم ، مانند کت خز قدیمی من روی زمین ، بلکه زیبا و شیک بخرید. و برای این اصلا لازم نیست که خود را در همه چیز محدود کنیم.

بله ، پول شادی نیست ، اما اگر گزینه های دیگری وجود نداشته باشد ، پول این شادی را با موفقیت تامین می کند. و هیچ کس نمی تواند مرا متقاعد کند که اطمینان به ثبات مالی فردا کمتر از یک عاشقانه بزرگ لذت بخش است. و درباره ارزشهای معنوی به من نگویید- فقط بخش کوچکی از ما قادر به تحمل مدت طولانی در کلبه ای هستیم ، جایی که باران از شاخه ها عبور می کند ، تشک درست روی زمین افتاده است و تنها نور آن ایلیچ است چراغ

آنها می گویند شما به سرعت به چیزهای خوب عادت می کنید. این درست نیست. شما با سرعت برق به چیزهای خوب عادت می کنید. و کسی که حداقل یک بار شامپو را به قیمت 60 روبل خریداری کرد. به جای شامپو برای 12 - هرگز به گذشته باز نمی گردد. و لازم نیست. رشد کنیم ، خواسته های خود را برای زندگی افزایش دهیم ، خودمان را متقاعد کنیم که ما ، همانطور که در تبلیغات است ، "مستحق آن هستیم"!

بنابراین چه کاری می توانید انجام دهید تا این پول از بین نرود؟ چگونه همیشه احساس کنیم "سوار بر اسب"؟ چقدر باید پول بگیرید تا وقتی در ایستگاه اتوبوس در باد یخی ایستاده اید ، دردناک فکر نکنید - سوار مینی بوس شوید یا کمی بیشتر یخ بزنید ، منتظر یک اتوبوس معمولی باشید؟ چگونه می توان به این اطمینان رسید که همیشه پول کافی وجود دارد؟ چگونه می توان تعویق "برای یک روز بارانی" را متوقف کرد و پس انداز خود را برای "فردایی روشن" آغاز کرد؟ من پاسخ خواهم داد: با دست ها ، پاها ، پنجه ها ، دندان ها و غیره محل خوبی را نگه دارید. ابتکار عمل را در دست بگیرید. به طور مداوم به عنوان یک حرفه ای توسعه دهید. حتی در چیزهای کوچک تقلب نکنید. همیشه شاد و آماده کار اضافه کاری باشید. و همه را با لذت انجام دهید. و سعی کنید ، سعی کنید ، آرامش نداشته باشید.

من گمان می کنم که مردان ممکن است به افرادی مانند من مشکوک شوند که بیش از حد تجاری شده اند. آنها اشتباه می کنند. معمول است که یک زن بیشتر می خواهد. اگر او برنامه های جدی را با مردی مرتبط کند ، نه تنها از خود مراقبت می کند ، بلکه از فرزندان آینده نیز مراقبت می کند. بچه های رودی و آراسته با لباس های وارداتی روشن با کالسکه های گران قیمت همیشه به من فکر می کردند - لباس من همان خواهد بود. من در مورد "پوشک" کوتاهی نمی کنم. و من برای او هر پارچه و هر اسباب بازی می خرم. او زیبا ترین نوزاد جهان خواهد بود. من می توانم چیزی را از خودم دریغ کنم. اما من حق ندارم کودکی را به دنیا بیاورم که مطمئن نیست همه چیز داشته باشد: یک اتاق روشن ، یک تخت راحت ، یک کالسکه ، یک زمین بازی ، اسباب بازی های نرم ، یک دسته لباس ، زیر پیراهن ، کشویی ، چکمه و کلاه به و برای این آماده هستم تا هر پولی به دست آورم.

امروز روز تعطیل من است. سرپرست ، از روی شانه پادشاه ، همه را اجازه داد ساعت سه بعد از ظهر به خانه بروند. در واقع ، هفته دیوانه واری داشتیم. من تعدادی مقاله ارسال کردم که توسط روزنامه نگاران بدشانسی نوشته شده است و تفاوت بین انبارهای داخلی و خارجی را درک نمی کنند. من مجموعه ای از متن های اطلاعاتی را در فهرست های مختلف در مورد اینکه پورت ما چقدر عالی و قدرتمند است تنظیم کرده ام. من تلفن را رها نکردم ، زیرا کارگران با درخواست دستمزد بالا دست به اعتصاب زدند و همه و همه با بخش ما تماس گرفتند تا از چگونگی تحولات مطلع شوند. وقایع به طرز وحشتناکی توسعه یافت. اما من به همه گفتم: اوضاع به حالت عادی برمی گردد. مذاکرات در حال انجام است. این شرکت کلیه تعهدات خود را نسبت به مشتریان انجام می دهد. این شغل من است. روابط عمومی به خاطر آن من پول فوق العاده و نسبتاً بزرگ خود را دریافت می کنم. و من تمام تلاشم را می کنم تا زمانی که نیاز دارم "روی اسب" بمانم.

توصیه شده: