فهرست مطالب:

مادربزرگ: اعتماد کنم یا اعتماد نکنم؟
مادربزرگ: اعتماد کنم یا اعتماد نکنم؟

تصویری: مادربزرگ: اعتماد کنم یا اعتماد نکنم؟

تصویری: مادربزرگ: اعتماد کنم یا اعتماد نکنم؟
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, آوریل
Anonim

بچه دار شدن دلیلی برای فراموش کردن رشد حرفه ای نیست؟ چه کسی از کودک مراقبت می کند در حالی که شما در محل کار هستید؟ وقتی مهد کودک را به خاطر می آورید ، باعث تحریف شما می شود ، باید سه چهارم حقوق خود را به پرستار بچه بپردازید. تنها یک گزینه باقی مانده است: مادر بزرگ.

بر خلاف یک پرستار بچه ، مادربزرگ ها نیازی به پرداخت هزینه ندارند ، آنها ساعات کاری نامنظم دارند و آنها "به طور کلی بچه ها" را دوست ندارند ، بلکه نوزاد شما را دوست ندارند. اما اگر دیدگاههای شما در مورد تحصیلات با هم منطبق نباشند ، چه باید بکنید؟

Image
Image

بیش از حد دلسوز

مادربزرگ نوه هایش را نه برای آب و هوا ، لباس می پوشد ، "از طریق من نمی توانم" به آنها غذا می دهد و اسباب بازی های پراکنده را خودش تمیز می کند. "من و خواهرم به وضوح از مادربزرگم تغذیه می کردیم. در نتیجه ، در اولین سال تحصیلی من ، مجبور شدم یک جنگ بی رحمانه با اضافه وزن اعلام کنم ، - ویکتوریا می گوید. "به همین دلیل من به مادر شوهر پسرم اعتماد ندارم-او عاشق تغذیه کودک با غذای فراوان و چرب است".

چنین مادربزرگ هایی ادعا می کنند که آنها فقط برای نوه های خود آرزوی خوب دارند. در حقیقت ، آنها به دلیل ترس ناخودآگاه از نادیده گرفتن کودک هدایت می شوند. ترس از توجیه نکردن امیدهای شما منجر به اقدامات پوچ می شود: یک بار مادرم تصمیم گرفت که برای جوراب زدن خیلی سرد است و در جوراب شلواری خیلی گرم است. ما کفش گلف نداشتیم ، دخترم تمام روز را در خانه گذراند ،”ایرا می گوید.

چه باید کرد؟ فقط چاره ای برای او نگذارید: هر روز لباس های مناسب کودک را در یک مکان برجسته قرار دهید ، غذا را در قسمت هایی تقسیم کنید و در ظروف جداگانه نگهداری کنید. این روش یک مادربزرگ بسیار مراقب را هوشیار می کند: در واقع ، شما مسئولیت اقدامات او را بر عهده می گیرید. ویکتوریا توصیه می کند که خود را با نظر متخصصان مسلح کنید: برای پسرش ، درمانگر رژیم غذایی مطلوبی را تنظیم کرده است.

حتماً به مادربزرگ خود توضیح دهید که نمی خواهید فرزند شما وابسته و تنبل ناتوان بزرگ شود. به او پیشنهاد دهید همه کارها را نه به جای نوه هایش ، بلکه همراه آنها انجام دهد.

مادر بزرگ - "کنترل کننده"

کاتیا ، مادر خوشحال پتیا پنج ساله ، مادرشوهر بسیار "فعال" دارد: "ویکتوریا ماکاروونا همیشه کاری برای انجام کار پیدا می کند: یا اسباب کشی را در مهد کودک جابجا کند ، یا پسرش را کوتاه کند. علاوه بر این ، او همیشه توضیحی دارد: تختخواب در پیش نویس است ، با یک مدل موی قدیمی ، بینایی او بدتر شده است. پتیا همچنین از روشهای تربیتی خود راضی نیست: مادربزرگ تماشای کارتون را ممنوع کرده و اسباب بازی های "غیر آموزشی" را انتخاب می کند. وقتی پسرم را کنار مادربزرگش می گذارم ، آزرده خاطر می شود. نکته اصلی این است که او خود کاملاً مطمئن است که درست می گوید و مدام اشاره می کند که ما بدون او گم می شویم."

مادربزرگ "کنترل کننده" در تمام زندگی اش با همان ترس دنبال می شود: او می ترسد که غیر ضروری شود. شعار چنین زنانی این است: "من برای خودم زندگی نمی کنم ، بلکه برای دیگران زندگی می کنم." روانشناسان معتقدند که در پشت چنین اظهاراتی نیاز به تأیید اقدامات خود از دیگران پنهان است.

چه باید کرد؟ توضیح دهید که اجازه نمی دهید مرزهای خاصی از فضای خانواده شما نقض شود. با تدبیر اما قاطع عمل کنید. سعی کنید محدوده نفوذ کنترل کننده را محدود کنید: تعیین کنید چه چیزی برای مادربزرگ و کودک به همان اندازه جذاب است و در این زمینه به او آزادی کامل می دهید.

به مادربزرگ خود احساس نیاز کنید. کاتیا به مادر شوهر خود امور مهمی را می سپارد ، که برای اجرای آنها به یک شخصیت قاطع و مختل کننده نیاز است: تهیه بلیط برای بازی محبوب کودکان ، ثبت نام کودک در بخش رایگان ، معاینه پزشکی با او. "از تعارف و کلمات سپاسگزاری کوتاهی نکنید!" - او توصیه می کند

اگر نمی توانید اشتیاق بیش از حد کنترل کننده را خنک کنید ، بخشی از توجه او را به "شی" دیگری معطوف کنید: سرگرمی مناسبی پیدا کنید ، همسایه تنها خود را در سن مناسب معرفی کنید.

Image
Image

دو مادربزرگ درگیر

اگر هر دو مادربزرگ بخواهند در تربیت نوه های خود مشارکت فعال داشته باشند ، اما نتوانند با یکدیگر کنار بیایند ، کودک دائماً بین دو آتش سوزی قرار می گیرد: "مادر شوهر مدام از پسرم می پرسید که او را بیشتر دوست دارد ، او را مادربزرگ دیگر ، مادرم. من و شوهرم مجبور شدیم دخالت کنیم. مادرم نیز به بهترین شکل رفتار نکرد: او مرتباً برای پسرش اسباب بازی های گران قیمت می خرید و ادعا می کرد که مادربزرگ دیگر هیچ کاری برای او انجام نمی دهد."

مادربزرگ ها برای توجه نوه های مورد انتظار خود بدون توجه به هر چیزی ، بدون فکر کردن در مورد وسایل و روش ها می جنگند. در نتیجه ، کودک در فضایی متشنج بزرگ می شود ، خراب می شود و به سرعت یاد می گیرد که بزرگسالان را دستکاری کند.

چه باید کرد؟ نکته اصلی این است که کودک را از جلوه های درگیری شخصی مادربزرگ ها محافظت کنید. با آرامش ، موقعیت خود را برای مادر و مادر شوهر خود توضیح دهید ، قوانین بازی را تعیین کنید و مطمئن شوید که آنها به آنها پایبند هستند. اگر مادربزرگهای متضاد به خوبی درک نمی کنند ، یک شورای خانواده جمع کنید و با حمایت شوهر خود ، به آنها اولتیماتوم بدهید: یا آنها آتش بس اعلام می کنند ، یا شما یک پرستار بچه استخدام می کنید.

عینی باشید و سعی کنید تعیین کنید فرزندتان با کدام مادربزرگ راحت تر است. بر اساس ترجیحات نوزاد ، مسئولیت های او و زمانی را که با نوه خود می گذرانید تقسیم کنید. آیا دخترتان مادرشوهرش را بیشتر دوست دارد؟ به مادر شوهر خود اعتماد کنید که از نوه شما در روزهای هفته مراقبت کند و شما نیز در تعطیلات آخر هفته با او قدم بزنید. "من یک" برنامه ارتباطی "تهیه می کنم تا مادربزرگ های کوچکتر در آپارتمان ما ملاقات کنند ، - او روش خود را برای حل مشکل نور ارائه می دهد. "شما فقط باید مطمئن شوید که او چشم خود را نمی گیرد."

مادربزرگ خودخواه

مطمئن بودید که مادر یا مادر شوهر شما در تربیت فرزندتان به شما کمک خواهند کرد. آنها با خوشحالی اصول اولیه مراقبت از نوزاد را به شما آموختند ، یک کتاب کلاسیک Spock به شما هدیه کردند و … این همه بود. "شما نمی توانید مادربزرگ ما را به ما فریب دهید! من برای کودک متاسفم - همه مادربزرگ ها مانند مادربزرگ ها هستند: آنها از مهد کودک می برند ، نان ها و غذاهای ما را می پزند … " - اولگا نگران است.

زنانی که زود مادربزرگ می شوند معمولاً به کار خود ادامه می دهند و به طور فعال ارتباط برقرار می کنند. بسیاری امید خود را برای تنظیم زندگی شخصی از دست نمی دهند. کمک مالی به آنها بسیار آسان تر از ایجاد روابط عاطفی نزدیک با نوه ها است. برای آنها ، تولد نوه ها هم یک شادی بزرگ است و هم یک استرس بزرگ.

چه باید کرد؟ یاد بگیرید که به تصمیم مادربزرگ خود احترام بگذارید. به طوری که کودک شما از کمبود ارتباط رنج نمی برد ، فرزند خود را با او به رویدادهای خاص بفرستید: به عنوان مثال ، به درخت کریسمس ، به روز تولد. اگر گزینه با یک پرستار بچه برای شما غیرقابل قبول است ، هنگام حل مشکلات روزمره ، از پدربزرگ خود کمک بخواهید. "پدربزرگ ما خوشحال است که از نوه خود مراقبت می کند. او نگران است که زمان کافی را به فرزندان خود اختصاص ندهد و سعی می کند تا به او برسد. "اولگا می گوید.

اگر در ابتدا همه چیز خیلی هموار پیش نمی رود ، ناامید نشوید. به خاطر فرزند ، مادر و مادربزرگ باید سعی کنند یک زبان مشترک پیدا کنند. یک تکنیک روانشناسی ساده به شما کمک می کند تا کنترل خود را از دست ندهید. اگر احساس می کنید از یک درگیری آشکار نمی توان اجتناب کرد ، به یاد داشته باشید که چه روابط گرم بین شما و مادربزرگ شما وجود دارد. و لبخند بزن!

توصیه شده: