فهرست مطالب:

من از دوست داشتن همسرم دست کشیدم - چه کنم و چگونه او را آزرده نکنم
من از دوست داشتن همسرم دست کشیدم - چه کنم و چگونه او را آزرده نکنم

تصویری: من از دوست داشتن همسرم دست کشیدم - چه کنم و چگونه او را آزرده نکنم

تصویری: من از دوست داشتن همسرم دست کشیدم - چه کنم و چگونه او را آزرده نکنم
تصویری: چطور #شکست #عشقی را فراموش و درمان کنیم 2024, ممکن است
Anonim

آیا علاقه قبلی دیگر در روابط خانوادگی نیست؟ این یک اتفاق بسیار شایع است. زندگی روزمره همه چیز خوبی را جذب می کند ، احساسات یک مرد نسبت به شریک زندگی اش سرد می شود ، او با افکار "من از دوست داشتن همسر خود دست کشیده ام" ، "من به زن دیگری نیاز دارم" دیدار می کند. برای کسانی که در موقعیت مشابهی قرار دارند و نمی دانند چه کار کنند ، مشاوره روانشناسان مفید خواهد بود.

نشانه های یک عشق منقرض شده

به گفته روانشناسان ، عدم وجود احساسات را نمی توان پنهان کرد. رفتار یک مرد اساساً در حال تغییر است. این را چیزهای زیادی نشان می دهد ، به عنوان مثال:

  • شوهر دیگر نمی خواهد تجربیات خود را به اشتراک بگذارد یا برعکس موفقیت هایی را با همسرش به اشتراک بگذارد. او نیازی به همدلی او ندارد ، او در اصل به نظر او علاقه ندارد.
  • اغلب یک زن را برای همه چیز سرزنش می کند ، حتی متهم می کند که او کاملاً بی گناه است.
  • از صمیمیت با او اجتناب می کند ، دائماً بهانه می آورد ، تنها نباشد.
  • کلمات محبت آمیز نمی گوید ، علاقه ای به نحوه گذراندن روز خود ندارد ، دوباره تماس نمی گیرد و علائم توجه را نشان نمی دهد.
  • همسران دیگر موضوعات مشترکی برای گفتگو ندارند ، آنها با هم به جایی نمی روند.
  • هنگامی که یک زن درخواست کمک می کند یا درگیر می شود ، مرد با بی میلی درخواست های او را نادیده می گیرد.
  • به تماس های او پاسخ نمی دهد و به ندرت خود را فرا می خواند.
  • کلمه "ما" دیگر در واژگان او ظاهر نمی شود.
  • نزاع ها و رویارویی های مکرر بین آنها.
Image
Image

همه اینها نشان می دهد که زندگی خانوادگی در حال ترکیدن است. اگر مردی این س asksال را بپرسد که "من دیگر عاشق همسرم نیستم ، چه کنم" ، راه حل ایده آل این مشکل این است که به یک روانشناس خانواده مراجعه کرده و سعی کنید همه چیز را با جزئیات درک کنید. شاید همه چیز از بین نرفته باشد ، و می توان لطافت ، شور و عشق قبلی را احیا کرد. در غیر این صورت ، برای اینکه یکدیگر را عذاب ندهید ، بهتر است که از هم جدا شوید ، و این فرصت را برای خود و او ایجاد کنید تا رابطه جدیدی ایجاد کنند.

جالب هست! چرا شوهر زن نمی خواهد

طلاق

وقتی هر دو می فهمند که نجات ازدواج غیرممکن است ، منطقی است که از طریق مسالمت آمیز طلاق بگیریم ، به ویژه اگر خانواده دارای فرزند باشند. به منظور اجتناب از درگیری های بیشتر ، ارزش تقسیم اموال را با همسرتان از قبل در میان بگذارید. در این مورد ، نیازی نیست که یک روش دادگاه ناخوشایند را پشت سر بگذارید.

اما تصمیم به طلاق در شرایطی توصیه می شود که مرد صد در صد مطمئن باشد که احساسات قبلی نسبت به همسرش قابل احیای نیست ، این مسئله خستگی معمول و ابتدایی نیست.

Image
Image

همه چیز در همان زمان بسیار پیچیده تر و ساده تر است ، هنگامی که در زمان خرابی روابط ، مردی ناگهان متوجه می شود که در دوران بارداری عاشق همسرش شده است و تولد یک فرزند یک تصمیم متقابل بود به در این حالت ، یک مرد شایسته یک زن را تنها نمی گذارد. او منتظر تولد نوزاد است و مدتی در خانواده می ماند. غالباً چنین لحظاتی آنقدر آنها را به هم نزدیک می کند که افکار طلاق از بین می رود ، آرامش در خانواده حاکم می شود.

همچنین اتفاق می افتد که حتی "موقعیت جالب" همسر نمی تواند چیزی را تغییر دهد. سپس باید با او صحبت کنید و او را متقاعد کنید که تنها نیست و هنوز می تواند روی حمایت او حساب کند. طلاق نباید به هیچ وجه بر کودکان تأثیر بگذارد ، فقط به این دلیل که آنها سابق نیستند.

Image
Image

جالب هست! چرا یک پسر با وجود اینکه شما را دوست دارد به او پیشنهاد ملاقات نمی دهد؟

اگر یک مرد بر این فکر غلبه کند که "من بعد از زایمان از عشق به همسر خود دست کشیدم" ، برای درک این که این موضوع با چه چیزی مرتبط است ، توجه به تعدادی واقعیت مهم است:

  • همسر وزن اضافه کرد ؛
  • شخصیت او تغییر کرده است ؛
  • او زمان کمتری را به همسرش اختصاص می دهد.
  • در حالت عصبی است ، اگر نه افسرده.

به طور طبیعی ، یک مرد نمی تواند همه اینها را تحمل کند ، برای او دشوار است که به این واقعیت عادت کند که کمی از شیوه زندگی معمول باقی مانده است.

Image
Image

قبل از قطع شانه ، باید از همنوع خود حمایت کنید ، به موقعیت او برسید ، زیرا افسردگی پس از زایمان یک مسئله جدی است. تغییرات در سطح هورمونی بر وضعیت روانی یک زن تأثیر می گذارد.به جای سرزنش او ، انجام برخی مسئولیت ها خوب است. شما نگاه کنید ، و رابطه یکسان خواهد بود.

سردی و بیگانگی: دلایل

جدایی از یکدیگر درست به این صورت اتفاق نمی افتد ، دلایل خاصی وجود دارد. اگر مردی اعتراف کند: "من عاشق همسرم شده ام" و از مشاوره روانشناس بخواهد ، در طول مکالمه دلیل آن را می یابد.

اغلب توضیح کاملاً منطقی برای این امر وجود دارد ، به عنوان مثال:

  • زن توجه خود را به همسر متوقف کرده است ، آشپزی نمی کند ، زندگی او را به درستی هدایت نمی کند.
  • مراقبت از خود را متوقف کرد ؛
  • بیشتر وقت آزاد او به ارتباطات در شبکه های اجتماعی اختصاص می یابد.
  • بدنبال انواع بهانه ها ، فقط برای اینکه جایی با هم نروید.

همه اینها دیر یا زود منجر به درگیری و رویارویی می شود.

Image
Image

اگر بنشینید و آرام صحبت کنید ، اوضاع به حد افراط نخواهد رسید. نیازی به ترسیدن از این نیست که آنچه را که برای شما مناسب است به یکدیگر نگویید ، و برای یافتن زمینه های مشترک ، یا حداقل سعی کنید آن را انجام دهید.

اگر نماینده جنس قوی تر با افکار "من از عشق به همسرم دست بردارم و عاشق دیگری شدم" عذاب بکشم ، کمی مشکل تر است. اگر او آزاد است و احساسات مشابهی نسبت به یک مرد دارد و عاشقانه به مدت طولانی ادامه دارد ، این یک چیز است. و اگر زن متأهل ، خوشبخت در ازدواج باشد و اصلاً چیزی را تغییر ندهد ، کاملاً متفاوت است. کاملاً محتمل است که عاشق شدن فقط حاصل خیال باشد ، یک شیفتگی زودگذر و نه بیشتر.

در مورد اول ، با اندازه گیری تمام جوانب مثبت و منفی ، ایجاد روابط جدید و خوشحال شدن منطقی است. در مرحله دوم ، عینک های رز خود را بردارید و به جای این که به دنبال نقص در همسرتان باشید ، خودتان را درک کنید.

کاملاً محتمل است که مشکل در زن نیست ، بلکه در خود مرد است که نمی تواند بفهمد چه می خواهد. به جای ابراز نارضایتی از همه ، باید یک گردش خانوادگی را در طبیعت ، سینما ، کنسرت ترتیب دهید یا فقط در شهر قدم بزنید و به یک کافه دنج نگاه کنید.

Image
Image

جالب هست! اگر مرد از یک زن خوشش بیاید چگونه رفتار می کند

احساسات از بین رفته است: چگونه این موضوع را به همسرم بگویم تا آزرده خاطر نشوم

شرایط متفاوت است. اگر عاشق همسرتان شده اید ، اما به همسر خود بی نهایت احترام می گذارید ، افکار مدام به ذهن شما خطور می کند: "چه باید بکنید ، چگونه اعتراف کنید تا او را آزرده نکنید." زندگی با هم زیر یک سقف و تظاهر به اینکه همیشه همه چیز خوب است بهترین گزینه نیست. زنان به طرز بسیار ظریفی سرما را در جهت خود احساس می کنند و قطعاً متوجه نادرستی در رابطه می شوند.

به شرطی که مرد مطمئن باشد که هیچ عشقی برای همسرش باقی نمانده است ، البته ، ارزش آن را دارد که از صمیم قلب با او صحبت کنید و صادقانه همه چیز را بگویید. و نه سرزنش ، بلکه برعکس ، تا مشخص شود که تقصیر او نیست ، فقط اتفاق افتاد. و برای اینکه وقت گرانبها را هدر ندهید ، به او آزادی بدهید. به هر حال ، این امکان وجود دارد که او خوشبختی خود را با شخص دیگری پیدا کند ، با کسی که بتواند او را خوشحال کند.

Image
Image

عواقب

  1. این غیر معمول نیست که شوهر عاشق همسرش شود. اما گاهی اوقات یک مرد به سادگی گیج می شود و نمی تواند احساسات خود را مرتب کند. برای اینکه همه چیز را با دستان خود خراب نکنید ، اولین قدم این است که بفهمید دلیل خرابی روابط چیست. شاید از دیدن او بی نظم ، متزلزل یا جدا افتاده خسته شده بود. شاید هنوز بتوانید آن را برطرف کنید ، فقط باید همسرتان را تخلیه کنید ، فرصت استراحت و بازیابی را بدهید.
  2. اگر موضوع در زن دیگری است ، همه چیز در آنجا جدی است و هیچ مانعی برای توسعه روابط وجود ندارد ، منطقی است که صراحتا همه چیز را به همسر خود اعتراف کرده و با صلح و آرامش از هم جدا شوید ، در نتیجه به او این فرصت را می دهید که زندگی شخصی خود را با کسی برقرار کند. دیگری
  3. هنگام جدایی از همسری که در موقعیتی است یا به تازگی زایمان کرده است ، مهم است که به او بفهمانید که تنها نیست و هنوز می تواند روی همه نوع حمایت حساب کند.
  4. روانشناسان توصیه می کنند: قبل از اینکه ازدواج را خراب کنید ، باید روابط خود را اصلاح کنید. در بیشتر موارد ، تنها چیزی که برای این مورد نیاز است توانایی شنیدن یکدیگر و سازش است.

توصیه شده: