فهرست مطالب:

دو قطب در یک دفتر
دو قطب در یک دفتر

تصویری: دو قطب در یک دفتر

تصویری: دو قطب در یک دفتر
تصویری: بهترین و سریعترین روش مطالعه - چگونه روزانه یک کتاب بخوانیم ؟ 2024, ممکن است
Anonim
Image
Image

بعد از یک روز کاری با یکی از دوستان ملاقات کردیم و به یک کافه رفتیم.

- چطور هستید؟ من پرسیدم.

- وحشت! - دوست جواب داد - در محل کار ، یک دیوانه خانه.

- چی؟ - با دلسوزی پرسیدم.

- گروه بابا ، - دوست سرش را تکان داد. - آنها به طرز ناپسندی کار می کنند و دائماً گاز می گیرند. برای شما خوب است ، حداقل برخی از مردان هستند.

- به نظر شما آنها بهتر هستند؟ خندیدم. - آنها هنوز کارگر هستند. یا سیگار می کشند ، یا کار خودشان را انجام می دهند.

دوست گفت: "شاید." - اما مذاکره با آنها حداقل راحت تر است.

در واقع ، بسیاری از محققان جنسیتی معتقدند تفاوت هایی وجود دارد. از جمله زمانی که نوبت به کار می رسد. علاوه بر این ، توجه شد که اگر گروه همگن (فقط مرد یا فقط زن) باشد ، آن دسته از صفات منفی که صرفاً مردانه یا زنانه تلقی می شوند تشدید می شود. البته بهترین حالت این است که نمایندگان نیمه قوی و زیبا بشریت در دفتر 50-50 حضور داشته باشند ، اما این نادر است و کسانی که خوش شانس هستند در چنین شرایطی کار کنند خوشحال هستند.

چرا رفتار زنان و مردان متفاوت است؟ این تا حدودی به دلیل زیست شناسی آنها ، بخشی به دلیل محیط و موقعیت خاص آنها است. علاوه بر این ، ما اغلب یک یا یک نوع رفتار را انتخاب می کنیم زیرا می دانیم که این همان چیزی است که از ما انتظار می رود. به عنوان مثال ، به طور کلی پذیرفته شده است که یک مرد نباید غم و اندوه خود را آشکارا نشان دهد ، یک مرد باید قوی باشد ، درست است؟ اما اگر او دچار بدبختی شود و در آستانه اشک ریختن باشد ، چه؟ او این حق را دارد. با این حال ، او اغلب این کار را نمی کند ، زیرا در غیر این صورت به عنوان یک فرد ضعیف شناخته می شود. در نتیجه ، ما این افسانه را داریم که زنان بیشتر از مردان احساساتی هستند.

بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان بر این عقیده اند که دامنه تفاوت های فردی بین افراد خاص به مراتب بیشتر از دامنه تفاوت های جنسیتی است. با این حال ، هرطور که باشد ، در کار مردان و زنان متفاوت از یکدیگر است.

چه چیزی برای ایالات متحده و برای آنها مهم است؟

کار تنها چیزی نیست که در زندگی وجود دارد. لازم نیست هفت اینچ در پیشانی باشید تا بفهمید که این موقعیت یک زن است. تعداد زیادی از کسانی که "ازدواج کرده اند برای کار" وجود ندارد. لازم نیست خانواده در دومین مقیاس قرار بگیرند - ممکن است سرگرمی ، دوستان ، ورزش و غیره باشد. اکثر زنان می خواهند زندگی خود را هماهنگ ببینند و به یک سمت و سوی حرفه ای کج نشوند. برای مردان متفاوت است. برای بسیاری از آنها ، تمرکز کامل بر روی کار مشکلی ندارد. و نه فقط در محل کار ، به عنوان یک فرایند بی پایان ، بلکه در فرصت هایی که ارائه می دهد: رشد شغلی ، ثروت مادی. نمی توان گفت که زنان عاری از جاه طلبی هستند ، اما کار برای آنها ، قبل از هر چیز ، فرصتی برای خودشناسی ، صیقل دادن به مهارت های حرفه ای و کسب دانش جدید است.

Image
Image

چه چیز دیگری برای جنس منصف مهم است؟ جو روانی در تیم غیرقابل تصور است که به دفتر بیایید و از تماس به تماس کار کنید و فقط در مورد موضوعات تولید صحبت کنید. خبر را به اشتراک بگذارید؟ و به پیچ و خم های زندگی دیگران گوش دهید؟ و در مورد دوستان بدگویی کنید؟ یک کار خوب برای یک زن در جایی است که همه اینها ممکن است. و همچنین - شرایط کار: برنامه کاری ، فاصله از خانه و غیره - تعداد کمی از نمایندگان جنس منصف هستند که به این موضوع توجه نمی کنند. برای یک مرد ، همه اینها ثانویه است.

چه کسی بهترین کار را می کند؟

آیا مشاغل و مناصبی در جهان وجود دارد که به دلیل ویژگی های طبیعی ، فقط زنان یا فقط مردان بتوانند کار کنند؟ سخت - نه با این حال ، بسیاری از کارفرمایان به طور شهودی تعیین می کنند که دوست دارند چه کسی را ببینند - زن یا مرد - در هر موقعیت خاص.

یکی از دوستانم می گوید: "من هرگز مردی را به چنین شغلی نمی برم که مجبور باشد با زحمت اطلاعات را جمع آوری کند ، داده های زیادی را برای مدت طولانی پردازش کند یا هر روز یک کار را انجام دهد. یک مرد قادر به این کار نیست." ، که تجارت شخصی خود را اداره می کند ، به من گفت. خوب زمانی که شما نیاز دارید که به سرعت ایده جدیدی را به وجود آورید ، مذاکره کنید ، چیزی را اجرا کنید. علاوه بر این ، به محض اجرایی شدن ، باید بلافاصله توسط یک زن جایگزین شود ، در غیر این صورت موضوع حل می شود به ذهن متبادر نشود."

البته ، این موقعیت فقط یک نفر است ، اما همانطور که پیداست ، نظر دوست من توسط بسیاری از محققان که مسائل جنسیتی را مطالعه می کنند ، به اشتراک می گذارد. در واقع ، مشاهده شده است که مردان متحرک تر ، خلاق تر در محل کار ، زنان صبورتر ، کارآمدتر و قابل اعتمادتر هستند. و تفاوتها به همین جا ختم نمی شود. مردان تمایل به اقتدارگرا دارند ، زنان تمایل به دموکراتیک دارند. مردان به وضعیت روانی در تیم توجه کمتری می کنند ، بیشتر در خود کار و همه چیز مرتبط با آن جذب می شوند. برای یک زن ، روابط در محل کار از اهمیت بالایی برخوردار است. مشخص شد که زنان در برقراری ارتباط بیشتر انعطاف پذیر هستند و وضعیت عاطفی فرد دیگری را بهتر تعیین می کنند. و اگر زنی با همکارانش راحت باشد ، می تواند کاستی های احتمالی کار خود را تحمل کند. و اگر با کسی در ارتباط نیستید؟ زن شروع به اعلام می کند: "من او را دوست ندارم ، به این معنی که من با او کار نمی کنم." برای یک مرد ، چنین نگرشی به وضعیت عجیب به نظر می رسد. "این زنان چه کسی آنها را درک خواهد کرد!" با پوزخند فریاد می زند.

در واقع ، خانمها اغلب نسبت به مردان واکنشهای پیچیده تری نسبت به آنچه اتفاق می افتد نشان می دهند ، افرادی که در بیان دیدگاه خود بسیار ساده تر هستند و بنابراین قابل فهم تر هستند. در مورد احساسات بدنام ، باید توجه داشته باشیم که زنان و مردان آن را به طرق مختلف کنترل و نشان می دهند. اگر زنی در خانه بد باشد ، در محل کار در مورد آن فکر خواهد کرد. یک مرد چندان به تجربیات خود در زندگی شخصی خود وابسته نیست ، در دفتر می تواند از مشکلات خود جدا شود و خود را در کار غوطه ور کند ، و آنها را کاملاً فراموش کند.

و عزت نفس ، این موتور حرفه ای چطور؟ اعتقاد بر این است که اکثر زنان تمایل دارند خود را دست کم بگیرند. این چگونه بیان می شود؟ ما اغلب خواسته های بیش از حد از خود می کنیم ، از ریسک کردن می ترسیم ، ابتکار عمل نشان نمی دهیم و از اعتراف به مهارت های حرفه ای خود خجالت می کشیم. در حالی که مردان برعکس عمل می کنند. نه ، این در مورد این نیست که آنها بهتر از زنان کار می کنند ، اما اغلب آنها به طور موثرتر از بسیاری از جنس منصف خدمت می کنند و خود را می فروشند.

غمگین؟ اما همه چیز در جهان نسبی است. و هیچ یک از ویژگیهای انسانی را نمی توان خوب یا بد نامید. فقط در چارچوب یک موقعیت خاص چنین می شود. به عنوان مثال ، ناتوانی در ریسک پذیری. از یک سو ، بد است: هیچ گونه اقدام جدیدی بدون ریسک غیرقابل تصور نیست. اما از طرف دیگر ، اگر فردی که نمی داند چگونه ریسک کند ، جای حسابدار را بگیرد؟ موضوع کاملاً متفاوتی است ، درست است؟ می دانید که یک حسابدار پرخطر دچار مشکل می شود.

منطقه درگیری

افراد کمی بدون درگیری وجود دارد. و اصلاً هیچ گروه کاری بدون درگیری وجود ندارد. همیشه دلایلی برای برخورد سرها وجود دارد. اما دلایل درگیری در محل کار برای مردان و زنان ، به طور معمول ، متفاوت است. جنس قوی تر عمدتا در موضوعاتی که مستقیماً به کار مربوط می شود درگیر می شود.

Image
Image

مشکلات تولید ، مسائل شغلی ، توزیع مسئولیت ها - به همین دلیل است که مردان می توانند برای مرتب سازی امور بیرون بیایند.در عین حال ، طرفین درگیری نقطه نظرات خود را آشکارا بیان می کنند ، آنچه را که فکر می کنند می گویند ، قسم می خورند. برای یک زن ، دلیل درگیری ، به عنوان یک رابطه درون تیم یا نارضایتی از شرایط کار است. چه کسی و کی به تعطیلات می رود ، چرا من نه اول ، چرا حقوق بیشتری دریافت می کنم ، چرا کارگردان بیشتر از او حمایت می کند … و هیچ کس آشکارا قسم نمی خورد. زن ترجیح می دهد به صورت دوراهی برود. شایعه ای را شروع کنید ، در حاشیه شایعه کنید ، به مقامات اطلاع دهید …

بنابراین مذاکره با چه کسی راحت تر است؟ یکی از دوستان من مطمئن است که با مردان. دیگری فکر می کند که با زنان. و من فکر می کنم که خیلی بستگی به نگرش خود ما دارد. اگر در همه چیز به دنبال نقص نیستید ، اما همکاران خود را همانطور که هستند ، زن یا مرد قبول کنید ، این شانس را دارید که از آنچه "کار من" می نامید لذت ببرید.

توصیه شده: