عشق در محیط کار
عشق در محیط کار

تصویری: عشق در محیط کار

تصویری: عشق در محیط کار
تصویری: جملاتی که افراد باهوش در محل کار هرگز نمی گویند !!!؟ 2024, ممکن است
Anonim
Image
Image

به یاد داشته باشید ، حتی در اوایل کودکی ، والدین شما را از انجام کاری منع می کردند ، و به نظر می رسید که شما برخلاف آن برعکس عمل می کنید. عشق در محل کار چیزی شبیه به آن است. همه می گویند "بهتر است این کار را نکنید" و همه این کار را می کنند ، روی همان چنگک قدم می گذارند ، اشتباهات یکسان را مرتکب می شوند. نام آن را هرچه نام ببرید ، دلایل آن یکسان است: درست به این ترتیب که شرایط پیش می آید ، اینطور اتفاق می افتد ، غریزه ها گاهی اوقات تسلط پیدا می کنند و غیره.

آثار زیادی از روانشناسان و جامعه شناسان درباره رمان های اداری نوشته شده است. فیلمهای زیادی در مورد آنها فیلمبرداری شده است ، حداقل "عاشقانه اداری" دوست داشتنی ما را به خاطر بسپارید و تقریباً در همه فیلمهای مدرن آمریکایی رابطه ای عاشقانه بین رئیس و زیردست وجود دارد. این پدیده دیگر آنقدر وحشتناک به نظر نمی رسد که در دوران مادربزرگ ها و مادربزرگ های ما ، زمانی که در روسیه "بدون رابطه جنسی" وجود نداشت.

رابطه بین رئیس و زیردستان یا همکار چیزی است که ما آن را عاشقانه اداری می نامیم. با این حال ، در روسیه ، آنها اغلب یک حرفه موفق ایجاد می کنند و شغلی با درآمد بالا پیدا می کنند.

عاشقانه های اداری با رضایت متقابل دو نفر اتفاق می افتد. می تواند در شرایط مختلف شعله ور شود.

دوست من ژنیا با رئیس نزدیک خود رابطه ای برقرار کرد. "عاشقانه ما در یک مهمانی شرکتی که به جشن سال نو اختصاص داشت آغاز شد. ما یک تیم بسیار دوستانه در دفتر خود داریم و بر این اساس ، جو حاکم در تعطیلات به خودی خود حالتی عاشقانه ایجاد کرد ، به ویژه پس از چند لیوان شامپاین. رئیس من ولادیمیر یک مرد برجسته خوش تیپ است. اما از آنجا که ما همیشه در مسائل کاری با او روبرو بودیم ، حتی در افکار ما هیچ اشاره ای به رابطه نزدیکتر نشد. عاشقانه حدود دو ماه به طول انجامید. در ابتدا ما با دقت پنهان کردیم که چیزی وجود دارد بین ما. به طور دقیق تر ، ما سعی کردیم آن را پنهان کنیم. این کار نکرد. پس از 2 هفته رابطه ما ، تقریباً همه افراد دفتر از آن مطلع بودند. این باعث شد تا بسیار ناخوشایند همکاران من شروع به نگاه نگران کننده به من کنند ، پشت سرم زمزمه کنید و غیره … روی زبان همه بود که به این ترتیب تصمیم گرفتم "شایسته" ارتقاء شغلی باشم. وارد جزئیات نشوید ، عاشقانه ما به پایان رسیده است. من به بخش دیگری و به طبقه دیگری از مرکز اداری ما منتقل شدم. از ولادیمیر خواسته شد ، یا بهتر بگویم ، اکیداً توصیه کرد که دیگر هرگز روابط نزدیکی با همکاران خود نداشته باشد."

شرکتهای مدرن اغلب شرایطی را برای ظهور عاشقانه در بین کارکنان خود ایجاد می کنند. آنها علاقه زیادی به حفظ روحیه شرکت دارند. برای این منظور ، تعطیلات متعددی ، سفر به رستوران ها ، سفر به سمینارها ، آموزش ها و تفریحات مشترک در خارج از شهر سازماندهی می شود. فعالیت هایی از این دست به نزدیک شدن همکاران از نظر جنسی کمک می کند. در طول روز ، همه با جدیت کار می کنند ، آنها فقط در مورد امور شرکت صحبت می کنند ، و عصرها لباس غیر رسمی تر می کنند ، استراحت می کنند و عاشقانه های اداری دارند.

دو مرحله ، نزدیک شدن و جدایی ، که شرکت کنندگان در هر تجربه جدیدی ، در این شرایط بسیار احساسی هستند.

دوست من میشا اخیراً چنین داستانی داشت. او بلافاصله متوجه کارمند جدیدی شد که پس از فارغ التحصیلی در بخش بازاریابی به آنها مراجعه کرد. آلینا - صاحب چشمان آبی بزرگ و موهای فرفری ، همیشه شیک پوش - در برابر سایر زنان از دفتر بسیار برجسته بود. نگاه های حسودانه همکاران به پاهای باریک و پوست صاف ، آلینا را خیلی لمس نکرد و نگران نکرد. او واقعاً می خواست تجربه کسب کند ، نحوه کار را بیاموزد و یک متخصص واقعی در زمینه حرفه ای انتخابی خود شود.این دختر از عاشقانه های اداری مطلع بود ، همه دوستان و رفقای بزرگتر او همیشه به او در مورد خواستگاری از همکاران مرد هشدار می دادند. اما او نمی تواند از کلمات زیبا ، گلهای مکرر و شگفتی های میخائیل خودداری کند. نزدیک شدند. اما وقتی آلینا فهمید که میخائیل قبلاً چندین رابطه مشابه با کارمندان سابق همان شرکت قبل از عاشقانه آنها داشته است ، محتاط بود. معلوم شد که او با مردی روبرو شده است که تقریباً هرگز اجازه نمی دهد هیچ دختر زیبایی از کنار او بگذرد ، به خصوص اگر با هم کار کنند. نزاع های مکرر بین آلینا و میخائیل شروع شد و ، به عنوان یک دختر مزاج ، او در مراسم ایستاد. نزاع ها در جلوی کل دفتر اتفاق افتاد و گلدان ها را کتک زد و انواع لوازم التحریر را به طرف یکدیگر پرتاب کرد. جدایی ناخوشایند بود. آلینا بدون کسب تجربه دلخواه ترک کرد. مدیریت شرکت ، با دیدن همه داستانهای عاشقانه که به طرز عجیبی ، تقریباً همیشه در اطراف میخائیل ، هیچ اقدامی نکرده و نمی کند. هیچ سخنرانی و هیچ ممنوعیتی برای عاشقانه های اداری وجود نداشت. او هنوز هم در همان شرکت کار می کند. فقط روسا فکر می کنند یک متخصص عاشق بهتر از هیچ است.

مطمئناً بارها این جمله را از مردان شنیده اید: "در محل کار خود نخوابید!" البته این کمی خشن است ، اما اصل و مفهوم آن تغییر نمی کند. به ندرت ، وقتی عاشقانه های اداری به چیز خوبی منجر می شود ، بازدهی را افزایش نمی دهد ، فروش افزایش نمی یابد و شرکت شکوفا نمی شود.

البته ، گزینه ملاقات و جستجوی همسر در بین همکاران بسیار ساده تر از گزینه معمول است. عاشقانه در محل کار چندین مزیت دارد:

- لازم نیست مدت طولانی به کاندیدا نگاه کنید ، ویژگی های مثبت و منفی او را می شناسید ، او را در محل کار می شناسید. او تقریباً همیشه بی نقص به نظر می رسد ، اصلاح شده است و بوی خوبی دارد.

- تماشای او در اینجا آسان است و همیشه هوشیار هستید ، به ویژه اگر رقیبی در جایی در افق ظاهر شود.

- یکی از مزایای اصلی عاشقانه در محل کار این است که مجبور نیستید هفته ها وقت بگذارید تا یکدیگر را بهتر بشناسید.

- همیشه موضوعی برای گفتگو وجود دارد ، زیرا شما نقاط تماس زیادی دارید.

- شما اغلب او را می بینید

با این حال ، معایب زیادی نیز وجود دارد:

- رمان های کار با کار تداخل دارند.

- شما نمی توانید در یک شرکت مردان غذا بخورید ، زیرا معشوق شما همیشه آنجاست.

- همه همکاران پشت سر شما نجوا می کنند ، بحث می کنند - این بسیار ناخوشایند است.

- هر گونه نزاع یا سوء تفاهم شما بلافاصله برای همه افرادی که با آنها کار می کنید شناخته می شود - زندگی شخصی شما همیشه در چشم است.

- در صورت عدم موفقیت ، جدایی شما می تواند بر شغل و شهرت شما تأثیر بگذارد.

این لیست ها همچنان ادامه دارد. متأسفانه ، همانطور که تمرین و آمار نشان می دهد ، اغلب عاشقانه های اداری پدیده های طولانی مدت نیستند و منجر به جدایی دردناک می شوند. اگرچه ، البته ، استثنائاتی در این قانون وجود دارد. بنابراین ، من به شما توصیه نمی کنم که عاشقانه ها را در محل کار شروع کنید یا خیر. هر یک از ما باید خودش تصمیم بگیرد که چه چیزی و با چه کسی می خواهد. علاوه بر این ، در این وضعیت ، به عنوان یک قاعده ، زندگی شخصی شما در یک طرف ترازو قرار دارد و حرفه و شهرت حرفه ای شما در طرف دیگر. موافقم ، انتخاب آسان نیست. به هر حال ، اگر مجبور بودید انتخاب کنید ، چه چیزی را انتخاب می کردید؟

توصیه شده: