فهرست مطالب:

کاهش وزن تا بهار: دفتر خاطرات سردبیر. قسمت 3
کاهش وزن تا بهار: دفتر خاطرات سردبیر. قسمت 3
Anonim

آزمایش کاهش وزن ویراستار ما در Beauty Style ادامه دارد. اولین نتایج قبلاً ظاهر شده است ، اما تحت هدایت دقیق استاد یولیا میلوگورودسکایا ، همکار ما بیشتر به سمت شکل ایده آل حرکت می کند.

Image
Image

روز 6

پس از اولین اندازه گیری ها و کاهش سانتی متر ، شادی من حد و مرزی نداشت. و البته ، من آماده بهره برداری های بیشتر بودم ، صرف نظر از این که چه قیمتی برای من داشته باشند.

با این حال ، روش بعدی فقط یک بسته بندی بود. مثل مکث آرامش. خوب ، من قبلاً شروع به یادگیری آرامش در حالت پیچیده کرده ام.

روز 7

دو روش در یک زمان محدود نیست. نوبت به سه روش همزمان رسید.

همه چیز با اسکراب شروع شد. یک اسکراب معمولی ، که همه ما در خانه از آن استفاده می کنیم ، اما در اینجا ، البته ، از یک مجموعه حرفه ای. من به طور کامل مالیده شده ، مالیده و به مدت 10 دقیقه در فیلم شفاف پیچیده شده بودم. من اسکراب را پاک کردم ، "بدون خروج از صندوق ،" - یک دوش در دفتر وجود دارد. پوست بلافاصله بسیار صاف شد. کرم پیچشی مجدداً روی پوست صاف و لایه برداری استفاده شد و من 40 دقیقه دیگر در آرامش و آرامش در بانداژها گذراندم. هنوز نمی دانستم چه چیزی در انتظار من است.

مرحله بعدی روز ماساژ ضد سلولیت بود - بدون دستگاه ، دستی و کمی با استفاده از قوطی های لاستیکی کلاسیک. به من چنین ماساژ داده شد ، اما برای مدت طولانی. حسی که از دفعه قبل داشتم را به یاد نمی آورم. اما ماساژ فعلی کاملاً به یاد ماندنی بود. بله ، قابل تحمل بود ، اما در جاهایی بسیار درد می کرد. مخصوصاً پاها ، که قابل درک است: همه تأکید باید روی آنها بود. معده نیز دردناک بود و هنوز هم بسیار غلغلک است. من به سختی توانستم خنده ام را مهار کنم و یولیا گفت که مشتریان جلوی خود را نگرفتند ، بلکه صاف دراز کشیدند و خندیدند. این باعث لذت بیشتر آن شد.

درست است ، روز بعد از عمل ، من اصلا سرگرم کننده نبودم. لکه های بسیار موثری روی پوست ظاهر شد - نه کبودی ، اما شوهرم چیزی برای ترساندن داشت. ران و معده بیشتر از ماساژ درد می کرد. به سختی می توانستم حرکت کنم - انگار ورزش می کردم. فعالیت حرکتی پس از 2 روز به طور کامل بهبود یافت.

Image
Image

روز 8

دفعه بعد آنها برای من متاسف شدند. ما فقط دور بدن و ماساژ LPG را انجام دادیم. پس از ماساژ دستی ضد سلولیت ، LPG سخت افزاری فقط سرگرمی به نظر می رسید - به هیچ وجه آسیبی نمی رساند ، بسیار دلپذیر بود. بنابراین ، ظاهراً هیچ دستگاهی نمی تواند با دستان یک صنعتگر مجرب مقایسه شود.

روز 9

این اتفاق افتاده است که بین روزهای عمل یک وقفه نسبتاً طولانی وجود دارد. علاوه بر این ، او در تعطیلات آخر هفته افتاد ، من و شوهرم به دیدار پدر و مادر خود رفتیم.

به هر حال ، با دیدن من ، مادر شوهرم-الماس چشم-بلافاصله گفت: "شما وزن خود را کاهش داده اید."

من واقعاً امیدوار بودم که اینطور باشد.

با وجود اظهارات در مورد لاغری ، طبق معمول ، آنها سعی کردند یک هفته قبل به من غذا بدهند. من تا جایی که می توانستم سعی کردم میزان غذای خورده شده را کاهش دهم. و هنوز هم به نظر می رسید که من بیش از حد ، بیش از حد غذا می خورم و همه اینها فوراً روی باسن و باسن من ، که شروع به کاهش وزن کرده اند ، حل می شود.

بنابراین ، برای اندازه گیری های دوم با ترس راه رفتم.

وقتی تعادل منهای 1.5 کیلوگرم دیگر نشان داده شد ، تعجب من را تصور کنید. در تمام نقاط بدن 2 سانتی متر طول کشید و در باسن - به اندازه 3.

پس از اندازه گیری ها ، من بر روی یک روحیه باورنکردنی ، که قبلاً به یک عادت بدن تبدیل شده بود ، و سپس ماساژ LPG انجام دادم.

مرحله نهایی باقی می ماند ، اما من از چیزی نمی ترسم. من قبلاً به شگفتی های زیبایی شناسی اعتقاد دارم و شک ندارم که این محدودیت برای کاهش وزن من نیست.

توصیه شده: